با علی دایی از استقلال اردبیل تا بایرن مونیخ ؛ از محمد مایلی کهن تا محمد خاتمی- 2

19. بازی مان در همین فصل با فولاد است و من از قدیم با مهدی امیرآبادی رفاقت نزدیکی داشتم و همیشه سر به سر او می گذاشتم که دماغت بزرگ است. الان هم با اینکه دماغش را چند بار عمل کرده باز هم همان حالتش را دارد. درباره راه آهن هم می توانم بگویم با اینکه تدارک پیش فصل خوبی نداشتیم اما نتایج خوبی گرفتیم. شرایط خوبی را امسال داشتیم. مدیریت همه جوره به تیم ما کمک کرد. با یکسری جوان آینده دار کار کردم. به جوان ها اعتقاد دارم و به کارم هم ادامه می دهم.


21. این هم که تیم ملی 98 است. خیلی دوست دارم تیم ملی دیگری بیاید مثل این تیم که بتواند برای مردم دوست داشتنی باشد اما خیلی سخت است تیمی به این خوبی دوباره برای فوتبال مان شکل بگیرد. نگاه کن بازیکنانی مثل باقری ، پیروانی خداداد ، مهدوی کیا و عابدزاده و دیگر بچه ها خیلی کم پیش می آید که باز هم کنار هم باشند.

22. دکتر دادکان ، یکی از بزرگترین و بهترین مدیرانی که در فدراسیون فوتبال بوده است. خود من به شخصه خیلی دوستش دارم. او حکم پدر را به ما داشت. متاسفانه در جام جهانی به او جفا شد. حقش نبود که اینجوری از فوتبال برود. مسائل سیاسی باعث شد که از تیم ملی جدا شود.

23. این هم بازی ایران و کره است. من بازی با تایلند سرم شکست و در این بازی هم با سر بانداژ شده بازی می کردم. این یکی از بهترین بردها و خاطره انگیزترین نتایج فوتبال ماست. اصلا این بازی بود که که باعث شد تا من به آلمان بروم. نمایندگان آرمینیا آمده بودند تا بازی سئو هافبک کره ای را ببینند که در این بازی از بازی من خوش شان آمد. این بازی سرنوشت فوتبال من را عوض کرد. خدا من را دوست داشت و من را فرستاد آلمان.

24. از آقای خاتمی آدم هرچه بگوید کم گفته است. ایشان کسی بود که خیلی به ورزش و تیم ملی علاقه داشت. فکر کنم دوران خوبی هم در مدیریت مملکت ما داشت. من الان هم یکی از کسانی هستم که اگر وقت کنم می روم دیدن شان. از صحبت های شان استفاده می کنم. با اینکه اصلا آدم سیاسی نیستم اما ایشان را یک طور دیگر دوست دارم. همیشه دوست دارم از صحبت های ایشان استفاده کنم. خیلی وقت ها صحبت هایش خیلی به من کمک کرده. از کسانی هستم که جدای از مسائل سیاسی ایشان را خیلی دوست دارم.

25. علی پروین یکی از بزرگان فوتبال ما است. به غیر از تیم ملی هیچ وقت نشد با علی آقای پروین کار بکنم. هر بار ایشان آمدند پرسپولیس من رفتم یا رفته شدم ، هر وقت هم که من آمدم ایشان نبودند. اما یکی از افتخارات فوتبال ماست که همیشه برایش آرزوی موفقیت دارم.

26. منوچهر نوذری، خدا بیامرز یکی از کسانی بودند که در جامعه هنر خیلی محبوبیت داشتند. خود من که خیلی دوست شان داشتم. همیشه از خدای بزرگ برای شان مغفرت طلب می کنم.

27. نه مشکلی ندارد. درباره این عکس هم حرف می زنم. آقای مایلی کهن مربی من بودند و هستند . من هر بار هم که ایشان را در زمین مسابقه ببینم احترام می گذارم. بزرگترم بودند اما بعضی از چیزهای ایشان را قبول ندارم و مطمئنا همیشه جلوی این چیزها می ایستم اما به عنوان پیشکسوت و بزرگتر همیشه قابل احترام است. ولی به هیچ عنوان در بعضی مسائل قبول شان ندارم.
////
28. راجع به این عکس صحبت نمی کنم ، برویم بعدی.

29. زندگی عشق ، همه چیز من است. یک لبخندش را با دنیا عوض نمی کنم.

30. این لطف خدا بوده ، من هیچ وقت لطف خدا را فراموش نمی کنم. عزت و آبرویی که بهم داده را فراموش نمی کنم و همیشه سپاسگزار و شکرگزار آن بالایی هستم.

31. ما دوران خوبی را با آقای کاشانی داشتیم. دو قهرمانی آوردیم. ولی اواخر با هم به مشکلاتی خوردیم که دورمان کرد. من از 4 ماه قبلش چیزهایی را فهمیده بودم. به ایشان هم گفتم خودت به من از الان بگو اگر قرار است سال بعد با هم نباشیم ، دست بدهیم و دوستانه جدا بشویم تا کسی با مانع من را از پرسپولیس جدا کند. گفتم مثل دو تا مرد دست می دهیم و از هم جدا می شویم. ولی خاطرات خوش مان خیلی بیشتر از خاطرات تلخ مان بوده است.

32. فکر کنم منظورتان پرش هایم باشد. من همیشه خوب می پریدم و خوب سر می زدم چون برایش خیلی زحمت کشیده بودم. این را هم باید بگویم ممنون و وامدار زحمات مربی خوبم در استقلال اردبیل هستم. در برف ساعت ها می ایستاد و مرا مجبور می کرد که به یک چوب با هد ضربه بزنم. این قدر تمرین کردم تا یاد گرفتم و همیشه این زحمت او به کمکم آمد. واقعا او و استقلال اردبیل نقش بزرگی در زندگی ام داشت و مدیون شان هستم.

33. این هم روزهای اول مان در آلمان است ببینید تیپ آن روزها و امروزمان چقدر فرق کرده است. چه خوش تیپ بودیم ، من و کریم! یادش به خیر بیله فلد.

34. من سید حسن خمینی را خیلی دوست دارم. بعضی وقت ها هم با او صحبت می کنم. تو این مدت هم چند باری دیدمش . کری استقلالی هم که برایم بخواند خیلی مهم نیست من دوستش دارم و کاری به این چیزها ندارم . خودش را خیلی دوست دارم.

35. همه زندگی ام را مدیونش هستم. چه می شود درباره مادر گفت.

36. خداداد رفیق صمیمی و عزیز من. او فوتبالیست بزرگی بوده که خیلی از موفقیت هایم را مدیون بازیکنان و هم تیمی هایی مثل او هستم. همیشه شوخ بود. من همیشه با او بودم خوب گاهی هم با هم مشکلاتی پیدا می کردیم. اما همیشه با هم دوست بودیم تا الان رابطه خوبی داریم. خیلی دوستش دارم. او باید در مربیگری خیلی موفق تر از این باشد.

37. اسنوکر بازی مورد علاقه ام است . این بازی به من آزامش می دهد. اسنوکر را در آلمان یاد گرفتم در روزهای تنهایی. چند دوست ایرانی داشتم که الان پسر یکی شان اینجاست. کجایی الیاس؟( فیلم گفت و گوی دایی و الیاس را چندی قبل منتشر کردیم) بابا و عموهایش آن اوایل که بلد نبودم هی مرا می بردند اما حالا دیگر راه به راه به من می بازند!

38. ناصرخان به گردن من خیلی حق دارد. هنوز هم فکر می کنم که او هنوز هم با ماست. خیلی چیزها از او یاد گفتم هم فوتبال و هم زندگی همیشه افتخار می کنم که شاگردش بودم ، او یکی از مردترین کسانی بود که در فوتبال مان داشتیم.