قتل به خاطر 5 عدد النگو

زوج سارقی که به خاطر سرقت النگوهای طلای یک پیرزن، فرزند معتاد او را به قتل رسانده بودند، توسط پلیس شناسایی و دستگیر شدند.

به گزارش روز شنبه جام جم آنلاین از پلیس آگاهی تهران بزرگ، 22 آذر ماه 1391 از طریق مرکز فوریت های پلیسی 110 وقوع یک فقره سرقت به عنف در خیابان گلبرگ ـ خیابان لشکر ـ خیابان یاری به کلانتری127 نارمک اعلام شد.  

با حضور مأموران کلانتری و بررسی های اولیه مشخص شد دو نفر ناشناس وارد یک منزل مسکونی شده و با کشیدن گونی بر روی سرِ «مریم . الف» (75 ساله) اقدام به سرقت پنج عدد النگو و انگشتر وی کرده و در حین سرقت نیز فرزند وی به نام «محمد . الف» (37ساله) را نیز مورد ضرب و شتم قرار داده که به علت شدت مصدومیت «محمد» به بیمارستان امام حسین(ع) منتقل شده است.
 
با حضور مأموران در بیمارستان، از سوی تیم پزشکی بیمارستان اعلام شد که «محمد . الف» فوت کرده است؛ بلافاصله موضوع به قاضی کشیک دادسرای جنایی اعلام و به دستور مقام قضایی جسد جهت تعیین علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد.

با اعلام نظریه پزشکی قانونی مبنی بر اینکه علت مرگ ناشی از «کاهش اکسیژن تنفسی متعاقب غوطه وری سر و صورت در آب» بوده، پرونده به دستور شعبه چهارم بازپرسی دادسرای امور جنایی و جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

مادر مقتول به کارآگاهان اظهارداشت:«حدود ساعت 17:30 مورخ 22 آذر ماه سال 1391 برای گرم کردن غذا در داخل آشپزخانه بودم که متوجه دو نفر در پشت سر شدم که بلافاصله یک گونی بر سر من کشیده و شروع به ضرب و شتم من کردند؛ با داد و فریاد، از پسرم (محمد . الف) کمک خواستم که آن دو لباس پسرم را بر سرش کشیده و او را نیز مورد ضرب و شتم قرار دادند و با طناب دستانش را از پشت سر بستند  سارقان چادری را به دور سرم بسته و با طناب سبز رنگی دست هایم را بستند و به زور پنج عد النگو و انگشتر طلای داخل دستم را سرقت کردند».

وی افزود:«پس از تلاش زیادی توانستم طناب های دستم را باز و از همسایگان کمک بخواهم؛ در حین سرقت، شیرِ آب ظرفشویی باز بود و همین موضوع باعث جمع شدن آب در داخل آشپزخانه شده و محمد نیز در حالیکه آب زیادی در آشپزخانه جمع شده بود ، با دستان بسته و از طرف صورت بر روی زمین افتاده بود».

در ادامه رسیدگی به این پرونده، کارآگاهان در همان تحقیقات اولیه اطلاع پیدا کردند که مقتول و مادرش هر دو به مصرف مواد مخدر از نوع هروئین اعتیاد داشته و محل سکونتشان نیز به مکانی برای تردد افراد معتاد و مصرف مواد مخدر تبدیل شده است.

با توجه به شیوه و شگرد سرقت که سارقان تلاش زیادی داشتند تا مانع از دیده شدن خود توسط مقتول و مادرش شوند، کارآگاهان اطمینان پیدا کردند که سارقان از فرد آشنا و به احتمال بسیار زیاد از افراد معتاد تردد کننده در محل سکونت مقتول و مادرش هستند.

همزمان با ادامه تحقیقات میدانی، یکی از همسایگان در اظهاراتش عنوان کرد که فردی حدودا 60 ساله را در حال خروج از منزل مقتول و مادرش مشاهده کرده است.

این شخص در اظهاراتش به کارآگاهان گفت:«روز حادثه، در حالیکه در پشت بام خانه مشغول دادن دانه به کبوترها بودم، متوجه مردی حدودا 60 ساله شدم که با حالتی هراسان از خانه همسایه کناریمان بیرون آمد و به سرعت از کوچه خارج شد».

با توجه به مشاهدات همسایه و با انجام چهره نگاری، مادر مقتول موفق به شناسایی فردی به نام «حسن . ن» شد که بنا بر اظهاراتش، تا چندی پیش مواد مخدر مصرفی او و پسرش را تهیه می کرد؛ با بهره گیری از بانک اطلاعات مجرمان سابقه دار، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که حسن یکی از مجرمان سابقه دار در زمینه سرقت و مواد مخدر است که 15 بار به اتهام ارتکاب جرایم مختلف دستگیر و روانه زندان شده است؛ تصاویر «حسن» به همسایه (شاهد صحنه فرار مرد 60 ساله ) نشان داده شد و حسن صراحتا مورد شناسایی قرار گرفت.

همزمان با انجام تحقیقات میدانی، کارآگاهان در بازرسی از محل جنایت کلاه مردانه ای را پیدا کردند که بنا بر اظهارات مادر مقتول متعلق به «حسن . ن» بود و اظهارداشت:«حسن همواره این کلاه را بر  سر خود داشت».  

کارآگاهان اداره دهم موفق به شناسایی مخفیگاه متهم در شهرک مارلیک شهرستان کرج شده اما در ادامه تحقیقات پلیسی اطلاع پیدا کردن که متهم از مخفیگاهش متواری شده و در حال حاضر بلامکان است.

در ادامه تحقیقات جهت دستگیری متهم، کارآگاهان موفق به شناسایی مخفیگاه متهم در منزل یکی از دوستانش در خیابان جمهوری شدند؛ اطلاعات بدست آمده در خصوص مخفیگاه متهم نشان داد که این محل به مکانی برای مصرف مواد مخدر و انجام قمار تبدیل شده است؛ بلافاصله محل تحت مراقبت های نامحسوس پلیسی قرار گرفت و سرانجام «حسن» در ساعت 16 روز یکشنبه 15 اردیبهشت ماه سال جاری، در خیابان جمهوری دستگیر شد.

«حسن . ن» پس از دستگیری، در اظهارات اولیه خود اعتراف کرد که مواد مخدر مورد نیاز مقتول و مادرش را تهیه و در اختیار آنها قرار می داده اما مدعی هرگونه اطلاع از مرگ مقتول شد.

در حالیکه حسن در اظهارات اولیه منکر هرگونه اطلاع از وقوع جنایت بود اما بواسطه دلایل و مدارک غیر قابل انکار از جمله کلاه کشف شده در محل جنایت (کلاه مردانه متعلق به حسن)، به ناچار لب به اعتراف گشود و ضمن معرفی همسر صیغه ای خود به نام «ژاله» به عنوان همدستِ زمان سرقت، به درگیری با مقتول اعتراف کرد.

متهم در خصوص انگیزه خود برای سرقت گفت:«صاحبخانه ژاله دو بار حکم تخلیه خانه را گرفته بود و پول ودیعه خانه نیز بابت کرایه عقب افتاده، رفته بود و صاحبخانه قصد داشت تا اثاثیه منزل را بیرون بریزد؛ زمانیکه مواد مخدر محمد و مادرش را تهیه و به خان شان رفت و آمد داشتم، النگوهای طلا را در دست مریم دیده بودم و همین موضوع را با ژاله مطرح کردم؛ ژاله نیز همانند من به مصرف مواد مخدر اعتیاد دارد و به همین علت، هر دو نفر برای تهیه پول پیشِ خانه تصمیم به سرقت طلا و جواهرات مریم (مادر مقتول) گرفتیم».

متهم در خصوص زمان سرقت نیز به کارآگاهان اظهارداشت:«درب خانه مریم همیشه باز است و به همین علت به راحتی وارد خانه اش شده و در پاگرد خانه پنهان شدیم؛ زمانیکه مریم به داخل آشپزخانه رفته بود، ژاله از پشت سر یک گونی بر روی سرش کشید اما او شروع به فریاد کشیدن و صدا زدن «محمد» کرد؛ محمد که صدای مادرش را شنیده بود، به کمک او آمد و من برای آنکه شناسایی نشوم، پارچه ای را روی صورتش انداخته و چون محمد سال ها به مصرف مواد مخدر اعتیاد داشت و قدرت بدنی زیادی نداشت، ناگهان از حال رفت نهایتا به همراه ژاله و پس از سرقت طلا و جواهرات و بستن دستان مریم و محمد، از خانه خارج شدیم».

با شناسایی «ژاله . ح» (55 ساله)، تحقیقات جهت دستگیری وی آغاز و کاراگاهان اطلاع پیدا کردند که وی از محل سکونتش متواری شده است.تحقیقات جهت شناسایی مخفیگاه وی آغاز و کارآگاهان موفق به شناسایی مخفیگاه ژاله در منزل یکی از دوستانش در حاشیه تهران شدند.

کارآگاهان با اطمینان از حضور متهمه در محل، وارد مخفیگاه ژاله شده اما در بازرسی اولیه، دوست متهمه مدعی شد که ژاله در آنجا نیست. در شرایطی که تمامی اقدامات پلیسی نشان از حضور متهمه در محل داشت، کارآگاهان به سیگارِ روشنی برخورد کردند که بر روی میز قرار داشت؛ در خصوص مصرف سیگار از سویِ صاحبخانه، تحقیقات انجام اما او منکر هرگونه مصرف سیگار شد.

با توجه به دلایل بدست آمده و در بازرسی دقیق از محل، سرانجام ژاله در داخل مخفیگاهش در زیر مقدار زیادی البسه و در  داخل یک کمد دیواری کوچک، دستگیر و پس از انتقال به اداره دهم، پس از مواجهه حضوری با «حسن» صراحتا به مشارکت در سرقت منجر به جنایت اعتراف کرد.

سرهنگ آریا حاجی زاده معاون مبارزه با جرایم جنایی  پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر، افزود:«با توجه به اعترافات صریح متهمان به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس محترم پرونده صادر و متهمان جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار کارآگاهان ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته اند».

+26
رأی دهید
-9

bardia.kaviani - زوریخ - سوییس
فقر و گرسنگی مادر همه بدبختی هاست.حالا این مفت خوران شکم سیر بگویند تحریم و انزوای سیاسی هیچ اثری ندارد
شنبه 11 خرداد 1392 - 21:04
yas abi - ببرسل - لز
اون زن و این زن و شوهر رو بریزین تو دریاچه قم. هیچکدام به درد نمیخورند.
شنبه 11 خرداد 1392 - 22:36
rezgar - لینشوپینگ - سوئد
yas abi - ببرسل - لز!! بریزن تو مدرسه فیضیه قم بهتر است. وقتی که فشار بر زندگی امد انسان مجبور میشود هر جنایتی را انجام دهد. تمام بدبختی و رنج و عذابی که مردم ایران دامنگیرش شدند, از بل کفایتی رهبر و اخوندهای ایران است
یکشنبه 12 خرداد 1392 - 00:35
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.