دو متهم در دادگاه جنایت را گردن یکدیگر انداختند

فرهیختگان: پرونده دو مرد که به اتهام آدمکشی در دعوای خیابانی بازداشت شدهاند، برای از سرگیری تحقیقات به دادسرای امور جنایی برگردانده شد. دو متهم دیروز در دادگاه کیفری تهران، انگشت اتهام را به سوی یکدیگر نشانه رفتند و خود را بیگناه خواندند. به گزارش خبرنگار ما، شامگاه نوزدهم آذر 1391 تلفن کلانتری 152 خانیآبادنو تهران به صدا درآمد و به افسرنگهبان خبر رسید مرد 30 سالهای به نام «علیاصغر» در جدال با دو سرنشین یک پراید سفید در خیابان میعاد جنوبی از پا درآمده است. پس از نمونهبرداریهای لازم، پیکر «علیاصغر» با هماهنگی قضایی به پزشکی قانونی سپرده شد و رسیدگی به ماجرا در دستور کار افسران دایره دهم اداره آگاهی مرکز قرار گرفت. برادر «علیاصغر» که در صحنه درگیری حضور داشت به کارآگاهان گفت: شب سر کوچه ایستاده بودم که برادرم سر رسید. «علیاصغر» سرگرم احوالپرسی با من و دوستش بود که یک پراید سفید با دو سرنشین، مقابل ما توقف کرد. سپس راننده پراید از ما پرسید «به کی میخندید؟» من و برادرم سعی کردیم راننده را متقاعد کنیم که دچار سوءتفاهم شده است. چند دقیقه بعد اما همان راننده به همراه یک مرد جوان برگشت و با «علیاصغر» درگیر شد. کارآگاهان با بررسی شماره پلاک خودروی موردنظر، دو متهم فراری به نامهای «محمدرضا» و «مرتضی» را در خیابانهای «وحدت اسلامی» و «تهرانسر» دستگیر کردند. «محمدرضا» در بازجویی مقدماتی خود را بیگناه خواند اما وقتی با برادر «علیاصغر» و مدرکهای دادگاهپسند روبهرو شد به آدمکشی در هواخواهی از «مرتضی» اعتراف کرد. پس از بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست صادر و به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در نخستین نشست رسیدگی به این ماجرا که شانزدهم مهر امسال تشکیل شد، ابتدا نماینده دادستان تهران، کیفرخواست را خواند. وی گفت: با توجه به مدرکهای موجود برای «محمدرضا» اشد مجازات میخواهم. همچنین برای «مرتضی» تقاضای تعیین کیفر دارم. سپس پدر «علیاصغر» در حالی که اشک میریخت گفت: پسرم خارج از کشور زندگی میکرد. او تازه به ایران برگشته بود که قربانی دعوای خیابانی شد. من به هیچ قیمتی از خون پسرم نمیگذرم. نوبت دفاع به متهم ردیف نخست که رسید منکر جنایت شد: من «علیاصغر» را نکشتم. تحت تاثیر حرفهای «مرتضی» قتل را گردن گرفته بودم. وی توضیح داد: عصر نوزدهم آذر«مرتضی» به همراه همسر صیغهایاش به خانهام آمده بود. قرار بود همسر «مرتضی» را به شهرستان ببریم. به همین خاطر، سه نفری به «خانیآباد» رفتیم تا از پدرم پول قرض بگیریم. «مرتضی» و زنش داخل پراید نشسته بودند که من به خانه پدرم رفتم. وقتی برگشتم «مرتضی» گفت چند جوان به همسرش متلک گفتهاند. من در هواخواهی از رفیقم با «علیاصغر» درگیر شدم. من و «علیاصغر» گلاویز بودیم که او روی زمین افتاد و غرق خون شد. در آن لحظه دیدم «مرتضی» چاقو به دست، پشت سر «علیاصغر» ایستاده است. چون ترسیده بودیم فورا فرار کردیم. «مرتضی» گفت اگر قتل را گردن بگیرم هر طور شده رضایت خانواده «علیاصغر» را جلب میکند و پول دیه را هم میدهد. باور کنید من در آن دعوا، چاقو در دست نداشتم. متهم ردیف دوم اما رفیقش را دروغگو خواند. وی گفت: من و «محمدرضا» هر دو چاقو داشتیم. خودم دیدم که رفیقم با چاقو به گردن «علیاصغر» زد. در پایان آن نشست، هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد و ادامه نشست را به بعد موکول کرد. در تازهترین نشست رسیدگی به این ماجرا که دیروز به ریاست قاضی«اصغرزاده» و با حضور چهار مستشار تشکیل شد نماینده دادستان کیفرخواست را خواند. دو متهم اما بار دیگر انگشت اتهام را به سوی یکدیگر نشانه رفتند و خود را بیگناه خواندند. «محمدرضا» حرفهای پیشینش ر ا تکرار کرد و گفت: من فقط به خاطر «مرتضی» قتل را گردن گرفتم.
در پایان این نشست هیات قضایی با اعلام تنفس وارد شور شد و پرونده را برای از سرگیری تحقیقات و بازجویی از شاهدان قتل به دادسرای امور جنایی برگرداند.