آخرین جنایت سال 91 چگونه رقم خورد : نیم ساعت مانده به عید دوستش را بر سر گنج کشت
نوروز سال 92 برای یک خانواده ساکن شرق تهران با خبر به قتل رسیدن پسر 35 سالهشان آغاز شد. قتلی که آخرین جنایت سال 91 نام گرفت بر سر نزاع میان دو دوست بود که میخواستند زیر خاکی پیدا کنند اما اختلافاتشان تا حدی بالا گرفت که سر انجام این دوستی رنگ خون به خود گرفت.
خانوادههای سعید و رضا نوروز امسال در حالی منتظر لحظه تحویل سال بودند که خبر نداشتند پسرهایشان دقایقی قبل با هم گلاویز شده و یکی از آنها به قتل رسیده و دیگری متواری شده است. رضا تنها چهار ساعت پس از وقوع این قتل و در حالی که قصد داشت به شهرستان برود توسط ماموران پلیس دستگیر شد. سی دقیقه به لحظه تحویل سال مانده بود که تلفن کشیک قتل به صدا در آمد. آن سوی خط ماموری از کلانتری 124 تهرانپارس بود که خبر کشف یک جسد را به بازپرس رودگر اعلام کرد. با اعلام این خبر به قاضی کشیک قتل، وی به همراه تیمی از کارشناسان پزشکی قانونی و اکیپ حفظ صحنه جرم و عوامل تشخیص هویت به محل کشف جسد در خیابان بهار تهرانپارس رفتند.
با ورود بازپرس ویژه قتل به محل مشخص شد مقتول جوانی 35 ساله به نام سعید بوده که توسط ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است. کسی که خبر وقوع این قتل را به ماموران کلانتری 124 داد صاحب سوپرمارکتی بود که سعید و رضا برای خرید از آن به آنجا رفته بودند. او درباره آنچه که روی داد به بازپرس پرونده توضیح داد: سالهاست که در این خیابان سوپر مارکت دارم و در آن مشغول به کار هستم. کمتر از یک ساعت به لحظه تحویل سال مانده بود و از آنجایی که هنوزتعداد معدودی مشتری به مغازه میآمد من هم تعطیل نکردم و دم مغازه ایستادم. وی در ادامه گفت: همان موقع دو جوانی که به نظر میرسید با هم دوست هستند برای خرید سیگار و نوشابه به مغازه آمدند و داشتند راجع به موضوعی هم با هم بحث میکردند. من متوجه نشدم حرفشان راجع به چه چیزی بود اما همین که برگشتم تا از قفسه پشت سرم سیگار بردارم دیدم فریاد یکی از آنها بلند شد. وقتی برگشتم دیدم یکی از آنها دیگری را با چاقو زده و لباس هر دویشان به خون آلوده شده است. صاحب سوپرمارکت همچنین اظهار داشت: تا خواستم از پشت پیشخوان به آن طرف بروم آن مرد متواری شد من هم سریع با پلیس و اورژانس تماس گرفتم و موضوع را اطلاع دادم.
پس از انجام تحقیقات اولیه از محل و انجام معاینات پزشکی روی جسدتیمی از کارآگاهان اداره دهم به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران مامور رسیدگی به این پرونده شدند.
با توجه به صحبتهای مرد مغازهدار مبنی بر اینکه این دو با هم دوست بودند شماره تلفن متهم به قتل مشخص و با وجود ترافیک سنگین تماسهای شب عید تماسهایش ردزنی شد. کارآگاهان پلیس در ردزنی تماسهای تلفنی متهم دریافتند که وی قصد متواری شدن به شهرستان شیراز را دارد.
در ادامه کارآگاهان موفق شدند مخفیگاه رضا را در منزل یکی از دوستانش شناسایی کرده و او را دستگیر کنند. رضا در حالی در لحظه دستگیری به قتل دوستش اعتراف کرد که ماموران پلیس موفق شدند آلت جرم و لباسهای خونی مقتول را در محل اختفای او پیدا کنند.
وی همچنین در جریان بازجوییها مدعی شد که با دوستش سعید شیشه مصرف میکردند. رضا درباره انگیزه قتل دوستش سعید به ماموران گفت: من و سعید چند سالی بود که با هم دوست بودیم اما چند وقتی بود که سعید خیلی با من رفت و آمد نمیکرد و سرش به کارهایی گرم بود. یک روز که ماجرا را از او پرسیدم متوجه شدم با چند نفر دیگر از دوستانش نقشه محل یک گنج را پیدا کردهاند. به او گفتم من هم همراهت میشوم و با هم میرویم و پیدا میکنیم اما رضا زیر بار نمیرفت. وی همچنین مدعی شد: سیام اسفند ماه بود و چند دقیقهیی به لحظه تحویل سال مانده بود. با هم بیرون رفتیم و دوباره حرف از گنج شد اما رضا قبول نمیکرد که من هم در آن گنج با او شریک شوم. من میدانستم که او نقشه را همراهش دارد تصمیم گرفتم که نقشه را از او بدزدم و خودم به دنبالش بروم و زیر خاکیها را پیدا کنم. وقتی با هم داخل مغازه رفتیم از فرصت استفاده کردم و با چاقویی که از قبل تهیه کرده بودم چند ضربه به سعید زدم. بعد از آن هم از آنجا فرار کردم و می خواستم چند روزی به شیراز بروم تا آبها از آسیاب بیفتد اما در خانه دوستم دستگیر شدم. به گفته بازپرس پرونده اظهارات متهم به قتل هنوز به طور کامل با ادله و شواهد موجود در پرونده تطابق داده نشده است و به همین دلیل نمیتوان به طور قطع علت وقوع این قتل را پیدا کردن زیر خاکی اعلام کرد که تنها پس از گذشت 4 ساعت موفق به شناسایی محل اختفای متهم و دستگیری او شدند.