پشت صحنه تلخ جعبه جادویی
روزنامه ایران , محمد مبین : همه اتفاقات خوب مقابل دوربین رخ میدهد، اما پشت صحنه غوغایی است از اتفاقات بدی که ماهها گریبان عوامل درجه دو و سه یک سریال، فیلم یا یک برنامه تلویزیونی را میگیرد.میگوید تصویربردار است، از سر یک پروژه بر میگردد و در مسیر هم مسافر میزند. میگویم: «وضع مالی بچههای سینما و تلویزیون که خوب است پس چرا مسافرکشی میکنی؟» میگوید: «مثل آواز دهل میماند، از دور که میشنوی خوش است ولی وقتی مینوازی نفست را میبرد.»
درددلش بیرون میریزد و شروع میکند به گلایه از پولهایی که خورده شده و حقوقی که پرداخت نشده؛ «سر یک پروژه با آقای ... نصف ایران را رفتیم، 6 ماه همه زندگیام شده بود این پروژه، کار تمام شد، روی آنتن رفت، همه برنامه را دیدند ولی ما دستمزدمان را ندیدیم. فقط این پروژه هم نبود و...» شروع میکند به شمارش پروژههایی که کارکرده و پول نگرفته است.
جوانی که روابط عمومی چندین سریال تلویزیونی را برعهده داشته در صفحه فیسبوک خود نوشت: «کسانی که به عنوان عوامل برنامههای تلویزیونی فعالیت میکنند حواسشان باشد نوع جدیدی از کلاهبرداری در سینما رواج پیدا کرده، مدیر تولید دو برگه قرارداد مقابل شما میگذارد تا امضا کنید، بعداز امضای شما به این بهانه که باید تهیهکننده امضا کند هر دو برگه را میگیرد و دیگر هیچ وقت به شما پس نمیدهد، شما با این امید که قرارداد بستهاید مشغول به کار میشوید ولی در نهایت میبینید نه تنها حقوق شما پرداخت نشد بلکه حتی ممکن است اسم شما در تیتراژ هم نباشد.»
صدا و سیما، دیر یا زود کل مبلغ پروژه را براساس برآوردی که داشته پرداخت میکند و در واقع تهیهکننده پول همه عوامل را از سازمان صدا و سیما میگیرد. یکی از مسئولان این سازمان که خواست نامش فاش نشود، گفت: «متاسفانه شکایتهای بسیاری در این زمینه به سازمان صدا و سیما و حراست این سازمان میرسد ولی واقعیت این است که چون اکثر برنامهها توسط بخش خصوصی ساخته میشود و عوامل از پرسنل سازمان نیستند به همین دلیل صدا و سیما نمیتواند زیاد ورود کند و تنها به بررسی قضایا میپردازد.»
وی افزود: «البته در پروندهها و شکایاتی که عوامل، صاحب برگه قرارداد باشند قطعاً حق و حقوق افراد حاصل نمیشود ولی بحث این است که برخی تهیهکنندهها که در بین آنها یکی، دو نام مطرح هم شنیده میشود اصولاً از ارائه برگه قرارداد خودداری میکنند و چنین مشکلی به وجود میآید.» بسیاری از عوامل سریالها و برنامههای تلویزیونی در تماس با شوک از چنین اتفاقاتی در برنامهسازی خبر میدهند. آنها به دلیل نداشتن امنیت شغلی حاضر نیستند اسامیشان در روزنامه منتشر شود، این یکی دیگر از معضلات بخش برنامهسازی در ایران است.
یک نویسنده جوان میگوید: «نمیشود اسم مرا در روزنامه منتشر کنید، اگر این اتفاق بیفتد مطمئن باشید دیگر کسی به من کار نخواهد داد. ما وقتی برگه قرارداد داریم موفق نمیشویم همه دستمزد خودمان را بگیریم، چه برسد به وقتی که برگه قرارداد به ما داده نمیشود. به همین دلیل نیز انتشار اسامی مانع از این میشود که بتوانیم در کارهای بعدی حضور داشته باشیم و حتی آن مقدار اندک را هم بگیریم.»این نویسنده و روزنامهنگار میگوید: «چند سال پیش برای کار در یک پروژه دعوت به کار شدم، این برنامه نیمهطنز ترکیبی بود که قرار بود با حضور مسئولان کشور در استودیو از موقعیت طنز استفاده شده و مهمان، مورد نقد قرار گیرد. حتی گفته میشد مثلاً مهمان اول آقای ضرغامی است و مهمان دوم آقای قالیباف، بر این مبنا هم یک تیم جوان از نویسندگان مشغول آمادهسازی متنها و آیتمها شدند. استودیو برنامه هم در شمال شرق تهران آماده شده بود و اتفاقاً یک استودیو مدرن و شیک هم بود. به نظر میرسید همه کارها خوب پیش میرود. مدیر تولید این برنامه یک زن بود. وی پس از گذشت یک ماه از همکاری، دو برگه قرارداد با مبلغ پایین مقابل ما گذاشت، نصف تیم نویسندگی با دیدن مبلغ منصرف شدند و نصف تیم قرارداد بستند ولی هرگز برگه دوم قرارداد به آنهایی که قرارداد را امضا کرده بودند، داده نشد و البته این برنامه هم به دلیل تغییرات پی در پی عوامل هرگز روی آنتن نرفت. همین تهیهکننده بعدها یک سریال طنز ساخت و جالب اینکه او ابتدا با یک تیم کامل اعم از بازیگر، نویسنده و کارگردان به توافق رسید ولی میانه کار عذر همه آنها را خواست و تیم جدید را سرکار آورد.»
اتفاقاتی از این دست کم نیستند و بسیارند کسانی که به هر دلیلی (چه مالی و چه اعتباری) با پروژهای تلویزیونی قرارداد میبندند و در نهایت به حق خودشان نمیرسند. نکته جالب اینکه دست کسانی که از حقوق خود کوتاه مانده نیز به جایی بند نیست.
محمدرضا اسماعیلی، حقوقدان در این خصوص میگوید: «برگه قرارداد مهمترین سند برای احقاق حقوق است. در صورتی که چنین برگهای وجود نداشته باشد شخص میتواند شهودی که ذینفع نیستند را به دادگاه معرفی کند تا بتواند به حق خود برسد. البته در این مورد چندان کسی پیشقدم نمیشود چرا که جامعه سینما و تلویزیون یک جامعه به هم پیوسته است و در چنین جامعهای کسی حاضر نمیشود موقعیت شغلی خود را به خطر بیندازد و بخواهد از این اتفاق نتیجهای بگیرد.»با وجودی که بسیاری از تهیهکنندهها کارهای خود را به صورت قانونی و شفاف انجام میدهند ولی هستند برخی تهیهکنندههای جدید یا کسانی که هویت هنری ندارند و صرفاً نگاهشان به تلویزیون و سینما نگاه اقتصادی است که به راحتی پول عوامل درجه دو و سه را میخورند.اسماعیلی در این خصوص میگوید: «باید سازمان صدا و سیما نظارت ویژهای داشته باشد، تهیهکننده وقتی هزینه برنامه را به صورت کامل میگیرد باید نظارتی برای پرداخت دستمزد عوامل وجود داشته باشد.
راهکارهای سادهای هم وجود دارد، مثلاً تهیهکنندهها موظف باشند قرارداد سه برگی را امضا کنند و یک برگ آن را حتماً در اختیار صدا و سیما قرار دهند در این صورت کمتر کسی دچار مشکل میشود ضمن اینکه با توجه به وجود شماره سریال، هیچ تهیهکنندهای نمیتواند قرارداد صوری یا جعلی ببندد.»
کارهای تلویزیونی و سینمایی همیشه جذاب بودهاند، به همین دلیل هم برای بسیاری حضور در چنین کارهایی یک رویا تلقی میشود ولی رویای حضور در تلویزیون گاه عاقبتی تلخ دارد؛ عاقبتی که باعث میشود فرد از بزرگترین آرزوی زندگیاش دست بکشد. راننده تاکسی که تصویربردار است پکی عمیق به سیگارش میزند و میگوید: «نخستین روز که وارد این کار شدم فکر میکردم به دنیای رویاهایم پا گذاشتهام ولی حالا اگر بعد از کار، مسافرکشی نکنم باید خودم و خانوادهام گرسنگی بکشیم.»