روایت تازه از جشن تولد احمدی نژاد
روزنامه شرق :محمود احمدینژاد متولد ششمآبان 1335 روز گذشته 57 سالگیاش را جشن گرفت. جشن تولد 57 سالگی احمدینژاد مانند همه کارهای رییس دولت سابق بهصورت نامتعارف برگزار شد. سرکوچه، روی سقف اتومبیل شخصیاش، بدون کیک تولد یا شمعی برای فوتکردن.
از ساعت حدود 18 بود که حدود 10، 20 نفر؛ چند زنومرد و سهروحانی نسبتا جوان، دور میدان «72»نارمک سرکوچه خانه احمدینژاد جمع شده و منتظر بودند. میگفتند بهطور خودجوش آمدهاند تا تولد رییس دولت سابقشان را به او تبریک بگویند. پیرزنی از سبزهوار آمده بود و میگفت از ساعت 14 منتظر احمدینژاد است تا نامهای به او بدهد. زنی تراکتهایی را که با توجه به جمعیتی که پیشبینی کرده بود خیلی هم نباشد چاپ کرده بود و پخش میکرد و میگفت این کار را بهطور خودجوش انجام داده است.
تراکتها درباره احمدینژاد بود و راهش، راهی که حامیان«سوم تیری» او هم بعدها از آن اعلام برائت کردند. برخی هم پلاکاردهایی به دست گرفته بودند که روی آنها نوشته بود: «ما همه احمدینژادیم، ما را هم محاکمه کنید» «میدان 72 قلب عدالتخواهی ایران» «نه سازش، نه تسلیم، منتظر تو هستیم» و اینها سوژه عکاسان بود تا احمدینژاد از راه برسد. ساعتی گذشت اما هنوز خبری از او نشد، یکی از روحانیان جمعیت را که کمی بیشتر شده بود دور خود جمع کرد و بعد از خواندن دعای فرج از حاضران خواست هرکسی خاطرهای از احمدینژاد دارد بگوید، چند دقیقهای گذشت کسی داوطلب نشد. دستآخر جوانی که خبرنگار روزنامه «ایران» و از حامیان احمدینژاد بود دوباره از حاضران خواست که اگر خاطرهای دارند بگویند و چون باز کسی پا پیش نگذاشت، خودش از «خستگیناپذیری احمدینژاد» در کار و سفرهای استانی گفت و از اینکه «هرکه هرچه میخواهد به احمدینژاد بگوید، پوپولیست یا هرچیز دیگر، اما احمدینژاد برای ما همان کسی است که قطار انقلاب را به ریلش بازگرداند...»
در حین خاطرهگوییها احمدینژاد از راه رسید و اتومبیلش سرکوچه ایستاد، بعد از استقبال و اصرار هوادارانش، به کمک محافظانش روی سقف اتومبیل ایستاد. چند شاخه گل و یک تابلو که روی آن «اللهم عجل لولیک الفرج» نقش بسته بود. هدیه گرفت بههمراه نامههایی که به سمت او دراز شده بود. نامههایی که احمدینژاد روزانه به بیش از 18هزار از آنها رسیدگی میکرد و بعد از هشتسال هنوز نامهها تمام نشده بود.
خبرنگاران و عکاسان حالا جدیتر برنامه جشن تولد را دنبال میکردند. میکروفن صداوسیما که مقابل احمدینژاد گرفته شد صدای برخی هوادارانش بلند شد و گفتند: «ما صداوسیما را قبول نداریم، ضرغامی را پایین بیاورید» اعتراضها که بالا گرفت میکروفن پایین آمد. حاضران شعارهای سهتیر 84 را سر میدادند؛ «صلعلی محمد بوی رجایی آمد»، «چپ، راست، کارگزار علیه خدمتگزار» گاهی هم شعارهایشان رنگ و بوی اعتراض به دوستان قدیم احمدینژاد را میگرفت: «ما همه احمدینژادیم، ما را هم محاکمه کنید»، «دکتر جون برنگرد تا حضرات قدر تو را بدانند»، «مبشر بهاران مبارک مبارک». احمدینژاد هم با «چاکرم- مخلصم» پاسخ مردم را میداد.
او بعد از اصرار حاضران که حالا جمعیتشان به حدود 70، 80نفری میرسید به عادت همیشگیاش با دعای فرج شروع به سخنرانی کرد. او مطابق دوسال آخر دولتش از «بهار» گفت. او که خوب میدانست حرفهایش تکراری است، گفت: «میدانم این حرفها تکراری شده اما خالی از فایده نیست. آنکه آمده است و باز باید بیاید همان است که همه ما منتظر او هستیم. امروز در همه جای دنیا شوروحال مردم، شوروحال شماست (اشاره به حاضران) و همه عدالت را مطالبه میکنند.»
احمدینژاد ادامه داد: «اینکه صهیونیستها عصبانی هستند و اربابان آنها در کاخ سیاهوسفید عجله دارند، به این خاطر است که میبینند سیلی به راه افتاده که ریشه همه ظلمها را برخواهد کند. جمهوریاسلامی برپا شد تا به همه بگوید انسان حقیقتی دارد، حقیقتی متفاوت از آن چیزی که امروز هستیم. اگر عظمتی در جمهوریاسلامی هست که هست، بهخاطر این پیام و محتواست.» احمدینژاد همچنین گفت: «همه شیاطین امروز بسیج شدهاند. مساله اصلی شیطان همین پیام است و سادهلوحی است اگر بخواهیم پیام شیطان را به مسایل کوچک محدود کنیم. شیطان عاقلتر از بعضی آدمهاست.»
او افزود: «شیطان زمانی که آمد، با همه انسانها اعلان جنگ کرد، نه بهخاطر مسایل جزیی، بلکه برای آنکه ریشه را بزند، اما روزی که حکومت عدالت برپا شود، یعنی روز ظهور امام(عج)، روز مرگ شیطان است و طبیعی است که بزرگترین دشمنی شیطان با امام و با ظهور امام باشد. شیطان میخواهد ما را از یاد امام غافل کند و مردم را از بهار مایوس سازد، اما ملت ایران کمر شیطان را میشکنند.» احمدینژاد درباره دانشگاه ایرانیان هم گفت: «حالش خوب است و علایم حیات را دارد. امیدوارم دانشگاهم در ترم بهمن دانشجو بگیرد.» احمدینژاد در پایان سخنان خود در پاسخ به یکی از هوادارانش که از او پرسید «کی برمیگردید؟»، گفت: «قرار ما بهار است.» او در پایان روی سقف اتومبیل دعا کرد، پایین آمد و از هوادارانش خداحافظی کرد.