چه چیز احمدی نژاد را بعد از رد صلاحیت مشایی ساکت کرد؟

"رایزنی" در سکوت، قطعا رفتاری نبوده که حامیان دولت، انتظار انجام آن را از سوی رئیس دولت داشته باشند

حسین باستانی

بی‌بی‌سی

با نزدیک شدن به روز انتخابات، این سوال همچنان بی پاسخ مانده که چرا محمود احمدی نژاد، نسبت به رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی واکنشی نشان نداد؟

این سکوت، که برای هواداران رئیس جمهور کاملاً غیر منتظره بود، به از هم پاشیدن سریع ستادهای آقای مشایی و بی انگیزگی و حتی وحشت حامیان وی در سرتاسر کشور انجامید که به یک باره در مقابل محافظه کاران رقیب، بی دفاع مانده بودند.

آقای احمدی نژاد ممکن است بعدها در خاطرات خود بنویسد که در روزهای بعد از رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی در حال رایزنی با رهبر برای حل مشکل بوده است. اما نیاز به توضیح نیست که "رایزنی" در سکوت، قاعدتا آن رفتاری نبود که حامیان دولت، انتظار انجامش را از سوی رئیس دولت داشتند. مسبب اصلی ایجاد چنین انتظاری نیز، شخص محمود احمدی نژاد بود که - با ارائه چهره ای جسور از خود از یک سو و تاکید بر حمایت بی حد و مرز از آقای مشایی از سوی دیگر- افکار عمومی را متقاعد کرده بود که رد صلاحیت نامزد مورد حمایتش را تحمل نخواهد کرد. این در حالی بود که سابقه رفتار سیاسی رئیس دولت در چهار سال گذشته نیز، اثبات کرده بود که او به میزانی بی سابقه - در مقایسه با روسای جمهور گذشته - بر تصمیم های خود پافشاری می کند و در این مسیر، حتی ابایی از رویارویی با نهادهای منسوب به رهبری ندارد.

با وجود چنین سوابقی، سکوت "محض" محمود احمدی نژاد در مقابل رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشایی، چنان پدیده سیاسی عجیبی بود که به طرح گمانه زنی های نامتعارف انجامید.

حتی برخی رسانه های داخل ایران، در هفته های اخیر این شایعه را مطرح کردند که در میان حامیان دولت، نوعی باور به وقوع تحولات دارای منشا غیر مادی و عوض شدن ناگهانی بازی به نفع آنها وجود داشته است.

گمانه زنی رایج تری نیز در سطح برخی ناظران مسائل ایران مطرح شد که ادعا داشت اسفندیار رحیم مشایی اساسا از ابتدا کاندیدای اصلی مورد نظر محمود احمدی نژاد نبوده است. مطابق این گمانه زنی، تیم دولت دهم از ابتدا سعید جلیلی را برای جایگزینی آقای احمدی نژاد در نظر داشته اما با سرزبان انداختن نام اسفندیار رحیم مشایی، در واقع قصد داشته که انرژی محافظه کاران رقیب را به جهتی غیر واقعی منحرف کند تا در سکوت، امکان زمینه سازی برای پیروزی کاندیدای "واقعی" خود را داشته باشند.

به هر ترتیب، به نظر می رسد تردید در حمایت محمود احمدی نژاد از اسفندیار رحیم مشایی یا "نقشه" قلمداد کردن تمام درگیری های پر هزینه رئیس جمهور در مورد او، تنها در قالب مراحل پیشرفته ای از نظریه توطئه قابل فهم است. نگاهی که بر مبنای آن، شکست هر پروژه سیاسی تنها یک توضیح دارد و آن اینکه آن پروژه از ابتدا برای شکست خوردن به نفع اهدافی پشت پرده طراحی شده است.

نمی توان از نظر دور داشت که اگر درگیر شدن های مکرر رئیس دولت با سایر محافظه کاران بر سر اسفندیار رحیم مشایی- و به ویژه دو نوبت مقاومت او در مقابل رهبری - صورت نمی گرفت، احتمالا روابط محمود احمدی نژاد با حامیان سابقش تا این حد تیره نمی شد که آینده سیاسی تیم دولت دهم، در معرض تردید کلی قرار بگیرد.

با توجه به چنین واقعیاتی، شاید بهتر باشد برای توضیح عقب نشینی غیر منتظره دولت دهم در موضوع آقای مشایی، به جای توضیحات مبتنی بر ماوراء الطبیعه یا نظریه توطئه، به سراغ عوامل ساده تری رفت. مثلا، همان عاملی که نه تنها در پی این رد صلاحیت، که در چند بزنگاه مهم دیگر نیز، به عقب نشینی های خبرساز محمود احمدی نژاد در مقابل رهبری انجامیده است: داشتن محاسبه غیرواقعی از "قدرت حقیقی" آقای خامنه ای.

آقای احمدی نژاد، هم در جریان مقاومت ۶ روزه تابستان ۱۳۸۸ در مقابل حکم آقای خامنه ای علیه معاون اولی اسفندیار رحیم مشایی و هم در جریان مقاومت ۱۱ روزه بهار ۱۳۹۰ در مقابل حکم رهبر برای ابقای وزیر اطلاعات (بحرانی که ریشه آن، برکناری حیدر مصلحی به دنبال مخالفت رئیس جمهور با عزل یکی از متحدان آقای مشایی از معاونت وزارت بود) به نوعی دچار همین اشتباه شد. به عبارت دیگر، در هر دو مورد، آقای احمدی نژاد تصور می کرد با افزایش هزینه برای رهبر جمهوری اسلامی او را وادار به تغییر موضع خواهد کرد، اما این پیش بینی غلط از آب در آمد.

در ماجراهای مقاومت ۶ روزه و قهر ۱۱ روزه، بعید به نظر می رسید که رئیس جمهور، با علم به اینکه سرانجام ناچار به عقب نشینی خواهد شد مقاومت در مقابل خواست رهبر ایران را آغاز کرده بود. اما واکنش متحدان آیت الله خامنه ای به حدی شدید بود – تا حد شوریدن جمعی از وزرای کابینه علیه رئیس جمهور در مرداد ۱۳۸۸ و تهدید نمایندگان مجلس به صدور رای عدم کفایت سیاسی در اردیبهشت ۱۳۹۰ - که چاره ای جز عقب نشینی برای محمود احمدی نژاد باقی نماند.

پیش از دولت آقای احمدی نژاد و در زمان تصدی دولت اصلاحات هم، مشابه همین محاسبه ها در مورد میزان سرسختی رهبر جمهوری اسلامی صورت گرفته بود.

شاید خبرسازترین مورد آن، مقطع برگزاری انتخابات مجلس هفتم در سال ۱۳۸۳ بود که رد صلاحیت گسترده نمایندگان اصلاح طلب، به واکنش شدید دولت و مجلس انجامید. در آن زمان هم در اعتراض به رد صلاحیت ها، دولت تلویحا تهدید به کناره گیری، قرار دادن اسامی "رد صلاحیت شدگان غیرقانونی" در فهرست نهایی کاندیداها یا حتی برگزار نکردن انتخابات غیررقابتی کرد. اما در نهایت، وقتی که رهبر در آخرین جلسه خود با روسای دو قوه قبل از انتخابات مجلس، مشخص کرد که برای مقابله با اصلاح طلبان تا چه مراحلی حاضر است پیش برود، این انتخابات بدون اتفاق غیرمنتظره ای برگزار شد.

مشابه چنین اتفاقاتی، تاکنون به دفعات در جمهوری اسلامی ایران به وقوع پیوسته و مکررا اثبات کرده اند که ناچیز محاسبه کردن قدرت رهبر در معادلات داخلی حکومت ایران، تا اطلاع ثانوی، ممکن نخواهد بود.

هنوز نمی دانیم در جلساتی که پس از رد صلاحیت آقای مشایی بین رهبر و رئیس جمهور وجود داشته دقیقا چه صحبت هایی رد و بدل شده است.

اما به نظر نمی رسد که برای فهم علت سکوت سه هفته اخیر آقای احمدی نژاد، باید به دنبال کشف نوعی "بازی پیچیده سیاسی" از سوی وی و همفکرانش بود. احتمالا باید در عوض، به دنبال فهمیدن این نکته بود که وی و همکارانش مشخصا از چه چیزی ترسیده اند که به چنین سکوت نامعمولی انجامیده است.

+68
رأی دهید
-4

samuk66 - لندن - انگلستان
ترس.
‌سه شنبه 21 خرداد 1392 - 01:17
ذک گرجی - فررارا - ایتالیا
فکر می کنم بی بی سی فراموش کرد که چند هفته قبل رئیس جمهور بازداشت برای جند ساعت ودر ان چند ساعت گوشش را انقدر کشیدن که دیگه زنده باد بهار یادش رفت ومی گفت من افشا می کنم مشائی می گفت من به شورای نگاه بان کاری ندارم من تائیده خود را از اسمان گرفتم ومن تا انجا که من می دان تمام قدرت مردان ایران ترسو تشریف دارند یک هم این ممودی ومشائی اصلا یک اعتراض هم نکردند وخفه شدند چون در ان باز جوئی به او گفتن دست از پا خطا کنی دعوای درد یک سوزن هوا ویا یک شب شام در بیت رهبری و مسموم شدن با غذا و به درک واصل شدند هم جزوه برنامه ولایت فقه قاتل کینهای دزد چلاق برای مخالفان ولایت فقه قاتل
‌سه شنبه 21 خرداد 1392 - 03:23
compatriot - تورنتو - کانادا
خامنه‌ای بهش گوشزد کرده که دست از افشاگری بردارد و در عوض بعد از دوران ریاست جمهوریش که منجر به ویرانی ایران شد خود و اطرافیانش تحت تعقیب قرار نگیرند غافل از اینکه به علی‌ گدا اعتمادی نیست چون قدرت را بر انسانیت ترجیح میدهد!
‌سه شنبه 21 خرداد 1392 - 03:48
کبالت - کرج - ایران
عرض معذرت از مقاله نویسان محترم یکی از هنر های ما ایرانی ها پیچوندنه از هر نوع از تحلیل سیاسی تا اثبات یه فرضیه علمی یعنی یه جمله ساده بده من تبدیلش میکنم به یه کتاب که جلد دو سه شم تو را باشه اما در موضوع مقاله بالا برادر هرکی وارد حلقه قدرت تو حکومت میشه حتما یه ناحیه اش بو یناکه همه از هم آتو و پرونده دارن از تقلب و مالی تا جانی و ناموسی حالا هرکی کلید زندون دستشه اون حرفش پیشه و بقیه به میگم و بگم دلخوشن برا ما هم که پهلوون زنده رو عشقه کبلائی.
‌سه شنبه 21 خرداد 1392 - 04:19
constantino - میلان - ایتالیا
شاید از خراب شدن نابهنگام بالگرد و چیزهایی‌ از این دست
‌سه شنبه 21 خرداد 1392 - 08:25
agha-javad - تهران - ایران
انسانهای نادان به مانند احمدی نژاد جنایتکار همواره هیاهو‌های توخالی دارند. نگاهی‌ به کسانی‌ که حدود ۲۵ سال بر قدرت بوده‌اند و به کشورهای خارج پناه بردند بیندازید که ظاهرشان به مانند لباس پوشیدنشان نیز چه سریع تغییر کرده، چنانچه آنها روزی مردم را وادار به ظاهری کثیف برای کارهای روزمره خود مینمودند. به قول قدیم: از آن مترس که‌های و هوی دارد، از آن بترس که سر به تو دارد!
‌سه شنبه 21 خرداد 1392 - 09:17
mmaziyar - تهران - ایران
برعکس من فکر می کنم همه اینها یک بازی سیاسیه فقط چند روز دیگر صبر کنید و ببینید....
‌سه شنبه 21 خرداد 1392 - 09:44
hamid shojaei - تهران - ایران
گوششو پیچوندن تا دیگه ز‌ر نزنه ، مجتبی‌ خامنه‌ای و پاپا جانش این کارو کردن ، اخبارش هم به همه جای رسید ، چند ساعت بازداشت شد ،
‌سه شنبه 21 خرداد 1392 - 10:01
odin - انتورپن - بلژيك
من از کسانی بودم که قبل از رد صلاحیت مشاعی هم ،بواسطه سر و صدای زیادی که اصول گراها بر سر او راه انداخته بودن و اسم « منحرف» را روی او گذاشته بودن، نوشتم و گفتم که مشاعی رد گم کردن است و باید بدنبال نقشه ب دولت باشیم. در دوران 34 ساله جمهوری اسلامی هر زمان که اخوندهای حاکم روی شخص یا دسته ای اسم گذاری کردن، اینده اون شخص مبهم و پاشیده شده. نمونه های زیادی از اینکه با زیر دستهای خودشان و خانواده شان چه کردن، هست. احمدینژاد هم بسیار واضح و روشن توجیه شده و به او رک و روراست گفتن که با زن و بچه اش و جد و ابادش چه خواهند کرد، جنایت و توحش در این رژیم و افراد تربیت شده اش سقف و اندازه نداره، هیچکس هم مثل خودشون این رو نمیدونه، اما فریب و دروغ و حقه بازی هم همین حکم رو داره در این رژیم، پس نباید ا.ن رو از حالا از دور خارج شده انگاشت. چون هنوز او نگران و دلواپس فردای خود و خانواده اش مخصوصآ پسرش «مهدی »که قرار است بزودی اعلام کند امام زمان است، میباشد.
‌سه شنبه 21 خرداد 1392 - 10:02
سلطنت طلب - ابوظبی - امارات متحده عربی
خامنه ای تنها عامل سقوط شاه فقید رو عقب نشینی در برابر معترضان میدونه برای همین تحت هیج شرایطی هر دولتی که روی کار بیادو در مقابلش مقاومت کنه رو اصلا تحمل نمیکنه و قطعا با اون درکیر میشه حتی اگر این درگیری به خشونت های گسترده بکشه . من این احتمال رو هم قوی میدونم که اگر روزی مردم قصد تظاهرات خیابانی بکنند اون با شدت عمل برخورد میکنه نمونش سوریه که کاملا ایران اونجا حکم فرماست. در دو حالت قیام مردم ایران به نتیجه میرسه اولش که تظاهرات و مخالفت اشکار که حتما سرکوبهای شدید در بی خواهد داشت ولی مردم اکر مقاومت کنند بیروزند . دوم اعتصابات و خانه نشین شدن مردم بدون درگیری که اکر این روش رو ادامه بدهند به صورت کسترده و جمعی این حکومت 10 روزه نابود میشه
‌سه شنبه 21 خرداد 1392 - 07:57
سلطنت طلب - ابوظبی - امارات متحده عربی
در ادامه ی مطلبم : اگر در ایران اعتصابات از نوع دوم باشه باید جامعه ی مدنی کاملی داشته باشیم و این اعتصابات انقدر کسترده باشه دانش اموزان مدرسه نروند کارمندها کارگران کسبه و ماموران خلبانها همه و همه بخدا قسم به ارام ترین شکل ممکن از قدرت باین میاد بدون کوجکترین خونریزی و درگیری اما ایا در ایران یک جامعه ی مدنی شکل میکیره؟
‌سه شنبه 21 خرداد 1392 - 08:01
Kamran631 - لیون - فرانسه
hamid shojaei - تهران - ایران - دوست عزیز، کاملا درست نوشتید درود بر شما. حسابی گوش مموتی رو پیچوندند, و چند ساعت بازداشت که خوب توجیه بشه !!
‌سه شنبه 21 خرداد 1392 - 11:15
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.