فریب پیرمرد پولدار از سوی همسر موقت
روزنامه ایران : پیرمردی که فریب زن جوانی را خورده بود در دام توطئههای زنانه گرفتار شد.چندی پیش بود که پیرمردی 70 ساله به کلانتری 104 عباسآباد رفت و ادعای عجیبی کرد.
این پیرمرد با معرفی خود به نام «حسین» درباره جزئیات شکایتش به مأموران گفت: دو سال پیش بود که همسرم مریض شد و من برای رفاه حالش با یکی از مؤسسهها تماس گرفتم و درخواست پرستار کردم. روز بعد زن جوانی که 30 سال سن داشت به خانه من آمد، تا چندین ماه اول همه چیز طبق روال پیش رفت و هیچ مشکلی نبود تا اینکه کم کم این زن جوان با دلبری مرا به خود علاقهمند ساخت و با من عقد موقت کرد.
پس از این ازدواج، همسرم بهخاطر بیماری درگذشت و من ماندم با همسر صیغهایام که اسمش «نازنین» بود. نازنین پس از مرگ همسرم خواست برای ماه عسل به یکی از کشورهای اروپایی برویم و من نیز که ابتدا مخالف بودم با اصرارهای نازنین قبول کردم و بار سفر را بستیم. چند روز بیشتر از اقامتمان در کشور خارجی نگذشته بود که متوجه شدم همه پول و مدارکهایم به سرقت رفته البته بعد متوجه شدم که کار نازنین بوده است ولی آن موقع اصلاً حواسم به این موضوع نبود و به نازنین شک نکردم.
خلاصه در کشور بیگانه به سفارت ایران رفتم و با کلی التماس خواهش و نامهنگاری به ایران بازگشتم. این موضوع داشت فراموشم میشد که یک شب نازنین در اتاق شربتی به من داد که باعث شد تا فردا شب آن روز در خواب فرو بروم و آنقدر حالم بد شد که پسرانم مرا به بیمارستان بردند و پنج روز در «سیسییو» بودم تا بهبود یافتم. سرانجام زمانی که به خانه بازگشتم متوجه شدم حدود 3 هزار دلار، مقداری طلا و جواهر و دسته چکم به سرقت رفته و اثری نیز از نازنین نیست. در ادامه کارآگاهان دست به کار شده و با اقدامات اطلاعاتی خود موفق شدند مخفیگاه نازنین را شناسایی کرده و در یک عملیات وی را دستگیر کنند. زن فریبکار در کلانتری به همه چیز اعتراف کرد و علت سرقتش را اینگونه بیان داشت: می دانستم که بچههای حسین پس از شنیدن خبر ازدواج من با پدرشان مخالفت کرده و مرا از ارث محروم خواهند ساخت به همین دلیل در نوبتهای مختلف به اموال این پیرمرد دستبرد زده و سهمم را از زندگی وی می گرفتم.