خواننده اسرائیلی از همکاریش با ابی و نامه اش به روحانی می گوید
لیل کولت، خواننده معروف اسرائیلی
رادیو فردا :لیل کولت، خواننده معروف اسرائیلی که با ابی، «صدای کریسمس را می شنوم» را اجرا کرده، با رادیو فردا در مورد فعالیت هنریش، پروژه مشترکش با ابی و نامه اش به حسن روحانی، رئیس جمهور ایران گفتگو کرده است.
چطور شد که ابی را ملاقات کردید و نطفه این آشنایی کجا شکل گرفت؟
ابی و من برای اولین بار در کنسرت امید در برلین همدیگر و دیدیم. کنسرت زیبایی بود برای حمایت از مردم ایران و پشتیبانی از آزادی و حقوق بشر.
من افتخار میکنم که در این رویداد مهم شرکت داشتم. ابی هم جزو خوانندگانی بود که تو این کنسرت شرکت داشت و البته من میدانستم که ابی چه کسی است. چون هنرمند معروفی است و من پیامی رو که به مردم میدهد دوست دارم. بعد از اینکه اجرای ابی رو دیدم و بیشتر شناختمش، تحت تاثیر پیام هنریش قرار گرفتم.
دیدم که با چه اشتیاقی در راه آرمان های مردم خودش تلاش می کند و پیام مهم آزادی را به همه میدهد. به همین دلیل بعد از این کنسرت ما با هم در تماس بودیم و یکی دوبار همدیگر را در لوس آنجلس دیدیم ، جایی که هردوی ما انجا زندگی می کنیم.
جرقه اولیه اجرای مشترک ایده خود شما بود یا ابی یا شخص دیگری این ایده را با شما در میان گذاشت؟
مدیر برنامههای من فکر اجرای دو نفره ما رو پیش کشید یعنی اجرای یک ترانه صلح و آشتی برای کریسمس. هر دو ما، پسزمینه فرهنگی متفاوتی داریم و از دو نسل مختلف هستیم. ولی میخواستیم پیام یگانگی و برابری رو به مخاطبامون ارائه کنیم. به نظر من این پروژه مشترک با ابی فکر خوبی بود. به دلیل اینکه او نماینده همان راه و پیشگام مبارزه ای که من هم در آن مسیر حرکت می کنم.
آیا شما پیش از این هم ابی را می شناختید، این سئوال را برای این مطرح می کنم که ابی در بازار موسیقی پاپ ایرانی خواننده مطرحی است؟
اولا خیلی از ایرانیان یهودی ابی را دوست دارند و من هم مدت هاست که در زمینه موسیقی فعالیت می کنم. اسمش رو شنیده بودم و می دونستم هنرمند معروفی است.
شما یهودی هستید و ابی مسلمان اما هر دو ترانه ای برای کریسمس و مسیحیان اجرا کردید؟
ما کریسمس رو انتخاب کردیم چون تعطیلات مهمیه برای مسیحیان و با این ترانه ما در واقع کریسمس رو با همدیگر ستایش می کنیم. ابی یک ایرانی مسلمان است و من یک یهودی اسرائیلی. ما در کنار هم در اصل این سه دین رو تو متن یه ترانه آوردیم. برای من این بهترین پیام تو این برهه زمانی ، ما میخواستیم نشان دهیم که همه مردم جهان یکی هستند و میتونن در آرامش و برابری با هم زندگی کنند. فقط کافی است که همدیگر را بپذیرند.
آهنگ و ترانه ساخته و سروده کیست؟
اولا نمیدانم میدانید یا نه این آهنگ را یکی از بزرگترین تهیه کنندگان موسیقی هومبرتو گاتیگا تهیه کرد. هومبرتو برنده ۱۶ جایزه «گرمی» است. او با سلین دیون ،بوچللی و خیلی هنرمندای بزرگ دیگر کار کرده است. خیلی خوشحالم که این ترانه مشترک من و ابی رو هم هومبرتو گاتیکا تهیه کرد.
سازنده موسیقی تامر ددی است. آهنگساز بزرگی است و با موسیقیدانهای معروفی کار کرده است. ترانه رو هم نائومی نوشته که اهل کانادا است که او هم با هنرمندای معروفی کار کرده است.
گفتید که ابی میان یهودیان ایرانی خواننده محبوبی است آیا شباهتی بین موسیقی اسراییل و ایران وجود دارد؟
البته. تشابهات فراوانی هست. هر دوی ما اهل خاورمیانه هستیم و وارث یک موسیقی مشترکیم با سازهای شبیه هم. صدای موسیقی ایران برای من خیلی آشنا بود. من در واقع وقتی رفتم کنسرت ابی در لوس آنجلس. خیلی خوشم امد.
اخیرا نامه ای به حسن روحانی رییس جمهوری ایران نوشتید و ابراز امیدواری کردید که از نامه تو تحت تاثیر قرار بگیرد و اجازه بدهد تو وابی در ایران کنسرتی برگزار کنید. هرچند نامه عجیبی است اما شما واقعا برای این نامه انتظار پاسخی دارید؟
نه. ما هنوز جوابی از رییس جمهوری ایران و اطرافیانش نگرفتیم. به باور من کار ما متاسفانه کار ساده ای نیست.
اگر این نامه بتواند چیزی رو در درون کسی عوض کند و حتی اگه ایشان نامه من را بخواند، من فکر میکنم یه اتفاقی افتاده است. میدانم کار ساده ای نیست. ولی من امیدم رو از دست نمی دهم. امید من این است که یک روز من و ابی بتوانیم در تهران در میدان آزادی یک کار دوصدایی بخوانیم.
میدانم که این رویاست ولی من به اون باور دارم. امید من این است که یک روز این رویا به واقعیت تبدیل شود. من باور دارم اگر با کمک موسیقی خودم به این هدف برسم، این می تواند به یک رویداد شگفت انگیز تبدیل شود. این اساسا یه اقدام نمادین بود. امید من این بود که بتوانم موجب واکنشی شوم. میدانم شانس زیادی نیست که بشود تغییر بزرگی ایجاد کرد.
ولی شما حتما می دانید که زنان به دلایل شرعی و دولتی در ایران اجازه خواندن در روی صحنه در برابر مردان برایشان وجود ندارند؟
*بله میدانم. وقتی در کنسرت امید برای ایرانیان اجرا کردم کاری که کردیم در واقع همون چیزایی بود که براش مبارزه میکردیم. این واقعیت که همه حق دارند از حقوق بنیادین انسانی بهره مند باشن. یعنی آزادانه زندگی کنن. زنان بتونن روی صحنه برنو آواز بخونن ،مردم حق داشته باشن بدون محدودیت به اینترنت دسترسی داشته باشن و در اعمال و افکار خودشون آزاد باشن. این چیزیه که ما برای اون مبارزه میکنیم. من میدونم که به تنهایی نمی تونم تغییر ایجاد کنم. ولی برای من کاشتن بذر صلح و امید در قلب مردم ایران کافی است.
من نامههایی از هوادارانم در تهران دریافت میکنم که به من میگویند که من به آنها امید میدهم. رویای آنها هم این است که یک روز من بتوانم به ایران بروم و برایشان بخوانم. موسیقی من برایشان الهام بخش است. این چیزهای کوچک از نظر من نشان این است که بالاخره من دارم با کمک موسیقیم کاری انجام میدهم.
تو یک خواننده بین المللی و مدافع حقوق بشر هستی این را از محتوای نامه ات به رییس جمهوری ایران هم می شود این را متوجه شد اما تا به حال در پروژه های حقوق بشری دیگری فعال بوده ای ، مثلا با خواننده های فلسطینی هم روی صحنه رفته ای؟
دلیلش این است که من در جریان جنگ در اسرائیل به دنیا آمدم. من جنگ رو تجربه کرده بودم و مصیبت های بچه ها رو در هر دو سوی مرز به چشمم دیده بودم. به همین دلیل از همون آغاز کار تصمیم گرفتم منادی پیام صلح و آشتی به ویژه از طرف نسل خودم باشم. بنابراین سعی کردم تا حدی که در توانم است خودم را وقف این کار کنم و این پیام رو رو به گوش همه برسانم. من در خیلی از برنامههای شبیه کنسرت امید شرکت داشتم.
مثل کودکان صلح یا مرکز صلح پاریس. من باور دارم که هر کودکی فارغ از اینکه اهل کجاس، باید در صلح زندگی کنه. یکی از اجراهای به یاد موندنی من تو جشن تولد شیمون پرز رییس جمهوری اسراییل بود. در این اجرا یک گروه چهل نفری از کودکان یهودی به همراه چهل نفر از کودکان مسلمون منو همراهی می کردن. این کنسرت خیلی اثر گذار بود چون بیل کلینتون رییس جمهور سابق آمریکا هم به روی صحنه امد و آواز [معروف جان لنون] " تصور کن" رو به همراه ما خواند. این ویژگی موسیقی است. یکی از بنگاههای نیکوکاری که من با آن کار میکنم مرکز صلح پاریس است. اوین نهاد تلاش میکند کودکان فلسطینی و اسرائیلی رو به هم نزدیک کند تا این بچه ها یاد بگیرند که به همدیگر احترام گذاشته و در صلح و آرامش کنار هم زندگی کنند. برای این بچه ها مرز و جنگ و بی معنا است. آنها می خواهند یک زندگی ساده و شاد داشته باشند.
بگذار یک بار دیگر به نامه به رییس جمهوری ایران برگردم، تا به حال تلاش کرده اید نامه ای هم به نخست وزیر اسراییل بنویسید و مسایل و مشکلاتی را که اسراییلی ها و فلسطینی ها با آن درگیر هستند با او در میان بگذارید؟
پیش از هر چیز این مسئولیت از آن رهبران ماست. متاسفانه من نمیتونم کسی رو کنترل کنم ولی به سهم خودم تلاش می کنم . من میدونم که بسیاری از رهبران اسرائیلی با کودکان فلسطینی و مسلمان تماسهایی دارن تا بتوانند به نحوی به این اهداف کمک کنند. برای نمونه شیمون پرز که من بارها برای او موسیقی اجرا کردم این سازمان ها رو حمایت کرده است. برای من این مهمه که یک رهبر دست به چنین اقدامی میزند.
به تازگی پی بی اس که یکی از بزرگترین شبکههای تلویزیونی آمریکاست مستندی رو از من ساخت و من در اونجا به صدای بلند به رهبران گفتم که این مسئولیت اونهاست که بتوانند تغییری برای مردم خود شان ایجاد کنند. به ویژه برای نسل جوان و برای کودکان.
به همین دلیل وقتی من این رو میگفتم مخاطبم همه رهبران جهان بود نه فقط رییس جمهوری ایران. امیدوارم که این تغییرات رخ بده. ولی تا آن روز کاری که من توان انجام آن را دارم صحبت کردن درباره این مساله از طریق موسیقی خودم است.
هر کاری که از دستم بر بیاد باید بکنم. من یک مهره کوچیکم. ولی اگه بتوانم کسی رو منقلب کنم به نظرم کار بزرگی کردم. ترانه ای دارم به اسم «جهانمان را نجات ده». این ترانه برای من خیلی عزیزه . برای اینکه کلام اون رو خودم نوشتم. این ترانه درباره امید کودکان برای زندگی در صلح و امنیته . طوری نوشته شده شبیه یک دعا و مخاطبش خدا ست، خدایی که می تواند به جهان ما و مردم رحمت و عشق و شادی هدیه دهد.
|