گفت و گوی جالب با مجتبی محرمی: چگونه معتاد شدم؟چگونه ترک کردم؟

مجتبی محرمی یک بازیکن فراموش ناشدنی است. لااقل اینکه از وقتی فوتبال را کنار گذاشته هنوز بازیکنی با قابلیتهای او در فوتبال ما ظهور نکرده است.

به گزارش تماشاگر مجتبی در دوران بازیگری شاید پرحاشیه ترین بازیکن بود. حاشیه هایی که هنوز نیز او را رها نمی کند.

آنچه در ادامه می خوانید حرفهایی است که این بازیکن جنجالی سابق در رسانه های کشور مطرح کرده است. در این مطلب او از چگونگی اعتیادش به مواد مخدر،شهادت برادرش،حضور خودش در جبهه و... صحبت کرده است. بازخوانی حرفهای مجتبی محرمی خالی از لطف نیست.

آقا مجتبی در جبهه

قصه زندگی برایم همه جوره رقم خورده است. چند ماهی هم رفته ام جبهه . جنوب خدمت کردم. آنجا هم دژبان بود. تازه عملیات هم بودم. ببین دستم را سوخته. می بینی؟ تانک مان را در یکی از عملیات ها زدند و همه آتش گرفتیم. تمام بدنم را آتش سوزانده است. تانک مان داشت منفجر می شد که من پریدم بیرون...« مجتبی این ها را می گوید و وقتی نگاه متعجب همه حاضرین در اتاق را می بیند ، خودش خنده اش می گیرد و می گوید ، شوخی کردم جای سوختگی آب جوش است. شیطونی های بچگی ها باعثش بوده. جبهه رفتم اما هیچ وقت در عملیات حاضر نبودم. فقط دو سه ماهی رفتم منطقه چون سرباز بودم و بعد برگشتم به تهران.»

روی زندگی ام قلم قرمز کشیدند

نمی خواستند مجتبی باشد. با من مشکل شخصی داشتند. بعد از اینکه مشکلی برایم پیش آمد روی عکسم قلم قرمز کشیدند و عکسم را چاپ کرند. مجتبی محروم شد. از همه چیز محرومم کردند. ممنوع الخروج شدم. شدم مفسد فی الارض. یعنی دیگر هیچ کسی این کارها را نکرده بودند؟ بلایی سرم آوردند که نه به ورزشگاه راهم می دادند و نه حتی حق داشتم از دکه های روزنامه فروشی ، روزنامه بخرم. کلا بایکوتم کرده بودند. واقعا داشتم از غصه می مردم. باید در آن شرایط قرار می گرفتید تا بدانید چه می گویم. این اگر غرض ورزی نبود ، چه اسمی می شود برایش گذاشت؟یکی از نمایندگان سابق مجلس که فامیل همین آقا فرشاد خودمان است ، می خواست رای بیاورد و بلایی سرم آورد که ... من که به خدا واگذارشان کردم. مشکلی هم با آنها ندارم. گذشته ها گذشته است.

اینجوری معتاد شدم

رفیق بد ، ذغال خوب ، چه می دانم ، شاید هم گز اصفهان. همه این ها بود اما وقتی آن بلا را سرم آوردند و گفتند باید تا ابد محروم باشی ، نمی دانستم چه کار می کنم. روزگار خوبی نداشتم. همه ترکم کرده بودند و بدجوری افسردگی داشتم. از آنجا افتادم به خلاف. سیگار ، پای بساط و دیگر هر جور خلافی که فکرش را بکنی. آن روزها تازه این آهنگ « همه رفتند کسی دور و برم نیست » مد شده بود. می نشستم و این آهنگ را می خواندم و می رفتم تو عالم های دیگر. قسم می خورم از آن موقع خلاف را شروع کردم. من از ۲۷ سالگی معتاد شدم. قبلش اعتیاد نداشتم. خیلی ها درباره ام دروغ می گویند. دلیلی ندارد که بخواهم دروغ بگویم. حالا شما می گویید از تمرینات تیم ملی دوره دهداری که جوان تر بودم و با بزرگترهای تیم . اما من آن سال ها خلاف های دیگر می کردم ولی اعتیاد نداشتم.

مگر می شود در اردوی تیم ملی شرب خمر کرد؟

یک عکسی بود که من کنار آقا مهدی مناجاتی سر میز نهار نشستیم. بعد شایعه کردند من سر ظهر تو اردوی تیم ملی مست کردم. آخر یک کمی انصاف یا عقل هم اگر می داشتند این حرف را نمی زدند. مگر می شود کنار دست آقا مهدی مناجاتی که خودش از این نظامی های سخت گیر است چنین کاری کرد؟ یا می گفتند در اردوی تیم علی پروین رفتم تو فرودگاه خلاف کردم. بابا به قرآن این چیزها دیگر دروغ بودند. خیلی از کارهایی که درباره ام می گفتند را نکرده بودم. من تو زندگی خلاف زیاد کردم و از کارهایی که کردم هم پشیمانم. این هم حال و روزم است که می بینی. ولی خیلی از دروغ هایی که درباره ام گفته اند را انجام ندادم .

هیچ وقت حرفی از برادرم نزدم

ما ۳ برادر بودیم که یکی در جریان انقلاب اسلامی شهید شد. بعدها میدیدم که خیلیها برای رشد و پیشرفت از فامیل شهیدشان مایه میگذاشتند، یا میرفتند اهواز و با یک دست لباس خاکی و یک چفیه به گردن عکس میگرفتند و برمیگشتند و عکسشان در مجلات ورزشی چاپ میشد! در چنین شرایطی خجالت میکشیدم از سابقه جبهه خودم حرف بزنم و از برادر شهیدم مایه بگذارم که اجر آن شهید هم زایل شود. راستش بارها وقتی رفتم آن طرف آب برای دیدن خانواده همسرم ، این گروهک ها می گفتن بیا و مصاحبه کن تا برایت هزار جور کار بکنیم. ولی من بچه پایین شهرم. نمی خوام خدای ناکرده تن داداشم تو گور واسه خاطر کار من بلرزه.

اعتیاد و برنامه ۹۰

به من خیلی اصرار کردند ولی نرفتم. مخالف بودم، چون شأن و شخصیت آدم باید حفظ شود. کمک کردن به قدیمیها خوب است ولی به چه قیمتی؟! الان همان بچهها که در ۹۰ حرف زدند پشیمان هستند. میگویند ارزشش را نداشت، خودمان را تابلو کردیم و دیگر هیچ!

بستری در بیمارستان

دوبار، یک ۶ روز و یک ۱۴ روز در بیمارستان بستری شدم. الان حالم بهتر است ولی مشکل ریویام هنوز پابرجاست. در این در مقطع به لطف بعضی از رفقا که خودشان نمیخواهند اسمی از آنها ببرم، مشکلاتم حل شد و حتی یک نفر از مدعیان و یکی از قولهای رسانهای عملی نشد!

امرار معاش با...

از کل دوران فوتبالم یک خانه صد متری در خیابان بهار داشتم که فروختم و پولش را دادم زن و بچهام رفتند انگلیس. الان با کمک دوستانم زندگی میکنم و تنها در آمدم ماهیانه صد هزار تومان از صندوق حمایت از پیشکسوتان است! آنقدر کم که خجالت میکشی بروی بانک و بخاطرش توی صف بایستی!

زندگی روی آب

حالا آمدهام روی آب. سه سال زیر آب، بدون هوا و نفس. وقتی همه تورا بایکوت میکنند، حتی روزنامه ورزشی به تو نمیفروشند، تورا به ورزشگاه راه نمیدهند و جایی باشی عکس و تصویرت را پخش نمیکنند، دیگر چه انگیزهای برای زندگی اجتماعی میماند؟! مثل جذامیها با من رفتار میکردند سه سال رفتم کنج یک اتاق در آپارتمانی ۵۰ متری طوری که عضلههایم آب شد و دیگر ۵۰ متر نمیتوانم راه بروم.

قطر، به خاطر یک مشت دلار

کل قراردادم ۳۵ هزار دلار بود. لیگ قطر هم چهار، پنج ماه بیشتر نیست. بعد از مدتی خودشان مرخصم کردند و آمدند تهران. ولی اینجا شایع شد من پول را گرفتم و فرار کردهام! آخر مگر میشود بون اجازه باشگاه که پاسپورتت دست آنهاست، سوار هواپیما شوی و بیایی یک کشور دیگر؟! بعد هم داستان شکایت و شکایت کشی، من هم ۳۴ ساله بودم و قید فوتبال را زدم. برای دایی ۵۰۰ هزار دلار را از قطریها بخشش گرفتند ولی برای من کسی پا پیش نگذاشت!

+129
رأی دهید
-6

فريادزيره آب - اهواز - ایران
بازیکن موردعلاقیه من دردوران نوجوانی
‌سه شنبه 13 فروردين 1392 - 09:23
Perspolisi - سیدنی - استرالیا
خدا ازشون نگذره که خودشون اخر کثافتن . ما که هنوزم دوستت داریم.
‌سه شنبه 13 فروردين 1392 - 11:50
PERSIANSPIDER - مشهد - ایران
من از فوتبال خوشم نمی‌آد ولی‌ عاشقتم محرمی !
‌سه شنبه 13 فروردين 1392 - 15:01
PERSIANSPIDER - مشهد - ایران
من از فوتبال خوشم نمی‌آد ولی‌ عاشقتم محرمی !
‌سه شنبه 13 فروردين 1392 - 15:01
Mova10 - ادینبورو - اسکاتلند
چه فوتباللیستی بود، نابودش کردن، من که هنوز قاطی‌ می‌کنم میگم: محرّمی کجائی؟......آیی
‌سه شنبه 13 فروردين 1392 - 19:30
mehrab_alborzi - تهران - ایران
هر جوری که باشی برای من هنوز همان محرمی هستی بدون کوچکترین تغییری با همان احساسی که از قبل بهت داشتم و دارم . بهترین ها را یرایت ارزو دارم . شاد باشی و پیروز و چشم دشمنانت کور .
‌سه شنبه 13 فروردين 1392 - 19:23
مرد خوشتیپ - تهران - ایران
وقتی دخترای 16و15 سال رو بی سیرت میکنی اینم عاقبتشه..یکی از دوستانم یک خط موبایل رند گرفته بود مال یکی از بازیکنهای فوتبال. مرتب دختر های 15 و 16 ساله زنگ میزدند که اون اقا بهشون وده وعید داده بود. البته اون اقا هم بدبخت شد دلتون بخاطر این ارازل نسوزه مواظب بچه هاتون باشید...یکیشونم این ارش برهانی یه مدرسه دخترنه راهنمائی تو اصفهان دنبال این افا هستن. ببین این مرتیکه چیکار کرده..گناه دارن زیر 18 سال تو خارج جرم والا..یا اون شاهرودی نامرد
‌چهارشنبه 14 فروردين 1392 - 00:00
farokhzad - کنت - انگلستان
جناب محرمی در این ایران هر کاری که میگی‌ بر میاد از این حکومت جهل و جنون شرم باد بر این تازی‌های دزد که حق همه مردم از ورزشکار تا هنرمند از کارمند تا بیکار همه را میخورند شرم!!!
‌چهارشنبه 14 فروردين 1392 - 09:41
davoodpireh - تهران - ایران
فراز ونشیب زندگی کمابیش برای همه بوده ،برای بچه های پایین شهر بیشتر.بهتره بجای مقصردانستن دیگران،عملکردخودمون رو بررسی کنیم.آقا مجتبی خدارو شکربهبود پیداکردی.ولی بدان زمینه های خلاف ابتدا درفکر وذهن خود آدم شکل میگیره.مسلماکسانی که الگوی جوانان جامعه هستند،مسئولیت بیشتری بعهده دارند.
‌چهارشنبه 14 فروردين 1392 - 22:12
dave07 - سیدنی - استرالیا
انقدر این ..خلاف کرد که اسمش رو گذاشته بودن مجتبی‌ منکراتی چون یه پاش همیشه تو منکرات بود. چه داستانهایی هم میبافه که به فلانی قسم که من خلاف نکردم و همهٔ این حرفا دروغه و فلانه والا من پسره پیغمبر بودم. حداقل خلاف کردی انقدر مرد باش مثله اکبریان یا خیلیهای دیگه پاش وایسا اظهاره ندامت کن عوزه اینکه چپو راست همه چیز رو انکار کنی‌.
‌پنجشنبه 15 فروردين 1392 - 02:45
babakan - اوتاوا - کانادا
مجتبی یکی از دفاع چپ پاهای بسیار موفق ایران بود اما شیطنت و سرکشی های او باعث شد که روزگاز با او سره ناسزکاری بردارهۀ. همین که پاک شده خدارو شکر . الان کسانی که تو باشگاه هستن و کسانی که دستشون میرسه باید بهش کمک کنن تا بتونه سالم زندگی کنه و دوبار تو دام اعتیاد نیفته.
‌پنجشنبه 15 فروردين 1392 - 14:37
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.