فتحاللهزاده و رویانیان: لعنت به کسی که در دربی به تبانی فکر کند
خبر آنلاین : بحث دربی هنوز داغ است. داغ داغ ، دو مدیر درگیر در دربی می گویند تیم های شان بد بازی کردند ، درست اما این بد بازی کردن ها دلیل دارد. دلیلش چیست؟ فشار افکار عمومی. آنها دلخورند. دلخور از رسانه ها ، برنامه 90 و تماشاگران. می گویند جو بازی این قدر سنگین است که که همه می ترسند. این قدر می ترسند که چاره ای نمی ماند غیر از بازی بی کیفیت. می گویند حاضرند دست به دست هم بدهیم تا راهکاری برای کم کردن حساسیت های این بازی ایجاد شود. البته هر دو قبول دارند که این مساوی به نفع شان است. چون نه فحشی می خورند و نه فشار «حیا کن ، رها کن» سرشان آوار می شود. سردار یک سوی میز نشسته و شوالیه سوی دیگر میز . آنها در یک جبهه می جنگند. عقد برادری با هم خواندند و این بار شاد و خندان از هم دفاع می کنند. دوستند و صمیمی . این گفت و گو بخش ابتدایی از میزگرد مشترک این دو با مهدی تاج ، رئیس سازمان لیگ است. بخش نخستی که به دلیل تاخیر یک ساعته رئیس سازمان لیگ ، به بحث میان مدیران دو تیم اکتفا شده است. البته در پارت دوم این گفت و گو هم که بزودی منتشر می شود ، گفته های جالبی درباره تیم ملی و لیگ دارد.
*امروز زوج است یا فرد؟
فتحاللهزاده: فرد.
*پس امروز شما و آقای رویانیان با همدیگر دوست هستید. چون دوستی شما زوج و فرد است و یک روز درمیان با همدیگر دعوا میکنید.
شما که باشید، زوج و فرد نداریم. هر وقت شما بنویسید، ما باید با هم دعوا کنیم.
*خب بحث دربی را شروع کنیم. این دربی چطوری کیفیت داشت که ما ندیدیم؟
فتحاللهزاده: از نظر ما کیفیت داشت (رویانیان میخندد)
رویانیان: خدا وکیلی اول از آقای فتحاللهزاده سوال کنید که من یاد بگیرم بعدا جواب بدهم.
*دیشب بازی یوونتوس و اینتر را دیدید؟ اگر آن فوتبال است پس دربی ما چیست؟
فتحاللهزاده: ولی اگر همان بازی هم کیفیت نداشته باشد، مفسر بازی هیچ وقت توی سر بازی نمیزند.
*چه توی سر زدنی؟ خب بازی کیفیت نداشت دیگر.
فتحاللهزاده: ببینید، شما این همه به ما چیزی میگویید ما حرفی نمیزنیم. ولی ما تا یک چیزی میگوییم قلقلکتان میآید.
*یعنی شما می گویید دربی کیفیت داشت؟
فتحاللهزاده: ما نمیگوییم کیفیت داشت. ما میگوییم دربی آن کیفیتی که میخواستیم را نداشت اما این همه مستحق حمله نبود. طبیعی هم هست. چرا کیفیت ندارد؟ چون شما این قدر این دربی را حساس میکنید که حد ندارد. شما ببینید تلویزیون از دو روز مانده به دربی، به چادر و بیشه و کوه رفت و هر کسی را دید با او در مورد دربی صحبت کرد. خب حساسیت را میبریم بالا. بازیکن میگوید وقتی من از این زمین میآیم بیرون، تا سه ماه باید جواب پس بدهم. زندگی نمیتواند بکند.
*همین آقای رویانیان 6 روز مانده به دربی مصاحبه کرد و گفت 6 تا نمیزنیم، سه چهار تا میزنیم. شما هم جوابش را دادید. گفتید خواب دیده.
رویانیان: این که خیلی خوب است. این اراده ما را نشان میداد. نشان میداد که ما واقعا میخواستیم برنده باشیم.
*ولی این اراده در مربیان استقلال و پرسپولیس وجود نداشت.
فتحاللهزاده: این چیزی که من و سردار میگوییم، کری خوانی است. ولی کاری که شما میکنید حساس کردن بازی است. ما هیجان را میبریم بالا که وظیفهمان است. در اروپا از یک ماه مانده به دربی، مدیران در مورد مسابقه حرف میزنند.
*البته آنجا که مدیران اصلا حرف نمیزنند. مدیران ورزشیشان حرف میزنند.
رویانیان: آنجا مدیرانشان مثل آقا زندگی میکنند. نه اینکه ما رفتهایم مسافرت با خانواده، شما ما را کشاندهاید اینجا. تا پنج و نیم صبح رانندگی میکردم.
فتحاللهزاده: جرات هم ندارد بگوید نمیآیم. یعنی اگر فرماندهاش میگفت بیا، یک جوری بهانه جور میکرد و نمیرفت. اما الان اگر نمیآمد اینجا، یک گوشتکوب میزدید روی روزنامهتان!
*البته آقای رویانیان خودش فرمانده بوده.
فتحاللهزاده: ما که خودمان سرجوخه هم نیستیم.
رویانیان: فرمانده من همسرم بود که حرفش را گوش نکردم.
*از 10 روز قبل روزنامههای ایتالیا در مورد دربی صحبت کردند. بازیکنان هم مصاحبه میکردند. ولی دربی آنها کیفیت داشت.
فتحاللهزاده: شما ببینید روزنامههای آنجا بعد از دربی چه نوشتهاند.
*خب آنها فوتبال بازی کردهاند.
فتحاللهزاده: ما هم فوتبال بازی میکنیم.
*مگر آن سالی که شما سه گل زدید ما همین موضع را نداشتیم؟ یا آن سالی که پرسپولیس 3-2 برد ما این موضع را نداشتیم؟
رویانیان: من فرمایشات آقای فتحاللهزاده را تکمیل کنم. دربی کیفیت لازم را نداشت. کیفیت خوبی نداشت. میتوانست بهتر از اینها باشد. ما روی بی کیفیت بودنش حرفی نداریم. اما اینکه چرا اینطوری شد مهم است. وقتی ما میگوییم حساسیتها قبل از دربی زیاد شد شما فکر میکنید ما از رسانهها ایراد میگیریم. یا از حساسیت بالای دربی اشکال میگیریم. نه اینطور نیست. بحث شما هم نیست. این کری خوانی، قبل از دربی بین زن و شوهر و دو تا برادر هم هست. این فرهنگی است که ایجاد شده. رسانهها هم نمیتوانند عقب بمانند. رسانهها باید این کری خوانیها را به یک شکلی بازتاب بدهند. مسئلهای که میماند این است که چرا در یک بازی که 5 تا گل رد و بدل شده یا آن 4 مسابقهای که استقلال ما را برده، این اتفاقات نیفتاده و الان هم سیکل تکراری مساوی شروع شده است. به نظرم باید منصفانهتر به قضیه نگاه کنیم. اولا لعنت به کسی که قصد تبانی داشته یا قصد چنین کاری داشته. پس ما این کار را نکردیم. قطعا آرزوی من این بوده که در این بازی استقلال را ببریم. قطعا آرزوی فتحاللهزاده این بوده که ما را ببرد. واقعا بزرگترین آرزوی ما این بود که این دربی را ببریم. اما حرف ما چیست؟ حرف ما این است که قطعا دو مربی با احتیاط بازی کردند. قطعا بازیکنان ما با ترس بازی کردند. اینجا هم اختلافی نداریم پس. اما چرا این ترس و این احتیاط غالب شده بر مربی و بازیکن. و اینکه چرا آنها مغلوب این ترس شدهاند. من حرفم این است که یک اتفاقی افتاد به نام بازی بی کیفیت. حالا شما میگویید ما این بازی را حساس نکردیم. در حالی که من شدیدا معتقدم نوع خبر رسانی و اطلاع رسانی و موضع گیری شما، یک نوع حساسیت کاذب و ترس آور ایجاد کرد. من روی این موضوع حرف دارم. ما حرف فنی داریم برای گفتن. آقای فتحاللهزاده هم که خودش استاد است. در بحث رسانه، ایشان یک رسانهای قدیمی توانمند است. قطعا نوع فضاسازی و اطلاع رسانی انحراف داشته. در تلویزیون مقایسه 50 سال دربی و برد و باختها و موضعگیری که میکنند را ببینید. البته تلویزیون هم حق دارد. تایید میکنم که دربی بی کیفیت بود. نمیتوانیم بگوییم دربی خوبی بود. ولی این دربی برنده نداشت، بازنده هم نداشت. برای ما و مربیان و بازیکنانمان خیلی خوب بود. شما تصور کنید اگر آن روز پرسپولیس میباخت میلیونها بیننده متاثر از باخت بودند و مدیرعاملی مثل من تحت فشار شدید بود. اگر استقلال هم میباخت همین بود. به نظرم مساوی بهتر از باخت است. من فشار بیش از حدی روی تیمم گذاشتم که باید برنده شوند. نمیدانم آقای فتحاللهزاده به سرمربی تیمش چه گفت ولی من به دایی گفتم هر طوری هست باید این دربی را ببرید. رفتم توی زمین و به بازیکنانم گفتم باید استقلال را بزنید. واقعا هواداران ما این فشار را گذاشتند و از ما انتظار داشتند حتما بازی را ببریم. حتی گفتند سالگرد برد شش تایی است و باید 6 تا بزنیم. رسانهها روی ما فشار گذاشتند و مربیان با ریسک بازی کردند. بازیکنان هم با ترس و لرز بازی کردند. اگر دایی میباخت، اولین دربی این فصل را میباخت و در کل این فصل مشکل پیدا میکرد. اگر قلعهنویی هم میباخت برای بازی آسیا ضربه میخورد.
*ما هم میگوییم شما مقصر نیستید. شما کری خوانی کردید و به هیجانهای دربی اضافه کردید. ولی این قصه یک نکات مثبتی هم داشته. اینکه اگر تیم شما میبرد، شخصیت قهرمانی پیدا میکرد.
رویانیان: خب ما همه فشار را وارد کردیم که تیم برنده شود.
*خب ما که در زمین چیزی ندیدیم. جواد نکونام کاپیتان تیم ملی در تلویزیون گفت دقیقه 83 من و محمد نوری گفتیم که همینطوری راضی هستیم تا بازی تمام شود.
رویانیان: این اشکال را قبول دارم.
فتحاللهزاده: این میشود مثل کسی که بیرون گود نشسته و میگوید لنگش کن. من و سردار میخواهیم ببریم اما کسی که باید کشتی بگیرد ما نیستیم. این تجربه چندین ساله ماست که میگوییم. شاید درست بگوییم و شاید هم اشتباه. من از شما میپرسم در کشورهای اروپایی چند تا روزنامه داریم؟ در آلمان دو سه تا روزنامه بیشتر نداریم. شما آنها را با ما مقایسه نکنید. آنجا روی حساب و کتاب مینویسند. نمیگویم ما روی حساب و کتاب نمینویسیم. متاسفانه اینجا احساسات ما بالاست، در نوشتن هم احساسات را دخیل میکنیم. در مدیریت هم احساسات دخیل هستند. منتها ما اینجا 20 تا روزنامه داریم. تازه روزنامههای سیاسی هم برای دربی میآیند. به نظرم رسانهها دو سال باید تیم بازنده را حمایت کنند. چون اینها تیم شکست خورده هستند و به محبت احتیاج دارند.
رویانیان: ما نمیخواهیم از دربی بد دفاع کنیم. میخواهیم آسیب شناسی کنیم و راهکار پیدا کنیم. این مهم است. نباید از این کیفیت دفاع کنیم.
*آقای رویانیان یک حرفی زد که جالب بود. گفت اگر دایی این دربی را میباخت تا آخر سال نمیتوانست خوب کار کند.
فتحاللهزاده: شاید اگر مربی یکی از دو تیم نامدار نبود، دربی هم برنده داشت. چون آن مربی اگر میباخت میگفت من به فلان مربی باختم و اگر میبرد هم که سرش را بالا میگرفت. اما الان دو تا مربی نامدار روی نیمکت تیمها هستند. نمیخواهند ببازند. اینقدر که اینها به باختن اهمیت میدهند، به بردن اهمیت نمیدهند.
رویانیان: اولویت آنها نباختن است.
فتحاللهزاده: من فکر میکنم باید اجازه بدهیم به مربیان که چنین تصمیمی بگیرند. شاید شجاعانه نباشد اما باید به آنها حق بدهیم.
*رسانهها یک هفته زمان داشتند. کارشان را آنقدر خوب انجام دادند که 100 هزار نفر، دو ساعت قبل از بازی در ورزشگاه بودند.
رویانیان: من این را قبول ندارم.
فتحاللهزاده: شما اصلا روزنامهها را تعطیل کن. برای دربی 100 هزار نفر به ورزشگاه میآیند.
*آقای رویانیان برای دربی 3-2 چند نفر به ورزشگاه آمده بودند؟
رویانیان: 70 هزار نفر.
فتحاللهزاده: این برای زمانی بود که شما استادیوم آزادی را کرده بودید 70 هزار نفری (میخندد).
*اصلا برای آن بازی که میگفتند استقلال عکس محمد نوری را با فتوشاپ درست کرده چند نفر به ورزشگاه رفته بودند؟ به سختی 65 هزار نفر.
فتحاللهزاده: دربی همینطوری است. تماشاگر میآید.
*آقای فتحاللهزاده الان 9 تا روزنامه بیشتر نداریم. 20 تا بود که شده 9 تا.
فتحاللهزاده: میدانید چرا تعداد روزنامهها کم شده؟
*شما کاغذ را گران کردید.
فتحاللهزاده: چاقو دسته خودش را برید. من همیشه میگفتم یک کاری بکنید که 100 هزار نفر به استادیوم بیایند، 20 هزار نفر هم روزنامهها را میخرند. اما یک کار کردید که 20 هزار نفر هم نمیآید ورزشگاه و حالا دو هزار نفر شما را میخوانند. الان حرمتها هم از بین رفته. آن زمانی که آقای عابدینی بود مگر ما کری نمیخواندیم؟ ده برابر الان کری میخواندیم. ولی الان حرمتها از بین رفته و رسانهها سعی میکنند ما را دست بیندازند.
*خود شما این ادبیات را وارد فوتبال ایران کردید.
فتحالللهزاده: ما همه چیز را قاطی طنز کردیم و میگوییم. ولی ما فرهنگ خوب را آوردهایم. الان قرمزها به من توهین میکنند و آبیها به آقای رویانیان. من نمیخواهم از خودم دفاع کنم. من میگویم ما ورزش را خوب جلوه نمیدهیم. فوتبال ارزشش از بین رفته.
رویانیان: الان که مشکل ما رسانه شما نیست. بر منکرش لعنت که خبرورزشی پرخوانندهترین روزنامه کشور است. ما خودمان هم روزنامه داریم. الان مقایسه کردن خبرورزشی با بقیه روزنامهها مثل این است که برنامه نود را با بقیه برنامهها مقایسه کنیم.
*حالا این را گفتید یاد آن 60 میلیارد تومان افتادیم. اگر برنامه نود نباشد، چه برنامهای باید باشد؟
رویانیان: من راجع به این موضوع صحبت میکنم.
فتحاللهزاده: یک برنامه به من بدهند، به شما میگویم باید چطوری باشد.
*دادهاند دیگر. برنامه باشگاه را مگر ندارید؟
رویانیان: برای برنامه باشگاه داریم پول میدهیم.
فتحاللهزاده: یک برنامه به من بدهند، به شما قول میدهم پربیننده ترین برنامه شود. پربیننده ترین به معنی بهترین نیست.
رویانیان: آقای فردوسیپور یکی از سالمترین افرادی است که در حوزه صدا و سیما و ورزش دیدهام. من او را به عنوان یک مجری برجسته قبول دارم.
*سردار پس شما چرا این را نگفتید؟ میدانید آن جملهای که شما گفتید چه ذهنیتی باقی میگذارد؟
رویانیان: وقتی آقای فردوسیپور در تلویزیون با این همه بیننده برای یک پاسدار جانباز که خودش ماشین ندارد و در دورانی که رئیس راهنمایی و رانندگی بوده با پیکان و پراید سر کار میرفته سابقه و حیثیتش را خراب میکند و جا میاندازد که من پورشه وارد کردم، اشتباه است. قسم میخورم یک فولکس هم وارد نکردهام. یک ژیان هم وارد نکردهام. به فردوسیپور گفتم میدانی چقدر به من ضربه زدی؟ من هم وقتی گفتم 60 میلیارد تومان، میدانم که عادل در عمرش چنین پولی ندیده حتی نمیتواند آن را بشمارد. فردوسیپور هم مثل من حقوق بگیر است. من حقوقم را از ستاد کل میگیرم و هیچ درآمد دیگری نمیتوانم داشته باشم. فردوسیپور هم یک آدم پاک است که از خیلی چیزها گذشته تا شده فردوسیپور. ولی برنامه نود پتانسیل درآمد حداقل 60 میلیارد تومان در سال را دارد. اگر درنمیآورند، به ما لطمه میزنند. آقای صدا و سیما، حقوق ما را نمیدهی بعد یک برنامه دو ساعت و نیمه پخش میکنی که همه چیز را نقد میکند و زیر ذرهبین میبرد.
*البته در مورد حق پخش شما درست میگویید.
رویانیان: من میگویم من یک مدیر هستم که دو سال است آمدهام در فوتبال. فردوسیپور به من اجازه نداده دو دقیقه مستقیم با هواداران صحبت کنم. مجبور شدهام داد بزنم. شما وقتی در یک فضایی میروی که به تو اجازه نمیدهند حرف بزنی اما همه در مورد تو حرف میزنند یا مجبوری آنجا را ترک کنی و بروی یا مجبوری یک تیر در کنی که همه صدایت را بشنوند. یا مجبوری فریاد بزنی. چرا ما در برنامه نود فریاد میزنیم؟ چون دو دقیقه به ما اجازه ندادهاند حرفمان را بزنیم.
*البته فشارهای طول هفته هم هست که باعث میشود شما آنجا داد بزنید.
رویانیان: فشارهای طول هفته هواداران، کامنتها، اس ام اس ها، مطالبی که در روزنامهها مینویسند. همه اینها هست. وقتی آقای فردوسیپور در تلویزیون آن مطلب را نشان میدهد من میخواهم منفجر شوم. آن برنامه باید من را تخلیه کند و به من مدیر بها بدهد که من بتوانم یک هفته فشار را از روی خودم بردارم نه اینکه صد برابرش کند و بگذارد روی دوش من. من مجبورم بعد از برنامه فردوسیپور حرف بزنم. آن شب آقای حاج رضایی را آوردهاند، ایشان کارشناس نیست. ایشان کارشناس آقای فردوسیپور است. چون در تمام برنامه یک جریان یک طرفه ای درست کرده بود بر علیه دربی و استقلال و پرسپولیس و مربیان و مدیران. آقای حاج رضایی دیگر کار را به توهین کشاند. من خودم در مسافرت بودم. جلوی زن و بچهام به من اهانت کرد. گفت افرادی که به فوتبال آمدهاند و چیزی هم نمیدانند. یا مربی اجنبی پرست، واژههایی است که به ما اهانت میکنند. آقای حاج رضایی شما کارشناس فوتبال هستی؟ اگر هستی مثل یک مرد جلوی فردوسیپور بایست و بگو اینکه دربی بد بوده را یک بچه هم میداند. اما باید بنشینیم ببینیم چه راهکاری وجود دارد. آقای فردوسیپور شما اجازه دادی دو نفر که مخالف آقای حاج رضایی هستند حرف بزنند؟ مسئله را منحرف کردی به خواب آقای شیرینی. چرا اجازه ندادی که آقای فتحاللهزاده و من بیاییم و حرفمان را بزنیم.
*شما که آمدی روی خط؟
رویانیان: گذاشتند وقتی همه خوابیدند تازه من را آوردند روی خط. وقتی همه کرکرهها را کشیدند پایین به من آنتن دادند. وقتی هم که همه دربی را کوبیدهاند من بیایم چه بگویم؟
*آقای رویانیان شما الان اجنبی پرست هستید چون از آقای کروش دفاع کردهاید.
رویانیان: نگاه کنید. کروش که چیزی نیست. او یک مربی خارجی است. اصلا خود من هم کشک نیستم. کشک هم نیستم ولی الان مدیرعامل پرسپولیس هستم. کروش هم هیچ چیزی نیست. ضربهای که او سر ماجرای مانوئل ژوزه به من زد به هیچ کسی نزد. ولی الان سرمربی تیم ملی فوتبال ایران است. تیم ملی ما در شرایط حساسی قرار دارد. او را تضعیف کنیم، هر کسی را جایش بیاوریم بگذاریم، باختیم.
*آقای فتحاللهزاده منظورش با شماست!
فتحاللهزاده: منظورش شماست!
رویانیان: ما واقعا فرصتی نداریم. الان بزرگترین مربی دنیا و حتی مورینیو را هم بردارید بیاورید، تا این بازیکنان را بشناسد، تا ایران را بشناسد، تا کفاشیان دو بار به او بخندد و پشت آن هیچ کاری نکند را بشناسد، تا تاج سیاستمدار را بشناسد، زمان میبرد. تا دولتی را بشناسد که سه ماه قبل از عوض شدن وزیر، وزیر خنثی شده و سه ماه بعد از انتخاب وزیر جدید هم وزارتخانه خنثی است، وقتمان تمام شده. تا کل کل من و دایی و فتحاللهزاده و قلعهنویی با او تمام شود، ما ضرر میکنیم نه کروش. فوتبال ما ضرر میکند نه کروش. ما قرار نیست در جام جهانی خودمان را نشان دهیم و با کله سقوط کنیم. قرار است اراده فوتبال ایران را در دو سه بازی نشان دهیم. مشکل ما این است. ما حرف شما را میپذیریم. حق شما را میپذیریم. فردوسیپور را میپذیریم. برنامه نود هم بهترین برنامه خاورمیانه است به نظرم. من سال هفتاد و خردهای پلیس بودم و در مورد بخشهای پلیسی و بعد از آن در مورد سوخت و حمل و نقل بخشهای مختلف دنیا را رفتهام. من هم قبول دارم که شما نباشید فوتبال ما زیباییهایش را از دست میدهد. خبرورزشی یکی از بهترین روزنامههای ایران است. نود هم یکی از معتبرترین برنامههاست. و فردوسیپور هم یکی از پاکترین آدمها.
*(در این لحظه مهدی تاج وارد میشود)
فتحاللهزاده: تازه فهمیدم کروش چه میکشد(اشاره فتحاللهزاده به تاخیر یک ساعته مهدی تاج برای حضور در این جلسه است.) آقای تاج اگر میخواهی صحبت کنی، باید از این خبرنگاران تعریف کنی. اگر تعریف نکنی یک دقیقه هم نمیگذارند صحبت کنی.
*آقای رویانیان نسبت به روزهای اول حضورتان در فوتبال، خیلی پخته تر صحبت میکنید.
رویانیان: به هر حال ما هم از آقای فتحاللهزاده و تاج یاد گرفتهایم. آقای تاج که سیاستمدار خوبی است، آقای فتحاللهزاده هم یک روزنامه نگار خوب است. یادتان باشد که بزرگان دنیا روزنامه نگار بودند. یکی از آنها هیتلر بود. هیتلر نصف دنیا را گرفت. یک روزنامه نگار خوبی بود.
*آقای تاج هم روزنامه نگار بود. ایشان روزنامه ورزشی داشتند.
فتحاللهزاده: حالا که بحث هیتلر آمد، آقای تاج روزنامه نگار شد.
رویانیان: آخرین نکته این بحث را بگویم. ما شما را قبول داریم اما باید نقد پذیر باشیم. الان ما اینجا جمع شدیم که همدیگر را نقد کنیم. این نگاه را برنامه نود هم باید داشته باشد. من دیروز با یکی از مسئولان شبکه سه صحبت میکردم. معمولا به کسی زنگ نمیزنم. آن شبی که با آقای فردوسیپور درگیر شدم، فردایش در صدا و سیما جلسه داشتم. آدمهای بزرگی هم در جلسه بودند. یک کلمه هم از عادل بد نگفتم. حتی به شدت از او حمایت کردم. الان هم دارم میگویم شما و آقای فردوسیپور باید نقد پذیر باشید. آخرین جمله اینکه اگر آن شب دربی آقای حاج رضایی متکلم وحده نبودند و اجازه نبودند له و علیه حرفهایشان را میزدند و نتیجه گیری میکردیم که باید چه کار کنیم تا این دربی تکرار نشود، بهترین برنامه نود میشد.
*البته جواد نکونام حرفهایش را زد.
رویانیان: آمد چه کار کرد؟ جواد نکونام چه کاره است؟ یک بازیکن است.
*الان شما 90 درصد حرفهایی که مردم میزنند و انتقادات مردم را گفتید. فکر کنم 10 درصد با برنامه نود اختلاف نظر دارید.
رویانیان: همین. اگر ما در نود این حرفها را میگفتیم چه میشد؟ آقای فردوسیپور فکر کرده شاهکار کرده. من و فتحاللهزاده و قلعهنویی و دایی را گذاشته گوشه رینگ و اثبات کرده که دربی ضعیف بوده. این غلط است. چه کسی گفته ضعیف نبوده؟
فتحاللهزاده: اصلا اثبات کردن این موضوع دو ساعت برنامه نمیخواست.این اثبات شده است. همه دیدند.
رویانیان: آقای فردوسیپور راهکار بده. با این سرعت برداشتی یک نمودار درست کردی که اصلا معلوم نیست درست است یا نه. بیا به من فرمولش را نشان بده که ببینم درست است یا نه. از این طریق میخواهی اثبات کنی که کیفیت نداشته. اتفاقا برعکس حرفهایش شد آن نمودارها.
فتحاللهزاده: من همیشه به فردوسیپور احترام میگذارم. برنامه او را پربیننده ترین میدانم اما با کیفیت ترین نمیدانم.
رویانیان: الان رئیس اتحادیه خیار فروشان با رئیس اتحادیه هلو فروشها بیایند در یک برنامه سه ساعت با هم دعوا کنند مردم تا آخرش نگاه میکنند. پربیننده ترین میشود.
فتحاللهزاده: همین الان برویم بیرون، شما بگویید دو تا شاعر بیایند شعر بگویند. هیچ کسی نگاه نمیکند. اما دو نفر را بگذارید که با هم دعوا کنند. همه همسایهها میریزند بیرون.
*حاج آقا جامعه ما این طوری است. چه کار کنیم؟
فتحاللهزاده: ما نباید این طوری باشیم. ما رسانه ایم. ما خط میدهیم. شما فکر کردید ما حرف نداریم؟ ما باید برویم در رادیو تلویزیون بیگانه حرف بزنیم؟ ما شدهایم آدم این و آن. ما را صدا میکنند، چهار تا سوال میپرسند، باید جواب بدهیم و بعد برویم. مثل دادگاه.
*خب چرا شما این حرف را به خودشان نمیزنید؟
فتحاللهزاده: ما حرفمان را زدیم. برنامه نود چطوری نود شده؟ از طریق پرسپولیس و استقلال و فوتبال و درایت آقای فردوسیپور. ما هم حق داریم هر سه ماه، 15 دقیقه بنشینیم حرفمان را بزنیم. ما انتظار داریم حرف بزنیم.
*خب یک بار که خواستند شما را بیاورند روی خط، جواب ندهید.
فتحاللهزاده: نمیشود. جواب تلفن را هم ندهیم، در برنامه بعدی برمیدارد برای شوالیه من، بتمن پخش میکند.
رویانیان: طوری صحبت میکند که مجبور میشوی بروی جواب بدهی.
فتحاللهزاده: الان 6 ماه است همه میگویند فتحاللهزاده پول نیاورد. من مظلوم واقع شدم. یعنی واقعا در مطبوعات، آدمهای منصف بی توجهی کردهاند و از من حمایت نکردهاند. ما آمدهایم گفتهایم میخواهیم شراکت کنیم. گفتیم 10 تا من، 10 تا هم شریک. من در طول راه دارم از آن سهمی که دارم خرج میکنم اما طرف مقابل به روی خودش نمیآورد. تازه من بیشتر از سهم خودم هم خرج میکنم اما باز هم شریکم به روی خودش نمیآورد. برای چه میگویید فتحاللهزاده نمیتواند پول بیاورد؟
*مربی تیمتان میگوید رفیقم آژانس هواپیماییاش را آورده و یک و نیم میلیارد پول میدهد.
فتحاللهزاده: نه. اینطوری نیست. این کمک نبوده. کمک یعنی کسی یک پولی به کسی میدهد و دیگر پس نمیگیرد. ولی ما کمک نگرفتهایم. قرض گرفتهایم. شما به قرض میگویید کمک. من کلی میگویم. من قرار بود با وزارت ورزش 50 - 50 خرج استقلال را بدهم. ولی دولت پول نداشته بدهد چرا میگویید فتحاللهزاده پول نیاورده؟