اشتباه عجیب قاتل، راز قتلهای سریالی را فاش کرد
+56
رأی دهید
-4

مرد جنایتکار وقتی قصد داشت محل دفن جسد قربانیاش را به پلیس نشان دهد، آنها را اشتباهی به محل دفن جسد زن دیگری برد که وی را نیز به قتل رسانده بود.
همین اشتباه ساده، راز قتلهای سریالی زنان در سنندج را برملا کرد و این در حالی است که تاکنون مرد جنایتکار به قتل 3زن و سرقت طلاهایشان اعتراف کرده است.در آخرین روزهای سال 91مأموران پلیس کردستان در جریان ناپدید شدن زن جوانی قرار گرفتند و تحقیقات برای یافتن ردی از او را آغاز کردند.
بررسیها نشان میداد این زن آخرین بار برای انجام کاری از خانه خارج شده و دیگر برنگشته است. بررسیها نشان میداد که زن گمشده مدتی قبل از شوهرش جدا شده و به همراه دخترش زندگی میکرده است. این در حالی بود که بررسی ارتباطات او حاکی از آن بود که وی از چندماه پیش با مرد جوانی در ارتباط بوده است.
با گذشت چند هفته از ناپدید شدن زن جوان، درحالیکه اثری از او بهدست نیامده بود این فرضیه که وی قربانی جنایت شده باشد مدنظر قرار گرفت. مأموران در بررسیهای انجام شده توانستند مردی را که با این زن در ارتباط بود شناسایی و او را دستگیر کنند. مرد جوان به اداره پلیس منتقل شد و تحت بازجویی قرار گرفت. گرچه وی در ابتدا مدعی بود که از سرنوشت زن گمشده خبر ندارد اما همه مدارک و شواهد علیه او بود و تحقیقات نشان میداد که زن جوان آخرین بار در حوالی خانه او دیده شده است. با این مدارک، بازجویی از تنها مظنون پرونده ادامه یافت تا اینکه سرانجام وی به قتل زن جوان اعتراف کرد.
اشتباه عجیب
مرد جنایتکار به مأموران گفت: پس از آشنایی با این مقتول که مطلقه بود با او طرح دوستی ریختم و با فریب، وی را به خانهام کشاندم. سپس او را به قتل رساندم و جسدش را در زمینهای اطراف شهر سوزاندم و همانجا نیز دفن کردم.پس از اعترافات مرد جنایتکار، مأموران از وی خواستند که محل دفن جسد قربانی را نشان دهد. متهم نیز آنها را به زمینهای اطراف شهر برد و با نشان دادن محلی، بقایای جسد زن جوان از زیر خاک بیرون کشیده شد.
از آنجا که جسد قابل شناسایی نبود، جمجمه این زن به پزشکی قانونی فرستاده شد تا با انجام آزمایش دیانای، هویت او شناسایی شود. درحالیکه مقتول زنی 39ساله بود، آزمایشهای انجام شده در پزشکی قانونی استان کردستان مشخص کرد که جمجمه کشف شده از زیر خاک متعلق به زنی 18تا 25ساله است. از سوی دیگر بررسی آزمایش دیانای نیز نشان داد که این جمجمه متعلق به زن گمشده نیست و به فرد دیگری تعلق دارد.
اعلام این نتیجه از سوی پزشکی قانونی، پلیس را با معمای پیچیدهای روبهرو کرد. اگر جمجمه متعلق به مقتول نیست، پس به چهکسی تعلق دارد؟ مأموران برای یافتن پاسخ این سؤال به بازجویی از متهم به قتل پرداختند و آنجا بود که اشتباه عجیب او، راز قتل دیگری را هم فاش کرد. در تحقیقات از این مرد مشخص شد که وی علاوه بر زن گمشده، زن دیگری را نیز به قتل رسانده و جسدش را در زمینهای اطراف شهر دفن کرده بود اما بهدلیل اینکه محل دفن اجساد در نزدیکی هم بود، هنگام فاش شدن جنایت اول، او اشتباهی مأموران را به محلی برده بود که جسد دوم را در آنجا دفن کرده بود.
قتلهای سریالی
در چنین شرایطی بازجویی از مرد جنایتکار از سر گرفته شد و او درباره جنایت دوم گفت: اوایل سال91 با این زن که دختری خردسال داشت در یکی از پارکهای سنندج آشنا شدم. وقتی شنیدم که مطلقه است به او پیشنهاد ازدواج دادم و با این ترفند اعتمادش را جلب کردم.
از آن به بعد ما همدیگر را گاهی وقتها ملاقات میکردیم تا اینکه اسفند همان سال، وقتی او به خانهام آمده بود، گفت که باید با وی ازدواج کنم. این زن تهدیدم کرد که اگر به قولی که داده بودم عمل نکنم، از من به اتهام فریب شکایت میکند. با شنیدن این جملات عصبانی شدم و سر او را به اوپن آشپزخانه کوبیدم. وقتی مطمئن شدم وی نفس نمیکشد، طلاهایش را دزدیدم و جسدش را از خانه بیرون بردم و در زمینهای حاشیه شهر به آتش کشیدم و همانجا دفن کردم. سپس طلاهای او را لابهلای آجرهای خانه مخفی کردم تا در فرصتی مناسب آنها را بفروشم.
سومین جنایت
ماموران در ادامه همراه مرد جنایتکار راهی زمینهای اطراف شهر شدند و به این ترتیب بقایای جسد نخستین قربانی از زیر خاک بیرون کشیده شد و با ارسال به آزمایشگاه پزشکی قانونی، مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که متعلق به قربانی اول است. این در حالی بود که با شناسایی خانواده دومین قربانی و بررسیهای انجام شده معلوم شد که جمجمه کشف شده نیز متعلق به قربانی دوم بوده است.
این اما پایان کار نبود چرا که مأموران انتظامی با این فرضیه که مرد جنایتکار قتلهای دیگری را هم رقم زده است، بازجویی از وی را ادامه دادند و در نهایت او به قتل یک زن 40ساله که وی نیز مطلقه بود، اعتراف کرد. او گفت: اوایل سال 92با شناسایی این زن به او پیشنهاد ازدواج دادم و با فریب وی را به خانهام کشاندم.
سپس او را نیز مانند 2قربانی دیگر به قتل رساندم و پس از سرقت طلاهایش جسدش را پس از سوزاندن مقابل خانهام دفن کردم. با اعترافات این مرد مأموران توانستند بقایای جسد سومین قربانی را نیز کشف کنند و این در حالی است که به گفته سردار خرمنیا، فرمانده انتظامی کردستان، تحقیقات برای کشف دیگر جنایات احتمالی قاتل شیطانصفت ادامه دارد.
hossein+87= - ایران - ایران
از حماقت بعضیا باید خون گریه کرد.
یکشنبه 12 مرداد 1393 - 11:11
دنیای وحشی - تهران - ایران
این روانی را باید به درکککککککککککککک واصل کرد .اینها حـ... ها یی هستند که از نطفه شیطان بوجود آمده اند . پاره شود رحمی که این شیاطین را میخواهد در خود جای دهد .
یکشنبه 12 مرداد 1393 - 11:23
apocryphal - اورلاندو - ایالات متحده
انواع بیماری های عمیق روانی از سرماخوردگی بیشتر شیوع پیدا کرده
یکشنبه 12 مرداد 1393 - 11:25
dara20 - تهران - ايران
تربیت شده بیت رهبری است و دست آموز رژیم ادمکشان اسلامی
یکشنبه 12 مرداد 1393 - 12:22
parviz1 - کترینگ - انگلستان
فقر از یک در میاد و ایمان از در دیگر میره بیرون. همه این بدبختیها از فقر هست و یک سری آدم نما هم که از حیوانات درنده هم خطرناکتر هستند برای رسیدن آهداف کثیفشان همه جور جنایات میکنند. در تمام جنایات هم میگه اوّل طلاها را برمیداشتم.پس منظورش هم دزدی بوده و هم تجاوز.خاک بر سرش .
یکشنبه 12 مرداد 1393 - 18:34
faranak-montreal - مونترال - کانادا
واقعن چرا بعضی زنها اینقدر زود میخوان با ازدواج کنند با کسی که ٢ ما هم بیشتر نمیشناسانش , خوب اگه این همه عجله واسه ازدواج هست ,شوهر اول را چرا ول کردید , هی میگن شوهره مون بده ال.. بعد زود میران با یکی دیگه, حالا کم بزار نفس بکشی چندسالی بعد برو دنبال یکی دگه مادر جان خواهر جان نه نه جان
یکشنبه 12 مرداد 1393 - 18:55
mi cielo - کاراکاس - ونزوئلا
اخر عاقبت زن هرجایی بودن همینه
دوشنبه 13 مرداد 1393 - 00:32
kolah-ghermezi - ونکوور - کانادا
اینجور افراد فقط دچار فقر مالی نیستند،،،همه جوره فقیرند. ذهنی،،تربیتی ا علی ماشالله
دوشنبه 13 مرداد 1393 - 00:45
kolah-ghermezi - ونکوور - کانادا
1-علمالهدی همچنین گفت: «آنچه در اولویت یک این مردم هست، مسائل دینی و دین مردم است و اقتصاد و رفاه و امنیت در اولویتهای بعدی است.». 2-فقر از یک در میاد و ایمان از در دیگر میره بیرون. همه این بدبختیها از فقر هست .
دوشنبه 13 مرداد 1393 - 00:42