دردسربازیگوشی پسرک روی پله برقی
+90
رأی دهید
-2

روزنامه ایران : ترس به چشمان پسرک مینشیند، هرگز فراموش نخواهد کرد پلهبرقیای که همیشه دوست داشت روی آن بازی کند سرنوشت تلخی را برایش رقم زدهاست.
امیر محمد وقتی دید دستش خون آلود است، وحشتزده شده و گریه کنان از مادرش کمک خواست. خون همه جا را فرا گرفته بود. مادر وحشتزده دستمالی روی دست پسرک گذاشت تا جلوی خونریزی را بگیرد. رهگذران سریع با اورژانس تماس گرفتند اما پسر کوچولو بهخاطر درد زیاد بیقراری میکرد. وقتی مادر دید اثری از اورژانس نیست با برادرش تماس گرفت و کمک خواست، دقایقی بعد دایی امیرمحمد سر رسید و با موتورسیکلت، پسرک را به بیمارستان لقمان حکیم انتقال داد.
شکایت در دادسرا
روز شنبه 28 دیماه سال جاری مادر امیر محمد برای طرح شکایت به دادسرای یافتآباد پای گذاشت. وی به خبرنگار شوک گفت: ساکن سنندج هستیم، حدود یکماه پیش برای دیدن پدر و مادرم با پسر کوچولویم به تهران آمدیم. صبح روز حادثه با زنداداشم و امیر برای گرفتن جواب آزمایش به خیابان عباسی رفتیم، در بازگشت باید از پله برقی اتوبان شهید حقشناس استفاده میکردیم. زمانی که در حال گذشتن از پله برقی بودیم در حالی که دست امیر را گرفته بودم، ناگهان در پله آخر پایش سر خورد و روی پله افتاد و چون شانههای پله برقی شکسته بود دست راست پسرم در آن گیر کرد.
وی که صدایش هنوز میلرزید، گفت: پسرم شروع به ناله و جیغ زدن کرد، وقتی از روی پلهها بلندش کردم صحنهای را که دیدم باور نمیکردم، انگشت کوچک پسرم له شده بود. با دیدن این صحنه از رهگذران کمک خواستم.
چند نفری به اورژانس زنگ زدند. امیر محمد از شدت درد بیقراری میکرد نمیدانستم چهکار کنم، با برادرم تماس گرفتم و کمک خواستم هنوز از اورژانس خبری نشده بود، برادرم با موتورسیکلت خودش را به ما رساند و سراسیمه امیر را به بیمارستان لقمان حکیم رساندیم.آنجا مسئولان بیمارستان پسرم را نپذیرفتند در حالی که پسرم گریه و زاری میکرد به آنان التماس کردم حداقل دستش را پانسمان کنند حتی این کار را هم نکردند. گفتند ربطی به ما ندارد باید او را به بیمارستان 15 خرداد ببرید.دیگر تحمل دیدن و شنیدن گریههای پسرم را نداشتم با دستمالی که روی دستش گذاشته بودم با موتور وی را به بیمارستان 15 خرداد بردیم.امیر در بیمارستان 15 خرداد بستری و دستش جراحی شد اما متأسفانه به خاطر اینکه انگشت کوچکش له شده بود، پیوند زده نشد و انگشتش قطع شد.مادر گریان امیرمحمد گفت: شنیدهام این پلههای برقی و حفاظت و مراقبت از آنها در اختیار پیمانکار شهرداری است بهخاطر همین حالا آمدهام بهخاطر شکستگی شانههای پله برقی اتوبان شهید حقشناس شکایت کنم چرا که اگر شانهها سالم بود، انگشت پسرم قطع نمیشد.
از مسئولان بیمارستان نیز گلهمندم که حاضر نشدند با آن وضعیت خونآلود دست پسرم را حداقل پانسمان کنند.بنابر این گزارش، پرونده قضایی این حادثه در حال بررسی و تحقیق است و پس از اقدامهای کارشناسانه مقصران شناسایی خواهند شد.
Zolf Ali - دبی - امارات
لعنت به این حکومت جمهوری إسلامی که هرکی در راس اونه فقط به فکر پر کردن جیب خودشه خیلی دلم سوخت حالا کی باید این وسط جوابگو باشه؟؟
چهارشنبه 2 بهمن 1392 - 22:43
khan.khan - تهران - ایران
اقای شهردار سپاهی محترم...!!!. هنوز کفن دو زن بینوایی که در اتش سوزی به خاطر شرایط بد امکانات و تجهیزات اتش نشانی که ناشی از سو مدیریت جنابعالی است خشک نشده امروز نمونه دیگری از بی توجهی آن ارگان به ایمن سازی و بازسازی وسایل تحت پوشش شهرداری باز هم فاجعه ببار آورد..این دوحادثه در طول چند روز اتفاق افتاد .. متاسفانه در این مملکت بی صاحب کم نیستند مسئولانی که طی این سال های سیاه جان مردم را ببازی گرفته اند و حسابی پس نمی دهند یعنی انقدر مشغول چپاول هستند که فرصت نمی کنند به وظایف شان برسند به هر حال . حد اقل انتظار مردم از مسئولین بی مسئولیت حفظ جان شان است که انهم . دارد همراه با مال شان به یغما می رود.
چهارشنبه 2 بهمن 1392 - 21:52
آزاده هبوط - ملبورن - استرالیا
حالا یک مردک مفت خور دهن گشاد می آد این حادثه رو مشیت الهی می دونی و عـــــــــربده می کشه می گه وسایلمون از آلمانه ............ لعنت بهشون هر روز به یک شکل و به یک رنگ مردم سرزمین مون دارند افسرده و غمگین تر می شن
چهارشنبه 2 بهمن 1392 - 23:02
malek khorshid - روتردام - هلند
واقعا که مسخرست. اگر اینجا در هلند این اتفاق میافتد شهردار شهر باید استعفا میداد. من واقعا متاسفم. در ضمن از کی تاحالا خیابان حق شناس تبدیل به شهید حق شناس شده؟من که بچه همون خیابون حق شناس بودم و از زمان شاه اسمش همون بود. واقعا که گند زدند با این مهندسی شون. مهندسان با هوش شهرداری منطقه , یک پل در خیابان شیرو خورشید(هلال احمر) زدند که انتهای ٔپل اول چهار راه عباسی تموم میشه و ماشینها با سرعت از اونجا رد میشند که این مهندسی باعث بسیاری از تصادفات و مرگ و میرها شده است. بنازم به اون مغزتون. مهندسین نظام آخوندی از این بهتر نمیشن. پاینده ایران
چهارشنبه 2 بهمن 1392 - 23:59
biparva-jan - تهران - ایران
ای اخوند های فلان فلان شده چرا این بچه انگشتشو کرده لای اون دستگاه که این اتفاق بیفته؟ کجا بودن پدر و مادرش ای اخوندها؟ چرا تو امریکا و هلند و استرالیا هیچ وقت همچین اتفاق ناگواری نمیفته؟ چون که اونجا اخوند نداره!
پنجشنبه 3 بهمن 1392 - 00:19
perser68 - فلوریدا - امریکا
biparva - jan - تهران - ایران. اتفاقا بیشتر از آخوند شارلاتان،مزدوراش باید خجالت بکشن!
پنجشنبه 3 بهمن 1392 - 01:40
Perspolisi - سیدنی - استرالیا
اخه کجای گزارش گفته بازیگوشی بچه باعث حادثه شد که اینجوری تیتر میزنین. باید مسءولین بیمارستان لقمان رو به گاو اهن بست مزرعه شخم زد. حیف درد زایمان مادراتون با این مملکت داریتون
پنجشنبه 3 بهمن 1392 - 02:43
delmorde - یوتوبوری - سوئد
malek khorshid - روتردام - هلند. دوست عزیز شما ایران سرطان زده اخوند را با کجا داری مقایسه می کنی؟ یک کشور متمدن اروپایی؟ بابا حاکمان ما اخوندهایی هستن که تا دیروز یا سرفبرها نوحه خوانی می کردند یا در مجالس روضه می خواندند یا شق اخر معلم قران شرعیات بودند. ما در ایران حکومت مردمی نداریم بابا چرا متوجه این موضوع نیستید. حرف این خانم بعد از کلی خرج کردن بجایی نخواهد رسید.
پنجشنبه 3 بهمن 1392 - 15:00
bojan - شیراز - ایران
بیمارستان لقمان حکیم رساندیم.آنجا مسئولان بیمارستان پسرم را نپذیرفتند در حالی که پسرم گریه و زاری میکرد به آنان التماس کردم حداقل دستش را پانسمان کنند حتی این کار را هم نکردند. گفتند ربطی به ما ندارد باید او را به بیمارستان 15 خرداد ببرید.دیگر تحمل دیدن و شنیدن گریههای پسرم را نداشتم با دستمالی که روی دستش گذاشته بودم با موتور وی را به بیمارستان 15 خرداد بردیم
جمعه 4 بهمن 1392 - 16:09