کوبیدن هاشمی رفسنجانی: حنای بی رنگ؟

آیت الله خامنه ای جایگاه فعلی اش را تا حدود زیادی مدیون آقای رفسنجانی است

محمد امینی

بی بی سی

 در چندین دوره انتخابات دو دهه گذشته، کوبیدن هاشمی رفسنجانی راهی برای کسب پیروزی در انتخابات در جمهوری اسلامی ایران بوده و هم اصلاح طلبان در اوج قدرت یابی و هم محافظه کاران در موقعیت های مختلف از این اهرم استفاده کرده اند. اما آیا در انتخابات ریاست جمهوری پیش روی هم این روش جواب می دهد یا اینکه روش هاشمی کوبی دیگر به یک حنای بی رنگ تبدیل شده و حتی در یک گام فراتر، اتفاقا هاشمی در شرایطی قرار دارد که می تواند کیان محافظه کاران کنونی و در راس آنها موقعیت آیت الله خامنه ای را به خطر بیندازد؟

حضور در راس

اکبر هاشمی رفسنجانی شخصیتی بوده که در ساختار جمهوری اسلامی ایران همواره در کلیدی ترین مناصب قرار داشته است. با نگاهی به فردای درگذشت آیت الله خمینی و چینش مهره ها و فضای آن دوران، حتی آیت الله خامنه ای جایگاه فعلی اش را تا حدود زیادی مدیون آقای رفسنجانی است.


آقای رفسنجانی جنگ با عراق را با حکم آیت الله خمینی تا آخر مدیریت کرد، حتی پذیرش قطعنامه ۵۹۸ خالی از تاثیرگذاری او نبود. بعد دو دوره رئیس جمهور شد و با رهبری آیت الله خامنه ای در مناصب کلیدی مانند ریاست مجلس خبرگان و مجمع تشخیص مصلحت نظام حضور داشته و دارد.

در چندین دوره انتخابات هم شکست خورد که البته مانند کاندیداهای دیگر به کم و کیف انتخابات اعتراضاتی داشت ولی از آنجا که خود جزو بینانگذاران جمهوری اسلامی است همواره حفظ نظام برای وی مهم تر از حذف رقیب بوده است. از این رو شکست های انتخاباتی را هرچند تلخ، ولی با ترکیبی از سعه صدر کناری می نهاد. آقای هاشمی از آن جمله سیاستمدارانی است که به کل بازی هم توجه دارد و فقط حریف پیش رو را نمی بیند.

حفظ بقا

شاید بخاطر همین نحوه رفتار آقای هاشمی باشد که وی مانند دیگر بزرگان جمهوری اسلامی که گوشه نشین شدند، حصرخانگی شدند یا حتی به زندان افتادند، خودش به این سرنوشت ها دچار نشده است. هرچند حداقل، طی چهارسال گذشته دیدگاه وی در کشورداری در مقابل دیدگاه آیت الله خامنه ای و مجری محبوب و اکنون مغضوب او (آقای احمدی نژاد) قرار گرفت.

از نقطه نظر تحلیلی، آیت الله خامنه ای با ویژگی هایی که دارد، تفاوت دیدگاه با آقای هاشمی را تاکنون چندان جدی نمی گرفته و در مهم ترین اقدام پس از موضع گیریهای آقای هاشمی در جریان و پس از انتخابات جنجالی ریاست جمهوری ۱۳۸۸، تنها این را مهم دید که ریاست مجلس خبرگان از آقای هاشمی سلب شود و مقام نسبتا تشریفاتی ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام را حفظ کند.

از نگاه تحلیلگران، اکنون که صف بندی و خط کشی میان دیدگاه و سوابق آقای هاشمی با آیت الله علی خامنه ای مشخص تر از همیشه شده، امکان به میدان آمدن آقای هاشمی به عرصه انتخابات کل جناح محافظه کار را بشدت به هراس انداخته و شخص رهبری و تشکیلات اطرافش از این امر مستثنی نیست.

مساله رد صلاحیت


دیگر از کوبیدن هاشمی رفسنجانی با کلیشه ها و اهرم های سابق خبری نیست.

مهم ترین ویژگی آقای هاشمی در مقطع کنونی آن است که رد صلاحیت وی برای شورای نگهبان غیرممکن است، چرا که رد صلاحیت وی دلیل بسیار روشنی برای اثبات حاکمیت سلیقه و برداشت ها خواهد بود تا حاکمیت قانون اساسی و اگر هاشمی رفسنجانی صلاحیت نداشته باشد، دیگر چه کسی صالح خواهد بود؟

شاید از همین روست که محمد خامنه ای (برادر آیت الله خامنه ای) و حیدر مصلحی وزیر اطلاعات (که با اصرار آیت الله خامنه ای به مقامش بازگشت) و چهره های دیگر، آقای هاشمی را به انواع ویژگی های منفی مثل رابطه با دشمن، نامزد مورد نظر آمریکا و عامل فتنه ۸۸ و امثال آن متهم می کنند. حرفهایی که در داخل ایران هم واکنش هایی را میان اهل سیاست برانگیخته است.

ولی نکته اینجاست که دیگر از کوبیدن هاشمی رفسنجانی با استفاده از کلیشه ها و اهرم های سابق خبری نیست. دیگر از تریبون های رسمی و رسانه ای کسی روی خانواده آقای رفسنجانی دست نمی گذارد و آنها را به خوشگذرانی و حیف و میل اموال بیت المال متهم نمی کند.

روش های جدید، تندتر و افراطی تر از سابق بنظر می رسند. حرفهای حیدر مصلحی، وزیر اطلاعات، حرفهایی نبود که پس از آیت الله فقید حسینعلی منتظری درباره شخصیتهایی در حد آقای هاشمی مطرح شده باشد.

ظرف چهارسال گذشته شرایط خانواده هاشمی عوض شده و فرزندانش دیگر آقازاده های جت اسکی سوار در آبهای کیش معرفی نمی شوند. فائزه هاشمی و مهدی هاشمی هر دو به زندان افتادند و موضعگیری های پدرشان هم در مجموع در همراهی با مخالفان داخلی سیاستهای محمود احمدی نژاد و بطور غیرمستقیم، رهبری مملکت، حرکت می کرده است.

نگاه افکار عمومی

آقای هاشمی رفسنجانی در نزد مردم ایران چهره ای چند وجهی داشته و دارد. از یک سو بخاطر سوابقی که بدانها بطور خلاصه اشاره شد، این احساس در نزد بخش قابل توجهی از افکار عمومی در ایران وجود دارد که وی مرد عمل است، طرفدار میانه روی است و رابطه با جهان خارج را یک اولویت اساسی می داند. ولی از سوی دیگر، بخاطر استمرار حضور در سطوح عالیه نظام طبیعتا هرچه شرایط اقتصادی و زندگی ایرانیان دشوارتر شده، او هم در نزد افکار عمومی مورد انتقاد بیشتری قرار می گرفت و رقبایش هم با دست گذاشتن روی مدل زندگی اطرافیانش، با فضا سازی، از این نگاه افکار عمومی به نفع خود استفاده می کردند. اما اکنون دیگر هاشمی کوبی با روشهای سابق مانند حنای بی رنگ است و چه در تهران و چه در شهرهای دیگر هم آبی از آن گرم نخواهد شد.

اما چرا آمدن هاشمی رفسنجانی تا این حد مایه هراس محافظه کاران شده است؟ از نظر تحلیلی، دلیل این امر را باید در شرایطی جستجو کرد که ظرف هشت سال گذشته ایجاد شده است. شخص آیت الله خامنه ای بخاطر نحوه برخوردش با محمود احمدی نژاد هزینه های زیادی داده و خواهد داد. ولی شرایط خارجی بر سر برنامه هسته ای و تحریم ها از یک سو، شرایط سوریه و بهار عربی در اطراف ایران و سیر و سوی روابط ایران و آمریکا و کشورهای اصلی غربی، در مجموع برای جمهوری اسلامی به یک نقطه بسیار استراتژیک رسیده که بقای جمهوری اسلامی هم از درون و هم از بیرون در معرض چالش بسیار جدی قرار دارد.

تبعات برای رهبری

حال برای مدیریت کشور در این شرایط چه کسی برای آیت الله خامنه ای قابل تحمل است؟

پاسخ به این سوال توجه به مولفه های زیادی را می طلبد که از حوصله این نوشتار خارج است اما نکته اصلی در نهایت این است که آقای هاشمی رفسنجانی آن چهره قابل تحمل برای آیت الله خامنه ای نیست. پیروزی هاشمی در انتخابات تمامی معادلات آیت الله خامنه ای را چنان بر هم می ریزد که تاکنون بی سابقه بوده و به منزله پس گرفتن بسیاری از سیاست های هشت ساله گذشته و پیش از آن هم خواهد بود.

جایگاهی که آقای هاشمی در پست ریاست جمهوری پیدا خواهد کرد جایگاه رهبری را هم تنزل خواهد داد و این برای بسیاری از محافظه کاران که بقای خود را در حفظ وضع موجود می بینند، نامطلوب خواهد بود. این آقای رفسنجانی خواهد بود که گره رابطه با آمریکا را باز خواهد کرد، چون ادامه وضع موجود می تواند ایران را به سطح عراق در دهه ۱۹۹۰ (پس از حمله به کویت) تنزل دهد و تجربه تلخ کشته شدن هزاران کودک عراقی از سوتغذیه شاید چیزی نباشد که ایرانیان به آن رضایت دهند و دامنه نارضایی هایی گسترده کنونی می تواند تکراری از مدل های مختلف بهار عربی در ایران را رقم بزند.

هاشمی رفسنجانی سهم زیادی در سیاست های مختلف جمهوری اسلامی ایران ایفا کرده و از تیغ انتقاد و فراتر از آن مصون نبوده و نخواهد بود، اما وضع در جمهوری اسلامی ایران اکنون به نقطه ای رسیده که آمدن هاشمی رفسنجانی، این بار با همه دفعات قبل متفاوت خواهد بود، اگر بیاید.
 

+75
رأی دهید
-6

Omidjaber - سایتاماکن - ژاپن
موضوع خیلی روشن است اقای خامنه ای دارد تمام رقبای خودش را به مرور زمان از بین مبرد تا بهتر بتوانند حکومت کنند اگر رفسنجانی بیاید باز ممکن است قدرت بگیرد و برای رهبر مشگل افرین به خاطره همین توسط دیگران اقای رفسنجانی را میکوبد تا از محبوبیت ایشان کاسته شود راحت بگویم چند نفری جلوی اقای خامنه ای سد هستند وبایستی برداشته شوند و چون خود ایشان از زمان قدیم از این اقایان کمک گرفته خودش بطور مستقیم خجالت میکشه حذف شان کند سیاست نه دین میشناسد ونه ایمان مال دنیا انقدر دوست داشتنی است که پدر به پسر رحم ندارد خدایا ما ملت ایران را از دست هرچی ادم دروغ گو ریا کار ومال بیت المال خور وبی رحم وبی عاطفه نجات بده.
یکشنبه 15 ارديبهشت 1392 - 02:42
دایی جان - والنسیا - اسپانیا
این بیاد اون نیاد به حال مردم چه فرقی میکنه مگه تو این ۳۳ سال چیزی عوض شده هر روز دریغ از دیروز شده خدا هم از این مملکت قهرش گرفته
یکشنبه 15 ارديبهشت 1392 - 02:48
toopetoop - سانتا کلارا - آمریکا
اونقدر دریده شده که حتی فیلمهاش هم درمیاد مهم نیست براش. اونقدر قدرت طلب هست که تو هشتاد سالگی هم به طرز غیرقابل باوری انرژی رقابت و قدرت طلبی داره.
یکشنبه 15 ارديبهشت 1392 - 03:16
kolah-ghermezi - ونکوور - کانادا
انتخابات نزدیک هست و مسئولین خوابهای پریشان می‌بینند. قول چماق‌های استخونی بی‌ مخ ها{ شعبون بی‌ مخ} هم آمادهOmidjaber - سایتاماکن - ژاپن,,Bravo.
یکشنبه 15 ارديبهشت 1392 - 07:49
دلمرده - تهران - ایران
من فکر میکنم این نکته که مخالفان هاشمی برای کوبیدن او ازش استفاده میکنن(طرفدار رابطه با امریکا بودن)اتفاقا خیلی برای هاشمی مفیده و ملت اگه بفهمن هاشمی رابطه با آمریکا را برقرار میکنه حتما بهش رای میدن.ملت دیگه طعم تلخ مبارزه با امریکا را چشیدن و امروز هر کی بتونه مردم را از شر این تحریمها نجات بده برنده است
یکشنبه 15 ارديبهشت 1392 - 09:03
Nerse - اهواز - ایران
خب اگه پاسخ به این سوال توجه به مولفه های زیادی را می طلبد که از حوصله این نوشتار خارج است چرا مطرحش می کنی. در کل جالب بود
یکشنبه 15 ارديبهشت 1392 - 09:59
rezgar - لینشوپینگ - سوئد
بگذارید رفسنجانی را بکوبن و درب داغانش کنند حق خودش است! بیشتر از 60 سال از عمر کثیفش را صرف توطئه گری اختلاف بین جوامع , به پیروزی رساندن انقلاب ننگین 57 , نقشه های ترور در داخل و خارج جنگ داخلی و خارجی و فدرت داشتن در نظام و غیره کرد.همه و همه این زحمتها و فعلیتها نتیجه اش شد به قدرت رساندن علی خامنه ای و خاندان خامنه ای. هر کس جای رفسنجانی بود تا به حال سکته میکرد و میمرد. شما نگاه کنید خیلی از ان کسانی که نقش مهم داشتن در فریب و کشت و کشتار مردم ایران تا این نظام اسلامی جهل دروغ را به ثمر و قدرت برسانند مانند خالخالی و ان فرمانده های سپاه که یکی بعد از دیگری سکته میکردن و یا با بیماریهای مزمن تلاف میشدن چون همهشان دانسته اند که خدمت بیخودی کردن و خدمتشان فقط برای به ثمر رساندن خامنه ای و خانواده و دوروبریهای خامنه ای بوده و هیچ ارزشی دیگر نداشته. رفسنجانی هیچگاه فکر نمیکرد علی خامنه ای چنین انسان زیرکی باشد که اورا از صحنه فدرت نظام به حاشیه براند و روزی همین خامنه ای به ریش نداشته رفسنجانی بخندد. پس رفسنجانی هر بلایی سرش بیاید حق خودش است.
یکشنبه 15 ارديبهشت 1392 - 11:54
Nazok - سلیمانیه - عراق
این دقیقا و تا حد صد در صد مطلوب انگلیس است. ایران با دموکراسی واقعی نه، و هرگز. ایران به سبک زمان شاه دارای همه چیز برای ایرانیان و رشد و تعالی برای آنان به استثنا دموکراسی سیاسی همراه نفع و خیر برای آمریکا و غرب بواسطه حس قوی حسادت انگلیس نه‌، نه‌، نه‌. برای ایجاد شرایطی که طی‌ آن ایران بهم نخورد و آخوند دست پرورده انگلیس محو نشود و ایران از شرایط فعلی‌ که در دست روسیه، چین است خارج شود، کوسه رفسنجان است که سکان دار معرکه است و قادر به انجام این رسالت است.
یکشنبه 15 ارديبهشت 1392 - 12:55
Nazok - سلیمانیه - عراق
ترک لندن توسط پسر کوسه و بظاهر زندانی شدن فائزه خانم علامت هائی حاکی‌ از رنگ و روغن کاری امام کوسه بود برای این دوره از ریاست جمهوری، روی کار آوردن حضرت کوسه، طرح انگیس است که در مقابل پتانسیل توفان عظیم ایرانی‌ سرخورده مبادا جامعه ایران بسوی آخوند زدائی کشیده شود. اگر فردی، جمع و یا گروه هائی از ایرانیان این را در نیافته باشند، زهی بدبختی !!. بنظر من اگر رای دهندگان در مقابل دوو راهی‌ کوسه و مشایی قرار بگیرند، دوری از کوسه بهتر است، زیرا اولا- کوسه استمرار اخوندیسم است و منافع مادام العمر انگیس با همه جهالت‌ها و عقب افتادگیها. ثانیا- اگر قرار باشد جنایتکاران به سرنوشت شوم خود برسند رأی دهندگان نه تنها بر خلاف جریان طبیعی‌ عمل کردهو کوسه را رهانیده، بلکه او‌را علو درجا‌ت بخشیده اند.
یکشنبه 15 ارديبهشت 1392 - 18:15
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.