مدرسه معتادها - عکس

 ایسنا می نویسد :بعد سالها دوباره برگشته اند و این بار پشت به تخته سیاه؛ با دوستانی جدید، نه پشت نیمکت؛ روی زمین. هستند اما نامرئی اند؛ نفس می کشند اما به رسمیت شناخته نمی شوند؛ رنگ های دنیای شان، سبز و سرخ و ارغوانی نوجوانی نیست، فقط، خاکستری نشئگی و سیاهی خماری.
 
این ساختمان‌های مخروبه و بزرگ با شیشه‌های شکسته که شب‌ها صداهای عجیبی از آن شنیده می‌شود، صدای شکستن شیشه، جیغ یک زن و درگیری و نزاع؛ و روزها، بوی تعفن تمام فضا را پر می‌کند و اینکه هیچکدام از اهالی جرات عبور از کنار ساختمان‌ها را ندارند...
 
این روایت، چند خطی از سناریوی فیلمی ترسناک نیست، وضعیت بخشی از یک محله‌ی مرکزی شهر تهران، محل تلاقی دو خیابان مالک اشتر و دستغیب در منطقه 10 شهرداری، که حدود یکسال است به محل تجمع معتادان و اراذل و اوباش تبدیل شده است.


مدرسه متروکه بعثت در میدان مالک اشتر




ورودی مدرسه متروکه بعثت در میدان مالک اشتر







برخی از افراد این مدارس متروکه زنان اسیب دیده اجتماعی هستند






مصرف مواد مخدر توسط یکی از معتادان در مدرسه ایمان



یک زوج در یکی از راهروهای مدرسه متروکه زندگی میکنند





زندگی گروهی جوانان معتاد در یکی از کلاسهای مدرسه متروکه



بعضی از کلاسها محل زندگی افراد بی خانمان شده است







پنجره مدرسه ایمان که محل ورود افراد معتاد و بی خانمان شده است










+78
رأی دهید
-3

sankari - هلسينكي - فنلاند
اﻳﻦ اﺳﺖ ﻧﺘﻴﺠﻪ 35 ﺣﻜﻮﻣﺖ ﺁﺧﻮﻧﺪﻱ ﻭﻻﻳﺖ ﻓﻘﻴﻪ.ﻣﺮﮒ ﺑﺮ ﺧﺎﻣﻨﻪ اﻱ.
دوشنبه 20 مرداد 1393 - 11:48
انوری - هرات - افغانستان
باورم نمیشه توی ایران اینطور جایی وجود داشته باشه و نیروهایی انتظامی خودش شون رو به خواب بزنن.
دوشنبه 20 مرداد 1393 - 12:18
شیعه ولایتمدار - مونیخ - آلمان
شرم آوره
دوشنبه 20 مرداد 1393 - 12:22
shytoon - وادوز - لیچتن اشتین
وقتی‌ فهم نیست وقتی که عرضه نیست، وقتی‌ که جهالت و اعتقاد پوچ حکومت میکنند، انتظاری بیشتر نمیشود داشت. من کاری به حکومت و دولت ندارم، چون که سالیان هست که دشمنی آنها با ملت ایران ثابت شده. ولی‌ کسانی‌ که چپ و راست حسینه یا هیات سینه‌زنی درست میکنند. هزاران و هزاران تومن خرجی میدهند چه غذای که میدهند یا نصیب کسانی‌ میشود که اصلا احتیاج ندارند یا حتی دور ریخته میشود. ولی‌ کسی‌ عقلش به این نمیرسد که برای این بینوایان یک سر پوشی یک خانه امنی‌ درست کنند. همین مدرسه را میشود با یک سازمان دهی‌ کوچک و یک بودجه بسیار کمتر از سینه زنی‌ و قمه زنی‌ یا پول میلیونی برای مداح هفت تیر کش برای این افراد مصرف کرد. چرا مسیحیان یا یهودیان به هم نوع و هم کیش‌شان کمک میکنند، ولی‌ مسلمانان که همه ادعای بهشت رفتن دارند از کوچکتری کمک دریغ میکنند.
دوشنبه 20 مرداد 1393 - 13:00
paksan - آمریکا - آمریکا
واقعاً این عکاس شاید بخاطر چهارتا عکس خوشحال باشه ولی توجه کنید که واقعاً یک عده از مردم که جا و مکان ندارند با این عکسها آواره میشوند! واقعاً اون پیرمرد یا اون خانوم که با چادر و با خجالت نشسته بود شاید این مکان تنها جایی باشه که بشه بعنوان سرپناه ماند و با این قیمتهای سرسام آور اجاره و خورد و خوراک چطور میشه زندگی را سروسامون داد؟!
دوشنبه 20 مرداد 1393 - 18:03
Azadikhah - تكسل - هلند
ﺑﻪ ﺩَﺭَﮎ ﮐﻪ ﻏﺰﻩ ﺁﺗﺶ ﺑﺎﺯﯾﺴﺖ,ﮐﺸﻮﺭﻡ ﻣﻤﻠﮑﺘﯽ. ﺑﺤﺮﺍﻧﯿﺴﺖ... ﺑﻪ ﺟﻬﻨﻢ ﮐﻪ ﻓﻠﺴﻄﯿﻦ ﺟﻨﮓ ﺍﺳﺖ,ﺟﻨﮓ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﻦ. ﭘﯿﺪﺍ ﻧﯿﺴﺖ!!!. ﺟﻨﮓِ ﺍﻧﺴﺎﻧﯿﺖ ﻭ ﺭﻭﺣﺎﻧﯿﺴﺖ,ﺁﻩ ﺟﻨﮓ ﺷﮑﻢ ﻭ. ﻧﺎﻧﻮﺍﯾﯿﺴﺖ... ﺟﻨﮓ ﻧﺎﻥِ ﺷﺐ ﻭ ﺗﻦ ﻫﺎﯼ ﺧﺮﺍﺏ,ﺟﻨﮓ ﯾﮏ ﮐﻮﺩﮎِ ﺑﯽ. ﭘﻮﻝ ﻭ ﮐﺒﺎﺏ!!!. ﺟﻨﮓ ﻓﺤﺸﺎ ﻭ ﺷﺮﺍﻓﺖ ﺑﺎ ﻫﻢ,ﺟﻨﮓ ﺗﺰﻭﯾﺮ ﻭ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﺑﺎ ﻫﻢ... ﺑﻪ ﺟﻬﻨﻢ ﮐﻪ ﻓﻠﺴﻄﯿﻦ ﺟﻨﮓ ﺍﺳﺖ,ﮐﺸﻮﺭﻡ ﻣَﻬﺪِ ﺣﺸﯿﺶ. ﻭ ﺑﻨﮓ ﺍﺳﺖ... کشورم جای تماشا شده است,افسوس تماشاگه ما بی رنگ است!!!. باز گویی که فلسطین جنگ است؟
دوشنبه 20 مرداد 1393 - 18:50
raha1984 - هامبورگ - المان
ثمره شکوفای منجلاب اسلامی
دوشنبه 20 مرداد 1393 - 19:41
سگال توماك - دوبی - امارات متحده عربی
یکی بگه این شرم آوره یا ساپورت ؟
دوشنبه 20 مرداد 1393 - 20:27
faranak-montreal - مونترال - کانادا
فدایی‌ها بیان اینجا زر زر کنند این هست دستمزد مردمی که ۸ سال جنگیدند مردمیکه به شما اعتماد کردن و انقلاب کردن ، مردمی که بچه‌هاشون را فرستادن زیر تیغ صدام و توله‌هاتون اینجا صاف می‌گردن با ماشینها و خانه هایی که تجار اینجا هم ندارن ، واقعا شیطان رو ایران سایه انداخته
دوشنبه 20 مرداد 1393 - 22:38
همایون شایان - اسلو - نروژ
کجا هستند این نماینده های بی کفایته مجلس که به مو و ساپورت گیر میدن . اینا که از هزاران درد هم بدتره . کجاهستند اون امام جمعه ها ی لاشخور مشهد و اصفهان . بیا اینارو ببین و بگو که البته هدف شما همین بوده تو این سی و شیش سال و مدال افتخاره شما همینه که اینجوری جوانان مملکت رو به ته چاه بندازین
‌سه شنبه 21 مرداد 1393 - 08:35
تهران شهر من - هامبورگ - آلمان
یادش بخیر مدرسه کوکب که من سال اول و دوم و سوم ابتدایی را در آنجا درس خواندم دلم واقعا گرفت تمام کلاسها و راهروها و خیاط مدرسه دوباره برام زنده شد حیف و صد حیف که به چه روزی افتاده واقعا برای لحظاتی به دوران کودکی ام رفتم چه خاطرات شاد و گاهی تلخی داشتم و به لطف این انسانها دردمند .... متشکرم
‌چهارشنبه 22 مرداد 1393 - 20:43
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.