روسپیان ایرانی در ایستگاه مطلقا ممنوع
"عمه ام را وسط شهر نو دار زدند، من ۱۳ ساله بود، مردم ما را می زدند و به ما سنگ پرت میکردند، بالاخره توانستیم از آنجا فرار کنیم."
ملیحه حدود ۵۰ سال دارد و روسپی است، سالها است به مواد مخدر اعتیاد دارد و جزو ۱۰ درصد از جمعیت زنان معتاد ایران است.
او که هیچ خاطره ای از مادر و پدرش ندارد، میگوید: "عمه مریم به من یاد داد چطور عربی برقصم، تو کافهها می رقصیدم و با پولش جورابشلواری استارلایت میخریدم."
او در مورد دلیل اعتیادش می گوید: "بعد از انقلاب هیچ کس را نداشتم، خانمی که از شهر نو می شناختمش به من جایی برای خوابیدن داد، شناسنامه هم که نداشتم، ، جایی هم به من کار نمی داد ۱۶ ساله بودم که اولین بار مشتری برایم آمد و برای اینکه بتوانم بیشتر سرویس بدهم، تریاک می کشیدم."
ملیحه می گوید مشتریانش در حال حاضر راننده ها و کارگران هستند: "کسی حاضر نیست با یک زن سن بالا که بر و رویی هم نداره، برنامه بره، برای همین من و امثال من مشتری های کممایه داریم."
روسپیگری در ایران پدیده تازهای نیست، اما پیش از انقلاب حضور این افراد و مشتریانشان نسبتا به مکان های مشخصی (به طور خاص در محله موسوم به "شهر نو") محدود بوده و در صورت مشاهده روسپیگری در سطح شهر، فرد بازداشت میشد، اما پس از انقلاب ایران محل تمرکز زنان روسپی به کلی تخریب شد و عدهای از آنها بازداشت شدند.
به اعتقاد برخی از کارشناسان، برخورد قهری با چنین مسئلهای باعث شد که حضور زنان روسپی و فعالیت های آنان در تمام سطح شهر پخش و گسترده شود.
سعید مدنی، پژوهشگر ارشد علوم اجتماعی که در حال حاضر در زندان به سر میبرد، از جمله افرادی است که به شکل تخصصی در این حوزه پژوهش کرده است. براساس تحقیق او "در سال ۱۳۴۷ میانگین سن زنان کارگر جنسی ۳۰ سال بود اما در سالهای اخیر میانگین سنی ورود زنان به بازار کارگری جنسی به کمتر از ۱۴ و ۱۵ سال رسیده است."
سمیه از دیگر روسپیان تهران و به شیشه معتاد است. ۳۰ سال دارد و فرزندش از مردی است که به خاطر قاچاق مواد مخدر در زندان است و به دلیل آنکه عقد آنها به طور رسمی ثبت نشده، این کودک بی شناسنامه است،
سمیه می گوید: "تا قبل از اینکه بچه دار بشوم، راننده داشتم و مشتری ها را برایم جور می کرد، خطرش خیلی کم بود. یک خانه مجلل در یک برج که شک برانگیز نبود و خب مشتری ها هم اونجا می اومدند. یکی از مشتریها هم شد پدر بچه ام. عاشقش شدم اما اشتباه کردم. اول کارم رو از دست دادم، بعد معتاد شدم."
تحقیقات نشان میدهد که اغلب روسپیان جدید، نیازهای اساسی و اولیه زندگی خود را با شغل اول تامین میکنند و روسپیگری را به عنوان شغل دوم برای از بین بردن "نابرابریهای اجتماعی" با دیگر دختران همسن و سالشان انتخاب میکنند.
زینب، مریم و مژده اعضای یک خانواده هستند. زینب مادربزرگ این خانواده و از بازماندگان شهر نو است. مریم دختر او، حاصل یکی از تماسهایش در شهر نو است. دو سال بعد از تولد مریم انقلاب شد. مریم شناسنامه ندارد و او هم روسپی است و زندگی اش از طریق این کار تامین می شود. دختر مریم، مژده هفت ساله است که حاصل یکی از روابط اوست. مژده هم شناسنامه ندارد.
روسپیگری در ایران جرم است اما مجازاتی که برای آن در نظر گرفته می شود در موارد مختلف با توجه به نظر قاضی متفاوت است. به اعتقاد کارشناسان باید برای این پدیده در ایران راهکاری اندیشیده شود.
رواج روسپیگری در تهران بیش از دیگر شهرهای ایران است و روسپیان در تهران درجه بندی های مختلف دارند. روسپیان درجه ۴ و ۵ عموما روسپیان با سن بالا هستند که مشتریان آنها از سطح درآمد پایینی برخوردارند.
روسپیان درجه دو و سه مشتریان طبقه متوسط دارند و روسپیان درجه یک، مشتریان پولدار دارند.
گروهی دیگر از روسپیان در تهران ویژه افراد خارجی هستند که این روسپیان در زمره روسپیان درجه یک قرار می گیرند.
آمار دقیقی از تعداد روسپیان وجود ندارد. سال گذشته نیروی انتظامی اعلام کرد که در تهران ۱۰۰ روسپی فعالیت دارند اما پژوهشگران این حوزه با رد این آمار گفتند جمعیت روسپیان بسیار بیش از این است اما کسی حاضر به بیان آمار رسمی نیست.
دیوید از جمله مشتریان این زنان بوده است، او مدت ۴ سال در ایران زندگی کرده و می گوید "من با اینکه ۳۲ ساله هستم، هنوز در اتاق ۱۲ متری خانه مادر و پدرم زندگی می کنم اما در تهران با توجه به حقوقی که می گرفتم در یک پنت هاوس در [...] زندگی می کردم."
"هر بار مهمانی داشتم با شماره تلفنی که از یک دوست گرفته بودم تماس می گرفتم او هم برای مهمانی تعدادی دختر جوان می فرستاد."
فریبا از جمله زنان جوانی است که برای "مهمانیهای خاص" از او دعوت می شود. او می گوید: "دانشگاهم تمام شد، کار می کنم، اما این کار پردرآمدتر است. مشکل خانوادگی هم ندارم. فقط دلم می خواهد آنطور که توی فیلم زن زیبا (pretty woman) اون خانوم زندگیش را ساخت، من هم بسازم."
روسپیگری یک پدیده ناهنجار اجتماعی است و کارشناسان برای رسیدگی به شرایط و وضعیت روسپیان به دلیل قوانین مختلف و نگاه های سنتی با مشکلاتی روبرو هستند. گروهی از کارشناسان بر این باورند که باید به این زنان خدماتی ارائه شود تا بتوان به نوعی از رشد این پدیده جلوگیری کرد اما در عین حال برخی دیگر معتقدند که هر نوع خدماتی به این افراد، به منزله تشویق به فعالیت آنهاست.