آزار و اذیت کودکان در شبکه های اجتماعی
چند مورد جنجالبرانگیز در سایت ask.fm اتفاق افتاده
آنجلا هریسون
بیبیسی
"نوجوانی شاد و خوشحال بود، افسردگی نداشت و از آدم هایی نبود که به نظر بیاید اهل خودکشی باشند."
"ما در خانواده به هم خیلی نزدیکیم. ای کاش آمده بود پیش من و درباره موضوع حرف زده بود."
اینها صحبتهای مادر دانیل پری، نوجوان ۱۷ ساله ای است که پس از دوستی اینترنتی با کسی که فکر می کرد دختری همسن خودش باشد، ظاهرا از طرف او تهدید شده و بعد خودکشی کرد.
تصور بر این است که او در واقع داشته با یک باند اخاذی گفتگو یا "چت" میکرده است.
به این کارآموز مکانیک در روز ۱۵ ژوئیه (۲۴ تیر) گفته شد که هزاران پوند به یک حساب بانکی واریز کند و در غیر این صورت، عکسها و فیلمهای او با خانواده و دوستانش به اشتراک گذاشته میشود و یا آنها در فضای عمومی منتشر خواهد شد.
چند ساعت بعد، دانیل مرده بود و این واقعهای است که پشت هر پدر و مادری را میلرزاند.
مادر دانیل در یک مصاحبه گفته است: "او کار اشتباهی نکرده بود. او همان کاری را کرد که همه در آن سن ممکن است انجام دهند. اما از اینکه به کسی در باره آنچه پیش آمده، چیزی بگوید شرمسار و وحشت زده بود."
دانیل پری در ١٦ سالگی
گزارش شده که سه ماه پیش از آن، این نوجوان در یکی از شبکههای اجتماعی به نام ask.fm تحقیر و آزار داده شده بود و پیامهایی دریافت کرده بود که در آنها به او گفته شده بود خودش را بکشد.
دن رایسبک، مسئول وبسایت سایبراسمایل (لبخند سایبری) که از سایتهای مبارزه با تحقیر و آزار افراد در فضای مجازی است، میگوید این موضوع به شدت ناراحتکننده است و عواقب وحشتناک "تنفر در فضای اینترنت" را نشان میدهد.
خجالت
دکتر لوسی مادوکس، روانشناس، میگوید برای بسیاری از نوجوانان صحبت کردن با والدین در مورد چیزی مثل تحقیر و آزار در فضای مجازی بسیار دشوار است.
وی به طور خاص در مورد سرنوشت دانیل پری صحبت نکرد اما معتقد است: "تلاش برای صحبت با والدین، به ویژه در مورد مسائل جنسی خیلی سخت است. مخصوصا اگر از این گونه مسائل خجالت بکشید."
او میگوید: "خجالت و شرمساری عاملی قوی است برای آن که چیزی را به کسی نگوییم. مثلا اینکه به والدین خود بگوییم عکسی برهنه از خود را برای کسی فرستادهایم .... تعجبی ندارد که نوجوانان چنین چیزی را به والدینشان نمیگویند. شرمساری و خجالت نسبت به مسائل جنسی، یک مشکل مضاعف است."
دکتر مادوکس میگوید نوجوانان به رفتارهای هیجانانگیز و ریسکی تمایل دارند، خیلی تحت تاثیر افراد هم سن خود هستند و دوست دارند که مثل آنها باشند. بنابراین ممکن است به کارهایی مثل فرستادن تصاویر خصوصی از خودشان کشانده شوند.
وی گفت: "بین نوجوانان خیلی مرسوم است که یکدیگر را به فرستادن تصاویر برهنه ترغیب کنند."
"نوجوانی که چنین کاری میکند در مقطعی کوتاه دچار هیجان میشود و احساس میکند دیگر آدم بزرگی شده است اما نمیتواند عواقب بلندمدت فرستادن چنین عکسی را ببیند و سپس احساس بیپناهی میکند."
برای پدر و مادرها این فکر نارحتکنندهای است که فرزندشان بدون اطلاع آنها چند قدم آن طرفتر در سکوت دارد از کلیکهای ماوس اخاذهای اینترنتی آزار میبیند.
اما آیا نشانههایی وجود دارند که پدر و مادرها با توجه به آنها از چنین اموری مطلع شوند؟
هانا اسمیت، دختر ١٤ سالهای که او را در خانهاش در لسترشایر به دارآویخته یافتند، ماهها بود که مورد آزار و اذیت آنلاین قرار میگرفت.
پدر هانا اسمیت خواهان نظارتهای شدیدتر بر شبکههای اجتماعی است
به دنبال مرگ هانا، پدرش دیوید پیغامهای تحقیرآمیز و آزاردهندهای را در حساب ask.fm او پیدا کرد.
دوست دارید توی صورتتان جیغ بکشند؟
آقای رایسبک پس از اینکه پسر ده سالهاش در یک بازی آنلاین که گروههای مختلف در آن با هم میجنگیدند مورد آزار قرار گرفت، سایت سایبراسمایل را تاسیس کرد.
او میگوید در این مورد متوجه نشانههای هشدار دهندهای شده بود.
"تغییری شدید در رفتار او اتفاق افتاده بود. من میتوانستم ببینم که فکرش خراب شده است."
"در جریان این بازی خیلی آزار و اذیت شد. حساب او را هک کردند و کل قضیه خیلی کثیف و خارج از کنترل بود."
"عمدهترین نشانه برای من شدت واکنشهای احساسی و اضطراب او بود. این که شما را با کلمات آزار دهند همان قدری قابل تحمل است که یک نفر بیاید و توی صورتتان جیغ بکشد. انگار که آنها با بچهتان توی اتاق هستند، در حالی که شمای پدر و مادر نامطلع کنار او نشستهاید."
آقای رایسبک به پسرش گفت که در باره این موضوع با او صحبت کند و از او خواست که اگر مورد آزار آنلاین قرار گرفته نباید خودخوری کند.
دکتر مادوکس، عضو انجمن روانشناسی بریتانیا، میگوید کودکانی که از اینترنت استفاده میکنند هر کجا که باشند با تهدید تحقیر و اذیت آنلاین مواجهند.
او میگوید: "قبلا ممکن بود کسی را در مدرسه اذیت کنند، اما او میتوانست برود خانه و از شر این اذیتها در امان باشد، اما حالا این قضیه ممکن است ٢٤ ساعت کش بیاید."
بعضی میگویند آخر چرا نوجوانان یا حتی بزرگسالانی که در سایتهایی مورد آزار قرار میگیرند کلا قید استفاده از این سایتها را نمیزنند؟
دکتر مادوکس میگوید با این که ادامه استفاده از این سایتها ممکن است در بلند مدت آثاری بسیار منفی داشته باشد، اما یک سری فایدههای مقطعی برای فرد باعث میشود که به استفاده از آنها ادامه دهد.
او میگوید: "یک قلابی هست که آدمها را آنجا گیر میاندازد. اگر انبوهی از 'لایک' زیر یک عکس بگیرند و چند نفری هم ترغیبشان کنند، انگیزه بالایی دارند که در آن سایتها بمانند."
"به این ترتیب، آدمها احساس میکنند با دیگران پیوندی دارند و بخشی از چیزی هستند. در عین حال تلنگرهایی که ممکن است به آنها بخورد باعث میشود احساس کنند که بیشتر از جامعه منزوی شدهاند و حتی محیط پیرامون علیه آنهاست."
"چنین محرکهایی انگیزههایی قوی هستند برای آدمهایی که احساس یاس میکنند."
لوسی راسل، از مدیران سازمان یانگ مایندز (اذهان جوان) هم میگوید جوانان و نوجوانان ممکن است به رغم آزار و اذیتی که میشوند، به خاطر جلب توجه و ارتباط با بقیه، به حضور در آن محیطهای آنلاین ادامه دهند.
او میگوید: "جوانها به همدیگر خوراک میدهند، همدیگر را تشویق میکنند؛ آنها به جلب توجه نیاز دارند."
"آنلاین بودن به معنی این است که مورد توجه قرار دارند و میلیاردها نفر ممکن است حرفشان را بشنوند."
'انگار تقصیر خودم بود'
بروانا دختری است که وقتی ١٣ ساله بوده مورد آزار و اذیت آنلاین قرار گرفته و به همین دلیل از یک خط تماس کمک اضطراری استفاده کرده است. او میگوید کسی که اذیتش میکرد هم مدام ناراحت بود.
او توضیح میدهد که چه طور یک رابطه مختصر در حد یک دوستی آنلاین به جریانی از حملات بدل شد.
او میگوید: "آن پسر شروع کرد به گفتن حرفهای خیلی زشتی درباره من و خانوادهام. دفعه اولی که این اتفاق افتاد من فقط سایت را بستم، اما ماجرا ادامه پیدا کرد."
"چیزهای وحشتناکی راجع به قیافه من میگفت. به من میگفت چاق کریه.... به من گفت باید خودم را بکشم."
بروانا میگوید او با خانوادهاش درباره این موضوع حرف نزده بوده، با وجود آنکه میدانسته آنها از او حمایت خواهند کرد، چرا که حرفهای آن پسر درباره خانوادهاش زشت و خجالتآور بود. او به دوستانش اتکا کرد و یکی از دوستانش با آن پسر در اینترنت درگیر شد.
بروانا میگوید: "وقتی یک بار دیگر وارد حسابم شدم او روی وبکم به من ردی قرمز را روی گردنش نشان داد و گفت به خاطر چیزهایی که من دربارهاش گفتهام میخواسته خودش را بکشد. بعد من احساس کردم که انگار کل ماجرا تقصیر من بوده."
"من این قضیه را با بلاک کردن (بستن) او تمام کردم و بعد فهمیدم که دارد در سایتهای دیگری هم موذیگری میکند تا اطلاعاتی درباره من به دست بیاورد، برای همین تنظیمات اطلاعاتم را عوض کردم."
"حالا با خودم فکر میکنم که ای کاش زودتر این کار را کرده بودم، کاش تماسم با او را سریع قطع میکردم و نمیگذاشتم مرا آزار دهد."
پدر و مادرها، که اغلب ربطی به دنیای نوجوانان ندارند، چه طور میتوانند در موارد این چنینی به بچههایشان کمکی بکنند؟
دن رایسبک، از موسسان سایبراسمایل میگوید: "اینترنت پیادهروی کودکان ما است."
"آنها روابط اجتماعی خود را روی اینترنت یاد میگیرند و برای والدینشان سخت است که پهلو به پهلوی آنها با زندگی آنلاین پیش بروند."
"حتی اگر بخواهی با یک نوجوان راجع به رنگ جورابش حرف بزنی سخت است، دیگر چه برسد به این که بخواهیم در رفتار آنلاین آنها سرک بکشیم. اما پدر و مادرها باید بیشتر با بچههایشان بجوشند و از آنها پشتیبانی کنند."
او میگوید: "مدارس، مقامها و همین طور خود شرکتها باید سهم خود را در گسترش این پیام که چنین رفتاری غلط و غیرقابل قبول است ایفا کنند."
"ما باید مبارزهای جدی سازمان دهیم که نشان دهیم یک نفر ممکن است چه بهای عاطفی گزافی در این راه متحمل شود و این اتفاق چگونه رخ میدهد."