جهتگیری کتاب هاشمی به سمت مبرا کردن رهبری است
محمد ضرغامی
اکبر هاشمی رفسنجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام جمهوری اسلامی ایران، به تازگی بخشی از گفتوگوی خود در کتاب «صراحتنامه» را که هنوز مجوز انتشار نگرفته بر روی وبسایت شخصی خود منتشر کردهاست.
آقای هاشمی رفسنجانی در این مصاحبه از دلایل نگارش نامه به رهبر جمهوری اسلامی ایران، دو روز قبل از انتخابات سال ۸۸ گفتهاست. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اشاره میکند که نامه از طریق دفتر آقای خامنهای مستقیم به دست او نرسیده و او هنگامی که رهبری را ملاقات کرده متوجه شده که او از روی کامپیوتر شخصیاش مشغول مطالعه نامه است.
آقای خامنهای در خصوص این نامه به آقای هاشمی رفسنجانی میگوید که از لحاظ محتوا ملاحظه خاصی ندارد و فقط یک نکته دارد و آن اینکه محمود احمدینژاد شخص هاشمی رفسنجانی را به فساد متهم نکرده و درباره بچههای او گفتهاست.
درباره انتشار فرازهایی از این گفتوگو با محمد نوریزاد روزنامهنگار در تهران گفتوگو کردهایم:
محمد نوریزاد: چیزی که الان از قول آقای هاشمی منتشر شدهاست بیشتر برای مبرا کردن رهبری است. اما چه مقولهای و چه مواردی از موارد جامعه است که به ایشان متصل نباشد؟
همه موارد و موضوعات اعم از خوبیها، خیرها و شرها در جامعه به ایشان وصل است و مبرا کردن ایشان خودش یک فاجعه است.
یعنی منظورتان شخص رهبر جمهوری اسلامی ایران است؟
بله. تمام این نامه بر این اصرار دارد که اوضاعی بیرون از حوزه خواست و اراده رهبری، فاجعه را بر آقای هاشمی و خانواده ایشان و بر جامعه باریدهاست.
من میخواهم بگویم این جور نیست. رهبر با اعتنا به این همه مسئولیتی که دارد، هیچگاه مورد سؤال واقع نشده و این نامه اصرار بر این دارد که آقای احمدینژاد است که خطا کردهاست و وزرای او خطا کردهاند.
در صورتی که این جور نیست کمی آن ورتر از اتاق آقای خامنهای اتاق پسر ایشان است که دست در دست آقای طائف، رئیس سازمان اطلاعات و امنیت سپاه بزرگترین فاجعهها را در سال ۸۸ سامان دادند.
در جایی هم آقای هاشمی اشاره میکند که هیچ رودربایستی با رهبر جمهوری اسلامی ایران، آقای خامنهای، ندارد.
بله. در خلوت بله. من شرمندهام بگویم که خود آقای هاشمی مبرای از این فاجعهها نیست. این اتفاقاتی که برای ایشان و خانواده ایشان میافتاد، گر چه ما مطلقا راضی نیستیم، ولی مختصری است از همان چه که بر سر مردمان ما باریدهاست، و حالا آقای هاشمی با مختصری از احساس خودش دارد بخشی از این آسیبها را میچشد.
یک جایی هم صحبت از این میشود که آقای خامنهای مخالف انتشار این نامه بودهاند و معتقد بودهاند که بعد از انتخابات باید این نامه منتشر شود ولی آقای هاشمی میگوید که خواست خدا بودهاست که تا قبل از انتشار، آقای خامنهای این نامه را نبیند.
بله. یکی از قصدهایی که به ویژه رهبری از برآمدن آقای احمدینژاد تعقیب میکرد، کوفتن هاشمی رفسنجانی بود. چون تنها کسی که میتوانست گزینهای برای رهبری باشد، آقای هاشمی بود و این پروژه باید به سمتی میرود که او حذف میشد.
الان آقای هاشمی دارد تقلا میکند که سر برآرد و بگوید که من همان هاشمی و همان فردی هستم که از ۶۰ سال پیش با رهبر آشنا هستم و پیش از او در حال مبارزه بودهام.
که شاید از فشارهای در دمادم انتخابات بتواند استفاده کند برای اینکه بگوید که من مظلوم واقع شدهام و دارای حقی بودهام و شانه به شانه رهبر و حتی قبل تر از او برای نظام زحمت کشیدهام.
شما برخوردهایی را که با خانواده آقای هاشمی شدهاست، در انتشار این بخش از مصاحبه دخیل نمیدانید؟
به هر حال ایشان برای رهایی فرزندانش و برای رهایی خودش دارد تلاش میکند.
به هر حال ما اگر یک روز بخواهیم دست به انتخاب گزینههایی در دایره همین قانون اساسی بزنیم، یکی از آن گزینهها آقای هاشمی است و نباید ایشان را تاراند.
ولی الان ناجوانمردانه است که در حالی که همه حاکمیت دارد او را میکوبد ما هم به این صف بپیوندیم.