از آرامگاه مولانا تا زادگاه مولانا در جستجوی دانش
در ده سال گذشته، این نخستین بار است که گروهی از دانشجویان خارجی برای تحصیلات عالی به افغانستان میآیند.
هنگام ورود به مکتب دخترانه افغان-ترک کابل، با دختران جوان محجبهای رو به رو میشوید، دانشجویانی که با دختران افغان دست کم در ظاهر تفاوتی ندارند. اما اینها دانشجویان ترک هستند و از از ترکیه برای تحصیل در دانشگاه های افغانستان به این کشور آمده اند.
شش ماه پیش در جمع ۳۶ دانشآموزی که برای ادامه تحصیل به افغانستان سفر کردند، درکنار ۹ پسر، ۲۷ دانش آموز دختر نیز حضور داشت اما شش دختر با محیط این کشور خو نگرفتند، بیمار شدند و به کشور خود بازگشتند.
حالا ۲۱ دختر ترک، در تنها خوابگاه دخترانه موسسه افغان-ترک کابل، برای ورود به دانشگاههای هرات و کابل لحظه شماری میکنند.
برای این دانشجویان در چند ماه گذشته، فارسی و پشتو و تاریخ افغانستان درس داده شده و حالا میتوانند به این زبانها صحبت کنند و درس بخوانند. دانشجویان ترک قرار است تا یک هفته دیگر آموزشهای عالی چهارساله را در مقطع لیسانس در دانشگاه های افغانستان شروع کنند.
در ده سال گذشته، این نخستین بار است که گروهی از دانشجویان خارجی برای تحصیلات عالی به افغانستان میآیند.
مخارج دانشگاه دختران ترک به دوش دولت افغانستان و هزینه اقامت آنها به عهده موسسه افغان-ترک است و مصارف رفت و آمد به دوش خود دانشجویان گذاشته شده است.
از آرامگاه مولانا به زادگاه مولانا
بیشتر دانشجویانی که از ترکیه برای تحصیلات عالی به کابل آمده اند، معتقدند که گستردگی مشترکات و روابط دو کشور در عرصه های گوناگون از جمله مشترکات دینی، تاریخی و فرهنگی، از دلایلی است که آنها افغانستان را برای تحصیل انتخاب کرده اند.
ظریفه نوزده ساله است و از قونیه به کابل آمده است. ظریفه میگوید که پدر و مادر و اعضای خانوادهاش دلتنگ می شود اما وقتی با محبت استادان و "مهمان نوازی افغانها" رو به رو میشود، احساس راحتی می کند.
او میگوید که پیش از سفر به افغانستان تصویر متفاوتی از این کشور داشت اما هنگام سفر به افغانستان هراسی نداشته و بر عکس، چون به زادگاه مولانا آمده، خوشحال است.
ظریفه که کلمات فارسی را به شیرینی ادا میکند میگوید: "قونیه شهر مولانا است و من خیلی خوشحال هستم که در دیار اصلی مولانا آمدهام. افغانستان را خیلی دوست دارم فرهنگ هر دو کشور بسیار بهم نزدیک است، مردمان هر دو کشور مسلمان هستند و تا هنوز به هیچ مشکلی برنخورده ام خیلی زود به اینجا عادت کردیم."
ظریفه میافزاید که تصمیم دارد در رشته زبان انگلیسی تحصیلات خود را در مقطع لیسانس به پایان برساند و پس از فراغت در مکاتب افغان-ترک برای دانشآموزان افغان، تدریس کند.
چرا زودتر به افغانستان نیامدم؟
وقتی حرفی از افغانستان به زبان میآید در ذهن بیشتر خارجی ها، تصویری از جنگ، خشونت و درگیری مجسم میشود.
فاطمه یکی دیگر از این دانشجویان میگوید در ترکیه پیوسته از دوستی مردمان هر دو کشور میشنید، او میگوید زمانی که تصمیم گرفت به افغانستان سفر کند با مخالفت های جدی خانواده رو به رو شد و تصور داشت که برای تحصیل راه دشواری را انتخاب کرده است.
"من وقتی در ترکیه بودم فکر میکردم اگر به افغانستان بروم بسیار با مشکلات رو به رو میشوم. اما حالا میبینم که افغانستان مثل ترکیه است، فرهنگ، رسم و رواج. دل هایمان یکی است، هرچند زبانهای ما فرق میکند اما فکر می کنم که افغانستان و ترکیه دو کشور جدا نیست، همه ما دخترها این طوری فکر می کنیم."
حالا با گذشت شش ماه زندگی در افغانستان، او از سفر به این کشور پشیمان نیست: "من وقتی در ترکیه بودم فکر میکردم اگر به افغانستان بروم بسیار با مشکلات رو به رو میشوم. اما حالا میبینم که افغانستان مثل ترکیه است، فرهنگ، رسم و رواج. دل هایمان یکی است، هرچند زبانهای ما فرق میکند اما فکر می کنم که افغانستان و ترکیه دو کشور جدا نیست، همه ما دخترها این طوری فکر می کنیم."
خاطرات فاطمه و همراهانش تنها به خوابگاه دخترانه افغان-ترک کابل و صنف های درسی زبان خلاصه نمیشود آنها کم کم از نزدیک با زندگی و فرهنگ افغانستان آشنا می شوند. فاطمه میگوید: روز نوروز به خانه یکی از استادان دعوت شدیم از ما با هفت میوه و سمنو پذیرایی شد. خاطره فراموش ناشدنی بود.
دلیل تحصیل در افغانستان
قصه تمام دختران دانشآموز ترک در کابل یکی است، این دانشجویان اهداف درازمدتی را دنبال میکنند و برای آینده خود برنامه ریزی کرده اند.
آنها از اینکه استادان مکتب افغان ترک، در کابل در مدتی کمی به آنها زبانهای فارسی و پشتو را یاد داده اند خیلی راضی اند. غذاهایی افغانی را پسندیده اند، شماری از آنها می گویند می خواهند در دانشکده شرعیات درس بخوانند تا اطلاعات شان در مورد احکام و متون اسلامی بیشتر شود.
می گویند بارها با این سوال مواجهه شده اند که چرا برای ادامه تحصیل، افغانستان را انتخاب کرده اند. پاسخ آنها نیز مثل سوالات افغانها مشابه است. چرا افغانستان نه؟ ما حالا دو زبان یاد گرفته ایم. در یکی از دانشکده ها نیز می توانیم به درس مان ادامه دهیم. این فرصت خوبی است.
آنها در خوابگاه دخترانه مربوط به مکاتب افغان ترک زندگی می کنند که هزینه زندگی در آن نیز به عهده موسسه افغان ترک است. این خوابگاه از امکانات نسبتا خوبی برخوردار است. از این رو دختران دانشجوی ترکی می گویند در شش ماه اقامت خود در کابل، به مشکلات جدی بر نخورده اند.
تقویت روابط میان دو کشور
این روایت کسانی است که در افغانستان باقی مانده اند و مصمم هستند که چهارسال دیگر بمانند و به درس خود تا پایان ادامه دهند. اما آنگونه که کوبیلای مادان، مدیر مکتب دخترانه افغان ترک در کابل می گوید، شش تن از این دانشجویان که آنها نیز دختر بودند، بعد از مدتی اقامت در کابل، بیمار شده اند و به ترکیه باز گشته و از خیر ادامه تحصیل در افغانستان گذشتند.
این دانشجویان بر اساس توافقی که میان وزارت تحصیلات عالی و موسسه افغان ترک امضا شده است، به افغانستان آمده اند.
کوبیلای مادان می گوید، یکی از اهداف این برنامه تقویت روابط فرهنگی میان افغانستان و ترکیه است.
آقای مادان می گوید موسسه افغان ترک، برنامه مشابهی را در ۱۵۰ کشور دیگر نیز اجرا کرده و نتایج آن موفق بوده است.
کوبیلای مادان افزود: "اینها وقتی فارغ شدند برای دانش آموزان افغان خدمت می کنند. این ها همه فارغان لیسه/دبیرستان های ترکیه هستند و در شش ماه گذشته ۲۰ امتحان فارسی و پشتو را موفقانه سپری کرده اند. برنامه ما طوری است که تعداد دانشجویان ترکیه در افغانستان در آینده بیشتر شود و در چهار ولایت افغانستان این ها کار کنند."
آقای مادان معتقد است که حضور دانشجویان خارجی در دانشگاه های افغانستان، برای این دانشگاه ها نیز خوب است و سبب به نحوی به بهبود کیفیت و تغییر مثبت محیط دانشگاه ها کمک می کند.