سوریه ، صحنه جنگ سردی نوین
دکتر بهروز بهبودی
اعتراضات در سوریه از اوایل سال 2011 و به دنبال آنچه که بهار عربی در کشورهایی همچون تونس و مصر و لیبی خوانده می شد ، آغاز شد. مردم سوریه در ابتدا خواهان آن بودند که پس از حدود 50 سال حکومت بعث ، تغییراتی در آرایش سیاسی و اجتماعی پدید آورند. اما حکومت اسد نیز مانند دیگر حکومت های استبدادی، توان ایجاد تغییرات به موقع و واقعی را در خود از بین برده بود. بنابراین به سرکوب خشونت بار مردمی پرداخت که از سال ها حکومت گروه کوچکی از اقلیت علوی این کشور، خسته شده بودند. خواست آنها اگر با اصلاحاتی واقعی پاسخ داده شده بود، سرنوشت غمبار کنونی سوریه بوجود نیامده بود. میلیون ها آواره ، هزاران کشته و مجروح و کشوری ویران.
دکتر بهروز بهبودی
ایران، در این میان با توجه به رابطه استراتژیک چندین ساله اش با حکومت اسدها ، همواره با حمایت از بشار اسد، همچون رسانه های دولتی سوریه ، معترضان را فریب خورده ، آدمکش و غارتگر خوانده است. از ابتدای درگیری ها در سوریه ، همواره خبرهایی از پشتیبانی های مالی و نظامی ایران از سوریه وجود داشته است تا آنجا که برخی از منابع از حضور برخی فرماندهان سپاه به عنوان مشاوران سرکوب اسد، سخن گفته اند. از سوی دیگر حزب الله لبنان که نیروی گوش به فرمان ایران است، نیز با مشارکت خود در درگیری ها، به نفع دولت اسد ، توانست توازن قوا را به نفع حکومت سوریه تغییر دهد. اتفاقی که در سرنوشت مذاکراتی که در پی یافتن راه حلی برای کاهش خشونت ها و کشتار مردم سوریه است ، تاثیر منفی داشته است.
حضور حزب الله لبنان به عنوان یک نیروی کاملا نظامی و خارجی در جنگ داخلی سوریه، آتش این درگیری ها را به کشور لبنان کشانده است و جنگ مردم و حکومت سوریه به درگیری های مذهبی سنی و شیعه درمنطقه شبیه شده است.
اما اصل قضیه فراتر از این حرف هاست، آنچه که سوریه را متفاوت از مصر و تونس و لیبی می کند، همجواری استراتژیک این کشور با اسراییل است. کشوری کوچک که از آغاز پیدایشش با فلسطینی ها درگیر بوده و هیچ وقت امنیت پایداری را احساس نکرده است. اسراییل با همه کوچکی بواسطه لابی های گسترده و اثرگذارش ، حمایت کشورهای بزرگ و قدرتمند غربی را همراه خود داشته است. حضور اسراییل در کنار سوریه ، وضعیت تغییرات و راه حل های بحران این کشور را بسیار پیچیده تر از سایر کشورهایی کرده است که اکنون در حال تجربه تابستان عربی هستند.
از طرفی مهم تر ازحمایت ایران از سوریه، اسد به حامی بزرگتر و جهانی تر خود ، روسیه دلخوش است. روسیه هم پیمان حکومت های دیکتاتوری منطقه بوده و هست. باندهایی که در سازمان های امنیتی شوروی حضور قدرتمندی داشتند ،اکنون توانسته اند، قدرت را در روسیه به دست آورده و نوعی حکومت شبه مدام العمر، با ظاهری دموکراتیک برای خود بسازند. مدل پوتین- مدویدوف به الگویی برای ادامه دیکتاتوری در برخی کشورها تبدیل شده است. اگرچه روسیه در ظاهر دوست حکومت های استبدادی منطقه است، اما تاریخ روابطش با این کشورها بیانگر چیز دیگری است. به عنوان مثال روسیه ای که در دو جنگ تاریخی با ایران، بخش هایی از خاک کشورمان را برای همیشه از آن جدا کرده بود، اینک نیز با حمایت دروغین خود از برنامه اتمی ایران، توانسته است با چپاول سرمایه های ملی ایران به بازسازی صنایع اتمی خود، که پس از بحران چرنویل به شدت آسیب دیده بود، بپردازد، در حالی که هنوز نیروگاه بوشهر راپس از دو دهه، به شکل کامل به ایران تحویل نداده است و دردآور تر اینکه هربار هم به قطع نامه ها علیه برنامه اتمی ایران رای مثبت داده است.
روسیه اکنون، با مخالفت با طرح های غربی ها ، نشان داده است که به راحتی حاضر نیست که سوریه را به کشورهای غربی تقدیم کند. گویی امروز سوریه قربانی ادامه جنگ سرد دیروز است که به شکلی زیر پوستی در روابط روسیه و غرب دنبال می شود. روسیه و غرب با سواستفاده از اعتقادات و ایدئولوژی اسلامی کشورهای خاورمیانه و دستاویز قرار دادن شیعه و سنی در سوریه و حمایت هایشان از این نیروها تنها به دنبال کسب امتیازهای بیشتر در منطقه هستند. روسیه به کمک ایران، از نیروهای شیعه و مشخصا حزب الله لبنان سواستفاده می کند و کشورهای غربی و خصوصا آمریکا نیز برای ایجاد تغییر در آرایش نیروهای این منطقه و شکست روسیه در این جبهه، از نیروهای سنی مذهب رادیکال به عنوان سرباز پیاده نظام استفاده می کند. در جنگ سرد کنونی قرار است مردم این منطقه که اتفاقا بیشتر هم مسلمان هستند، در راه پیشبرد اهداف روسیه و آمریکا به جان هم افتاده و به نام ایدئولوژی سنی و شیعه یکدیگر را قربانی کنند.
روسیه و ایران در یک بده بستان به سر می برند، به این معنی که روسیه با حمایت خود از برنامه هسته ای ایران و کمک به جمهوری اسلامی با پشتیبانی های تکنولوژیکی خود، به ایران القا می کند که می تواند به سمت ساخت بمب اتم حرکت کند و در مقابل ایران هم با حمایت همه جانبه از اسد می کوشد تا صحنه بازی را به نفع روسیه و در مقابل کشورهای غربی حفظ نماید، و مهمترین اهرم فشار ایران نیروهای حزب الله لبنان است. و در این میان جان هزاران عربی که به واسطه سیاست های ایران و روسیه قربانی می شوند به هیچ گرفته می شود.
اما روسیه در این راه می تواند بر حمایت چین ِ مدعی در برابر غرب، حساب ویژه ای باز کند. چین با اقتصاد شکوفای خود در پی فتح بازارهای جهانی با کالاهای ارزان قیمت ، اکنون به قدرتی تاثیرگذار درجهان تبدیل شده است و در صفحه شطرنج سیاسی جهان ، مهره قابل توجهی است. چین نیز حاضر نیست که خاورمیانه نفت خیز و حساس را به راحتی و با قیمتی ارزان به کشورهای غربی واگذار نماید و این دو کشور با حمایت از رژیم هایی همچون سوریه و ایران مانع از به ثمر رسیدن فشارهای بیشتر بین المللی برای کنترل و کاستن از خشونت ها در این کشورها می شوند، و آنچه که در این میان ، برای این قدرت ها هیچ ارزشی ندارد، انسان هایی هستند که در زیر چرخ تانک ها و گلوله های توپخانه اسد نابود می شوند. کودکانی که در کشور ویران سوریه ، هیچ آینده ای برای خود متصور نیستند ، البته اگر امروز بتوانند از این مهلکه جان سالم به در برند. چین و روسیه بر سر قیمت خاورمیانه در حال چانه زنی هستند و چشم هایشان را برذبح نسل ها و کشته شدن انسان هایی از پوست و گوشت و خون بسته اند و از مردم ایران و سوریه و حزب الله به عنوان سپری انسانی برای حفظ منافعشان استفاده می کنند.
اما آنچه که در این میانه آتش و خون برای مردم ایران اهمیت بسزایی دارد، درس گرفتن از وقایع منطقه است. مردم ایران با حرکت هوشمندانه خود ، از هر مجالی برای بازکردن فضای جامعه و ایجاد اصلاح در آن استفاده کرده اند و با توانایی بالای خود در خلق فرصت ها و استفاده از آنها، توانسته اند تا کنون شبح جنگ را از سرزمین مان دور نمایند. سرنوشت سوریه که نتیجه سیاست های بسته حکومت آن کشور و دلخوش بودنش به حفظ قدرت ، با اتکا به کشورهایی همچون چین و روسیه و سرکوب خواسته به حق مردمش در ایجاد تغییرات و اصلاحات در آن کشور است ، می تواند در کشورهای دیگر منطقه هم اتفاق بیفتد ، چرا که همه دیکتاتورها شبیه به هم رفتار می کنند. آنچه که می تواند سرنوشت کشورمان را متفاوت کند ، آگاهی بیشتر مردم از توانایی های خود و موقعیت ویژه کنونی ایران است. مردم باید با استفاده از کوچکترین روزنه ها ، حکومت را به ایجاد اصلاحات مورد خواستشان مجبور کرده و با ایجاد زمینه ای برای بر سر کار آمدن عقلا ، فرجامی نیک را برای خود و نسل های آینده میهن رقم بزنند.
بهروز بهبودی