تابستان ۶۷ و مهندسی فراموشی - ( نوشته ای از محمد نوری زاد )

محمد نوری زاد

رادیو فردا : من از زاویه‌ای انسانی به فاجعه تابستان ۶۷ می‌نگرم نه حکومتی و نه ایدئولوژیک. که اگر یک نگرش خاص عقیدتی برجامعه‌ای چیرگی یابد، این هژمونی حریص و سراسیمه، هیچ رقیبی را تحمل نمی‌کند و در این تحمل ناپذیری حتی به خود و به پایه‌های برقراری خود نیز نمی‌نگرد.
 
علت لاغر شدن هسته‌های مرکزی و اولیه نظام جمهوری اسلامی و تحلیل رفتن افراد مؤثر و پراکنده شدن آنان را درهمین فضا می‌توان تحلیل کرد. سلطه یک نگرش خاص شیعی در ایران انقلاب کرده که هیچ رقیبی و منتقدی را در هیچ زمینه بویژه در بحث اعتقادی تحمل نمی‌کند، لاجرم به برکشیدن و برآوردن فاجعه می‌انجامد.
 
فاجعه سال ۶۷ در همین راستا قابل تأمل است، که حاکمیت به خاطر ترسی که از مخالفان خود داشته و دارد و به خاطر ضعف همه جانبه خود، هر اعتراضی را نشانه پتکی بر بقای خود تلقی می‌کرد و می‌کند. از این روی علاوه بر ستیز با مخالفان اسلحه به دست، با مخالفان کلامی خود نیز همان کرده و می‌کند که با یک مخالف قسم خورده مسلح و جلیقه انتخاری به کمر بسته می‌کند.
 
این فاجعه اگر برای هر کشور قابل تحمل و قابل گذشت باشد، برای نظامی که از متن آموزه‌های دینی برآمده و مدعی رهایی بخشی بشریت است، مطلقا قابل تحمل نیست. این که یک حکومت با همه اقتداری که برای خود قائل است، به جان زندانیانی بیفتد که اسیر اویند و همه را بی‌استثنا به سینه خاک بسپرد.
 
این فاجعه از آن روی فراموش نشدنی است که دست همه دست اندرکاران نظام را به خون می‌آلاید. جوری که هرسکوت کننده‌ای درقبال این فاجعه، در برآمدن آن سهیم می‌شود.
 
نظام اسلامی با مهار رسانه‌ها تا همین چند سال پیش، و پرهیز ازمطرح کردن و مطرح شدن این فاجعه، تلاش کرد جامعه را به یک جور فراموشی مهندسی‌شده دچار کند که الحق نیز در این خصوص موفق بود. ظهور رسانه‌های مجازی و خروج جریان اطلاعات از دست حاکمیت باعث رواج آگاهی دراطراف این فاجعه شد.
 
من خود از کسانی‌ام که اطلاعات خود را از رسانه‌های حکومتی اخذ می‌کردم و به خاطر این که در گردونه اهل نظام چرخ می‌خوردم، به همان سمت و سویی می‌رفتم که تحلیل‌ها و تهدیدها و تحدیدها مهندسی می‌کردند که یا از کنار این فاجعه بگذرم و بی‌اعتنا به محتوای آن، به چشم‌اندازی از یک دورنمای محو بسنده کنم، یا مراقب باشم که سر فرو بردن به این ماجرا منجر به این نشود که سرم را به باد بدهم.
 
شاید راز بنیادین این فاجعه در این باشد که زندانیان دوره پهلوی، دعواهای داخل زندان خود را به بعد ازانقلاب موکول کردند و پیروزی اسلام‌گرایان و کینه‌ای که اینان از دگراندیشان داشتند باعث شد زندانیان مسلمانی که بر سر مسئولیت‌ها خیمه زده بودند، هیچ مفری برای تحمل هم‌بندی‌های پیشین خود قائل نشوند.
 
شما اگر به هر درگیری و به هر تنش بعد از انقلاب دقیق شوید، ردی از دعواهای زندانیان زمان شاه می‌یابید. در رأس این دعواگرایان که رفته رفته به سلاخی مخالفان روی بردند، می‌توان به افرادی چون حسین شریعتمداری اشاره کرد.
 
از فهم اسلامی که هیچ، از فهم انسانی اگر شلعه‌ای به عاریت بگیریم و به دخمه‌های این فاجعه بنگریم، خواهیم دید که این کشتار مطلقاً توجیه رفتاری ندارد. چه برسد به فهم اجتماعی و مدنیتی که یکسره در این ملک به شوخی گرفته شده است.

+73
رأی دهید
-2

azadeh11 - آمستردام - هلند
هلند آمستردام. آزاده۱۱. به تو میگن انسان آزاده. دوستتان داریم که انسانی‌.
شنبه 30 شهريور 1392 - 11:31
تاراز - لیدز - انگلستان
انقلابیون 57 به جز عده محدودی هیچ کدام انسانهای درست و راستی نبودن و فقط دنبال قدرت و ثروت بودن.
شنبه 30 شهريور 1392 - 12:50
بت شکن - مونترال - کانادا
درود بر شرف انسان‌های پاک و آزاده ای همچون نوری زاد که فقر پاک را به ثروت ناپاک ترجیح داده و استوار و سر بلند در جهت اندیشه‌های خود گام بر میدارد. هیچ میدانید که چرا واقعه عاشورا همواره در کوره ده‌های ایران و در دل‌ مردم بی سواد و نا آگاه نقش بست؟؟ برای این که این واقعه ۱۴۰۰ سال است کا مدام و نه هر ساله که هر ماه و هر هفته و هر روز تکرار مکرّرات شده است. بنابراین ما هم باید جنایات دهه ۶۰ را آنقدر تکرار کنیم که حتی در کوره ده‌ها و در دل‌ مردم بی‌ سواد هم نقش بندد!!و این همان چیزی است که حکومت اسلامی از آن‌ وحشت دارد که از همین الان بنای نفی آن‌ را گذاشته اند!!
شنبه 30 شهريور 1392 - 13:20
Ghomsheh - فیرفکس ویرجینیا - امریکا
سلامی چو بوی خوش آشنایی بر او، مردم دیده را روشنایی. سلام و درود بر نوری زاد که کلمه بزرگ زیبتده عنوان اوست. نامه ها و نوشته های او اسناد مهمی است که ایندگان بارها و بارها می خوانند و به استناد ان در می یابند که موجود حقیری مانند علی خامنه ها چگونه این کشور مهم را به فساد و ورشکستگی کشاند.
شنبه 30 شهريور 1392 - 21:07
paksan - آمریکا - آمریکا
نوری زاد واقعاً مثل پیامبر که در چهل سالگی از بت پرستی دست کشید او هم در این موقع دوباره متولد شده . باید بهش افتخار کرد به نظر من نوری زاد با همه اعتقادات محکمش که همه ما می دونیم چشمهاش باز شده و فرای دین و مذهب و دیوارهای تنگ اعتقادات به بشریت و انسانیت به روش جدیدی نگاه میکنه که حیرت انگیزه . به نظرم این فرد آماده شهادت هستش آماده تاریخ ساز شدن دیگه این دنیا براش ارزشی نداره و حقیقت و عدالت دیگه براش مدینه فاضله شدن و به نظر من یکی از بهشتی ها خواهد بود . بعد از سی سال میشه فهمید که چه کسی دنبال آزادی و عدالت و زندگی بهتر برای مردم بودن و چه کسانی دنبال رهبر شدن و پول و ثروت و عقده گشایی و ساختن دیکتاتوری جدیدی بنام خودشون چه مسعود رجوی باشه چه خامنه ای فرق خامنه ای با رجوی و بقیه چنگ زنندگان به قدرت و پول و ثروت فقط در لباس و کلمات اسم و فامیل آنهاست
شنبه 30 شهريور 1392 - 22:20
کوین پارسی - تورنتو - کانادا
شجاعت و صراحت کلام این مرد کم نظیره. من اول اعتماد زیادی به حرفاش نداشتم و از وقتی که با حوصله به نوشته هاش و حرفاش توجه کردم متوجه شدم چه مرد شجاع و با صداقتیه.
یکشنبه 31 شهريور 1392 - 06:48
Nimi1354 - تربت جام - ایران
درود خدا برمردی که تمام زرق برق دنیا وجاه ومقام رابه حق وحقیقت فروخت .چون اصحاب کهف که ظلم وخرافات رابرنتابیدن جاوادانه خواهد ماند.من چند بارکه درشبکه کلمه اهلسنت مشارکت داشت وچند برنامه ازش پخش کردن بادیدگاهاش آشنا شدم.واقعا دلی روشن وجرات میخواد دراین برهه از حقیقتی صحبت کرد که به آن رسیده باشی وبخصوص که نوک پیکان حق قلب ناحق را نشانه گرفته باشد.نوریزاد از دوران سخت که همان دوران بی اعتمادی بهش بود گذشت.یادمه روزهای اول بهش اعتمادنمیشد وباورش نمیکردند.
یکشنبه 31 شهريور 1392 - 14:37
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.