افشاگری بیسابقه سایت توکلی از مبالغ میلیونی موسسات پناهیان
سایت الف نوشت:
صحبت های جناب حجت الاسلام پناهیان در مراسم بزرگداشت شهید «هادی باغبانی»، از هنرجویان دور اول «مرکز آموزش تخصصی هنر اسلامی» حوزه هنری، انگیزه ی اصلی نگارش این یادداشت است. ایشان در این جلسه صحبت های جالبی را بیان کرده اند. بررسی کارنامه ی عملی ایشان در ساحت مدیریت فرهنگی، چیز دیگری را نشان می دهد. به عنوان یکی از هنرجویان همین مرکز آموزشی، بعد از خواندن متن سخنرانی، سؤالاتی به ذهنم رسید که دوست دارم در فضای استاد و شاگردی با ایشان مطرح کنم:
شما گفته اید: «بعضی ها می پرسیدند که در «شرایط جدید»، «فضای سیاسی» را چگونه می بینید؟ گفتم درباره ی «شرایط جدید» صحبت کنیم نه درباره ی «فضای سیاسی»! «شرایط جدید» شرایطی است که دیگر قدم غلط برداشتن و قلم غلط زدن در چنین شرایط جدیدی تقریباً امکان ندارد یا خیلی به سختی امکان دارد. چون این قدر حق خودش را آشکار نشان داده است و آن قدر باطل رسوا شده است که امکان خطا کردن وجود ندارد.»
دوست دارم از شما بپرسم:
در این صحنه ی شفاف رویایی حق و باطل، چرا مؤسسه ی آوینی که شما و دوستانتان اعضای اصلی هیئت مدیره ی آن هستید، دندان های به هم فشرده شده و کینه های آشکار شده را نمی بیند.
شما گفته اید: «اگر بنا بر احتمال و علی رغم میل دشمنانِ دانا و دوستان نادان، ظهور نزدیک باشد، حوزه ی هنری به عنوان محل تجمع هنرمندان متعهد، چقدر برای خون دادن در میدان عمل آماده اند؟ حرف زدن را کنار بگذاریم! امروز روز ورود به میدان عمل و تبلیغ مظلومیت کسانی است که در خط مقاومت دارند با دشمن می جنگند.»
دوست دارم از شما بپرسم:
اگر بنا بر احتمال و علی رغم میل دشمنانِ دانا و دوستان نادان، ظهور نزدیک باشد، «مؤسسه ی فرهنگی هنری شهید آوینی» و «دفتر هنر و ادبیات دانشجویی» که تحت مدیریت شما قرار دارند، نه خون و شهادت، که بهتر است بگویید چه کار مفیدی انجام خواهند داد؟ آیا باز هم باید شاهد فجایعی هم چون «گام های شیدایی» باشیم که شاگردان شما در «دفتر هنر و ادبیات دانشجویی»، فیلم نامه ی درخشانش را نوشتند و دوستان تان در «مؤسسه ی فرهنگی هنری شهید آوینی»، و با حمایت ویژه ی شما در تصویب فیلم نامه، ساخت اثر را با بودجه ی ۹۸۰میلیونی به آقای حمید بهمنی –مدیرعامل این روزهای مؤسسه- سپردند؟!
شما گفته اید: «از شما تقاضا می کنم درباره ی این پرسش بنده تأمل بفرمایید: خداوند در قبال این امکانات معنوی که در این ۲۵سال بعد از دفاع مقدس به ما داده است، چه تکلیفی بر دوش ما می خواهد قرار دهد؟ خداوند متعال هر نعمتی به بندگان خود می دهد مسئولیتی را در قبال آن از بندگان خود می خواهد.
خداوند متعال بعد از دوران دفاع مقدس سال ها آرامش و امنیت و امکان رشد معرفت و معنویت برای ما فراهم آورد تا در این سال ها کسانی مثل شهید باغبانی تربیت شوند، آیا شما فکر می کنید الان خدا از ما هیچ انتظاری ندارد؟! یقیناً بدانید که انتظار خداوند از ما پس از این نعمت معنوی و معرفتی که سالیان طولانی و در کمال امنیت به ما داده است بسیار بالاتر از دفاع مقدس است؛ اینکه چگونه رخ خواهد داد، نمی دانم.»
دوست دارم از شما بخواهم درباره ی این پرسش بنده تأمل بفرمایید:
خداوند در قبال این امکانات سخت افزاری و نرام افزاری که در این ۲۵سال بعد از دفاع مقدس به شما و دوستان تان داده است، چه تکالیفی بر دوش ما شما قرار داده؟ آیا این همه جوان پاک، مستعد و باسواد، که در فضاهایی هم چون همین «مرکز آموزش تخصصی هنر اسلامی» تربیت شده اند، نعمت های خدا نیستند؟ اگر هستند، چرا بهره ای از بودجه های بی حد و حصر در مؤسسه ی تحت مدیریت تان نمی برند؟ آیا با بودجه ی میلیونی و میلیاردی فیلم های بی کیفیت این سال های «مؤسسه ی فرهنگی هنری شهید آوینی»، نمی شد ده ها و صد ها مستند یا فیلم کوتاه با کیفیت، با تنوع موضوعات راهبردی نظام و با استفاده از همین نعمت های انسانی تولید کرد؟ اگر یک سال «مؤسسه ی آوینی» با فیلم های بی کیفیتش در جشنواره ی فجر غائب و به جای آن با ده ها مستند در فضای افکار عمومی جهان حاضر باشد، اتفاق مبارکی رخ نمی دهد؟
شما گفته اید: «آیا در جشنواره ی فجر سال آینده احدی از هنرمندان به خودش اجازه خواهد داد فیلمی خارج از مقوله ی این همه مظلومیت ها که در منطقه جاری است بسازد؟! هر یک از مستندسازان که در پرونده ی خودش مستندی برای رفع مظلومیت مظلومان منطقه نداشته باشند برای ابد شرمنده خواهد بود. این نیاز به بخشنامه و توصیه ندارد، بلکه نیاز به یک شعور باطنی و شور انقلابی دارد. چه کسی شهید باغبانی را مجبور کرده بود که به خط مقدم مقاومت برود و در آنجا مصرانه برای به تصویر کشیدن مظلومیت نیروهای خط مقدم جبهه ی مقاومت جان بدهد؟!»
دوست دارم از شما بپرسم:
در دو سال گذشته و پس از شروع جنگ در سوریه، کدام مستندساز از طرف شما حمایت شده و از امکانات فراوان «مؤسسه ی آوینی» استفاده کرده؟ اگر نه، چگونه می توان این «شعور باطنی و شور انقلابی» را در شما و دوستان تان در هیئت مدیره ی «مؤسسه ی آوینی» زنده کرد؟
شما گفته اید: «هنرمندانی که برای فراموش کردن دوران دفاع مقدس در آثارشان تلاش کردند، به دشمنان بشریت خدمت کردند، زیرا به آ ن ها اجازه دادند بدل هایی برای رزمندگان دوران دفاع مقدس بسازند و به صورت تروریست هایی که «الله اکبر» می گویند و سر مظلومان را جدا می کنند در منطقه ظاهر شوند. وزیر امور خارجه ی اسبق آمریکا صراحتاً گفت «القاعده را ما درست کردیم» بله، القاعده را آنها درست کردند، ولی ای کاش برخی از هنرمندان کشور ما هم صادقانه مثل آن وزیر امور خارجه جمهور اعتراف کنند و بگویند ما هم در زمینه سازی برای ساختن القاعده مشارکت کردیم.»
دوست دارم از شما بپرسم:
چند اثر فاخر و باارزش با مضمون دفاع مقدس، در این چند سال، در کمپانی فیلم سازی «شهید آوینی» تولید شده است؟
جناب پناهیان!
می توانید بگویید چرا فیلمی مثل «فصل کرگدن» با آن حجم وسیع توهین و تهمت به انقلاب و نهادهای انقلابی مثل سپاه، که حتی صدای جنبش سبزی ها را هم درآورد، باعث نشد رگ غیرت شما و دوستان تان در هیئت مدیره ی مؤسسه ی آوینی بجنبد و هم چنان بر جذب حداکثری فیلم بردار آن فیلم، که هیچ گاه از مشارکت در ساخت آن فیلم احساس پشیمانی نکرد، جایزه های خارجی اش را به بازیگر فیلم –بهروز وثوقی- تقدیم کرد و در بازگشت به ایران و در قالب سخنرانی در جشن انجمن منتقدان، با وقاحت، ایران را کشوری ناامن برای فعالیت هنری دانست، اصرار کردید؟
حرف زیاد است و زمان کم، و البته کارهای مهم بر زمین مانده برای نسل من، فراوان!