"وویتسک"، هنوز تشنهی انتقامی ناشی از درد عشق
"وویتسک"، سرباز قاتل، مشهورترین اثر نمایشنامهنویس انقلابی آلمان، گئورگ بوشنر، در تازهترین فیلم نوران دیوید کالیس، کارگردان آلمانی مهاجرتبار، در نقش جاروکش تونلهای زیرزمینی متروهای برلین ظاهر میشود.
"وویتسک" (Woyzeck)، یکی از مشهورترین نمایشنامههای گئورگ بوشنر ( Georg Büchner،۱۸۱۳ ـ ۱۸۳۷)، بارها در سراسر جهان به روی صحنه رفته است. دربارهی سرنوشت این سرباز مطیع که نابسامانیهای اجتماعی از او یک قاتل میسازد، فیلمهایی نیز ساخته شده است. ورنر هرتسوگ (Werner Herzog)، کارگردان نامآشنای آلمانی، برداشت خاص خود را از سرگذشت تلخ این سرباز در سال ۱۹۷۸ به تصویر کشید. "از این فیلم استقبال چندانی نشد. "وفاداری بیش از حد کارگردان به اصل اثر" یکی از انتقادهای اساسیای بود که در مورد فیلم هرتسوگ مطرح شد. نوران دیوید کالیس (Nuran David Calis)، کارگردان آلمانی مهاجر تبار، اکنون این قهرمان فلکزده را به دنیای مدرن منتقل کرده است و او را با دشواریهای اجتماعی ـ اقتصادی آلمان قرن ۲۱ در کلانشهر برلین، روبرو ساخته است.
"وویتسک" بوشنر
بوشنر این رمان را در سال ۱۸۳۷ نوشت. از آنجا که قهرمان داستان از میان تهیدستان برگزیده شده بود و شرایط نابسامان این قشر را برای نخستین بار در صحنهی تئاتر مطرح میکرد، جنجالبرانگیز شد. بوشنر موضوع نمایشنامهی خود را با الهام از پروندهی واقعی یک آرایشگر نظامی برگزیده است که همسر خود را به خاطر "ارتکاب به خیانت" به ضرب چاقو به قتل میرساند و به مرگ محکوم میشود.
تام شیلینگ، هنرپیشه نقش اول فیلم وویتسک ساخته نوران دیوید کالیس؛ در تونل زیرزمینی متروی برلین
در "وویتسک" بوشنر، فرنتس وویتسک، یک سرباز تهیدست، شخصیت اصلی درام است که با زنی به نام ماری زندگی مشترکی دارد. وویتسک برای تامین معاش خود و خانواده، به گماشتگی در خانهی یک سرهنگ آلمانی که با توهین و تحقیر همراه است، تن در میدهد. عشق آتشین این سرباز فداکار به ماری، روزی که او را در آغوش یک افسر ارتش غافلگیر میکند، به نفرت بدل میشود و او تصمیم به قتل معشوقه میگیرد. ولی از آنجا که این سرباز غیرتی، پولی برای تهیهی اسلحه ندارد، ماری را به جنگل میکشاند و او را بیرحمانه به قتل میرساند.
بوشنر در این اثر، با طرح نابسامانیهای اجتماعی و بیعدالتی در جامعه، مسئولیت فردی وویتسک را که عاشقی غیرتی است، بیرنگ جلوه میدهد، ولی با تفکر قرن هجدمی خود بیوفایی ماری را "خیانت و قابل مجازات" تلقی میکند. ورنر هرتسوگ نیز، با تعهد به "وفاداری بیش از حد" خود به اصل اثر، همین خوانش را سرمشق قرار میدهد.
"وویتسک" در ودینگ
در فیلم نوران دیوید کالیس، وویتسک برای امرار معاش و تامین هزینههای زندگی خانوادهی سه نفری خود، شبها به عنوان جاروکش تونلهای زیرزمینی متروهای برلین و روزها در لباس خدمتکار یک رستوران کار میکند که به همهگونه تحقیر و توهین و دشنام رئیس و مرئوس و مشتری، برای حفظ شغل خود تن در میدهد. درآمد ناچیز این کارها ولی، تامینکنندهی نیازهای اساسی خانوادهی کوچک وویتسک نیست. از اینرو او "تندرستی" خود را نیز به حراج میگذارد و داوطلبانه به عنوان موش آزمایشگاه برای آزمایش تاثیر داروهای جدید بر بدن انسان، به پزشکی "جاهطلب و پولدوست" متوسل میشود. با وجود این برداشت مدرن، وویتسک فیلم کالیس، همچنان "غیرت" خود را حفظ میکند و تشنهی انتقام ناشی از درد عشق، به یک قاتل بیرحم بدل میشود.
نوران دیوید کالیس (وسط) در حال گفتگو با دو تن از هنرپیشگان وویتسک
نوران دیوید کالیس، هر چند خود در بیلهفلد در ایالت نوردراینوستفالن آلمان بهدنیا آمده، ولی داستان زندگی وویتسک قرن ۲۱ را با سرنوشتهای اهالی محلهی مهاجرنشین "ودینگ" پایتخت آلمان گره زده است. این محله که در دست باندهای ترکتبار و عربهای قهوهخانهنشین است، محل زندگی قشر فرودست جامعهی رفاه آلمان هم هست: بیکارها، آلمانیهایی که دولت هزینه زندگی آنان را تامین میکند و افراد مایوسی مانند وویتسک که میکوشند، به هر ترتیب، خود را از آن منجلاب بیرون بکشند. به نظر نوران دیوید کالیس، این محله و انسانهای آن، تصویر واقعی جامعهی آلمان را بازمیتاباند: «سرنوشت وویتسک، همینجا اتفاق میافتد؛ جلوی چشم ما. درست وسط دژ عظیم اروپای در رفاه. در میان پایتخت آلمان، برلین. در ودینگ. اینجا و امروز.»
تجربیات شخصی
کالیس در ساختن این فیلم از تجربیات خود نیز سود جسته است. انسانهایی که او به تصویر میکشد، هر یک نشانهای از زندگی پرفراز و نشیب این کارگردان مطرح امروز آلمان را نیز با خود دارند: مادر کالیس یک یهودی ترکتبار بود که پیش از ازدواج با پدر ارمنی او به مسیحیت گروید. این دو پس از به دنیا آمدن نوران دیوید، به ترکیه بازگشتند و پس از چند سال دوباره، با ارائهی درخواست پناهندگی سیاسی به آلمان مهاجرت کردند. نوران پس از پایان دورهی دبیرستان به تحصیل در مدرسهی معروف "اتو فلانبرگ" مونیخ در رشتهی کارگردانی پرداخت و فعالیت هنری خود را در سال ۲۰۰۵ با کار با جوانان بیکار در هانوفر آغاز کرد. او پس از آن، به اجرای نمایشنامههای کلاسیک با خوانش و برداشتی مدرن پرداخت و در این رشته جوایز بسیاری را نیز از آن خود کرد. از این کارگردان همچنین رمان "ماه، خورشید ماست" در سال ۲۰۱۱ منتشر شده است. کالیس در این رمان از جمله به دوران کودکی و تجربیات خود در جوانی میپردازد. در حال حاضر او دوباره به "موضوعهای روزمره" روآورده که آنها را با همکاری گروهها و هنرپیشههای غیرحرفهای به روی صحنه میآورد.
وویتسک مدرن در محله ودینگ در برلین وویتسک مدرن در محله ودینگ در برلین
کالیس در بارهی نمایشنامهی "وویتسک" بوشنر میگوید: «این اثر در جستجوی فرهنگ و هویت آلمانی است. من میخواهم سرنوشت محتوم محرومان، بازندگان جامعه و بیدفاعی و بیپناهی ناشی از آن را در قالب داستانی که بوشنر حدود ۲۰۰ سال پیش به رشتهی تحریر درآورده، نشان بدهم.» او پرداختن به این گونه دستمایهها را "ضرورتی اجتماعی" میداند که لزوما با تبار او در رابطه نیست: «من این سئوال را مطرح میکنم که آیا جهان ما، همچنان در کنار چنین پرتگاهی ایستاده است و اگر آری، انسان تا کجا میتواند سقوط کند.»
به گفتهی این کارگردان ۳۷ ساله، "وویتسک" بوشنر، «عکسبرگردان کامپیوتری جامعهی ما است که به روشنی بیماریهای اجتماعی آن را نشان میدهد.»