فرصتهای پیش رو در آینده ایران و خاورمیانه
دکتر بهروز بهبودی در مقاله May 2013 خود در "TheMiddleEast Magazine مجله بین المللی خاورمیانه" ویژگی های خاص جغرافیایی و موقعیت ژئوپلتیک ، ایران و تاثیر تحولات ایران در منطقه خاورمیانه و مجموعه کشورهای عربی را مورد بررسی و تحلیل قرار داده است.
وجود یک حکومت با پایبندی به معیارها و ملاک های حقوق بشر و دموکراسی در ایران در بسیاری از معادلات منطقه می توانست تاثیرگذار باشد ، نخست باعث ایجاد اطمینان خاطر در میان کشورهای منطقه بخصوص همسایه و پس از آن کشورهای دنیا بود، اما امروز به واسطه حضور رژیمی چون جمهوری اسلامی، بیشتر تمرکز کشورهای همسایه بر این مسئله قرار می گیرد که چگونه خود را از مزاحمت های این رژیم به دور نگاه دارند و چگونه در برابر دخالت ها و آزارهای امنیتی جمهوری اسلامی از خود دفاع کنند.
امروز در کشورهای همسایه هزینه های زیادی در جهت مقابله با مزاحمت های احتمالی جمهوری اسلامی می شود که در صورت نبودن چنین رژیمی می توانست به بهبود اوضاع منطقه و در درجه اول خود آن کشورها کمک کند. مداخلات جمهوری اسلامی در امور کشورهای دیگر همواره روابط میان ایران و کشورهای عرب منطقه را که پیشینه تاریخی آنها از وجود روابطی موثر حکایت داشته، خراب می کند و باعث می شود، ایران که روزگاری در کنار اعراب به پیشرفت دانش و روابط انسانی کمک می کرد، به تهدیدی برای دیگران تبدیل گردد و خدمات متقابل اسلام و ایران در دنیای معاصر به فراموشی سپرده شود و جای آن را دلمشغولی کشورهای همسایه به سبب وجود رژیمی بگیرد که موجودیتش در گرو ایجاد تنش است.
بهروز بهبودی
درست است که زبان و نژاد دو مولفه ای هستند که ایران و اعراب را از یکدیگر جدا می کنند اما به رغم این مولفه ها، دین اسلام هم همواره مولفه مهم دیگری بوده که این دو را در طول تاریخ به یکدیگر پیوند داده است، به گونه ای که هیچ کس نمی تواند منکر خدمات متقابل این دو نژاد مختلف به یکدیگر بشود. متاسفانه رژیم فعلی ایران همین عامل وحدت بخش را که در طول تاریخ همواره یکی از پله های صعود و پیشرفت منطقه بوده به عاملی برای افتراق تبدیل کرده است. ایران پس از ظهور و استقرار جمهوری اسلامی در صدد صدور قرائت هایی از اسلام بوده که مورد پسند کشورهای عربی و البته دنیا نبوده و همین موضوع رژیم ایران را در نظر اعراب به یک رژیم برانداز تبدیل کرده است که همواره می کوشد با نفوذ در میان کشورهای منطقه، معادلات را به نفع خود تغییر دهد بنابراین اعراب به کوشش ها و شعارهای ایران برای رفتن به زیر یک پرچم و تشکیل امت واحد اسلامی مشکوک بوده و آن را خطری برای خود احساس کرده اند.
افزون بر این امروز فعالیت های هسته ای، نظامی و تهدیدهای بالقوه و بالفعل جمهوری اسلامی به دغدغه مشترک کشورهای عرب همسایه و خاورمیانه تبدیل شده است. رفتارهای مشکوک جمهوری اسلامی در حوزه مسائل هسته ای، تقابل را جایگزین تعامل کرده است. ایران و اعراب به رغم همسایگی، پیوندهای دینی، تاریخی و فرهنگی مشترک، همواره رقبای یکدیگر هم به حساب می آمده اند، اما روابط آنها معمولا به دشمنی کشیده نمی شده است. در رژیم فعلی این حس رقابت که از جهاتی به پیشرفت منطقه نیز کمک می کرده، به دشمنی تبدیل شده و از میان دوستان تنها رژیم ها و گروه هایی چون رژیم بعثی سوریه و حزب الله لبنان برای جمهوری اسلامی باقی مانده اند که در میان کشورهای عربی منفور و منزوی هستند.
ایران، پس از انقلاب اسلامی از جرگه دوستان اسرائیل خارج شد و در دشمنی با اسرائیل با کشورهای عربی همراهی کرد امروز ایران بنا بر همان سیاست دشمنی با اسرائیل، از رژیم خونخوار بشار اسد در سوریه حمایت می کند و به کشتارها و سرکوب ها در آن کشور دامن می زند، در حالیکه کشورهای عربی به اتفاق با مخالفان حکومت بعثی همراهی کرده و دولت اسد را به انزوا کشانده اند.
جمهوری اسلامی از این وجه مشترکی که پس از انقلاب با کشورهای عربی پیدا کرد، به دلیل سیاست های مداخله جویانه اش نتوانسته در جهت ایجاد بنیادهای دوستانه استفاده کند. کشورهای عربی ترجیح داده اند که جان و مال مردم سوریه را فدای دشمنی خود با اسرائیل نکنند در حالیکه برای جمهوری اسلامی هر چیز و همه چیز می تواند وسیله ای باشد برای دشمنی با اسرائیل حتی جان و مال مردم سوریه. به عبارت دیگر در نگاه مسئولان جمهوری اسلامی هدف وسیله را توجیه می کند.
کشورهای عربی و ایران که در دشمنی با اسرائیل وجه مشترک دارند، در مسئله سوریه به نقطه مشترکی نرسیده اند ایران بسیار کوشید تا به رغم همه انکارها وقوع بهار عربی را بیداری اسلامی بخواند و آن جنبش را متاثر از صدور انقلاب و آرمان های اسلامی خود، اما همینکه نسیم این بهار به سوریه رسید، آن را دسیسه غرب برای شکستن محور مقاومت در برابر اسرائیل نامید و به همین دلیل از بشار اسد حمایت کرد. بنابراین ایران باز خود را در مقابل کشورهای عربی قرار داد تا یک بار دیگر اثبات کند نمی کوشد تا تنش ها را در منطقه به آرامش و تعامل تبدیل کند.
بی شک ایرانی قدرتمند مایه زیب منطقه خاورمیانه است و می تواند به ایجاد پیوندها کمک کند، می تواند با تعامل با کشورهای دنیا حتی معادلات جهانی را به نفع کشورهای منطقه و همسایه تغییر بدهد اما نه ایرانی با رژیمی که همواره برای دیگران تهدید به حساب می آید و می خواهد با تکیه بر نیروی نظامی، مداخله در امور داخلی کشورهای همسایه و غیر همسایه برای خود اعتباری کسب کند.
خوشبختانه هنوز وجه مشترک کشورهای عربی منطقه اعتقاد به دینی است که از هزار و چهارصد سال پیش عرب و حتی غیر عرب را زیر یک پرچم جمع کرد و بسیاری از ناممکن ها را ممکن ساخت. اگرچه اتحاد و پیوند با جمهوری اسلامی به سبب ماهیت آن رژیم ناممکن به نظر می رسد، پیوندهای اعراب با یکدیگر بر بنیاد آموزه های ناب اسلامی ـ اسلامی که خشونت را ترویج نمی کند و طالب صلح و انسانیت است ـ می تواند به پیشبرد مسائل منطقه کمک کند همانطور که بارقه های آن را در عدم حمایت کشورهای عربی از حکومت بعثی سوریه دیده ایم. این نوع حمایت ها از جنبش مردمی ایران نیز لازم و ضروری است. اگر امروز کشورهای عربی به دنبال منطقه ای آرام و بدون تنش هستند نیازمند آنند که از جنبش مردمی ایران حمایت کنند.
کشورهای منطقه می توانند با الهام از اسلام و با توجه به تجربه های تاریخی خود بار دیگر زمینه های ارتباط با ایران را فراهم آورند اما پیش از آن باید در ایران رژیمی دموکراتیک و معتقد به حقوق انسان ها بر سر کار بیاید. تعامل با جمهوری اسلامی ممکن نیست، رژیمی که نه از تعامل چیزی می فهمد و نه از پیوندهای موثر.
ویژگی های خاص جغرافیایی و موقعیت ژئوپلتیک، ایران را به یک کشور تاثیرگذار در منطقه تبدیل کرده است در آنسو مجموعه کشورهای عربی نیز به سبب اشتراکاتی که با هم دارند، مجموعه تاثیرگذاری را در روابط بین الملل به وجود آورده اند به همین دلیل روابط ایران و کشورهای عربی در درجه اول برای خودشان و در پله بعد برای دنیا بسیار حائز اهمیت و تعیین کننده است.
کینه و دشمنی نمی تواند مشکلات موجود در میان کشورهای منطقه را حل کند. پتانسیل موجود در میان آنها، یعنی اسلام، می تواند زمینه های حل اختلاف را فراهم آورد همانگونه که چنین نقشی را در طول تاریخ ایفا کرده است. اگر امروز به سبب جمهوری اسلامی، پیوند همه کشورهای همسایه ناممکن است، این اتحاد می تواند در میان کشورهای عربی شکل بگیرد و به همدلی با مردم ایران و گروه های مختلف همراه با مردم ایران در داخل و خارج منتهی گردد. داروی درد ایران، امروز استقرار دموکراسی و التزام به اصول حقوق بشر است.
از اینرو مرکز دموکراسی برای ایران، رسالت خود را بر همین مبنا قرار داده و برای تحقق آن می کوشد و بر آن است که رجوع به آرا و حقوق مردم دیگر جایی برای هراس کشورها از یکدیگر و دوگانگی ها نمی گذارد. در همین راستا این مرکز با امکانات فراوانی که بخصوص به لحاظ انسانی و دانشی فراهم آورده است از تمایلات کشورها برای ایجاد، استقرار و استحکام پیوندها استقبال می کند و بر آن است که وجود ایرانی آزاد و معتقد به اصول دموکراسی و حقوق بشر به دور شدن منطقه از تنش ها و ناآرامی ها یاری فراوان خواهد رساند.
مرکز دموکراسی برای ایران با امکانات خود، می کوشد تا علاوه بر توجه و فعالیت برای ایجاد دموکراسی و حقوق بشر در ایران، زمینه های پیوند با کشورهای منطقه را نیز بررسی کند زیرا بر این باور است که خاورمیانه آرام، دنیا را نیز به آرامش خواهد رساند بنابراین آماده است تا با قرار دادن تجربه ها و دانش خود در اختیار همه گروه ها و کشورهایی که دغدغه دموکراسی و حقوق بشر دارند، زمینه های تحقق آن را در ایران فراهم آورد. فراموش نکنیم یکی از دلایل بسیاری از ناهنجاری ها و تنش های موجود، وجود رژیم هایی است که التزامی به دموکراسی و حقوق بشر ندارند. از ایرانی دموکراتیک و آزاد نه تنها مردم آن کشور که همسایگان و کشورهای دیگر منطقه نیز بهره ها خواهند برد. سرمایه گذاری برای آرامش بهتر از سرمایه گذاری هایی است که بیش از هرچیز هراس ها و دغدغه های مردم کشورهای منطقه را افزون تر می کند و هیچ دردی را دوا نمی کنند.
بهروز بهبودی
اردیبهشت ۱۳۹۲