وکیل قلابی، دوطرفه کلاهبرداری میکرد
یک تبهکار با خواندن کتابهای حقوقی در نقش وکیل به شکارهای میلیونی پرداخت.
از روز 28 شهریورماه سال جاری وقتی زنی نزد مأموران کلانتری 147 گلبرگ ادعا کرد بهخاطر مشکلات ملکی، از طریق یکی از بستگان با مردی آشنا شده که فکر میکرد وکیل است، سناریویی از کلاهبرداریهای یک مرد شیاد پیش روی پلیس پایتخت قرار گرفت.
این زن گفت: هشت میلیون تومان به آن مرد که تصور میکردم وکیل است دادم تا پیشپرداختی برای کارهای حقوقیام باشد، وقتی وی این پول را گرفت ناپدید شد و حتی به تماسهایم جوابی نمیدهد.
ردیابی اینمرد شیاد با دستور بازپرس شعبه 15 دادسرای ناحیه 4 تهران در اختیار پایگاه چهارم پلیس آگاهی قرار گرفت و زن جوان از سوی افسر پرونده بازجویی شد.
این زن گفت: «چندی پیش از طریق یکی از بستگانم که در بازار تهران کار میکند، با «محمدرضا» آشنا شدم که خود را وکیل دادگستری معرفی میکرد؛ با توجه به مشکلات حقوقیام با این مرد قرار ملاقات گذاشتم و وی پذیرفت وکالت مرا قبول کند، بههمین بهانه هشت میلیون تومان در قالب پیشپرداخت گرفت و بعد فهمیدم این مرد کلاهبردار است.
کارآگاهان در تحقیقات ویژهای دریافتند هیچگونه نشانی مشخصی از دفتر وکالت محمدرضا در اختیار این زن قرار ندارد و عجیب اینکه وی دارای سابقه ثبت پرونده وکالت نیز نیست!
کارآگاهان با توجه به این سرنخها به ردیابیهای تخصصی پرداختند و خیلی زود محمدرضا، 48 ساله را در یکی از مسافرخانههای محدوده میدان راهآهن ردیابی کردند و وی روز یکم شهریور ماه دستگیر شد.
کارآگاهان در بازرسی از دو کیف دستی و همچنین اتاق مسافرخانه، برگههای مربوط به وکالت کاری از افراد مختلف و همچنین برگه چکهای بانکی مرجوعه متعلق به شعبات مختلف بانکی سطح شهر تهران را بهدست آوردند و اطمینان پیدا کردند محمدرضا در نقش وکیل دادگستری و به بهانه پیگیری پروندهها و شکایتهای حقوقی اقدام به کلاهبرداری کرده است.
در بررسی وکالتنامههای کاری و همچنین ادعاهای طعمههای این وکیل قلابی مشخص شد محمدرضا با گرفتن 10 درصد ازکل چکهای مرجوعه از دارندگان چکها، اقدام به کلاهبرداری کرده و بدین شیوه و شگرد بیش از 500 میلیون تومان پول به جیب زده است.
کارآگاهان در بخش دیگری از بررسیهایشان اطلاع پیدا کردند وکیل قلابی علاوه بر دریافت 10 درصد از دارندگان چک و پس از مرجوع کردن برگههای چک و گرفتن دستور قضایی با مراجعه به صاحبان اصلی چک و معرفی خود بهعنوان وکیل دادگستری، آنان را تهدید به دستگیری کرده و بهاین شیوه و شگرد نیز اقدام به گرفتن پول در قالب گرفتن رضایت میکرد.
یکی از طعمههای وکیل قلابی به مأموران گفت: «اواخر سال گذشته محمدرضا به محل کار من آمد و خود را وکیل یک آشنا معرفی کرد، پس از آن با نشان دادن چک مرجوعه متعلق به حساب بانکی من و در حالی که دستور قضایی را نیز همراه داشت، تهدیدم کرد اقدامهای قانونی برای دستگیری، توقیف حساب بانکی و دیگر اقدامهای حقوقی علیه مرا انجام خواهد داد. در ادامه، وی با طرح پیشنهادی با این موضوع که با دریافت پولی کمتر از میزان پول درج شده داخل چک و پرداخت آن به مرد آشنا حاضر است رضایت ایشان را برای من بگیرد و من نیز با اطمینان از این موضوع که وی در حقیقت وکیل است و با این اقدام مشکل هر دو طرف حل خواهد شد، پول پیشنهادی را تهیه کردم و تحویل دادم. در طول این مدت نیز که خبری از آن مرد آشنا نشده بود، تصور میکردم وکیل واقعاً اقدام به گرفتن رضایت کرده است.
محمدرضا که چارهای جز اعتراف نداشت در بازجوییها گفت: من با تهیه دهها جلد کتاب حقوقی و مطالعه کامل آنها اطلاعات کاملی از مسائل حقوقی و کیفری بهدست آورده و با سوءاستفاده از همین اطلاعات اقدام به کلاهبرداری در نقش وکیل میکردم.