اعترافات تکاندهنده یک عکاس!
در جریان حمله نیروهای ویت کنگ به پایگاه نظامیان آمریکایی در ویتنام ، یک ویت کنگ دستگیر شد و ژنرال "نگوک لو آن "با اسلحه کمری خود و با شلیک بر سر ویت کونگ نگون بخت تاریخ را تغییر داد. انتشار این عکس که توسط عکاس آمریکایی "ادی آدامز "گرفته شده بود فشارمخالفان جنگ را بر دولت مردان آمریکایی بیشتر کرد و در نهایت جنگ ویتنانم پایان یافت .
ادی آدامز با این عکس و چندین عکس تکان دهنده دیگر از جنگ ویتنام به قله شهرت رسید واین بار خود او و نه عکس های یش مورد توجه رسانه ها قرار گرفت.او در باره عکس خود اعلام کرد{ در آن لحظه ابتدا ژنرال "لو آن" ویت کنگ را کشت و بعد من با دوربین ژنرال را کشتم } این داستان تا سالها به همین شکل ماند تا آدامز در یک اعتراف تکان دهنده اعلام کرد در آن لحظه سه نفر مردن ، ویت کنگ ، ژنرال "لو آن " و من وعلت مردن من هم اینست که من به بینندگان نگفتم که آن ویت کنگ باعث کشته شدن پنج نفر شده بود.
این اعتراف موجب پیدایش نظریه ای در عکاسی شد و آن هم اینست که عکاسی همه واقعیت نیست و تنها بخش از آن است . در واقع ما بخش از واقعیت را دریافت می کنیم که در درون عکس هست و بخش عمده ای از واقعیت را اصلآ نمی بینیم که بتوانیم درباره آن قضاوت کنیم .
ادی آدامز بخاطر اینکه نتوانسته بود همه واقعیت را در عکسش بگنجاند و و با انتقال بخشی از واقعیت به چهره و حیثیت ژنرال لطمه وارد کرده بود از او و خانواده ژنرال عذر خواهی کرد و کا به آنجا رسید که بعد از مرگ ژنرال او را قهرمان خواند .
و حالا ما باید بعد از گذشت سال ها در مورد این چهار نفر ،1- ویت کنگ 2- ژنرال 3- ادی آدامز 4- واقعیت ، قضاوت کنیم و قضاوت کردن مشکل ترین کار دنیاست.