کیش و مات دختر توطئه‌گر در عروسی 2 هم‌دانشگاهی

وطن امروز : هم‌دانشگاهی یک دختر و پسر جوان توطئه‌ای چید تا آنها نتوانند با هم سرسفره عقد بنشینند .

دختر دانشجو می‌خواست رقیب عشقی‌اش را کیش و مات کند تا خودش لباس عروس بپوشد.

دختر جوانی با مراجعه به یکی از دادسراهای تهران از هم‌دانشگاهی‌اش که وی را در ازدواج فریب داده بود شکایت کرد.

این دختر که از دست خواستگار مرموزش بشدت عصبانی بود به بازپرس پرونده گفت: «بابک» در دانشگاه ما درس می‌خواند و وی را از یک سال پیش که رشته‌اش را تغییر داد و در رشته من مشغول به تحصیل شد، می‌شناسم. وی پسر خوبی به نظر می‌رسید و به من ابراز علاقه می‌کرد و چندین باری نیز پیشنهاد داد به خواستگاری‌ام بیاید ولی من به خاطر اینکه می‌دانستم خانواده‌ام با ازدواج ما موافقت نمی‌کنند قبول نکردم. وی در ادامه افزود: با اصرارهای وی با مادرم صحبت کردم و با تلاش‌هایی که انجام دادم موفق شدم موافقت پدرم را برای آمدن بابک و خانواده‌اش برای خواستگاری بگیرم، خیلی خوشحال بودم و پیش خودم احساس می‌کردم مرد رویاهایم را پیدا کرده‌ام و بزودی با وی ازدواج خواهم کرد ولی پنجشنبه گذشته هرقدر منتظر ماندیم خبری از بابک و خانواده‌اش نشد، هر قدر به موبایلش زنگ زدم و پیامک فرستادم وی جوابی نداد و این ماجرا پدرم را بشدت عصبانی کرد و وی اجازه خارج شدن مرا از خانه نداد و رفتارش با من تغییر کرد.

وی در ادامه از بازپرس خواست این جوان را به خاطر صدمات روحی و روانی که به وی وارد کرده است بازداشت کند و در پایان گفت: خانواده‌ام در جریان کارهای من نیستند ولی وی هفته گذشته به خاطر مشکلی که داشت 15 میلیون تومان از من قرض گرفت و آن را هنوز باز نگردانده است و با توجه به دسترسی به رمز دوم کارت بانکی‌ام و از آنجا که کارتم در دستش است، می‌ترسم پول‌هایم را سرقت کند. بر این اساس با دستور بازپرس پرونده تیمی از پلیس برای بررسی این ماجرا وارد عمل شدند و در نخستین اقدام احضاریه‌ای برای این جوان که در مرکز شهر زندگی می‌کرد فرستادند ولی وی به کلانتری نرفت. شواهد نشان می‌داد این دانشجو قصد مراجعه ندارد بدین‌ترتیب تیم تجسس با دستور بازپرس برای دستگیری بابک وارد عمل شد و به خانه وی رفت، ولی در بازرسی از آنجا مشخص شد این جوان چند روزی است که به خانه نرفته. در ادامه دستگیری این جوان در دستورکار تیم تجسس قرار گرفت و رفتن پلیس به پاتوق‌های وی هیچ نتیجه‌ای دربر نداشت تا اینکه پس از چند روز یکی از دانشجوهایی که با وی آشنایی داشت با مراجعه به کلانتری ادعا کرد از جای بابک باخبر است و می‌تواند آنان را کمک کند.

با راهنمایی‌های این مرد جوان، پلیس با تحت‌نظر قرار دادن مخفیگاه بابک در یکی از باغ‌های شهریار موفق شد زمانی که وی قصد تغییر مخفیگاهش را داشت وی را دستگیر کند.

بابک که فکر نمی‌کرد پلیس بتواند ردپای وی را در این باغ پیدا کند در بازجویی‌ها و با ادعای بی‌گناهی به آنان گفت: من خلافی نکرده‌ام که دستگیر شوم، من قصد ازدواج با «پرستو» را نداشتم و به خاطر مشکلات روحی و روانی‌ام چند روزی را در این باغ بودم تا به آرامش برسم و جواب تلفن کسی را هم نمی‌دادم. وی هنگامی‌که با رسید پولی که پرستو به حسابش واریز کرده بود روبه‌رو شد لب به اعتراف گشود و گفت: من نمی‌خواستم از دختر مورد علاقه‌ام دزدی یا کلاهبرداری کنم ولی چاره‌ای جز جدایی از پرستو نداشتم. وی در ادامه افزود: من این دختر را خیلی دوست دارم و چندین‌بار خواسته بودم به خواستگاری‌اش بروم و به هر حال با اصرارهای من و پرستو موفق شدیم رضایت پدرش را بگیریم ولی روز پیش از خواستگاری به‌طور تصادفی با یک رمال روبه‌رو شدم و وی با حرف‌هایش مرا به سوی خود جذب کرد و با خواندن وردهای عجیب و غریبی گفت که قرار است با دختری ازدواج کنم که وی روزی قاتل خانواده‌ام خواهد شد، خیلی ترسیدم و نشانه‌هایی که می‌داد همگی درست بودند، وی برای پیش‌بینی‌هایش پولی از من گرفت. وی در تشریح اقداماتش گفت: چند ساعتی به حرف‌های مرد رمال فکر می‌کردم حتی یک لحظه هم حرف‌هایش و اتفاقاتی که قرار بود در آینده بیفتد مرا راحت نمی‌گذاشت، روز بعد زنگ زدم و در جایی قرار گذاشتیم و از وی خواستم راهنمایی‌های بیشتری کند، مرد رمال نیز با خواندن وردهای جدید و روشن کردن چند شمع اسم دختر مورد علاقه‌ام را گفت و ادعا کرد یک سال پس از ازدواج وی با مادرم درگیر خواهد شد و در انتقامی سخت وی و پدرم را با ضربات چاقو به قتل خواهد رساند، پس باید ارتباط‌هایم را با وی قطع کنم تا از شرش نجات پیدا کنم، من نیز از روی ناچاری و ترسی که پیدا کرده بودم به اینجا آمدم.

با ادعاهای این جوان دانشجو تیم تجسس برای روشن شدن ماجرا مرد رمال را دستگیر کرد و تحت بازجویی قرار داد که وی در ادعاهای عجیبی به ماموران گفت: من دوره‌گرد هستم و هر بار چیزی در کوچه و خیابان می‌فروشم؛ یک‌بار تابلو‌های کوچک نقاشی می‌آورم، بار دیگر شمع و...! چند هفته پیش دختر جوانی در یکی از خیابان‌های شمال تهران اصرار کرد و پیشنهاد عجیبی به من داد و گفت اگر در نقشه‌‌اش شرکت کنم یک میلیون تومان به من می‌دهد و شماره موبایلش را به من داد، ابتدا قبول نکردم ولی به‌خاطر گرفتاری‌هایم قبول کردم و روز بعد زنگ زدم. این دختر ادعا می‌کرد دختر دیگری با وارد شدن به زندگی‌اش، شوهرش را به سوی خود جذب کرده و وی با نقشه‌ای که دارد می‌خواهد مرد مورد علاقه‌اش را از آن دختر جوان دور کند و خواست من در نقش یک رمال باشم و وی با اطلاعاتی که از پیش به من داده است مرد جوان را بترسانم تا از آن دختر دور شود، من نیز با این نقشه موفق به انجام آن شدم و یک میلیون تومان را گرفتم.

با ادعاهای عجیب مرد دوره‌گرد و راهنمایی‌های وی، پلیس موفق به شناسایی خانه دختر جوان به نام «سمانه» شد و وی را تحت بازجویی گرفت که سمانه پس از روبه‌رو شدن با مرد اجیر شده ادعا کرد وی را نمی‌شناسد و کسی را نیز برای اجرای این نقشه احمقانه اجیر نکرده است!

در ادامه ماموران با دعوت از دختر جوانی که از بابک شکایت کرده بود مواجهه حضوری ترتیب دادند که وی پس از روبه‌رو شدن با سمانه گفت که این دختر را می‌شناسد و وی همکلاسی‌اش است و همیشه مخالف ازدواج با بابک بوده است. با توجه به مدارک و شواهد به دست آمده سمانه که دیگر چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشت به پلیس گفت: من علاقه زیادی به بابک داشتم ولی وی هیچ اعتنایی به من نمی‌کرد و همه فکرش پرستو بود، هنگامی که متوجه شدم وی می‌خواهد به خواستگاری پرستو برود برای به هم زدن خواستگاری نقشه‌ای طراحی کردم و خواستم با اجرای آن بابک را از پرستو جدا کنم و پس از مدتی خودم را به وی نزدیک کنم و نظرش را به خودم جلب کنم.

وی در ادامه افزود: من همیشه به رابطه‌ عاشقانه‌ بابک و پرستو حسادت می‌کردم و نمی‌توانستم ببینم آنها اینقدر به هم نزدیک هستند و از روی ناراحتی و حسادت دست به این کار زدم. بنابر این گزارش، با توجه به ادعاهای این دختر شیاد و بدهی 15 میلیونی بابک به پرستو، پلیس در حال بررسی موشکافانه این پرونده است.

+51
رأی دهید
-28

سلطنت طلب - ابوظبی - امارات متحده عربی
اها اهاهاها خیلی خندیدم ببینید وقتی دین در زندکی مردم نباشه به سوی رمال و دوره کرد میکردن اخه مکه رماله خداست که بدونه سال بعد جی میشه و از غیب برای اینها بکه متاسفانه من در عجب هستم که این مردم با عقل و دانش و شهرت و این تمدن جکونه به این افراد اعتماد میکنن ولی یکی از علتهاش اینه که متاسفانه اخوندای رافضی شیعه از اونها قدرت اندیشیدن رو کرفته و مجال تعقل رو به اونها نمیده در نتیجه این همه خرافه و بی دینی و شرک وارد جامعه ایران شده که امیدوارم خداوند بلای اخوند رو از سر این ملت عزیز و فهیم برداره تا خودشون بیاندیشن و فکر کنند
یکشنبه 30 تير 1392 - 23:38
salomeh_f - ساکرامنتو - آمریکا
احمق‌ها رو نیگا! یکی‌ از اون یکی‌ بچه تر و ابله تر! چه جوری میخوان زندگی‌ خانواد‌گی تشکیل بدن!! خدا داند!
یکشنبه 30 تير 1392 - 23:46
وطن من ایران - تهران - ایران
آدمی که اینقدر احمق باشد که به اینجور حرفها گوش بدهد برای مردن خوب است نه ازدواج.
دوشنبه 31 تير 1392 - 00:25
thin_ice - ونکوور - کانادا
طفلک دخترا واسه شوهر پیدا کردن چه کارا که نمیکنن. همگی‌ از صبح که پا میشن تا شب فقط دنبال شوهر هستن چه تو ایران چه بیرون از ایران. هههااهها
دوشنبه 31 تير 1392 - 00:51
محسن واستقلال - لندن - انگلیس
عجب شیر تو شیرى بود !!!! آخرش چى شد ،؟ کى مقصر بود ؟ اگه بابک راست میگه چرا ١٥ میلیون رو هاپولى کرده ؟! شاید هم از اول سمانه و بابک با هم دست به یه کى کردن تا پرستو رو سر کیسه کنن !؟؟؟ این همه داستان و برو بیا واسه ١٥ میلیون !!
دوشنبه 31 تير 1392 - 00:46
sharafYabi - بیمبه - انگولا
ایران شده سرزمین عجایب!! بر آمده از کتابهای داستان قرون وسطی. شمال شهریها که در این فلاکت فکری باشند وای به حال مردم عادی.
دوشنبه 31 تير 1392 - 01:05
a.ahooraei - کلن - آلمان
خاک بر سر بابک کنم که دانشجو هم هست از ملانصرالدین و عبدالمحمد هم کمتر می فهمه آخه احمق بی شعور کدوم رمال بی همه چیزی میتونه غیر از شیاد و شارلاتان باشه. من جای دختره بودم اگه شعور داشته باشه دیگه نباید با یک همچین ببویی حرف بزنه.
دوشنبه 31 تير 1392 - 03:24
امید1723 - لندن - انگلیس
چه کسی به جادو ورمال اعتقاد ندارد / من رایگان در خدمت هستم تا ثابت کنم . رایگان / به خود این ماه مبارک ف. قسم دنبال پول نیستم.
دوشنبه 31 تير 1392 - 03:38
مسعود آبادانی - تهران - ایران
قحطی مرد شده تو ایران ببین سر این اسکول چه نقشه هایی که نمیکشن.
دوشنبه 31 تير 1392 - 05:38
hamed0020 - قم - ایران
سلطنت طلب! البته کلیپ ها و خبرهای مختلفی از حماقت های شما سنی ها به خصوص وهابی های کافر هم توی فیس بوک و اینترنت به وفور پیدا می شه. می تونی یه سرچ بکنی ببینی شیخ و آخوندهای سلفی و وهابی کافر چه کارهایی که نمی کنند مثلا مراسم شکستن گیتار با فریاد الله اکبر، رقص با دختر رقاصه پاکستانی و هزاران حماقت دیگه.
دوشنبه 31 تير 1392 - 05:53
hamed0020 - قم - ایران
در ضمن من در عجب یه چیزی هستم. نمی دونم این سلطنت طلب چرا اینقدر عقده ای برخورد می کنه هر چیزی که می شه می یاد کامنت می زاره شیعه رافضی اینجوری کرده! واقعا مریضه اگرنه یه انسان سالم اینجوری برخورد نمی کنه.
دوشنبه 31 تير 1392 - 05:55
طرفدار حقیقت - تهران - ایران
قحطی شوهر که میگن همینه دیگه...آقایون خواهشا بیایید همت کنیم نفری سه چهار تا برداریم یکم مشکلات کمتر شه!!!بابا کف کردن این دخترا!
دوشنبه 31 تير 1392 - 06:25
واقع بین ایرانی - هامبورگ - المان
Thin- ice ونکور کانادا. ببین عزیز. خوب گوش کن چه میگویم. دختر ها تا زمانی که شوهر نکردند گماشته مرد ها هستند. البته مرد هائی که اینگونه ضعیفه ها ظاهرا عاشق ان میشوند. بعد از اینکه ازدواج کردند از حالت گماشته بودن حارج شده و میشوند افسر. بعد از اینکه بچه اول را اوردند میشوند سروان. بچه دوم را اوردند فورا میشوند سرهنگ. بچه سوم را اوردند میشوند تیمسار . بچه ها که بسن 18 سالگی میرسند همین زن گماشته میشود فرمانده کل قوا
دوشنبه 31 تير 1392 - 06:26
raha1984 - هامبورگ - المان
وقتی تحصیل کرده ها این باشند که به حرف رمال و این خرافات اعتقاد دارند چه توقعی از مردم عادی میشه داشت !!
دوشنبه 31 تير 1392 - 07:35
مهرتابان - تهران - ایران
موندم یک دختر دانشجو 15 میلیون تومن پول رو از کجا آورده که تازه قرضم داده؟ یادمه زمان دانشجوییم پرداخت ماهیانه 10000 تومن کرایه اتاق تو پانسیون برام عذاب وجدانی میاورد که چرا همچین مبلغی رو به خانوادم تحمیل کردم،از ترم 2 با تدریس خصوصی بخشی از هزینه هام رو در میاوردم،نسل جوون نیاز به آموزش داره و باید بفهمه که پول و رفاه و حتی عشق واقعی با زحمت بدست میاد.
دوشنبه 31 تير 1392 - 06:50
elinaz - مونترال - کانادا
همه به کنار ماجرای ۱۵ میلیون خیلی‌ خنده داره ؛؛؛یعنی‌ دختره ۱۵ میلیون داده به پسره !!!واقعا خیلی‌ ابله و احمق تشریف دارن بعضی‌‌ها !!!!!!تازه دانشجو و تحصیل کرده هم هستن !!!!!!!!!!!!!!!!!فقر فرهنگی‌ در ایران بیداد می‌کنه .....!!!!!
دوشنبه 31 تير 1392 - 10:04
pesare_tanha - تهران - ایران
برا خودش میتونه یه سریال جذاب بشه!!!!!
دوشنبه 31 تير 1392 - 09:11
yashainiran - ایران - ایران
علتش زاد و ولد فراوان دخترها و کاهش پسرها می باشد که همین امر باعث شده دخترها برای به دست آوردن پسرها با هم رقابت بکنند نمونه اش همین می شود.
دوشنبه 31 تير 1392 - 09:12
Heshamalavi - بیرجند - ایران
خوشم میاد ملت بیکارن برا همچین خبرایی کامنتم میزارن!!!!!!!!!!!!!!
دوشنبه 31 تير 1392 - 23:40
m.n.s - کرج - ایران
عجیب نقشه های این دخترا برای مردای بیچاره طراحی میکنند . بد بخت 15 ملیون داده تا شوهر گیرش بیاد اون یکی یک ملیون داده رمال اجیر کرده چه چیزای بشنوی خدایا .
دوشنبه 31 تير 1392 - 18:16
m.n.s - کرج - ایران
عجیب نقشه های این دخترا برای مردای بیچاره طراحی میکنند . بد بخت 15 ملیون داده تا شوهر گیرش بیاد اون یکی یک ملیون داده رمال اجیر کرده چه چیزای بشنوی خدایا . حالا خدا کند دوتا پرستو من میشناسم ازونا نباشن
دوشنبه 31 تير 1392 - 18:18
*Fanoos* - ایران - ایران
yashainiran -استاد عزیز این موردو با شما اصلا موافق نیستم اتفاقا طبق آخرین آمار زاد و ولد پسرها چند در صد از دخترها بیشتر ِ اگه میبینی اینروزها پسرها رغبت نمیکنن برن خواستگاری دلایل مختلف داره که علت اصلیش عدم شغل خوب و پُر در آمدی و اینکه خیلی هاشون احساس مسولیت نمیکنن و دوست دارن حتی اگه متاهل شن در رویاهای جوانی و مجردی سر کنند !و ....
دوشنبه 31 تير 1392 - 19:00
aram. - کردستان - ایران
حتما ویدئوکلیپ زکریا خواننده کردستان عراق رو دیده یک همچین نقشه ای به ذهنش رسیده. اما خداییش زندگی پر از رمز و رازهای عجیبه که سرنوشت ما را رقم میزنند.
‌سه شنبه 1 مرداد 1392 - 13:24
elinaz - مونترال - کانادا
شما هم که بیکار نیستی‌ و ترافیک کاری غوغا می‌کنه برات هم که کامنت گذشتی !!!کور خود بینا مردمی ..بیکاره . Heshamalavi - بیرجند - ایران.
‌سه شنبه 1 مرداد 1392 - 22:31
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.