منتقدان سینمایی درباره فیلم تازه فرهادی چه می‌گویند؟

بی بی سی : فیلم گذشته تازه‌ترین ساخته اصغر فرهادی در جشنواره کن امسال به نمایش در آمده و نامزد جایزه نخل طلاست. مطلب زیر گزیده ای است از نظر منتقدان ایرانی که نقد خود را به سفارش بی بی سی فارسی نوشته اند و منتقدان غیرایرانی که نقد خود را در نشریه های مختلف منتشر کرده اند.

این فیلم همزمان در فرانسه اکران شده و به زودی در کشورهای دیگر از جمله ایران نیز به نمایش درخواهد آمد.


 محمد حقیقت

این منتقد سینما نوشته است: در "گذشته" همچون فیلم "جدائی نادر از سیمین" رابطه خانوادگی چند نفر از طبقه متوسط و درگیری های عاطفی - خانوادگی آنها مطرح می شود که مردی ایرانی (احمد، با بازی خوب علی مصفا، شوهر سابق یک زن فرانسوی به نام ماری) باید بعد از چهار سال جدایی و ترک فرانسه، از تهران به پاریس باز گردد تا مراحل اداری و کاغذ بازی های طلاق خودشان را به اتمام برساند و ماری بتواند با شخص دیگری ازدواج کند. در این فاصله که احمد غایب است، ماری که در داروخانه کار می کند با مرد دیگر فرانسوی (سمیر، با بازی طاهر رحیم، که در مغازه خشکشویی کار می کند) آشنا شده که وی دارای زن و یک پسر کوچک هم هست. این دو سخت به هم علاقمند شده اند. از سوی دیگر، ماری (با بازی خوب برنیس بژو) نیز دو دختر دارد. احمد در رابطه با این دو خانواده، تلاش دارد به نوعی به آنها یاری رساند. کنکاش در گذشته اینها، مسائلی را رو می کند که در زندگی روزمره آدمهای اطرافمان هم می توان سراغ گرفت. هیچ قهرمان پروری یا مسائل حاد و شگفت انگیز غیر مترقبه ای، جدا از درام های خانوادگی روزمره، درفیلم رخ نمی دهد، اما پیچیدگی آدم ها در شرایط خاص، عواطف و احساسات شخصیت ها را دگرگون می کند. سوء ظن های کوچک، دردسرآفرین می شوند... اگر چه این فیلم هیچ ربطی به فیلمهای وسترن ندارد، اما آمدن احمد، تنها، به شهر (پاریس، که شهر او نیست) و باعث به هم ریختن مسائلی از گذشته دو خانواده، و سپس ترک شهر، تنها، می شود، یادآور خط ستون فقرات سناریوهای وسترنی است!

داستان فیلم به تمامی در پاریس و حومه آن اتفاق می افتد، اما کارگردان افسون این شهر و زیبائی های توریستی آن نشده است و دوربین کارگردان بسیاری از صحنه ها در داخل مکان ها، مثل مغازه خشکشوئی – داروخانه و منزل ها می گذرد متمرکز شده است.

فیلم دو ساعت ده دقیقه است که همچون فیلم قبلی فرهادی، تعلیق در آن به خوبی عمل می کند و هر لحظه که می گذرد، تماشاگر اطلاعات جدیدتری به دست می آورد. البته از آنجا که کارگردان احتمالا نگرانی این را داشته که ممکن است تماشاگر نکته ای را نفهمیده باشد، گاه اطلاعات داده شده را به شکل دیگری تکرار می کند یا صحنه ای را کش می دهد. (که البته خیلی جزئی است.)

سناریو "گذشته" کمی حالت عروسک های روسی را دارند که وقتی آن را باز می کنی باز هم عروسک کوچکتری درون آن هست و درون این یکی باز عروسک کوچک دیگری می توان یافت.

میزانسن ها، بازی گیری از هنرپیشگان و به ویژه از کودکان و نوجوانان فیلم، فرهادی را به عنوان فیلمسازی مسلط مطرح می کند که توانسته ترکیب خوب و هوشمندانه ای از یک فیلم منتقدپسند و در عین حال تماشاگرعام پسند را به وجود آورد.
 

 پیتر بردشاو


 پیتر بردشاو، منتقد سینمایی روزنامه گاردین، از ۵ ستاره، ۴ ستاره داده است و نوشته: "اصغر فرهادی با فیلمی پرجاذبه، میخکوب کننده و البته کمی تصنعی، به کن آمده است. فرهادی استیصال و خشمی را که در مبارزه با گذشته و خنثی کردن تصمیم های غلط زندگی وجود دارد به نمایش می گذارد."

آقای بردشاو فیلم را "درامی ظریف و در بیشتر لحظات استادانه و با بازی های کنترل شده و هوشمندانه" توصیف کرده و شکل ظریف موزاییک گونه از جزئیات، تغییرهای غیرمنتظره طرح داستان، پیچش های تعلیق آمیز و رازگشایی ها را ستوده است. به نوشته او "ساختار روایی شاید بیش از حد قاطعانه است"، و "غیبت مستمر یک شخصیت مهم از صحنه ها شاید حدس زدن صحنه آخر را کمی ساده کرده باشد.

او بیشتر لحظه های این فیلم را به گونه ای جالب و تازه، به "تئاتر صحنه ای" شبیه دانسته است. او انرژی و هوش مستمر در فیلمسازی اصغر فرهادی را "سخت تاثیرگذار" دانسته است.

او این سوال را مطرح می کند که آیا اصغر فرهادی از جزئیات و غافلگیری های داستانی به صورتی بیش از اندازه استفاده کرده؛ آن گونه آن را در مرز باورپذیری و باورناپذیری قرار داده باشد.


 
 پرویز جاهد


نوشتن و قضاوت درباره فیلم فرهادی بعد از یک بار دیدن فیلم آن هم در فضای شلوغ و سرسام آور کن، کار ساده ای نیست، آن هم در مورد فیلمسازی که یکی از تم های اصلی فیلم هایش این است که درباره آدم ها نباید به سادگی قضاوت کرد.

"گذشته"، همانند "جدایی نادر ازسیمین" و "درباره الی"، فیلم چندلایه ای است با شخصیت هایی چند بعدی و پیچیده که به تدریج خود را در دل روایت اصلی و درامی پرتنش با محور خانواده و زندگی زناشویی، افشا می کنند. این جا هم، همان تم های همیشگی فرهادی مثل حقیقت و دروغ، به بن بست رسیدن رابطه زناشویی، اعتماد و قضاوت درباره آدم ها را داریم.

"گذشته" مثل فیلم های دیگر فرهادی، آرام شروع می شود اما به تدریج به طوفانی سهمگین تبدیل شده و شخصیت ها را در برابر هم قرار می دهد. علی مصفا و برنیس بژو در نقش زن و شوهری که بعد از چند سال جدایی، هنوز عواملی آنها را به هم وابسته می کند و اجازه نمی دهد که به سادگی از هم جدا شوند، به شدت باورپذیر و متقاعد کننده اند. طاهر رحیم نیز بار دیگر، قدرت بازیگری اش را در نقشی متفاوت به ما نشان می دهد.

فرهادی در کنفرانس مطبوعاتی فیلمش در کن گفت که با تغییر جغرافیای فیلمش، سبک سینمایی اش تغییر نمی کند. حرفش کاملا درست است. «گذشته»، همه عناصر سبکی و تماتیک فیلم های فرهادی را در خود دارد اما تفاوت این فیلم با فیلم های قبلی او در این است که او در این فیلم، بیش از حد، به فیلمنامه متکی است و کمتر به کارگردانی توجه کرده است. به نظرم آن قدر که دیالوگ ها و داستان و گره های داستانی برای فرهادی مهم بوده، ریتم فیلم، پیشرفت روایت و تدوین برایش اهمیت نداشته است.

فرهادی تا یک ساعت و نیم اول، عالی کار کرده اما در چهل دقیقه آخر، که ماجرای خودکشی سلین (همسر طاهر رحیم) به مسئله اصلی فیلم تبدیل می شود و همه مسائل دیگر فیلم را تحت الشعاع قرار می دهد، از مسیر منطقی و طبیعی اش دور می شود. در این بخش، فرهادی ما را بمباران اطلاعاتی می کند و می خواهد ما را با تکنیک های فیلمنامه نویسی اش و گره هایی که در لحظه بسته شده و فورا باز می شوند، مرعوب کند. در نتیجه، برخلاف بخش های اول فیلم که با دقت و مهارت کارگردانی شده، در این بخش با فیلمنامه ای مواجه ایم که انگار به سرعت دارد ورق می خورد. اما فیلم از دست نمی رود و فرهادی در پایان موفق می شود، دوباره کنترل خود را بر درام و شخصیت هایش به دست آورده و ما را با یک پایان بندی زیبا و تکان دهنده، غافلگیر کند.

فرهادی فیلم را در فرانسه و به زبان فرانسوی ساخته است اما فیلم فرهادی، هیچ شباهتی با سینمای فرانسوی ندارد. آدم های اصلی فیلم فرهادی، به ویژه دو مرد اصلی فیلم یعنی احمد(علی مصفا) و سمیر(طاهر رحیم)، هر دو پس زمینه خارجی دارند. موضوعی که می توانست به رویکرد اصلی یک فیلمساز فرانسوی، یعنی بحران هویت، ترومای مهاجرت و مسائل پسا استعماری تبدیل شود و یا رابطه سه گانه بین مصفا، برنیس بژو و طاهر رحیم شکل مثلث عاشقانه را پیدا کند اما فرهادی، عمدا وارد این فضاها و روایت ها نمی شود و درام پرتنش اگزیستانسیالیستی اش را حول محور تم اصلی اش، یعنی کشف حقیقت بنا می کند.
 

 کیت میوئر

 

این منتقد سینمایی تایمز، از ۵ ستاره به این فیلم ۵ ستاره داده و نوشته که اصغر فرهادی در این "درام فوق العاده"، درکی عمیق از ذات آشفته وضعیت انسانی را به نمایش می گذارد. به نوشته او این فیلم نامزدی جدی برای نخل طلا به نظر می رسد.

او این فیلم را نمونه ای از علاقه اصغر فرهادی به ابهام و رازآلودگی دانسته که در فیلم "جدایی نادر از سیمین" هم نشان داده بود.

خانم میوئر بازی سه شخصیت اصلی فیلم را "فوق العاده" توصیف کرده و نوشته که آنها "خیزاب های احساسی ای ایجاد می کنند که مخاطب را به شکلی غیرمنتظره در خود غرق می کنند." به نوشته او هر یک از شخصیت های فیلم، همدردی مخاطب را بر می انگیزد و در عین حال، این همدردی را پس می زند.

به نوشته او، هیچ قهرمان یا برنده ای در این داستان نیست- داستانی که بر دوش مخاطب، بار رازی را می گذارد که هیچ یک از شخصت های داستان، هرگز آن را نخواهند دانست.


 
 محمد عبدی

تجربه دیدنی دیگری از اصغر فرهادی که جهان تلخ و تیره ای بنا می کند که در آن انسان ها اسیر جبر و تقدیری به نظر می رسند که گریز و گزیری از آن نیست و فیلمساز ابایی ندارد که شخصیت هایش را- که هیچ کدام قهرمان نیستند؛ حتی شخصیت احمد که در ابتدا قهرمان به نظر می رسد، اما در نهایت نیست- تا سرحد سیاهی مطلق و تنهایی درونی عمیق- که ویژگی همه انسان هاست؛ گیرم که پنهانش کنند- پیش می برد و با دوربینی سیال و پر تحرک به مانند دو فیلم قبلی موفق می شود تماشاگر را در احوال درونی متلاطم آدم هایش شریک کند و او را از یک آرامش ظاهری به درون یک جهنم واقعی هدایت کند و با جزئیاتی به غایت حساب شده - که در نهایت این میزان «حساب شدگی» و بستن راه بر روی هر نوع غریزه و ناخودآگاه به فیلم لطمه می زند؛ از جمله دیالوگ های نمادین مثل اشاره به بند نیامدن باران که جایی در ساختار فیلم پیدا نمی کنند و به یکدستی اثر خدشه وارد می کنند - و نوعی تعلیق جذاب و گره گشایی لحظه به لحظه- که پیشتر در سینمای فرهادی وجود نداشت، اما در سه فیلم اخیر که می توان آنها را سه گانه فرهادی درباره مفهوم حقیقت و اشکال گونه گون آن دانست- تماشاگر را در تنشی مداوم- اما به شکلی خفیف تر از جدایی نادر از سیمین- قرار می دهد و به رغم کند شدن و تکرار برخی از لحظات، کماکان از فیلمساز و فیلمنامه نویس طراز اولی حکایت دارد که سینما را به شدت می شناسد.
 

 جاستین چانگ

جاستین چانگ، منتقد نشریه ورایتی، نوشته که اصغر فرهادی با اینکه وطن خود ایران را ترک کرده تا فیلمی در پاریس با بازی برنیس بژو بسازد، فیلم "گذشته" نمی توانسته حسی بیش از این، به "خانه" داشته باشد.

به نوشته او، این فیلم هم مثل "جدایی نادر از سیمین" ملودرامی خانوادگی است که به شکلی بدیع، پیکرتراشی شده است. او فیلم را "فرشی تافته از رازگشایی ها"یی توصیف کرده که "به دقت طراحی شده است."

به نوشته جاستین چانگ، با وجود اینکه "حس ساختار روایی فرهادی در لحظاتی تقریبا بیش از حد قاطعانه است،" ولی او روی شخصیت ها، بازی ها و تم فیلم، توجهی "ریزبینانه" داشته است.

آقای چانگ بازی های فیلم را "قدرتمندانه" توصیف کرده است.
 

 جف اندرو
 

این منتقد سایت اند ساوند، درباره فیلم نوشته است: مثل دو اثر قبلی اصغر فرهادی، "گذشته" فیلمی است که به شدت بر ریزه کاری های روانشناختی و اخلاقی در فیلمنامه متکی است؛ در واقع اگر به خاطر توجهی که فرهادی به جزئیات مشخصی از میزانسن می کند نبود، این فیلم ممکن بود که در برخی لحظات، "خیلی تئاتری" حس شود.

به نوشته او، گرفتارشدن شخصیت های جدایی نادر از سیمین در رازها و دروغ هایی مدام، به آن فیلم حسی کاملا ارگانیک و باورپذیر می داد، ولی در فیلم تازه فرهادی، برخی از از رازگشایی ها "ثقیل و حتی با حسی از تصنع به نظر می رسد."

او همچنین به برخی "شلختگی ها" در روایت اشاره کرده است و نمونه آن را فراموش شدن یکی از شخصیت های اصلی در طول چند صحنه ذکر می کند.

او نوشته است که به نظر او فیلم طولانی است و سخت است که در پایان بگوییم که دقیقا قرار است فیلم درباره چه کسی یا چه چیزی باشد.

این منتقد بازی ها را محکم و میزانسن ها را استوار دانسته است و با این حال، "گذشته" را "حتی در مقایسه با "چهارشنبه سوری"و "درباره الی"، "کمی مایوس کننده" دانسته است.
 

+46
رأی دهید
-1

kitaro - تهران - ایران
فرهادی واقعا یه پدیدست در سینمای ایران و جهان!!!. تمام افتخاراتی که سینمای ما تشنه رسبدن به اون بوده رو یکجا به دست میاره!!. واقعا ظهور این پدیده رو به همه ایرانیها تبریک میگم و براش ازروی موفقیت میکنم.
یکشنبه 29 ارديبهشت 1392 - 21:49
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
باید دید بعد نظر داد، البته کار آقای فرهادی، کاری سخت و حساس بوده و ریسک بزرگ که بعد از اسکار جسارت ساختن اولین تجربه خود را در جامعه نا اشنا که مشکلات خود را داشته ، اینگونه جسارت و ریسک پذیری از مشخصه‌های ایشان است، خوشبختانه به کاری که می‌کند اشراف دارد و میداند دست به چه کار خطیری زده است، دیگر نقطه قوت ایشان جو گیر نشدن او ست و در فیلم خود نمایی نمیکند که بار هنری کار ایشان را بالا میبرد و از فیلم گیشه ائی دور می‌کند، ایشان در کارهای ایران خود هم هیچ گاه به نماهای خاص برای شناخت مثلا جاهای دیدنی‌ ایران نمی‌رود که فیلمش نمایشی شود، همین کار را هم بر طبق نظر منتقدان در پاریس انجام داده. به شخصه آرزو دارم ایشان بتواند با تجربه بیشتر و امکانات خوب و آزادی عمل در غرب، با دست باز فیلمی بسازد که در توان و هنرش هست. ارزو ی موفقیت برای این کارگردان فیلم بلند دارم و رسیدن به جایگاه اصلی‌ که لایق آن است.
یکشنبه 29 ارديبهشت 1392 - 23:51
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.