درآمد 215میلیونی یک امام زاده جعلی از فروش خاک !
پارسینه می نویسد : این بنر را در بی بی شهربانو شهر ری نصب کرده بودند. جالب بود که اینگونه به صورت شفاف و علنی هزینهها و درآمدهای آستانه مقدسه بیبی شهربانو را برای اطلاع عموم نصب کرده بودند. عکس را اواسط فروردین 1392 گرفتم، اطلاعات مربوط به گردش مالی سال 1391 بود.
به گزارش پارسینه محمد فکری در صفحه شخصی خود با این مقدمه نوشت: از ارقامی که نوشته بودند نکات مهمی به دست میآید، درآمد یک ساله493 میلیون تومان است و هزینه یک ساله 153 میلیون تومان. درآمد 198 میلیون تومانی یک ساله ضریح هم بسیار جالب است. معادل ریالی اجناس اهدایی را 66 میلیون تومان اعلام کردهاند که چه بسا بخشی از آن طلاهایی باشد که معمولا زنان به دال ضریح میاندازند، اولین بار است که میبینم به صورت رسمی مقدار پولهای ریخته شده در یک ضریح اعلام میشود. ضریحهای اینگونه بسیاری در کشور وجود دارد برخی از آنها از بیبی شهربانو هم پرزائرتر هستند و به تبع آن پول بیشتری هم توسط مردم به ضریح ریخته میشود ولی هیچگاه ندیده بودم که مقدار آنها اعلام شود. با این مقیاس حساب کنید که در سال مردم ایران چقدر پول و طلا به داخل ضریحهای 10615 امام زادهای که سازمان اوقاف به رسمیت شناخته میریزند.
عکس از محمد فکری
پول ریخته شده در ضریح 24 برابر پولی است که مردم مستقیما در قبال دریافت رسید به صندوق آستانه هدیه کردهاند این یعنی پول انداختن مستقیم به ضریح واجد معانی دیگری هم هست که مردم 24 برابر بیشتر ترجیح میدهند پول را بجای دادن به صندوق و دریافت رسید به داخل ضریح بیندازند، مسئله پول داخل ضریح انداختن فقط اقتصادی نیست.
درآمد 215 میلیون تومانی فروش خاک هم جالب است، اطراف آستانه خاکبرداریهای بسیاری وجود داشت که من تصور میکردم طرح توسعه آستانه است و لابد برنامههایی برای گسترش حریم اطراف آستانه دارند ولی گویا جنبه معدنی دارد، البته آنجا حالت معدن سنگ هم دارد و به نظرم به غیر از خاک؛ فروش سنگ هم هست، شاید در کنار طرح توسعه آستانه بیبیشهربانو جنبه درآمدزایی از معادن خاک و سنگ اطرافش هم مطرح است؛ نمی دانم. اگر اینگونه باشد یعنی یک مکان مقدس دینی با امری کاملا اقتصادی آمیخته شده است، البته در این ملک خیلی وقت است که دین و اقتصاد روابط تنگاتنگی برقرار کردهاند. چون از جزییات فروش خاک آستانه بیخبرم شاید هم این تفسیرم اشتباه باشد. نیمه پر لیوان را هم میتوان دید که درآمدزایی برای خودگردانی و استقلال یک مکان عمومی است و بودجه دولت را هم نمیبلعد البته بایست مسائل زیستمحیطی بهرهبرداری از معدن خاک و سنگ را هم در نظر داشت.
نصب علنی و بیان شفاف هزینهها و درآمدهای اماکن مقدس اقدام بسیار ارزشمندی است که باید به فال نیک گرفت و از این اقدام اداره اوقاف و امور خیریه شهر ری تجلیل کرد. در مملکتی که درآمدها و هزینههای عمومی محرمانه تلقی میشود و شایعات بسیاری پشت سر بیتالمال است اینچنین شفاف اعلام کردن درآمدو هزینه جدا قابل ستایش است. امید که در سالهای آتی نیز این اقدام تکرار شود و درضمن این هم اضافه شود که 340 میلیون تومانی که بعد از کاستن هزینهها از درآمدها باقی میماند کجا رفته است؟
شما هم در جاهای دیگر چنین بنرهایی دیدهاید؟ این فقط مختص بیبیشهربانو است یا جاهای دیگر هم ازین بنرها زدهاند؟ فقط اداره اوقاف شهر ری این کار را کرده یا ادارات اوقاف شهرهای دیگر هم چنین اقدامی کردهاند؟
به گزارش پارسینه؛ بی بی شهربانو نام آرامگاهی است درشمال شرقی شهر ری، جاده کارخانه سیمان ،انتهای جاده بی بی شهر بانو، طبق کتیبه موجود در آن و باور مردم مقبره شهربانو همسر امام حسین (ع) و مادر امام سجاد (ع) است شهربانو دختر یزدگرد سوم است. هرچند از دیدگاه تاریخی این موضوع مورد تردید میباشد.هیچیک از تاریخدانان باستان که به موضوع حمله اعراب به ایران و سرنوشت خانواده ساسانیان پرداختهاند، به ارتباط میان یکی از دختران یزدگرد سوم و امام حسین (ع) اشاره نکردهاند. ضمن اینکه ابن قتیبه مورخ ایرانی قرن سوم هجری مادر امام سجاد (ع) را بردهای از اهالی ناحیه سند معرفی کرده است. دکتر علی شریعتی، شهید مطهری، علامه محمدحسین طباطبایی و علامه سید جعفر شهیدی هم در صحت داستان ازدواج حسین پسر علی امام حسین (ع) با شهربانو تردید کردهاند. نام شهربانو در بحارالانوار و نیز در قابوس نامه آمدهاست. نام وی در میان اسیران کربلا به چشم نمیخورد. در این میان برخی معتقدند که وی بعد واقعه کربلا خود را به رود دجله انداخت و برخی دیگر میگویند که وی بلافاصله به سمت ایران تاخت و در نزدیکی ری در دل کوه ناپدید گشت.
کوه بیبی شهربانو در جنوب تهران منتسب به شهربانو است و میگویند مقبره وی در آن مکان مخفی است. برخی منابع دیگر به دلیل قرارگرفتن زیارتگاه بر فراز کوه، مجاورت آن با چشمه، ویژگیهای معماری سنگی، اختصاص زیارت آن به زنان در برخی دوره ها، کاربرد واژه بانو و شهربانو برای الهه آناهید و تشابه افسانه بیبی شهربانو با داستان زیارتگاه زرتشتی (بانوی پارس) در یزد، بسیاری براین عقیدهاند که این بنا در اصل از نیایشگاههای آناهید، الهه آبها و باروری و از پرستشگاههای زرتشتیان پیش از اسلام بوده است .در تعزیه مجلس شهربانو چنین است: چون سیدالشهدا شهید میشود، ذوالجناح به خیمه آمده و شهربانو را به شهرری میبرد. شهربانو سهوا به جای یاهو یا کوه گفته و کوه از هم شکافته میشود.در خرافات مردم تهران است که زنان حامله که خود یا همسرشان سید نیستند، به زیارت شهربانو نمیروند. چون ممکن است جنین پسر باشد و به شهربانو نامحرم بوده و کور شود.
این مجموعه محوطهای است مستطیل شکل (شمالی-جنوبی)، به طول ۳۳متر و عرض ۲۲ متر که با دیواری سنگی متعلق به سدهٔ چهارم (بوییان و سلجوقی) محصور گردیده و از شمال به کوهستان محدود میشود. در بخش جنوبی آن چند بنای محکم سنگی با پوشش گنبدی از سنگ و آجر وجود دارد. محوطه اصلی با احداث دیوارهای جدید، رواقها، اتاقها، راهرو و غیره در دورههای گوناگون به دو قسمت (صحن) تقسیم شدهاست. بنای اصلی بقعه از سنگ و گچ ساخته شده و طاقهای آن آجری است. از سبک و وضع بنا برمی آید که هسته اصلی آن در دوره ساسانی ساخته شده باشد و در سدهٔ چهارم (عهد آل بویه) از آن برای آرامگاه استفاده شده و قسمتهایی به آن افزودهاند. این بقعه مشتمل بر حرم کوچک چهارگوشی است با ابعادی در حدود ۲۵ر۳متر. مدخل اصلی حرم رو به مشرق و دارای سردری است متعلق به روزگار صفوی، اما گنبد کاشیکاری و برخی گچبریها و تزیینات آن از آثار دوره قاجار است. جلو سر در، دهلیزی قرار دارد که در گذشته به صورت ایوانی بوده و بخشی از حیاط اندرون بقعه به شمار میآمدهاست. در جنوب همین دهلیز بنای مربع سنگی استواری با ابعاد ۸ر۵ متر و پوشش ضربی متعلق به قرن چهارم وجود دارد. در جنوب حرم نیز اتاق طویل مسدودی در جهت شرقی-غربی قرار دارد که احتمال دادهاند متعلق به دوره ساسانی باشد. این اتاق از مشرق به بنای مربع سنگی مذکور منتهی میگردد و معلوم میشود که در آغاز، راه ورود به بنای سنگی بودهاست. در شمال حرم، مسجد یا رواقی از دوره قاجاریه وجود دارد. صحن بزرگتر بقعه که حیاط بیرونی آن محسوب میشود در شمال همین مسجد قرار دارد. در شمال صحن اتاقی برای اقامت میهمانان متولی یا زوّار دیگر احداث شدهاست. پایین پلههای بقعه بی بی شهربانو و در سمت راست غاری به چشم میخورد که مدخل تنگ و باریکی دارد. داخل غار نیز برای نذر شمع روشن میکنند. در قسمتی از این هم غار پنجرهای مشبک قرار دارد که میگویند دختران جوان برای گشوده شدن بختشان بر روی آن دخیل میبندند.