آیا احمدی نژاد به دنبال 'افشاگری' در مورد انتخابات ۱۳۸۸ است؟
به سختی می توان پذیرفت که احمدی نژاد حاضر باشد برای زضربه زدن به رقبای محافظه کار، آرای خود در انتخابات گذشته را نیز زیر سوال ببرد
حسین باستانی
بی بی سی
سایت بازتاب اخیرا خبر از انتشار یک شایعه توسط "گروهی از فعالان اقتصادی مرتبط با رحیم مشایی" خبر داده که موضوع آن، امکان "افشای" نوارمکالمات ضبط شده محمود احمدی نژاد و برخی مسئولان در روز بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ است.
مدعای شایعه آن است که "در این مکالمات از طرف برخی مسئولان به احمدی نژاد گزارش داده می شود که رای واقعی وی ۱۶میلیون است، اما برای اینکه شائبه تقلب پیش نیاید و اختلاف آرا زیاد به نظر برسد، قرار است ۲۴ میلیون رای اعلام شود." به گفته ناقلان شایعه، رئیس دولت در جریان گفتگو با این مسئولان، از آنان خواسته است میزان آرای او، به جای ۲۴ میلیون، همان ۱۶ میلیون اعلام شود.
پذیرفتن چنین ادعایی، البته در درجه اول وجود ۱۶ میلیون رای برای آقای احمدی نژاد را هم زیر سوال می برد. چرا که اگر وی در یک رقابت طبیعی با این میزان رای از رقیب خود جلو افتاده بود، دلیل نداشت که حکومت چنان نگران "شائبه تقلب" باشد که با پذیرش همه ریسک های سیاسی و امنیتی موجود، ۸ میلیون دیگر به آرایش اضافه کند.
به علاوه، علی رغم تمایل آشکار رئیس دولت به تهدید رقبای محافظه کار به افشاگری، به سادگی نمی توان پذیرفت که وی حاضر باشد برای ضربه زدن به این رقبا، تعداد آرای خود در انتخابات را نیز زیر سوال ببرد. به ویژه آنکه وی همیشه در رویارویی با رقبای سیاسی، خود را پشتگرم به "۲۴ میلیون رای" مردم دانسته و حتی در جریان خانه نشینی ۱۱ روزه وی در سال ۱۳۸۹، از او نقل شد که در صورت عدم حمایت محافظه کاران از وی، آرایش می توانسته از نتیجه رسمی انتخابات هم بیشتر باشد.
با توجه به مجموعه این شواهد، حتی در صورت صحت شایعه فوق، منطقی به نظر نمی رسد که رئیس جمهور، حتی در صورت افزایش شدید تنش میان او و منسوبان رهبر ایران، حکومت را به تقلب در انتخابات ریاست جمهوری گذشته متهم کند.
شایعه ای که به نوشته سایت بازتاب از سوی برخی ار مرتبطان رحیم مشایی نقل شده است
اما گذشته از این گمانه زنی منطقی، به نظر می رسد به تدریج این نگاه در سطح افکار عمومی گسترش یافته که رفتار سیاسی آقای احمدی نژاد، لزوما از "منطق" آشنای سیاسیون یا حتی شهروندان عادی تبعیت نمیکند. نگاهی که ظاهرا خود رئیس جمهور هم بی میل به دامن زدن به آن نیست و با تکرار اظهاراتی از این قبیل که "آماده فداکاری" است یا نمایش پی در پی رفتارها و اظهارات غیرمنتظره در موقعیت های رسمی، به آن دامن می زند.
در مورد مشخص تخلفات انتخاباتی، محمود احمدی نژاد تاکنون در موارد مختلف به بیان اتهاماتی علنی پرداخته که در صورت پذیرش آنها، نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۸ هم به زیر سوال می رود.
مشهورترین نمود این رویکرد، متهم کردن چند باره سپاه پاسداران در ماه های اخیر به تدارک برای "مهندسی انتخابات" است. اگرچه این اتهام، متوجه اقدامات سپاه در ارتباط با انتخابات آینده است، اما نمی توان از دلالت کلی آن بر تاثیرگذاری نظامیان در رقابت های انتخاباتی ایران غافل ماند.
اگر آقای احمدی نژاد بعد از بر هم خوردن رابطه خود با سپاه پاسداران، آن را نهادی معرفی می کند که در صدد تاثیرگذاری مخفیانه بر انتخابات است، چرا باید فکر کرد که قبل از به هم خوردن این رابطه، چنین کاری انجام نمیشده است؟
در حقیقت، پذیرفتن این معنی که انتخابات در ایران به گونه ای برگزار می شود که نهادی چون سپاه پاسداران می تواند به مهندسی آن بپردازد، تقویت کننده ادعای کلیدی معترضان به نتایج انتخابات ۱۳۸۸ است که دقیقا و با همین عبارات متحدان رهبر ایران و از جمله سپاه را به دستکاری در آرا متهم می کردند.
وقتی رئیس جمهور ابایی ندارد که با متهم کردن نهادهای زیر نظر رهبری به مهندسی انتخابات، به طور غیرمستقیم عملکرد همین نهادها را در زمان انتخابات مناقشه انگیز ۱۳۸۸ زیر سوال ببرد، آیا حکومت می تواند مطمئن باشد که وی به طور مستقیم چنین کاری را انجام نخواهد داد؟
شاید محمود احمدی نژاد، هرگز اقدامی انجام ندهد که نتایج انتخابات ریاست جمهوری گذشته را در معرض تردید قرار دهد، اما به نظر می رسد که متحدان رهبر ایران، اطمینانی ندارند که او قطعا از چنین کاری پرهیز خواهد کرد.
به نظر می رسد وجود این فضای عدم اطمینان، فارغ از قضاوت در مورد صحت و سقم شایعه دستکاری ۸ میلیونی در انتخابات، همان چیزی باشد که اعضای تیم آقای احمدی نژاد به دنبال آن هستند.
فضایی که در آن، اعضای این تیم ترجیح می دهند رقبای محافظه کارشان را با نگران کردن از عواقب "افشاگری های" احتمالی رئیس جمهور، به نرمش بر سر انتخابات آینده وا دارند.