بازیکنان ایران در جام بیستم - قسمت سوم
جواد نکونام
در ۱۸ سالگی به پاس تهران پیوست و بهترین سالهای حضورش در فوتبال ایران را در این تیم سپری کرد. ۱۸۷ بار پیراهن تیم پاس را پوشید و ۴۹ گل هم به ثمر رساند. پس از هفت فصل حضور در پاس به باشگاه الوحده امارات ملحق شد. از آنجا نیز به شارجه رفت.
بازی در جام جهانی ۲۰۰۶ باعث شد به اوساسونا بپیوندد. اولین بازیکن ایرانی بود که در لالیگا بازی میکرد. در آن مقطع مربیانی مانند محمد مایلی کهن معتقد بودند اوساسونا حتی در سطح باشگاههای ایران هم نیست. اما پس از نکونام و شجاعی، هیچ باشگاهی در لالیگا از ایران بازیکن نگرفته.
در نخستین فصل، با گل قانون طلایی که در جام یوفا به بوردو فرانسه زد، باعث صعود تیمش به مرحله یک هشتم نهایی شد.
به خاطر جراحی زانو هشت ماه از میادین دور ماند، در دیدار اوساسونا با اسپانیول در فصل ۲۰۰۷ ، بازیکنان این تیم با پوشیدن پیراهنهایی که عکس نکونام روی آن بود، از هم تیمی مصدوم خود حمایت کردند.
نکونام در سومین فصل حضورش در اوساسونا در دیدار با رئال مادرید که در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو برگزار شد، توانست با ضربه سر دروازه ایکر کاسیاس را باز کند.
سال ۲۰۰۸ جواد در دیداری خیریه، در ترکیب تیم منتخب جهان و کنار بازیکنانی همچون لیونل مسی، کارلوس پویول، رائول گونزالس و پل اسکولز به میدان رفت.
او در بازی مقابل بارسلونا در کوپا دل ری ۲۰۱۲، کاپیتان اوساسونا شد تا رکورد تنها لژیونر ایرانی که در یکی از لیگهای معتبر جهان، بازوبند کاپیتانی را بسته، به خود اختصاص دهد.
سرانجام پس از هفت سال بازی در اسپانیا، به استقلال پیوست. ۴۴ بازی و هشت گل زده و موفقیت کامل در به هدف نشاندن ضربات پنالتی، آمار حضورش در استقلال بود اما ناگهان راهی باشگاه الکویت شد. در مصاحبه با برنامه ۹۰ علت جدایی ناگهانیاش را اختلاف نظر با امیر قلعهنویی عنوان کرد.
او در کویت هم چه در مسابقات داخلی و چه در کاپ ای اف سی، زننده گلهای حساس متعددی برای باشگاهش بوده.
کاپیتان ایران در ۱۹ سالگی و مقابل تیم ملی اکوادر، برای نخستین بار پیراهن تیم ملی را پوشید. اولین گل ملی را هم به لبنان زد. سه دوره در جام ملتهای آسیا بازی کرده و حالا دومین جام جهانیاش را تجربه میکند.
نکونام با ۳۷ گل ملی، چهارمین گلزن برتر تاریخ فوتبال ایران بشمار میرود. ضمن آنکه اگر تا پایان جام ملتهای آسیا در تیم ملی باقی بماند، رکورد تعداد بازیهای ملی که در اختیار علی دایی است را هم خواهد شکست.
احسان حاج صفی
اهل کاشان. متولد اسفند ۱۳۶۸. بازیکنی چپ پا که غیر از دوران سربازی، تمام سالهای فوتبالیاش از نوجوانان تا امروز، در اصفهان گذشته.
در تمام ردههای سنی برای تیم ملی بازی کرده. نوجوانان، جوانان، امید و حالا در جام جهانی ۲۰۱۴ با تیم ملی بزرگسالان.
توانایی او در حفظ توپ ستودنی است. با وجود خلاقیت در حرکات انفرادی، هیچوقت نمایشی بازی نمیکند. احسان اگرچه در سمت چپ بازی میکند اما صرفاً فوتبالیست لب خط نیست و در زدن به عمق، بازیسازی، شوتزنی و فضاسازی برای عناصر هجومی تیم، همواره بازیکنی درخور تحسین بوده.
سال ۱۳۸۷ به عنوان پدیده فوتبال ایران معرفی شد. خرداد همان سال در ۱۹ سالگی اولین بازی ملی را در مقابل زامبیا در ورزشگاه آزادی انجام داد و با دو پاس گل در پیروزی ۳ بر ۲ ایران مقابل زامبیا درخشید. هشت روز بعد در مسابقات مقدماتی جام جهانی، از ابتدا مقابل امارات بازی کرد.
اولین گل ملی را نیز همان سال مقابل قطر در مسابقات غرب آسیا ۲۰۰۸ به ثمر رساند. دومین گل ملی هم یکسال بعد، باز درون دروازه قطر رویید. دو قهرمانی در لیگ برتر و سه قهرمانی در جام حذفی به همراه سپاهان اصفهان کسب کرده.
وقتی برای گذراندن خدمت سربازی به تراکتورسازی پیوست، برای این تیم ۹ گل زد و با قرمزپوشان تبریز، نایب قهرمان لیگ برتر شد.
به همراه سپاهان در لیگ قهرمانان ۲۰۰۷ آسیا به فینال رسید که نایب قهرمان شدند. عنوانی که در هفت سال گذشته، برای باشگاههای ایرانی فقط یک بار با تیم ذوب آهن تکرار شده.
حاجصفی همان سال در جام باشگاههای جهان نیز مقابل نماینده نیوزلند و اوراوا رد دایموندز ژاپن به میدان رفت.
در ۲۴ سالگی از مرز ۶۰ مرز بازی ملی عبور کرده که رکوردی است جالب توجه. حتی گاهی بازوبند کاپیتانی تیم ملی را هم میبندد. مثلاً نیمه دوم بازی تدارکاتی ایران و آنگولا که اتفاقاً نمایش خوبی داشت و پاس گل را به کریم انصاریفرد داد.
کارلوس کیروش معتقد بود حاجصفی با توجه به خصوصیات تهاجمیاش نباید در پست دفاع چپ به بازی گرفته شود. از این رو در تیم ملی نیز او را در میانه میدان به زمین میفرستد.
کارشناسان فوتبال در برنامههای تلویزیونی و رسانههای ورزشی، بارها تأکید کردهاند او قابلیت بازی در باشگاههای اروپایی را دارد. بهترین امکان برای تحقیق این مسئله، عملکرد خوب در جام جهانی است.
مسعود شجاعی
مسعود شجاعی در بازی مقابل کره جنوبی، در مسابقات انتخابی جام جهانی ۲۰۱۴
متولد سال ۱۳۶۳. بازیکنی خوش تکنیک که قبلاً در پست هافبک میانی و هافبک راست بازی میکرد اما کارلوس کیروش او را در سمت چپ خط میانی به کار میگیرد.
الفبای فوتبال را از ۱۵ سالگی و در صنعت نفت آبادان آموخت. سپس به جوانان سایپا پیوست. این چرخه در رده بزرگسالان هم تکرار شد و ابتدا برای صنعت نفت و بعد از آن برای سایپا به میدان رفت و از همین باشگاه چهره شد و پیراهن تیم ملی را پوشید.
اولین بازی ملی او مقابل لائوس در مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶ بود. در بهترین فرم دوران فوتبالیاش قرار داشت اما در جام جهانی فقط در بازی مقابل آنگولا به عنوان بازیکن تعویضی به میدان فرستاده شد.
شجاعی از معدود بازیکنانی است که دو بار در خاک کره جنوبی دروازه تیم ملی این کشور را باز کرده. او در لیگ امارات آمار جالب ۱۲ گل در ۴۰ بازی را به جا گذاشت. سال ۲۰۰۸ از امارات راهی اسپانیا شد و همچنان در این کشور بازی میکند. حتی مصدومیتهای طولانی یا دوران افت هم باعث نشد مسعود از اسپانیا به لیگ ایران بازگردد.
اولین بازی در لالیگا را مقابل ویارئال انجام داد و پس از آن صد بار دیگر برای اوساسونا به میدان رفت. بعد از جدایی از این تیم هم به یک دسته پایینتر رفت تا برای لاس پالماس بازی کند.
این هافبک خلاق، شم گلزنی خوبی هم دارد. اولین گل ملی را در مسابقات مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۰ و در ورزشگاه آزادی وارد دروازه عربستان کرد. تیم ایران با سرمربیگری علی دایی به میدان رفته بود. آن بازی غمبار برای هواداران فوتبال ایران، با نتیجه ۲-۱ به سود عربستان خاتمه یافت. در نهایت نیز نه ایران و نه عربستان، موفق به صعود نشدند.
جالب اینکه یکی از پنج گل ملی شجاعی، سال ۲۰۰۹ در شهر سارایهوو و دیدار مقابل بوسنی و هرزگوین به ثمر رسیده.
عملکرد شجاعی گاهی با انتقادات برخی از هواداران مواجه میشود. انتقاداتی که شاید بخشی از آن به دلیل نداشتن سابقه حضور شجاعی در ترکیب دو تیم پرسپولیس و استقلال باشد. شجاعی در ایران از باشگاهی به تیم ملی رسید که در آن مقطع، غیر از کارگران کارخانه سایپا، هیچ هواداری نداشت.
پژمان منتظری
متولد هفدهم دی ۱۳۶۲ در اهواز. البته در شناسنامهاش نوشته شد ۱۵ شهریور. زیرا خانوادهاش میخواستند زودتر به مدرسه برود.
مدافعی که در دوران سرمربیگری کارلوس کیروش، جای ثابت هادی عقیلی در ترکیب تیم ملی را گرفت و نگذاشت جای خالی او حس شود. پژمان منتظری به سرعت به زوج قابل اطمینان و کاملاً هماهنگ با سیدجلال حسینی تبدیل شد.
اولین تیمش جوانان پرسپولیس اهواز بود. بعد به ترتیب تیمهای شهاب، شاهین و دیهیم اهواز. سپس پیراهن امیدهای فولاد را پوشید و با احتساب رده بزرگسالان، هفت سال در این باشگاه سازنده که معدن استعدادهای جنوب است توپ زد.
از آنجا به استقلال تهران آمد تا حدود هشت سال هم پیراهن آبی را بپوشد. پژمان هم با فولاد خوزستان قهرمان لیگ برتر شده و هم استقلال. مدافعی گلزن است و ۱۷ گل برای استقلال به ثمر رسانده. هم در نبردهای هوایی موفق است و هم روی زمین.
یک گل ملی هم در کارنامه دارد. چنانچه از بازیکنان خوزستانی انتظار میرود، منتظری نیز در خلاقیتهای فردی پا به توپش خوب است و مدافعی است تکنیکی.
او تنها مدافع تیم ملی ایران در جام جهانی ۲۰۱۴ است که خارج از ایران بازی میکند. در باشگاه ام صلال قطر.
ریو فردیناند مدافع مورد علاقهاش است و اگر قرار بر این باشد که ایران نتایجی بهتر از جام جهانی ۲۰۰۶ به جا بگذارد، پژمان منتظری هم در قلب خط دفاعی باید عملکردی مشابه الگوی خود در یونایتد و تیم ملی انگلیس داشته باشد.
او پس از قرعه کشی جام جهانی در مصاحبه با خبرگزاریهای داخلی گفته بود: واقعیت این است که نه فقط تیم ملی ایران، بلکه فوتبال آسیا از اروپا، آمریکای جنوبی و آفریقا عقبتر است. دقیقاً به همین دلیل باید برای رویارویی با آرژانتین، نیجریه و بوسنی دشواریهای زیادی را متحمل شویم تا در برزیل زنگ تفریح نباشیم.
با چنین دیدگاهی، مشخص بود که او از سنگینی و فشردگی تمرینات بدنسازی در اردوی آفریقای جنوبی رضایت خواهد داشت. نکتهای که بارها در مصاحبههایش تأکید کرد. زیرا بهتر از هر کسی میدانست برای مقابله با نخبگانی مانند لیونل مسی، هیگواین، ادین جکو و آگوئرو، راهی جز کسب آمادگی کامل ذهنی و جسمانی وجود ندارد.
رحمان احمدی
مرداد ۱۳۵۹ در نوشهر به دنیا آمده. در جمع خویشاوندانش در مازندران، کشتیگیران مطرحی هم حضور دارند اما او به سمت فوتبال رفت. ابتدا در پست مهاجم بازی میکرد و به همین خاطر شماره مورد علاقهاش ۱۰ است.
درخشش او درون دروازه سایپا باعث شد این تیم سال ۸۶ با سرمربیگری علی دایی قهرمان لیگ برتر شود. همین عنوان را دوبار با سپاهان اصفهان کسب کرد. با پرسپولیس نیز فاتح جام حذفی شد.
اما آغاز فوتبال او با تیم جوانان شموشک نوشهر بوده. وقتی مهدی رحمتی از ترکیب تیم ملی کنار ماند، کارلوس کیروش سه بازی سخت در مرحله مقدماتی جام جهانی در پیش داشت و کمتر کارشناسی برای ایران، حتی بخت صعود به عنوان تیم دوم را قائل بود.
انتخاب کیروش برای درون دروازه، رحمان احمدی نام داشت که اغلب هواداران نسبت به صحت چنین این انتخابی با تردید مینگریستند. او ابتدا در دیدار دوستانه مقابل عمان سه گل خورد. کیفیت به ثمر رسیدن گلها به نحوی بود که نمیشد سنگربان ایران را مقصر دانست. گرچه انتقادات تند پیمان یوسفی از رحمان احمدی را در حین گزارش زنده برای تلویزیون ایران، در پی داشت.
پس از مسابقه، گاسپار مربی دروازهبانهای تیم ملی به خبرنگاران گفت: دروازهبان ما هیچ اشتباهی نداشت و در دریافت گلها مقصر نبود. با این حال گزارشگر مسابقه بسیار شدید از او انتقاد کرد و باعث شد همسر رحمان در حین تماشای مسابقه به بیمارستان منتقل شود.
رحمان احمدی در چنین شرایطی، درون دروازه تیم ملی ایستاد و به طرز باشکوهی، در سه مسابقه پیاپی دروازهاش را بسته نگه داشت. دفع موقعیت طلایی کره جنوبی در اولسان در واپسین دقایق، باعث شد ایران به عنوان سرگروه، راهی جام جهانی شود.
افت مقطعی رحمان در لیگ برتر، منجر به نیمکتنشینی او در سپاهان شد. اما در ادامه، مجدداً فرم مطلوب خودش را پیدا کرد و در برخی بازیهای غیر رسمی اردوی آفریقای جنوبی، همچنین بازی دوستانه ایران با مونته نگرو، درون دروازه تیم ملی ایستاد. گرچه با حضور دانیال داوری، حقیقی و سوشا مکانی، رقابت برای تصاحب پیراهن شماره یک تیم ملی بالا بود و تا واپسین روزهای اردو نیز ادامه پیدا کرد.
اشکان دژآگه
بهترین بازیکن این روزهای فوتبال ایران، دهم اسفند ۱۳۹۰ برای نخستین بازی ملیاش مقابل قطر به میدان آمد و دو گل زد. او سال ۲۰۰۴ در مسابقات جوانان اروپا پیراهن آلمان را پوشید. مقابل اسپانیا با سرجیو راموس و دیوید سیلوا بازی کرد. با دو گلی که به لهستان و ترکیه زد، بهترین گلزن تیمش در این تورنمنت بود.
آلمان در مسابقات امیدهای اروپا در سال ۲۰۰۹ با حضور اشکان دژآگه قهرمان شد. دروازهبان این تیم مانوئل نویر بود و در ترکیبش هم مسعود اوزیل، جروم بواتنگ، دنیس آئوگو، مارسل اشملزر، متس هوملس و سامی خدیرا.
آلمان با دژآگه ضمن پیروزی بر ایتالیا که ماریو بالوتلی را در اختیار داشت به فینال رسید و با برتری ۴-۰ مقابل انگلیس، جام قهرمانی را نصیب خود کرد.
اشکان در آلمان سابقه بازی در پست مهاجم را دارد. در فولام نیز در بال راست و بال چپ به میدان میرود. اما در تیم ملی ایران، هافبک پشت مهاجم هدف است تا با استفاده از خلاقیت فردی و فضا سازیهایی که با تغییر سریع محل استقرارش ایجاد میکند، بالهای کناری را در موقعیت نفوذ، ارسال یا شوت قرار دهد.
اشکان که سال ۱۳۶۵ در تهران متولد شده، در باشگاههای هرتابرلین و ولفسبورگ در بوندسلیگا بازی کرده و سال ۲۰۱۲ با قراردای سه ساله به فولام پیوسته.
روزنامه اعتماد در شماره ۱۶ مهر ۱۳۹۰ نوشت: «او زمانی که سال ۷۹ وارد ایران شد به دلیل عدم پوشش مورد نظر حراست فرودگاه امام و درگیری با نیروهای انتظامی، با سر تراشیده شده به دیدار اقوام رفت!»
دژآگه که ستاره بیچون و چرای فولام در هفتههای پایانی لیگ برتر بود و گلهای زیبایی هم برای تیمش زد، با دو بازی در اردوی تدارکاتی اتریش، تعداد بازیهای ملیاش را به عدد ۱۳ رساند.
او چهار گل ملی هم در کارنامه دارد. دو گل با سر و با پا، در همان اولین بازی ملی به قطر، یکی یک گل هم به تایلند و لبنان از دور برگشت مسابقات مقدماتی جام ملتهای آسیا که در خانه حریفان به ثمر رسید.
علیرضا جهانبخش
در بازی مقابل گینه در ورزشگاه آزادی تهران
فوتبال را از ۱۲ سالگی با بازی در تیمهای پیام البرز و پرشین قزوین آغاز کرد. سپس به جوانان داماش تهران رفت. از این تیم توسط علی دوستیمهر به اردوی تیم ملی جوانان ایران دعوت شد.
او ماشین گلزنی تیم ملی جوانان بود. از نیم فصل دوم در بزرگسالان داماش تهران هم بازی کرد. در ۱۲ بازی ۷ گل زد تا تیمش از لیگ دو به دسته اول صعود کند.
مربیاش در داماش تهران مارکار آقاجانیان بود که حالا در تیم ملی نیز تنها دستیار ایرانی کارلوس کیروش است. تیم ملی امید شانس صعود به المپیک لندن را داشت که اگر این اتفاق میافتاد، او در المپیک بازی میکرد اما به میدان فرستادن بازیکن دو اخطاره توسط علیرضا منصوریان مقابل عراق، باعث شد ایران بازنده معرفی شود.
در پستهای مهاجم و گوش راست بازی میکند اما دینورزاده مربی داماش گیلان از او به عنوان دفاع راست استفاده کرد. مهدی تارتار از دیگر سرمربیان داماش گیلان نیز به عنوان هافبک چپ از او بازی گرفت.
با توجه به عادت امیر عابدینی مدیرعامل داماش به تغییر مکرر سرمربی، رفت و آمد مربیان در داماش گیلان زیاد بود. مربیانی که گاهی جهانبخش را روی نیمکت مینشاندند. اما او همان موقع در مصاحبه با سایت این باشگاه درباره سقف آرزوهای فوتبالی اش گفت: شک نکنید از کسانی خواهم بود که میتوانم لژیونر خوبی برای ایران باشم. من علاقه زیادی به حضور در باشگاه های انگلیس و اسپانیا دارم. مخصوصاً منچستر یونایتد و رئال مادرید.
او که در ۱۷ سالگی اولین بازی در لیگ برتر را برای داماش گیلان انجام داده بود، به وعدهاش عمل کرد و به باشگاه نایمخن هلند پیوست. تیمی که گرچه به دسته پایینتر سقوط کرد اما دو گل زیبای جهانبخش به آژاکس در پایان لیگ و تبدیل شکست ۲-۰ به تساوی ۲-۲ در آمستردام، از ذهن هواداران این تیم پاک نخواهد شد.
اولین بازی ملی را مهر ۹۲ در ورزشگاه آزادی تهران مقابل تایلند و در مسابقات مقدماتی جام ملتهای اسیا انجام داد. در بازی برگشت مقابل همین تیم، اولین گل ملیاش را به هدف نشاند. چند پیشنهاد از تیمهای بزرگ انگلیس و هلند دارد گفته میشود پس از جام جهانی، رسماً از نایمخن جدا خواهد شد.
سردار آزمون پس از خط خوردن از تیم ملی برای جام جهانی در صفحه اجتماعی خود نوشت: جهانبخش به جای من بازی خواهد کرد و با گلهایش ملت ایران را شادمان خواهد کرد.
احمد آل نعمه
در فوتبال ایران، عموماً بازیکنانی چهره میشوند که هافبک یا مهاجم باشند. دریبل بزنند و برخوردار از هنرهای فردی. هم تماشاگران و هم رسانهها، این قبیل بازیکنان را بیشتر میپسندند و بهتر میبینند.
به همین خاطر مدافع مستحکمی مانند احمد آلنعمه با وجود اینکه قبلاً هم بازی ملی داشت، تازه در ۳۱ سالگی آن هم به خاطر حضور یک سرمربی حرفهای به نام کیروش، شکوفا شده و جام جهانی را هم تجربه خواهد کرد.
دی ۱۳۹۱ در حالی که احمد آلنعمه هشت سال سابقه در لیگ برتر داشت، با سپاهان قهرمان لیگ برتر شده و شش بار هم پیراهن تیم ملی را پوشیده بود، علیفر در گزارش زنده تلویزیونی گفت تلفظ اسم این بازیکن را بلد نیستم!
سؤال پیامکی برنامه ۹۰ همان هفته به بهترین گل نیم فصل اختصاص داشت. گل احمد آلنعمه، همراه با گلهای مهرداد اولادی، میثم بائو، فرشاد بهادرانی، مصطفی شجاعی و محمد قاضی جزو شش گل برتر از نگاه این برنامه بود. آن جمله علیفر که روی گلزنی آلنعمه ادا شده بود، از ابتدا تا انتهای برنامه ۹۰ حدود ۱۰ بار پخش شد.
او که یک بار هم از فاصله حدود ۶۰ متری دروازه پرسپولیس را باز کرد، متولد اهواز است و یکی دیگر از عربهای ایران که طی سالهای اخیر، عضو تیم ملی بودهاند. سابقه بازی در تیمهای فولاد خوزستان، نیروی زمینی، استقلال اهواز، سپاهان اصفهان، شاهین بوشهر، تراکتورسازی تبریز و نفت تهران را دارد.
در اردوی تدارکاتی تیم ملی در اتریش، با وجودی که گفته میشد جزو خط خوردهها خواهد بود اما چنان خوش درخشید که به محمدرضا خانزاده ۲۲ ساله ترجیح داده شد تا سرانجام مسافر جام جهانی شود.
فیزیک بدنی، سرسختی و سبک بازی او مانند مدافعان کامرونی است. روی توپهای هوایی هم در دفاع و هم در حمله، خصوصاً روی ضربات کرنر تبحر دارد. قدرت شوتزنیاش هم مثالزدنی است و از بهترین شوتزنهای حال حاضر ایران.
در درگیریها و جدالهای تک به تک، به سختی تسلیم میشود. با وجود جنگندگیاش، بازیکنی است آرام و اهل حاشیه نیست. احمد آلنعمه، آوازهای در دنیای فوتبال ندارد اما اگر فرصت بازی به او برسد، مهاجمان تراز اول فوتبال دنیا نیز نمیتوانند به راحتی از او عبور کنند.
حسین ماهینی
بزرگترین آرزوی ورزشی خود را حضور در جام جهانی و بازی در اروپا میدانست. اولی محقق شده و دومی هم منوط به درخشش در اولی است.
از بچگی با پدرش محمدحسن ماهینی که بازیکن شاهین بوشهر بود به تمرینات تیمشان میرفت. فوتبال را از ایرانجوان بوشهر شروع کرد و تا ۱۹ سالگی در شهر خودش بازی میکرد. پس از آن به استقلال اهواز پیوست و شش سال عضو این تیم بود.
ماهینی که ۲۷ ساله است، سه سال برای ذوب آهن توپ زد. یکی از بهترین بازیهای دوران حرفهای خود را دیدار نیمه نهایی لیگ قهرمانان آسیا با الهلال عربستان میداند که به فینالیست شدن ذوب آهن انجامید. افتخاری که پس از آن، نصیب باشگاههای ایرانی نشده.
خرداد ۱۳۹۱ نیز به اتفاق سیدجلال حسینی، محسن بنگر و حسینی ماهینی با اجازه کیروش، از تمرین تیم ملی به هیئت فوتبال تهران آمدند و هر سه با هم قرارداد خود را با پرسپولیس به ثبت رساندند.
بیش از ۲۰ بازی ملی دارد و تمام این بازیها در دوران سرمربیگری کیروش بوده که برای نخستین بار او را در ذوب آهن دید، پسندید و به تیم ملی دعوت کرد.
قبل از آن، با تیم ملی امید در بازیهای آسیایی دوحه به مدال برنز رسید. طی پنجسال بعدی، اکثر بازیکنان آن تیم امید به تیم ملی بزرگسالان هم دعوت شدند و بازی کردند، ولی ماهینی نه در دوران قلعهنویی، نه دایی و نه قطبی، فرصت بازی در تیم ملی را نیافت.
بازیکن مورد علاقهاش فیلیپ لام است. میگوید به این خاطر که من هم مانند او میتوانم هم در دفاع چپ و هم راست بازی کنم.
به همین خاطر است که کیروش او را در هر دو پست به میدان میفرستد. مثلاً مقابل لبنان در بازی برگشت جام ملتهای آسیا و بازی دوستانه با آنگولا که قبل از جام جهانی برگزار شد، او در پست دفاع چپ بازی کرد.
بهمن ۹۲ خبری درباره ماهینی منتشر شد که بر اساس آن، یک قطعه زمین به همراه یک واحد مسکونی به مساحت جمعاً ۲۰۶ مترمربع و ارزش ریالی ۸۰۰ میلیون ریال توسط او وقف شده. بر اساس اعلام سازمان اوقاف، حسین ماهینی این زمین و واحد ساختمان مسکونی را در شهرستان دشتی استان بوشهر با نیت احداث مجتمع فرهنگی ورزشی وقف کرد.
مهرداد پولادی
بازیکنی که سالها در لیگ برتر حضور داشت اما عمکردش به چشم نمیآمد. تا اینکه کارلوس کیروش به ایران آمد و هدایت تیم ملی را برعهده گرفت.
آن موقع، احسان حاجصفی مدافع چپ ثابت تیم ملی بود. اما از همان آغاز، کیروش معتقد بود پست تخصصی حاج صفی با توجه به خصیصههای تهاجمیاش، نباید در خط دفاعی باشد.
نکته برعکس ماجرا اینکه پولادی هم یک خط جلوتر بازی میکرد اما کیروش او مهرهای مناسب برای دفاع چپ میدانست. دیدار تدارکاتی با ماداگاسکار در ورزشگاه آزادی، اولین بازی ملی پولادی بود.
پس از آن در مصاف با مالدیو هم به زمین رفت و به بخش فارسی سایت گل گفت: «اولین بار بود که در پست دفاع چپ بازی میکردم. کیروش به من اعتماد کرد و حالا باید جواب اعتمادش را بدهم. کار بسیار سختی در پیش دارم و باید روز به روز بهتر شوم.»
او دیگر مهره ثابت تیم ملی بود. در نخستین بازی ملی اشکان دژآگه که مقابل قطر برگزار شد، در همان شروع مسابقه توپ را با پای چپ ارسال کرد تا دژآگه با ضربه سری که نواخت، ورودش به تیم ملی را با گل جشن بگیرد.
پولادی حتی در دوران مصدومیت طولانیاش هم به اردوهای ملی دعوت میشد تا دوران نقاهت را زیر نظر کادر پزشکی تیم ملی سپری کند.
او فوتبال حرفهای را از پیکان آغاز کرد. سپس سه سال در استقلال بازی کرد و با این تیم به قهرمانی لیگ برتر رسید. از آنجا راهی تراکتورسازی شد که عملکردش در این تیم، بهتر از دو تیم قبلی بود. او شش گل هم برای تراکتورسازی به ثمر رساند.
اما هنگام حضور در مس کرمان بود که کیروش او را پسندید و به تیم ملی دعوت کرد. گرچه در مس کرمان با کادر فنی این تیم دچار اختلاف و گرفتار حاشیه شد. مدتها در ترکیب تیمش قرار نگرفت. سرانجام طی یک نقل و انتقال پرجاشیه و جنجالی، به پرسپولیس پیوست.
بخشی از دوران حضورش در پرسپولیس را مصدوم بوده.مدافع چپ تیم ملی ایران، هم در موقعیت دفاع و هم هنگام هجوم، مشخصههای یک بازیکن موثر، کارآمد و تعیین کننده را به نمایش گذاشته است.
رضا قوچان نژاد
رقابت تنگاتنگی بین مهاجمان برای قرار گرفتن در فهرست ۲۳ نفر نهایی بود. کارلوس کیروش روی نام مهدی شریفی، پدیده لیگ برتر، خط کشید. رضا نوروزی مهاجم نفت را هم فقط در فهرست ۳۰ نفر قرار داد. سردار آزمون که با پیشنهاد باشگاههای معتبری مانند تاتنهام و آرسنال مواجه است را هم کنار گذاشت.
حتی محمدرضا خلعتبری که قابلیت بازی در چند پست مانند بال راست، چپ، هافبک نفوذی و آزاد پشت سر مهاجم را دارد نیز جایی در جمع مسافران برزیل نیافت. کیروش از کنار تمام این نامها گذشت زیرا نسبت به مهاجم اول تیم ملی فوتبال ایران و زننده گل صعود در اولسان به کره جنوبی، اطمینان خاطر دارد.
او که نوازنده گیتار، پیانو و ویولن هم هست، ۱۳ بازی ملی دارد با ۹ گل زده. اما آخرین باری که یک مهاجم برای ایران در جام جهانی گل زده، حسن روشن در جام ۱۹۷۸ بوده. طلسمی که علی دایی، وحید هاشمیان و خداداد عزیزی هم نتوانستند بشکنند.
در بازی تدارکاتی مقابل گینه، قوچاننژاد توانست در هفتمین بازی پیاپی برای تیم ملی گل بزند. اما او در اردوی تدارکاتی اتریش نتوانست این آمار را تداوم ببخشد و از گشودن دروازه مونته نگرو و آنگولا بازماند.
از هشت سالگی در هلند بزرگ شده. تا سال ۲۰۰۹ تحت قرارداد هیرنوین بوده و به صورت قرضی برای باشگاههای مختلف بازی کرده. کاشف او مارک اوورمارس است که رضا را به شکل قرضی به باشگاه «گو اهد ایگلز» برد.
غیر از بزرگسالان در تمام ردههای سنی پایه برای تیم ملی هلند بازی کرده. در ۲۴ سالگی که عضو تیم سنت ترویدون بلژیک بود، در حضور کارلوس کیروش دروازه لیرس را باز کرد. کیروش او را در میان موج شدید مخالفت مربیانی چون منصور پورحیدری، مهدی مناجاتی و پرویز مظلومی به تیم ملی فراخواند.
رضا قوچاننژاد در سال جام جهانی به چارلتون پیوست و این تیم توانست از خطر سقوط به دسته پایینتر رهایی یابد. او فقط یک بار برای چارلتون گل زد، بازی با لیدز یونایتد در الندرود.
در استاندارد لیژ، اولین گل خود را مقابل لوکرن زد اما گای لوزون سرمربی تیمش اعتقادی به او نداشت. پس از مدتها نیمکت نشینی و گاهی سکو نشینی، مقابل بهورن اولین گل فصل خود را زد اما هم در جریان بازی تعویض شد و هم اینکه در بازی بعدی غایب بود. درخشش در جام جهانی میتواند موقعیت بهتری در باشگاههای معتبر اروپایی برای رضا رقم بزند.
رضا حقیقی شاندیز
متولد شاندیز مشهد. وقتی مدرسه شاندیز یک بازی با تیم نونهالان پیام مشهد برگزار کرد. پس از بازی او را انتخاب کردند برای عضویت در تیم پیام. جایی که او در تمام ردههای سنی برایشان توپ زده.
پدرش دبیر ریاضی بود. درباره موافقت خانوادهاش با فوتبال، به خبرگزاری ایسنا گفته: مادرم گفت فوتبال نه، بهتر است درسات را بخوانی اما پدرم گفت ما که درس خواندیم به کجا رسیدیم! بگذار فوتبال را دنبال کند.
هفت سال عضو باشگاه پیام بود و با این تیم در لیگ یک و لیگ برتر به سرمربیگری خداداد عزیزی هم بازی کرد. سپس برای گذراندن خدمت سربازی به فجر شیراز رفت اما پس از پایان خدمت، تصمیم گرفت قراردادش را با این تیم تمدید کند.
بازیکن جوان و گمنام فجرسپاسی شیراز، بهمن ۱۳۹۰ توسط کارلوس کیروش برای اولین بار به تیم دعوت شد و چهارم اسفند بازی ملیاش را مقابل اردن انجام داد.
حضورش در تیم ملی به قدری ناگهانی بود که حتی در حین پخش زنده بازی، مزدک میرزایی گزارشگر مسابقه تا چند دقیقه نمیدانست نام این بازیکن تازه وارد کیست.
خودش درباره آن مسابقه به ایسنا گفته: «وقتی اسمم به عنوان بازیکن فیکس اعلام شد خیلی جا خوردم. ترسیدم. کیروش هم ترس را در چهره من دید. قبل از بازی مرا صدا زد و آنجا بود که فرق مربی حرفهای را با مربیان داخلی را فهمیدم. کیروش به من گفت این بازیکنان هشت ماه است که حتی نصف شرایط تاکتیکی که میخواهم را در زمین پیاده نمیکنند. پس از تو که فقط چند روز است به تیم آمدهای هیچ توقعی ندارم. این را که گفت بار سنگینی از روی دوشم برداشته شد و یکی از بهترین بازیهایم را انجام دادم.»
حضور در تیم ملی باعث شد با قراردادی هنگفت که تبصرههای فراوانی هم داشت، از شیراز به پرسپولیس بیاید. یکی از تبصرهها که در فوتبال حرفهای بیسابقه است، این بود که اگر رویانیان از مدیریت پرسپولیس برود، او نیز میتواند قراردادش را فسخ کند.
پست هافبک دفاعی در تیم ملی، دو بازیکن با تجربه دارد که به جا مانده از جام جهانی ۲۰۰۶ هستند. نکونام و تیموریان. اما رقابت برای بازیکنان ذخیره این پست بالا بود. خصوصاً بین رضا حقیقی شاندیز از پرسپولیس با امید ابراهیمی از سپاهان که سرانجام، کیروش تصمیم گرفت اسم حقیقی را در فهرست نهایی قرار دهد.
حقیقی بارها گفته دوست دارد اگر برای بازی به خارج از ایران برود، در بوندس لیگا بازی کند زیرا به اعتقاد خودش، سبک بازیاش با این لیگ سازگار است.
امیر حسین صادقی
متولد ۱۳۶۰ در تهران. عضوی از یک خانواده هفت نفره. پدرش نیشابوری است. آنها مدتی در قرچک ورامین سکونت داشتند. بعد در منطقه هفت میدان نامجوی تهران. شهوریور ۸۴، او و برادرش در یک شب، مراسم عروسیشان را برگزار کردند.
دو سال در تیم تخت جمشید با مربیگری مجید مالمیر، در دسته دوم نوجوانان تهران بازی کرد. در ۱۵ سالگی به تیم جوانان شاهین تهران پیوست که مربیانش داود جلیلی و علی یزدانبخش بودند. بعد از دو سال به اردوی تیم ملی جوانان دعوت شد. دوران خدمت سربازی را هم عضو باشگاه مقاومت تهران بود. با مربیگری مرحوم محسن آقازاده.
سال ۱۳۷۹ توسط عبدالصمد مرفاوی به امیدهای استقلال دعوت شد و یکسال بعد در ۲۰ سالگی، برای بزرگسالان استقلال بازی کرد. پس از حدود ۹ سال حضور در این تیم، راهی مس کرمان شد. سپس پیراهن تراکتورسازی تبریز را پوشید. در ادامه، مجدداً به استقلال بازگشت.
حدود ۱۰ سال پیش اولین بازی ملی را انجام داد اما با وجود دعوت شدنهای مکرر به اردوی تیم ملی، به بازی نگرفتن او باعث شده تعداد بازیهای ملیاش هنوز به ۲۰ تا هم نرسیده باشد.
امیرحسین صادقی در فهرست مسافران جام جهانی ۲۰۰۶ هم بود اما در حضور مدافعان باتجربهای مثل سهراب بختیاریزاده، رحمان رضایی و یحیی گل محمدی، فرصت بازی به او نرسید.
در بازی دوستانه ایران و مونتهنگرو، کیروش روشی به کار گرفت که مشخص شد در آرایش دفاعی مورد نظرش برای جام بیستم، بازیکنان بیشتری را در این خط به میدان میفرستد، به همین خاطر همزمان از سیدجلال حسینی، پژمان منتظری و امیرحسین صادقی استفاده کرد.
صادقی در چنین روشی، این موقعیت را دارد که پس از هشت سال بتواند خاطره نیمکتنشینی در جام جهانی را تبدیل کند به حضور در وسط زمین.
امیرحسین مدافعی گلزن هم هست و در نفوذها و خصوصاً روی ضربات ایستگاهی، میتواند از پرشهای بلند و ضربات سرش، گل بسازد. کاری که در بیروت و بازی برگشت مسابقات مقدماتی جام ملتهای آسیا، مقابل لبنان انجام داد.
هماهنگی و شناخت دقیق او از سایر بازیکنان خط دفاعی مانند پژمان منتظری، هاشم بیکزاده و خسرو حیدری از دیگر نقاط قوت اوست.
لینکهای مرتبط: