کهنه سرباز آمریکایی: افسر مافوقم به من تجاوز کرد

جرامایا آربوگست، کهنه سرباز سپاه تفنگداران دریایی آمریکا

امیر پیام

بی‌بی‌سی

خانه ویلایی جرامایا و تیفانی خیلی بزرگ نیست. حداکثر ۱۰۰ متر زیربنا دارد اما آن قدر زیبا و خوب تزئین شده که دوست نداری ترکش کنی. از آن خانه‌هاست که پر است از چیزهای ریزه میزه تزئینی. فضای صمیمی خانه نشان می‌دهد دست کم یک نفر در اینجا احساس 'راحتی' می‌کند. آن قدر راحت که شاید ترجیح می‌دهد با دنیای بیرون 'قطع رابطه' کند.


در حیاط روبروی خانه دو پرچم برافراشته است؛ پرچم آمریکا و پرچم سپاه تفنگداران دریایی ایالات متحده ( Marine Corps). اما خانه جرامایا یک نماد بیرونی متمایز دیگر هم دارد. راه ویژه معلولان. این یکی خانه جرامایا و تیفانی را از دیگر خانه‌ها در فورت اشبی ( Fort Ashby) متمایز می‌کند.

فورت اشبی شهر بسیار کوچکی است در ویرجینیای غربی با جمعیتی حدود ۱۴۰۰ نفر. در حقیقت این شهر کوچک از توابع کامبرلند ( Cumberland) است که آن هم شهر بزرگی نیست. جرامایا آربوگست متولد کامبرلند است.

"از کودکی آرزو داشتم روزی یونیفورم نظامی بر تن کنم. همیشه می‌خواستم مثل یک سرباز، به وطنم خدمت کنم. به محض اینکه وارد هفده سالگی شدم، از مادرم رضایت‌نامه گرفتم و برای پیوستن به نیروی دریایی ثبت نام کردم."

اتاق جرامایا پر است از نمادهای تفنگداران دریایی. عکس های قاب شده از ژنرال‌های برجسته ارتش؛ مدال‌های گوناگونی که از ملاقات با سربازان رسته‌های مختلف در آمریکا جمع آوری کرده؛ توپ بیضی شکل فوتبال آمریکایی که پر است از امضای فوتبالیست‌های تیم تفنگداران دریایی؛ ساعت دیواری پاندولی که عکس جرامایا با یونیفورم نظامی در صفحه آن خودنمایی می‌کند و دهها نماد دیگر که فریاد می‌زنند این جوان آمریکایی تمام 'فکر و ذکرش' متوجه تفنگداران نیروی دریایی است.

"دو سال از پیوستنم به سپاه تفنگداران دریایی گذشته بود که یکی از مسئولان مافوقم به من تجاوز کرد. از آن لحظه، رویای من مثل تُنگ بلوری شکست. هزار تکه شد. آن قدر افسرده و مضطرب شدم که زندگی برایم تیره و تار شد. آن افسر مافوق رویای من را دزدید. آن قدر شکسته و مایوس شدم که بالاخره در سال ۲۰۰۶ از نیروی دریایی بازنشسته شدم."




فورت اشبی شهر بسیار کوچکی است در ویرجینیای غربی با جمعیتی حدود ۱۴۰۰ نفر



جرامایا، روی ویلچر می‌نشیند. یک دوچرخه ویژه معلولان هم دارد که با آن حتی در مسابقات مقدماتی پارالمپیک شرکت کرده است. شناگر ماهری هم هست. مدال‌های ملی در رشته شنای معلولان دارد. با این همه، جرامایا یک معلول جنگی نیست.

"سال ۲۰۰۹ بود. تنها چند ماه از ازدواج دومم گذشته بود. دور و برم همه چیز خوب بود اما یک دفعه احساس کردم دیگر تاب و تحمل‌ام تمام شده. خاطرات آن تجاوز لعنتی. شکستن‌های پی در پی در درون خودم. احساس عجز و ناتوانی در پیدا کردن مفهوم دوباره 'مرد بودن'، و هزار علت دیگر برای افسرده بودن و مضطرب شدن. طاقتم 'طاق' شده بود. یک روز در ماه اکتبر، کلت ۹ میلیمتری که داشتم را برداشتم. گذاشتم وسط قفسه سینه و ماشه را کشیدم... بعد که به هوش آمدم فهمیدم چون مست بودم، دستم لرزیده و گلوله به جای قلب ستون فقراتم را شکافته. از آن روز فلج شدم."


پیتزای گوشت و پیاز در ایوان پشتی



برای ضبط مصاحبه با جرامایا، حدود دو ساعت و نیم از واشنگتن دی‌سی به سمت غرب رانندگی کرده بودیم و باید پیش از غروب باز می‌گشتیم. با این حال، وقتی ضبط مصاحبه به جزئیات داستان تجاوز جنسی رسید، ترجیح دادم برای یک ساعت کار را متوقف کنیم. تلفنی پیتزا سفارش دادیم و در ایوان پشتی خانه با جرامایا از چیزهای متفرقه صحبت کردیم.

این بار جرامایا بود که من را سوال باران می‌کرد. می‌پرسید: "تو که ایرانی هستی می‌توانی به من بگویی آیا وقتی مردم ایران می‌گویند 'مرگ بر آمریکا'، منظورشان همه ما آمریکایی‌هاست؟"

"من دوست دارم ایرانی‌ها بدانند که ما هم مثل مردم همه دنیا یک زندگی 'طبیعی' داریم. گاه از دولت و سیاستمداران حمایت می‌کنیم و گاه هم با نظر آنها مخالفیم. من به همه سربازها در سراسر دنیا احترام می‌گذارم."

به جرامایا گفتم که گفتگوی سر ناهارمان را در گزارش تلویزیونی یا رادیویی نمی‌توانم منعکس کنم چون تمرکز گزارش بر موضوع تجاوز جنسی به مردان در اماکن نظامی آمریکاست. اما وعده دادم که اگر قرار شد نسخه ای از گزارشم را برای انتشار در وبسایت تنظیم کنم، حتما به این بخش از گفتگو هم اشاره می‌کنم.


متجاوز اخراج شد اما 'بی‌آبرو' نشد




جرامایا بعد از فلج شدن به ورزش شنا و دوچرخه سواری معلولان روی آورد



بعد از ظهر با جرامایا مشغول بررسی مدارک پرونده دادگاهی او شدیم. دادگاه با استناد به قانون 'حفظ حریم خصوصی' بخش‌هایی از احکام و جزئیات را که درباره مشخصات متجاوز جنسی بود سیاه کرده بود. این بخش‌ها غیرقابل خواندن بود.

"من با دیدن این برگه‌ها حرص می‌خورم. با این که دادگاه در نهایت او را مقصر شناخت و از نیروی دریایی با 'خفت و خواری' اخراج شد اما هنوز اسمش در نقشه جرم و جنایت به عنوان یک 'متجاوز جنسی' ثبت نشده. دادگاه گفت که این کار را برای حفاظت از حریم خصوصی او انجام می‌دهد اما من می‌خواستم که نام و مشخصات او بروی نقشه جرم و بزهکاری که در دسترس همه مردم آمریکاست، درج شود تا همسایگان و هم محلی‌های او بدانند که یک متجاوز جنسی ممکن است در کمین دائمی آنها باشد."


'فضای نظامی زمینه‌ساز تجاوز جنسی در ارتش'



جرامایا به تازگی در مستندی به نام 'عدالت موجود نیست' ( Justice Denied) حضور یافته و در کنار چندین قربانی دیگر داستان خود را با مردم آمریکا در میان گذاشته است. این مستند جدید بعد از موفقیت فیلم "جنگ نامرئی" ( The Invisible War) ساخته شد.

مستند جنگ نامرئی که محور اصلی آن تجاوز به زنان در ارتش آمریکاست امسال حتی به فهرست پنج فیلم برتر نامزد جایزه اسکار راه یافت. این مستند موضوع بحث و تبادل نظر گسترده‌ای در ماههای اخیر شده است. به طوری که پنتاگون، وزارت دفاع آمریکا در چند ماه گذشته ناچار شده بارها با انتشار بیانیه به موضوع افزایش آمار تجاوز جنسی در اماکن نظامی واکنش نشان دهد.




جرامایا به تازگی در مستندی به نام "عدالت موجود نیست" شرکت کرده و به همراه چند قربانی دیگر داستان مورد تجاوز جنسی قرار گرفتن‌اش را بازگو می‌کند



در گزارش جدیدی که پنتاگون منتشر کرده، تعداد شکایات مرتبط با آزار جنسی و تجاوز در سال ۲۰۱۲ بیش از ۲۶ هزار پرونده اعلام شده که حدود ۱۴ هزار از موارد آن مربوط به مردان است؛ یعنی ۵۳ درصد.

به عبارت دیگر، بنابر این گزارش و برخلاف 'باور عمومی'، تعداد مردانی چون جرامایا که در اماکن نظامی مورد آزار جنسی و تجاوز قرار گرفته اند از زنان بیشتر است.

لورا لینچ، رواندرمانگر، در مستند "عدالت موجود نیست" ریشه شکل گیری این پدیده در محیط های نظامی را چنین تشریح می‌کند: "از نظر من، عواملی چون سلسله مراتبی بودن و قدرت مافوق بر زیردست، زمینه ساز آزار جنسی در ارتش است و آنچه عامل آشکارساز این پدیده محسوب می‌شود، تمایل به زورگویی و تحقیر زیردست در چنین محیط‌هایی است. این تمایل در همه سطوح حتی رده‌های بالای ارتش هم مشاهده می‌شود."

با این حال، نکته جالب توجه شاید این باشد که از میان این ۲۶ هزار شکایت که پنتاگون در گزارش امسال خود نامبرده، تنها حدود ۳۰۰ پرونده برای بررسی نهایی به مراجع قضایی ارجاع داده شده است.

هنگام ترک کردن خانه جرامایا با خودم فکر می‌کردم اگر نظرات این خانم رواندرمانگر که در مستند بود قابل تعمیم باشد، آن وقت شاید بتوان گفت که آزار جنسی و تجاوز به مردان و زنان در محیط‌های نظامی، محدود به زمان و مکان خاصی نیست.

احتمالا در تمامی ارتش‌های جهان که دیسیپلین، قدرت غیرقابل پرسش مافوق و اختیار کامل بالادست بر فرودست وجود دارد، جوانانی نظیر جرامایا یا زنان ارتشی می‌توانند قربانی آزار جنسی هم قطاران یا افسران مافوق خود شوند. هر چند قابل پیش بینی است که در بسیاری از کشورها آمارهای آشکاری در این رابطه منتشر نشود تا اولا به علت خطای اقلیت بزهکاران در داخل ارتش، هویت اکثریت و 'خدمات شایستگان' ارتش‌ مخدوش نشود و دوما رویای جوانانی چون جرامایا برای 'قهرمانی و خدمت' به سادگی از بین نرود.

+55
رأی دهید
-7

ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
خوراک رژ‌یمیها و سبزللهیها تا امین شد برای ماله کشی‌ تجاوز به پسر و دختر در زندانهای ایران !!! و توده‌ ییهای خیانتکار که ۱۰۰ میلیون کشته را در سیستم چپ نمی‌بینند ولی‌ بینای حوادث غرب و حوادث منفی‌ قبل از انننننقلاب!! گور بابای هر دو!
یکشنبه 16 تير 1392 - 11:46
rezgar - لینشوپینگ - سوئد
تجاوز کردن به یک مرد انقدرا هم اسان نیست اگر افسر مافوق خواست تجاوز کند قربانی زود راضی شود , باید کمی جرامایا تمایل داشته باشد انگاه ان ژنرال یا افسر مافوق توانسته بهش تجاوز کند. و از این هم بگذریم جرامایا 2 بار ازدواج کرده و هر دو همسرش را طلاق داده و بعدا مشروبات الکلی خورده و اقدام به خودکشی کرده. اگر کمی حس انتقام راداشت میبایست متجاوز را بکشد نا خودرا و حالا که معلول شده وهمه چیزش را از دست داده میخواهد با متهم کردن کسی جبران ان خسارتها رابکند.
یکشنبه 16 تير 1392 - 11:57
دنیای وحشی - تهران - ایران
خداروشکر هرگززززززززز و درهیچ دوره از حکومتی درایران چه درزمان سلطنت پهلوی ها و چه حکومت فعلی ایران شنیده نشده که درارتش ایران چنین مسایلی وجود داشته باشد . حداقل ارتش ایران از این مسایل نداشته و امیدوارم هرگزززززززز هم چنین مسایلی نداشته باشند چون امنیت هر کشوری به نیروی مردانه ارتش اوست وواویلاست که چنین حرکات ناجوانمردانه ای درآن صورت بگیرد.به هرحال خداروصد هزار مرتبه شکرررررر.
یکشنبه 16 تير 1392 - 12:24
Rezanl - امستردام - هلند
باید میگفتی اینا که میگن مرگ بر آمریکا تو ایران هم کسی‌ قبولشون نداره.
یکشنبه 16 تير 1392 - 12:41
فراز_نروژ - تونسبرگ - نروژ
یگانی که من در ارتش در آن خدمت می کردم بازمانده قوم لـوط بود بود و در طول خدمت بارها افرادی از کادر و وظیفه به تبعید محکوم شدند. خیلی از پرونده ها مسکوت می ماند ولی من چون به اسناد طبقه بندی شده دسترسی داشتم آمار این موارد را داشتم و خودم هم تمایلی به افشای این موارد نداشته و ندارم. بیچاره خانواده ها فرزندشان را می فرستند تا مــرد شود. سربازانی که به آنها تجاوز میشود مثل خروسی می مانند که در جوجه گی، گربه بهشان حمله کرده باشه: ترسو و حتی توانایی حفاظت از مرغشان را هم ندارند.
یکشنبه 16 تير 1392 - 11:57
Rezanl - امستردام - هلند
راستی‌ من خودم ۴۴ توپخونه اصفهان خدمت کردم. بارها میشنیدیم که استوارا واسه مرخصی یا چیزایی دیگه با سربازا داستان داشتن ولی‌ کسی‌ از ترس شلاق و ابرو ریزی چیزی نمیگفت.
یکشنبه 16 تير 1392 - 12:46
تاراز - لیدز - انگلستان
بله در ارتش اسلام حوزه علمیه داریم همچین چیزهایی . لعنت بر متجاوزین.
یکشنبه 16 تير 1392 - 13:07
shivaa - تهران - ایران
داستانش باورپذیر نیست
یکشنبه 16 تير 1392 - 13:27
ariobarzan - اکسفورد - انگلستان
این همه زر زد آخر نگفت که افسر مافوقش خانوم بوده
یکشنبه 16 تير 1392 - 13:28
بيقرار - دوحة - قطر
خودت خواستى به زور که نمیشه کارى کرد مردک
یکشنبه 16 تير 1392 - 17:16
Ali Geda cholagh - دوسلدورف - آلمان
دنیای وحشی-تهران-تهران؛من تو دادگاه ویژه رسیدگی به جرایم نظامی(دادگاه نظام)تو اصفهان سرباز بودم یه سرهنگ سپاه رو آورده بودند که به یه سرباز تجاوز کرده بود.سربازه اهل تهران بود،سرباز رو منتقل کردند کرمان و سرهنگ رو با حکم توبیخی فرستادند رشت.آب از آب هم تکون نخورد.
یکشنبه 16 تير 1392 - 18:06
sourena.de - اشتوتگارت - آلمان
توی ارتش و سپاه هم از این داستانها زیاده ولی این جور خبرها توی روزنامه ها نمیاد و توی انجمن اسلامی و حفاظت و اطلاعات رفع و رجوع میشه تا به ارتش اسلام خدشه ای وارد نشه. دوستانی که در محیطهای نظامی مخصوصا جبهه های جنگ بوده اند بخوبی از این مسایل خبر دارند. روابط جنسی ربطی به ایران و آمریکا و اسلام و مسیحیت نداره و متاسفانه همیشه بوده و خواهد بود.
یکشنبه 16 تير 1392 - 20:20
بی غم - تهران - ایران
اینجور مسائل توی تمام ارتش های دنیا وجود داره. مخصوص ایران و آمریکا هم نیست.
یکشنبه 16 تير 1392 - 22:14
yashainiran - ایران - ایران
من در ارتش خدمت کرده ام از این برنامه ها زیاد بود حتی بین سربازها! چون معاون گروهان بودم(به عنوان افسر وظیفه) امضا و تایید مرخصی ها با من بود سربازها با هم قرار می گذاشتند تا به مرخصی ساعتی بروند و در حمامهای نمره ای شهر حمام بکنند مثلا دو نفر فاعل با یک نفر مفعول می رفتند به داخل حمام نمره ای و.. اینها را منشی گروهان به من خبر می داد و من هم با بهانه ای مرخصی آنها را کنسل می کردم یعنی مرخصی فاعل ها را امضا می زدم و مفعول را کنسل می کردم و یا بر عکس. چون از این افراد نفرت داشتم و حالم از آنها به هم می خورد. با این کارم جلوی گناه آنها را می گرفتم
یکشنبه 16 تير 1392 - 22:38
Pezhman - وين - اتريش
معلومه در ضمیر ناخداگاهت خیلی به بحث شیرین لواط فکر میکنی ؟. lol. ضمنآ ما طبق گفته مموتی هموسکسویل نداریم.خدا همشونو در عاد وثمود نابود کرد.مگر اینکه دوباره هوس دیدن لواط از اون بالا بالاها بسرش زده وآنها را خلق مجدد نموده باشد.؟! تا تو حالشونو بگیری..یا در کهریزک به راه اسلام عزیز بازگردانیده شوند.
دوشنبه 17 تير 1392 - 14:56
Pezhman - وين - اتريش
به انوع سلاح سرد وگرم هم مسلح بودی و خیالت راحت بود ومیگفتی: چاقوهست.قمه هست. خیالی نیست.. وحالا دوزاریت افتاده که آن خواب گل قالی چیدن .. چه بوده.. lol
دوشنبه 17 تير 1392 - 15:18
سروش مادر - تهران - ایران
دنیای وحشی - تهران - ایران. امیدوارم هیچ وقت واقعیات تلخ جامعه ایرانو تجربه نکنی(همینطور که نشون می ده تو این قضیه اینطور بوده)
دوشنبه 17 تير 1392 - 16:39
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.