جنجال خاله سیـــاهپوش بین مهمــانان عزادار

زن کینه جو مراسم ختم خواهرش را به جنجال کشاند تا بتواند ارثیه میلیاردی را به جیب بزند.
این خاله قصد داشت تا با برچسب فرزندخواندگی به خواهرزاده اش خانه و باغ میلیاردی را به چنگ آورد.
اوایل مهرماه سال گذشته زنی سراسیمه به مجتمع قضایی شهید صدر رفت و مدعی شد خواهرزاده‌اش که از دوران شیرخوارگی به فرزندخواندگی پذیرفته شده بعد‌از مرگ خواهرش قصد دارد همه ثروت وی را تصاحب کند. این زن در حالی‌که بسیار آشفته و خشمگین به نظر می‌رسید به بازپرس پرونده گفت: حدود 35 سال پیش خواهرم با شوهرش در شیراز زندگی می‌کرد. شوهرخواهرم از همان ابتدا وضع مالی خوبی داشت و جزو خانواده‌های سرشناس شیراز بود. 10 سال از ازدواج خواهرم می‌گذشت ولی هنوز بچه‌دار نشده بودند. گاهی از بستگانمان می‌شنیدیم آن‌ها اجاق کور هستند و نمی‌توانند بچه‌ای به‌دنیا بیاورند. وقتی گفته شد آن‌ها قصد دارند برای ادامه زندگی به تهران بیایند ناگهان شنیدیم خواهرم باردار شده و مجبور است تا زمان زایمان باز در شیراز بماند. همه شوک زده شدیم. با این حال خواهرم می‌گفت که این لطف خدا بوده و برای مادر شدن نزد متخصصان برجسته رفته است. وقتی به تهران آمدند سپیده سه ماهه شده بود. از آن‌جا‌یی که وضع مالی شوهرخواهرم خیلی خوب بود و می‌دانستیم به شیرخوارگاهی در شیراز کمک‌های مالی زیادی می‌کند، به‌دنیا آمدن سپیده آن هم بعد از 10 سال همه را به شک انداخت. از آن به بعد نمی‌دانم چرا همیشه فکر می‌کردم سپیده بچه‌ واقعی آن‌ها نیست.
خاله سپیده در ادامه گفت: من مطمئن هستم آن‌ها این دختر را از اداره بهزیستی شیراز گرفته‌اند و وی فرزندخوانده خواهرم است به همین خاطر نباید این همه ثروت و طلاهای خواهرم به فرزندخوانده‌اش برسد.با دستور قاضی، پرونده وارد مرحله دیگری شد. تحقیق از اداره ثبت احوال شیراز نشان می‌داد پدر سپیده شناسنامه‌اش را از آنجا گرفته است. به‌همین خاطر شناسنامه به‌عنوان یک سند رسمی مورد پذیرش دادگاه قرار گرفت.

راز یک کینه خانوادگی
وقتی سپیده در دادگاه حاضر شد گفت: پدرم سال‌ها پیش در یک تصادف جانش را از دست داد. وی مردی پولدار و سرشناس بود. به همین خاطر همه بستگانمان به موقعیت مالی وی حسادت می‌کردند. هنوز چند سالی از مرگ پدرم نگذشته بود که مادرم نیز براثر سرطان تسلیم مرگ تلخی شد. دوست داشتم بهترین مراسم ختم را برای مادرم برپا کنم اما افسوس که خاله‌ام از روی حسادت در مراسم ختم جنجالی راه‌انداخت و مراسم را به هم ریخت. بعد از آن جلوی چشم فامیل من را به باد ناسزا گرفت و گفت که من فرزند واقعی مادرم نیستم و من را از پرورشگاه آورده‌اند. می‌دانستم این حرف‌ها بخاطر رسیدن به ثروت پدر و مادرم است اما فکر نمی‌کردم که بخواهد چنین کاری کند. شواهد نشان می‌داد همه ادعاهای خاله کینه جو دروغی بیش نبوده و تنها طمع رسیدن به ثروت خواهرش چشم وی را کور کرده بود. بدین ترتیب دادخواست وی در دادگاه تجدیدنظر نیز رد شد و همچنین سپیده به‌خاطر تهمت‌های خاله‌اش رضایت داد.

نظر کارشناس
سید محمدرضا زینلی موسوی حقوقدان در این باره می‌گوید: اگر متوفی یا کسی که صاحب اموالی است در زمان حیات خود تکلیف مال خود را به‌صورت شرعی با نوشتن وصیتنامه یا تقسیم مشخص کند، مشکلاتی در تقسیم ارث به‌وجود نخواهد آمد، آنچه در این پرونده روشن است دادخواست نفی نسب از طرف خاله بوده است. در واقع وی قصد داشته تا با این دادخواست به دادگاه ثابت کند خواهرزاده‌اش رابطه خویشاوندی و فرزندی با مادرش نداشته است.
لازم به ذکر است؛ نفی نسب فقط از جانب پدر و مادر پذیرفته می‌شود و زمانی طرح می‌شود که پدر یا مادر ادعا کنند فرزندشان ورثه آن‌ها نیست. نفی نسب معمولاً در موضوعات فرزندخواندگی مطرح می‌شود. وقتی پدر و مادری نخواهند تا فرزند‌خوانده‌شان سهمی از ارث و میراث متعلق به آنان را به ارث ببرد با ادعای نفی نسب و آزمایشات DNA پزشکی و استعلام از اداره بهزیستی و ثبت‌احوال این موضوع را اثبات می‌کنند. ضمناً این دعوا در مسائلی مطرح است که پدر به‌گمان این‌که فرزند از آن او نیست بخواهد تقصیر مادر را احراز کرده تا بچه‌ارثی از وی نبرد.
قانون ارث دارای طبقاتی است. طبقه‌اول ارث، فرزند، پدر، مادر، پدربزرگ و مادربزرگ و نوه است و طبقه بعدی آن؛ خواهر، برادر و فرزندان آنهاست. چنانچه کسانی که در طبقه اول ارث قرار دارند بانفی نسب ارتباطشان مخدوش شود اموال به طبقات بعدی ارث می‌رسد.

+43
رأی دهید
-2

نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.