سریع القلم : ما ایرانیها الآن در سال ۱۶۴۰ میلادی هستیم
محمود سریعالقلم، نویسنده کتاب «اقتدارگرایی ایرانی در دوران قاجار» در نشست نقد کتابش گفت: میخواستم با نوشتن این کتاب این پیام را بدهم که «تا زمانی که فکرمان اصلاح نشود و رفتارهای ناپسند اجتماعیمان را ترک نکنیم، نمیتوانیم مقدمات توسعه را انجام دهیم.»
به گزارش خبرگزاری ایسنا، محمود سریعالقلم، استاد دانشگاه، در نشست نقد و بررسی کتابش با عنوان «اقتدارگرایی ایرانی در دوره قاجار» که عصر روز سهشنبه، هفتم خرداد، در دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس با حضور تعدادی از دانشجویان و استادان این دانشگاه و دانشگاههای دیگر به همت انجمن علوم سیاسی برگزار شد، در پاسخ به سؤالها، انتقادها و نظرهای دانشجویانی که کتاب او را خوانده بودند، گفت: این نقد را میپذیرم که این کتاب زمان مشخصی ندارد و این مهمترین نقد به این کتاب است.
او عنوان کرد: بحث توسعه یک بحث ایرانی نیست. توسعه مفهومی است که از جغرافیای اروپا آغاز و سپس جهانی شد. ایران در قرنهای گذشته فرهنگ و سازوکار خود را در اداره جامعه داشته و در معرض توسعهای قرار گرفته که از اروپا آغاز شد و در اثر همین امر امروز بیش از ۸۰ درصد زندگی ایرانیها غربی است، اما به دلایل روانی نمیخواهیم آن را بپذیریم.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه امروز ما ایرانیها در یک دوره خوب تاریخی قرار گرفتهایم، اظهار کرد: جامعه ما به شدت در حال رشد است، اما به نظرم متوجه آن نیستیم. البته معتقدم ما ایرانیها الآن در سال ۱۶۴۰ میلادی هستیم. ممکن است بعضیها از این حرف من ناراحت شوند اما این انتقاد من است. در عین حال فکر میکنم بهخاطر پیشرفت تکنولوژی و عصر ارتباطات این فاصله تاریخی خیلی سریع طی خواهد شد.
نویسنده کتاب اقتدارگرایی ایرانی با اشاره به برخی اعتقادهای دیگر نسبت به این کتاب تصریح کرد: من به شدت تحت تاثیر محیطی که در آن به مدت ۱۳ الی ۱۴ سال تحصیل کردم، قرار دارم که این دوره با حضور و شرکتم در کنفرانسهای بینالمللی متعدد ادامه داشته است.
او ادامه داد: شاید برخی اعتقادها از این منظر به من و این کتاب وارد است اما من در مدت حضورم در خارج کشور شاهد یک نظم خاص در روابط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بودم؛ نظمی که در آن یک استاد دانشگاه مثل روزنا که استاد من بود، برای هفت ثانیه تاخیر از دانشجویان عذرخواهی میکرد و این نوع مسائل یک منظومه ذهنی برای من ایجاد کرد که در این منظومه توسعه معنا پیدا میکند.
سریعالقلم تاکید کرد: من در این کتاب از منظر بینالمللی به مسائل ایران نگاه میکنم و معتقدم عامه مردم ایران دنبال دموکراسی نیستند. برای مردم ایران توسعه سیاسی در اولویت نیست. ممکن است برای برخی از افراد جامعه از جمله نخبگان دانشگاهیان این مسأله مهم باشد، اما برای اکثریت جامعه مهم نیست. از مشروطه تاکنون ما نتوانستیم توسعه سیاسی را در کشور نهادینه کنیم، چرا که عامه مردم ایران پشت این فکر نبودند. او تأکید کرد: نقطه عزیمت من در این کتاب تحت تأثیر جامعه جهانی است.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: توسعه متعلق به من و شما نیست و بیرون از فضای ذهنی و تاریخی ما وجود دارد. ما باید انتخاب کنیم که آن را میخواهیم یا نه. توسعه اصول مشترکی دارد، اما در مدلهای مختلفی اجرا میشود. ما در مقاطعی سعی کردیم بین مدرنیته و سنت پیوند بزنیم، اما موفق به این کار نشدیم.
سریعالقلم در ادامه از نوشتن کتابی با عنوان «نقشه راه پیشرفت ایران» خبر داد و گفت: من در حال تهیه متنی تحت این عنوان هستم که در آن نارساییها و کاستیهایی را که در نوشتههای دیگر وجود داشته است، اصلاح خواهم کرد.
این استاد دانشگاه با اشاره به انتقاد دانشجویان به بخشی از کتابش مبنی بر اینکه در این کتاب مشخص نیست توسعهای را باید از اصلاح فکر شروع کنیم یا از معیشت، گفت: اصل مسأله توسعه فکر است. تعاریف ما از زندگی، جهانبینیهای مختلفی را ایجاد میکند و این ریشه در تفکرات افراد یک جامعه دارد تا در طرز فکرمان تغییری ایجاد نشود. چیزی عوض نمیشود و کانون بحث من در این کتاب هم مساله «فکر» است. من به این تفکر اعتقاد دارم کسی که بیشتر فکر میکند، انسانی دیندار است.
او با بیان اینکه ایرانیها عموما آرمانگرایی تولید کردهاند و لیبرالیسم همیشه در حاشیه بوده است، گفت: در ایران یا تفکر دینی حاکم بوده یا چپ و لیبرالیسم. پایگاه اجتماعی و روشنفکری جایی ندارد. من معتقدم درجه همپوشانی اسلام با لیبرالیسم کمتر از پنج درصد است. اسلام برای خود تعریف منحصر به فردی از انسان، جامعه و جهان دارد که با تعاریف لیبرالیسم متفاوت است. آنهایی که در ایران به دنبال آشتی اسلام و لیبرالیسم بودند هم در این سالهای اخیر دست کشیدند، بنابراین چیزی به نام «اسلام دموکراتیک» نداریم.
او در پاسخ به این انتقاد که در کتاب مذکور نقش و تأثیر دخالت کشورهای خارجی در مسائل ایران کمرنگ نشان داده شده است، اظهار کرد: ما حتما در کشورمان سلطه خارجی داشتهایم، اما از نظر من در چرخه علت و معلولی مسائل و تحولات سلطه خارجی عنصر مهمی نیست. معتقدم سلطه خارجی ناشی از ضعف حاکمان و ناآگاهی جامعه ایرانی بوده است.
سریعالقلم در پاسخ به انتقادی دیگر مبنی بر اینکه چرا ویژگی «اقتدارگرایی» را در این کتاب برای ایرانیان ویژگی ژنتیک دانستهاید، گفت: من نگفتم اقتدارگرایی خصلت ژنتیکی ایرانیان است؛ بلکه عنوان کردم اقتدارگرایی به قدری در میان ایرانیان عمیق است که در طول تاریخ تداوم یافته و میتوان این ویژگی را به مثابه یک ویژگی ژنتیک دانست، از اینرو معتقدم اگر امروز تصمیم بگیریم این فرهنگ ناپسند را ترک کنیم، طی ۱۰ سال امکان تغییر وجود دارد.
نویسنده کتاب «اقتدارگرایی ایرانی» در پاسخ به اینکه در کتابتان برخی ویژگیهای ایرانیها را در چارچوب خودکامگی عنوان کردهاید نه اقتدارگرایی، گفت: شاید بتوان حکومت توتالیتر در دنیا را تنها حکومت دوره استالین دانست، بنابراین از اینرو از نظر من بسیاری از ویژگیهای حاکم اقتدارگرایی است و این واژه مناسبتر است.