اسلامگرایان ایران؛ پایان دوزخ و جهنم ناشایستگی

مجید محمدی

اصل و فرعی از اسلام نیست که اسلامگرایان شیعه در ایران برای بالا رفتن از نردبان قدرت و تحکیم آن و سپس اختصاصی کردن قدرت، ثروت و منزلت جامعه مورد استفاده (یا به بیان مخالفان آنها، مورد سوء استفاده) قرار نداده باشند به جز باور به روز جزا و رستاخیز.
 
اسلامگرایان شیعه در رقابت با مارکسیسم و فاشیسم- برای عقب نماندن از آنها- توحید را به جامعه‌ی بی طبقه‌ی توحیدی، عدل الهی را به خواست خداوند برای عدالت اجتماعی، انتظار را به سازماندهی نیروهای میلیشا برای کسب قدرت و تاسیس حکومت برای زمینه سازی ظهور، امامت را به حکومت مطلقه‌ی ولایت فقیه (پیشوا)، امر به معروف و نهی از منکر را به دخالت نهادینه و گسترده و هر روزه‌ی حکومت در زندگی خصوصی شهروندان (تمامیت خواهی اجتماعی)، و احکام شریعت را به نظام حقوقی اسلامی تعبیر و تفسیر کرده‌اند. اما دوزخ و رستاخیز کمتر مورد بهره برداری اسلامگرایان واقع شده است.
 
آنها در سخنرانی‌های روزانه و هشدارهای شان مخالفان را به روز جزا احاله نمی دهند؛ آنها را از آتش دوزخ نمی ترسانند؛ به دشمنان خود وعید جهنمی با هفت یا هفتاد طبقه از گدازه‌های آتش نمی دهند؛ به هنگام اعدام افراد، خود را اعزام کننده‌ی گناهکاران به جهنم معرفی نمی کنند؛ و اصولا دوزخ و رستاخیز از دایره‌ی ادبیات سیاسی/مذهبی اسلامگرایان بیرون است. چرا؟
 
به چهار دلیل نیازی به اسلامیزه کردن دوزخ در چارچوب حکومت دینی دیده نشده است:
 
نشانه‌ی ضعف
 
این مخالفان و مردمان زخم خورده و رنج دیده از حکومت‌اند که در برابر ظلم و فساد و جنایات حکومت، تنبیه مقامات را به روز جزا واگذار می کنند چون چاره ای ندارند. مادران سعید زینالی، ستار بهشتی یا امیدرضا میر صیافی یا خواهران کشته‌های پس از انتخابات، علی خامنه‌ای و عناصر ماشین سرکوب وی را به عدل الهی در روز رستاخیز احاله می دهند چون به دستگاه قضایی جمهوری اسلامی برای اجرای عدالت امیدی ندارند اما اگر حاکمان به همان ادبیات تمسک پیدا کنند نشانه‌ی ضعف آنها تلقی خواهد شد.
 
در فرهنگ عامه در ایران که حکومت‌های استبدادی و عدم استقلال دستگاه قضا نیز در آن دستکاری کرده‌اند، افراد وقتی دیگران را به عدالت الهی و جزا و پاداش اخروی احاله می دهند معنی آن این است که دست شان از قدرت دنیوی کوتاه است. مقامات جمهوری اسلامی خود داغ و درفش و آتش و شکنجه و دیگر ابزار و آلات زجر دادن افراد را در اختیار دارند و نیازی نمی بینند به دوزخ و ناملایمات آن تمسک بجویند. آنها حتی در برابر دشمنان توهمی خارجی خود به این ادبیات تمسک نمی جویند چون تصور می کنند این به معنی ضعف آنها گرفته خواهد شد.
 
ترس ناخودآگاه از عقوبت
 
غربیان با خلاصی از قدرت قاهره‌ی دستگاه کلیسا و نفی آتش زدن ساحران و مخالفان توسط آن و نیز رفتن به دنبال مدیریت علمی و عقلانی جوامع، مفاهیمی مثل دوزخ و رستاخیز را از حوزه‌ی اداره و سیاستگزاری و تصمیم گیری عمومی اخراج کردند و آن را در حیطه‌ی دین و ادبیات و هنر به دلیل کشش‌ها و تعلیقاتش نگاه داشته‌اند. اما در ایران این حکومت دینی است که به دلیل ترس از عقوبت ناشی از قساوت‌ها و جنایت‌ها و فسادها آن را از حیطه‌ی عمومی به کناری نهاده‌ است.
 
مقامات جمهوری اسلامی به دلیل تربیت در مدارس و مجالس مذهبی به خوبی آگاهند که اگر داوری به مرجعی غیر از حکومت واگذار شود احدی از آنان بری از کیفرهای سخت باقی نمی ماند. آنها خود می دانند مرتکب بزرگترین گناهان یعنی دروغ و تقلب و آدمکشی و آدم فروشی یا حداقل سکوت در برابر این گناهان شده‌اند و از مواهب ارتکاب به این گناهان یا سکوت در برابر انها برخوردار. به همین دلیل اصولا نمی خواهند پای داوری الهی را به میان کشند.
 
دوزخ کاربرد ندارد
 
مقامات و ایدئولوگ‌های جمهوری اسلامی به دوزخ نه به عنوان "رنج حتمی در آینده"، نه به عنوان محرکی برای تغییر رفتار کودکان و نوجوانان، و نه به عنوان عاملی برای تسکین رنج دیدگان باورمند (با به دوزخ رفتن دشمنان مذهبی آنان) نیاز دارند. آنان می دانند که جهنم دیگر به سختی برای جامعه‌ی ایران هشدار دهنده است. ترس از ماموران بسیج و لباس شخصی برای مردم ایران بسیار ملموس تر از ترس از خدا و روز جزاست. به همین دلیل حکومت از چاقوی نقد استفاده می کند و نه از شمشیر نسیه.
 
شهروندان ایرانی سال هاست که دیگر قصه‌هایی از دوزخ برای فرزندان خود نمی گویند، جایی که آتش به دهان افراد می ریزند، نجاست به حلق شان فرو می کنند، و ۷۰ لایه آتش جهنم بر روی هم انباشته شده‌اند؛ در لایه لایه‌ی طبقات زیر زمین است؛ یا با سیخ و درفش به جان شان می افتند. آنها حتی شیطان افسانه‌ای را نیز فراموش کرده‌اند چون با نوع واقعی آن هر روز دمخورند. جالب اینجاست که رهبران و مبلغان دینی شیعه که اساس کارشان بر ترس است دیگر به دوزخ کاری ندارند چون حکومت ایده‌ال و مورد تایید آنها دوزخ را بر روی زمین برای دینداران و غیر دنیداران هر دو به تساوی به ارمغان آورده است. 
   
 در ایران دیگر سکوت در باب دوزخ به بی دینان و اپیکوریان اختصاص ندارد بلکه روحانیت حاکم و وفاداران به حکومت نیز یادی از باور خود به دوزخ نمی کنند. اسلامگرایان حاکم نمی توانند به دوزخ باور داشته باشند چون با این باور کسب و کار روزمره شان که ارتزاق از اموال عمومی بدون رضایت آنهاست معطل می ماند. در برنامه‌های مذهبی رسانه‌های دولتی ۳۴ سال است که یادی از آیات و روایات مربوط به رستاخیز همانند آیات و روایات مربوط به دورغ گویی نمی شود.
 
دوزخ را در ایران نه تناقض‌های درونی‌اش (که در همه‌ی ادیان وجود دارد) بلکه بهشت برساخته‌ی حکومت دینی که همانا دوزخ است به قعر دریای اعتقادات فرستاد. در این دوزخ نمایندگان خدا دست دوزخیان را نمی گیرند تا آنها را همانند عیسای مسیح از دوزخ بیرون کشند (کاری که می گویند مسیح با آدم و حوا و موسی و نوح و دیگران کرد) بلکه آنها را بیشتر و بیشتر به درون آتش هل می دهند.
 
جهنم ناشایستگی
 
جهنم برای ایرانیان دیگر نه مکانی پر از آتش و رنج در آینده بلکه محقق شده در پیش چشمان آنهاست. جهنم  برای شهروندان ایرانی خیابان‌ها و جاده‌های ایران است که سالانه بیش از بیست هزار نفر در آنها کشته می شوند؛ جهنم فضای آلوده و پر از پارازیت شهرهاست که سالانه هزاران نفر از سم رها شده در آن می میرند و هزاران کودک معلول و سقط شده به بار می آورد. جهنم جامعه‌ای است که جوانان آن فوج فوج به اعتیاد و سیگار پناه می آورند و دود سالانه هزاران نفر را به کام خود می کشد و حکومت هیچ کاری برای این خودکشی جمعی نمی کند.
 
جهنم جایی است که: هر روز یک مادر به هنگام وضع حمل، هر هفت دقیقه یک سیگاری و هر دو ساعت یک معتاد می میرد؛ هر لحظه انسان‌ها را به دلیلی متفاوت تحقیر می کنند؛ و حتی نمی توان از آن گریخت چون در دست داشتن گذرنامه‌ی ایرانی یعنی عدم مجوز ورود به بسیاری از کشورهای دنیا. در این حال مردم را از دوزخ ترساندن تنها به یک لطیفه می ماند.
 
جامعه‌ی دینی؟
 
اتفاقا دینی و مذهبی بودن جامعه‌ی ایران را نه با آمار کارمندان دولتی که به نمازخانه‌ها یا دیگر مراسم مذهبی در اداره می روند (تا سر ماه از مدیر روابط عمومی چند هزار تومانی پاداش بگیرند) یا متراژ چادرهای وارداتی (که در ادارات توزیع می شود)، یا شرکت در حج عمره و واجب با سوبسیدهای دولتی بلکه در ترس از دوزخ باید اندازه گرفت.
 
وقتی دوزخ به طور کلی از ادبیات اسلامگرایان و نیز شهروندان حذف شده و جامعه و دولت احساس نیازی بدان نمی کنند چطور می توان جامعه را معتقد به باورهای بنیادین مذهبی تلقی کرد؟

+132
رأی دهید
-22

m.noor - شارجه - امارات
با درود.به امید آزادی ملت در بند ایران از دست تاریکترین و سیاهترین دین روی زمین.امین.م.ن
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 14:48
amir-amir - تورنتو - كانادا
دروه رنسانس فرا رسیده مردم دیگر اررشى براى خروار ها یاوه سرائى اسلامى قائل نیستند عقلانیت و واقع گرائى جانشین ارزش هاى بى پایه و تخیلات مذهبى خواهد شد و دکان اینان را براى همیشه تعطیل خواهد کرد
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 14:31
مجیدخان - تهران - ایران
با درود. اما این آقای محمدی هم عجب به اصطلاح جامعه شناسی هستند. اصولا همه ی کسانی که خرقه تزویر (بخوانید روحانیت)برتن می کنند اعتقادی به جهان دیگر ندارند.مگر می شود انسان معتقد به جهان دیگر و بهشت و جهنم باشد و دزدی کند؟آدمکشی کند؟تجاوز نماید؟همجنس باز باشد؟از طریق ایجاد حماقت صدقه بگیرد و مفتخواری کند؟این حضرات در هر قالب دینی اعم از آخوند و کشیش و خاخام خرقه تر و دامن و دستار شراب آلوده اند.شراب را مستانه می نوشند و تریاک را جانانه می کشند و بدنهای لطیف را لوطیانه در آغوش می فشارند و معتقدند که بخشی از نعمات خداوند مجهول الهویه ی خودشان را پیش خور می کنند.
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 15:25
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
کو گوش شنوا!!!همان تعداد کله خرهای اسلامی در ایران ۳۴ سال است بر گرده ملت سوار و سواری میگیرند با پالون همین دین!!!! مرتب سر خود را شیره بِمالیم با چرندیات سیاسی و گناه اضمحلال ایران را به گردن غرب اسرائیل و و و بیندازیم!! ملتی‌ که تعدادی موش مرده ی اسلامی را پس از ۳۰ سال جنایت اختناق رذالت به عنوان رهایی بخش انتخاب و از سکوت و تایید ۳۰ ساله ی آنان از تمام جنایت بگذرد--- و غمش حصر خانگی آن دو حقّه باز باشد باید به سلامت عقلش شک کرد!!!فقط افسوس از عمر تباه شده ی جوانان قربانی شده!!! که برای اکثریتی نا آگاه در زیر خاک هستند!!!!
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 15:55
DEHLIZAN - فنلاند هیلسینکی - هلسینکی فنلاند
و خودشان هم میدانند که لازم نیست به هیچ کس جواب پس بدهند ،،،ایران بهشت است برای ارازل و اوباشانی که در راس امور قرار دارن و با دزدیهای میلیاردی به تمام چیزهایی که میخواهند میرسند و با وابستگی به این حکومت ددمنش و سرا پا دروغ حیله مکر و ریا با یک ته ریش گذاشتن و دکمه پیرهنشون را تا اخر بستن به منویات پلیدشون جامه عمل میپوشند
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 16:10
DEHLIZAN - فنلاند هیلسینکی - هلسینکی فنلاند
کاملا درسته ایران هم جهنمه هم بهشت ،،،بهشت بران حکومتیان از قبیل ملاها و خانوادهاشون بهشت برای بسیج چماقدارن وسرکوبگران لباس شخصی که بدوه هیچ عذر و بهانایی به جان و مال ملت ستمدیده ایران میافتند و با اسم اقا هر کاری که دلشان خواست بنام دین انجام میدهند
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 16:02
DEHLIZAN - فنلاند هیلسینکی - هلسینکی فنلاند
ایرن بهشته برای ادمکشان علی چلاق و اون جلادانی که بزور سلاح به مردم زور میگن و جوانان این مرز و بوم رو در سیاه چالهای مخوف به سلابه میکشند،،،،،اما ایران جهنمی بزرگ برای کارگران کشاورزان زحمتکشان جامعه برای زنان و کودکان کار و ،،،،، ولی روزی هم نوبت همین مردم ستمدیده است که در سر هر کوچه ایی داری بر پا کند و این این جیره خوران علی گدا را به بالای دار بکشاند به امید انروز
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 16:20
exam292 - تهران - ایران
مجید محمدی: مثلا جامعه شناسی!!! تحلیل در پیتیت مفت هم نمی ارزه.. اگه به عالم پس از مرگ اعتقاد داشتی، اینجوری تحلیل نمی کردی!
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 16:41
azadi-iran - وین - لااتریش
بسیار تفسیر جالب و منطقی‌ در رابطه با این رژیم اسلامی خونخوار که هرگز سیر نمیشوند. حیوانات وحشی وقتی‌ که سیر میشوند. اگر آهو هم کنارش باشه . محل هم نمی‌گذارند. ولی‌ این رژیم حریصتر هم میشود.
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 17:33
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
شروع این حکومت از ابتدا نه تنها بر پایه دین استوار نبود که دقیقا بر پایه تخریب دین پی‌ ریزی شد ، آخوند که از هول اختیار داری با سر در دیگ بزرگ قدرت و ثروت سقوط کرد ، غنیمت بزرگ حکومت داری به شکل صد درصد نظام را به فساد و غفلتی انداخته که کمترین جوابگویی را از ابتدا دور از‌شان و مرتبه خود دانسته ، خزانه ، مملکت و اختیار ایرانیان را هم حق مسلم خود ، اگر نگاهی‌ گذرا به علت بوجود آمدن چنین انقلاب منحوسی از ابتدا بیندازیم به خوبی‌ در می‌یابیم که جزّ این از این حکومت انتظاری نمی‌رفت ، اما ساده دلی ایرانیان و خرافاتی بودن که نه مذهبی‌ بودنشان و از سویی پیچیدگی‌ این انقلاب هزار پدر ، باعث شد که چهره اصلی‌ این حکومت تا چندی قبل کاملا آشکار نشود و فقط گمان یه حکومت مستبد دینی بر آنان برود ...
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 19:03
kobalt - کرج - ایران
جهنم چیه اینا بهشت رو هم باور ندارن و همین جار رو برا خودشون بهشت درست کردن از هر لحاظ حوری غلمان وشراب طهور وباقی ماجرا بهشت خیالی حواله برودرای جان بر کفه که از بهشت واقعی اینا محافظت میکنن بیچاره برودر خوش خیال
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 18:38
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
....تفاوت شاه فقید با آخوند در این بود که او به راستی‌ یک خداپرست، میهن پرست، خدمتگزاری با سواد و متخصص که عاشق پیشرفت کشور و مردم ایران بود اما آخوند یک خرافاتی ضدّ دین ، ضدّ میهن ، بیگانه پرست ، بیسواد غیر متخصص که علمش از حوزه علمیه فراتر نمی‌رفت که در رهبری خامنه‌ای در این حد هم رعایت نشد و تقلب فاحشی صورت گرفت و جامعه خرافاتی ایران نه تنها کمترین اعتراضی به آن نکردند که با بی‌تفاوت یها و ناا آگاهی‌ از مذهب در حکومتی که با ادعای دین داری زمام امور را به دست گرفته بود وهمچنین بی‌ اطلاعی از حقوق شهروندی اجازه دادند که دایره خبیث و ضدّ خدا حکومت با برنامه ریزی خودش او را به مرحله خدایی هم برسانند ، ....
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 19:47
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
....اما هر چه می‌گذرد و ابعاد تازه ائی از این حکومت رو میشود ، معلوم میشود که ایرانیان تنها با یک حکومت دینی مستبد روبرو نیستند که بلکه با کلّ جریان سیاسی‌ و مافیای شرق و غرب طرف هستند و در حال مبارزه و استقامت در برابر حفظ هویت و کشور. از ابتدا خمینی که کینهٔ شخصی خاصی‌ با شاه فقید داشت با همکاری کردن و کمک از قدرتهای بزرگ تلاش در براندازی حکومت داشت ، حکومتی که ارباب و رعیتی را از بین برده بود و به زنان حق ری داده بود، از ابتدا که خمینی شروع به ایجاد اغتشاش در برابر امنیت ملی‌ ایران کرد به اتفاق تمامی‌ علمای راستین ‌شیعه در برابر این شورش موضع گرفته و با اقتدا به ائمه شیعه این حرکت را بر خلاف مسلک شیعه دانسته و او را به پرهیز از دخالت در حکومت تشویق کردند، اما او چنان در سیاست بازی غرق شده بود که ترتیب اثری که نداد هیچ ، آنها را وابسته به دربار خواند ، در صورتیکه آنها از چنان زندگی‌ بی‌ آلایش و منزه از جاه طلبی و قدرتی به دور بودند که دربار به آنها ارادت داشت و ادای احترام میکرد ،...
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 19:42
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
...خمینی که در آرزوی انتقام کامل از شاه فقید بود وقتی‌ که با همراهی جریانهای سیاسی‌ داخلی‌ و همکاری دولتهای خارجی حکومت شاه را از دور خارج کرد به آرزوی دوم خود که حکومت بر مردم بود و اختیارداری هم در کوتاهترین مدت خود را رساند که در همان زمان اعتراض آیت الله خوییی که یکی‌ از برجسته‌ترین و مورد اطمینان‌ترین مجتهد زمان خود بود را بر انگیخت و علناً بیزاری خود را از طیف حاکم اعلام و موضع روحانیت ‌شیعه را از این انحراف مشخص کرد ، اما از آنجایی که جاه طلبی ، اغراض شخصی‌ و سلیقه ائی که سالها برای به ثمر رسیدن آنها شب و روز و هم و غم خود را گذشته بود چشم خمینی را بسته بود که هیچ چیزی غیر از حکومت داری به سبک خکیفه گری که نه مکتب شیعه و تصفیه حساب نمیخاست و نمیدید ....
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 20:12
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
مجیدخان - تهران - ایران. یک جمله ی شما ملایی بود!! اولا همجنسگرا !!! یا دگر باش جنسی‌!!! در ضمن این گروه بی‌ آزار چه هیزم تری به شما فروخته اند که در انتظار مجازات خدای خیالی شما باشند؟؟؟؟؟بی‌ جا کرده خدای قاتلی که انسانی‌ را که چنین آفریده شده و تمنیّات جنسی‌ و عاطفی او با جنس موافقش است مجازات کند!!! در این سایت هستم که نظراتم را در مورد ناهنجاریها بنویسم یکی‌ همین-- همو فوبیا --است آنهم در دین و کشوری که تجاوز به کودک طبق دین منفورشان قانونی‌ است!!!و گروپ سکس اسلامی))) تعدد زوجات و صیغه!!!
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 20:14
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
....در این راستا هر کس که بر علیه موضع گیریهای او قیام کرد به نهویز هردنه قدرت و اختیارداری خارج کرد که آیات و الله منتظری نمونه بارز آن بود که به سرعت متوجه انحراف شد و اینکه کلاه گشادی بر سرش رفته این بود که ترجیح داد به همان دروس فقه مشغول و دین خود را نفروشد ، اما ماجرا به اینجا ختم نمی‌شد به گونه ائی که در خود نظام هم جریان انحرافی به مانند موریانه در حال جویدن پایه‌های حکومت خمینی بود و مدعی اصلی‌ که انقلاب را وام دار عملیات تروریستی خود بود در حال برنامه ریزی برای جانشینی خمینی و چیدن برنامه ائی برای دیکتاتوری جدید به رهبری خود بود ، او بر خلاف خمینی به انتقام از شاه و صدور انقلاب آخوندی فکر نمیکرد چرا که دغدغه اصلی‌ او گسترش تروریست در کلّ جهان با عملیات مخرب رخنه در کشورهایی مانند سوریه و عراق، لبنان و فلسطین بود....
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 20:37
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
. ...دیگر تمام اقشار از خودی و غیر خودی ، همچنین دولتهای دیگر می‌دانند که نوع حکومت ایران نه مذهبی‌ است و نه ایرانی‌ بلکه حکومت آخوند مرکز تفکر تروریستی دنیاست که تمام تروریستهای دنیا به تاسی از این حکومت اقدامات خود را انجام میدهند و خامنعی به عنوان رهبر تروریستهای جهان باید در دادگاه بین المللی محاکمه و کلّ حکومت از گردنه قدرت اهریمنی خارج شوند ، مردم ایران این راه را هموار کرده اند اگر دولتمردان بی‌ قابلیت دنیا ، مکانی امن تر را برای همه مردم میخواهند باید دندان طمع خود را از آخور این حکومت بیرون کشیده و همه دست این جانیان را از صحنه قدرت و سیاست کوتاه کنند و. بدانند که اوج وحشیگری این حکومت را ایرانیان چشیدهند ، مطمئناً اگر حکومت آخوندی بخهد خطر ساز باشد در ایران نیست چرا که کلّ خانواده‌هایشان در ایرانند بنابرین خطر اصلی‌ دور سر کسانی دور خواهد زد که در بیرون از ایرانند ، این حکومت از پای افتاده ائی بیش نیست آمال تروریستی که در سوریه در حال حاضر انجام میدهد ، دست و پاا زدن قریقی است که به هر وسیلی خود را میچسباند تا غرق نشود .
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 21:30
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
چرا که این عضو گروه نواب صفوی آموخته اعمال تروریستی در داخل ایران منجله سینما رکس آبادان و تنظیم جریان برنامه میدان ژاله و دیگر اعمال تروریستی در مشهد و تبریز بود ، که همه در جهت تخریب حکومت شاه فقید و نقش عمده ائی در بدنام کردن آن داشت . او که از ابتدا طوق بندگی فلسطین را به قصد خدایی کردن بر آنها بر گردن داشت ، تمام هم و غم خود را بر سر این هدف گذاشت ، از سویی به تربیت تروریست خود انتحاری با ملیتهای وابسته به حکومت و سپاهیان قدس کرد ...
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 21:29
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
...و از سویی به فرستادن سلاح با باج دادن به سوریه و رونق دادن سفر به سوریه که از این طریق به راحتی‌ انبار مهماتی در آنجا درست کرد و مامورانی در آنجا گماشت که در اصل مشاوران بشر اسد هم محسوب می‌شدند و خط دهندگان او ، در این راستا روسیه پهلو به پهلوی او حرکت میکرد و سفر پوتین و ملاقات هم نشانه بسیار ملموسی از این همکاری بود ، هم چنین ارتباط با چین و از آنسو با کشورهای غربی ،( که در حال حاضر چین به خاطر حساسیت ماجرا که ممکن است لطمه غیر قابل جبران به اقتصاد در حال رشدش به خاطر این نزدیکی‌ بزند از حکومت ایران فاصله گرفته ) و این عضو فرقه تروریستی نواب صفوی که در دور زدن و مخفی‌ کاری تخصص دارد همه را به گونه ائی درزاده و بر طبق دات و ادعای خود در زمان مقتضی متناسب با هدف خود را به یک جریان قوی چسبنده و از طوفان که به قول خودش گذشت آن را رها کرده تا باز مورد دیگر ،....
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 21:29
perser68 - فلوریدا - امریکا
مجید خان_تهران ایران. شما آخوند متقلب رو محکوم میکنی‌،اما مثل آخوند‌ها می‌نویسی؟همجنس باز خیلی‌ وقته که از جامعه همجنسگرایی رخت بر بسته!وقتی‌ دوتا همجنس قرار باشه با هم زندگی کنن،مثل دوتا غیره همجنس،بازی در کار نیست و همجنس باز‌ها همون فوتبالیست‌های شما میتونن باشن،خروس باز‌های شما،کفتر باز‌های شما،سگ باز‌های شما و و و،و یا اینکه شما شاید نیاز باشه تو دنیای اطلاعات سری به زنی‌ و بی‌ غرضانه در مورد همجنس گرا‌ها بخونی!دنیا عوض شده و دیگه عشق و دوستی‌ و نیاز فقط به زیر شکم ختم نمیشه و دنیای همجنسگرا‌ها فقط زیر شکمی نیست که شما فکر میکنی‌!البته اگه شما یه چنین قصدی نداشتی از نوشتن هم...باز،شاید من اشتباه کردم!
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 22:58
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
حکومت ایران دقیقا اسلامی است!! و هر اعدامی هر سرقتی هر تجاوزی در صدر اسلام هزاران برابرش انجام شده!!!‌ای کاش شاه فقید همزمان که یکی‌ از بزرگترین کارشناسان نفت بود کمی‌ وقت می‌‌گذاشت و این دین ننگین را مطالعه میکرد تا با یک انقلاب مخملی!!! سکولاریسم را گسترش دهد!!! افسوس-آب رفته به جوی باز نمیگردد
‌سه شنبه 12 دي 1391 - 23:46
Royan - کالیفرنیا - آمریکا
shirzan e irani - استکهلم - سوئد/ مرسی
‌چهارشنبه 13 دي 1391 - 01:19
kobalt - کرج - ایران
شیر زن ایرانی -نظر منه...کسی که دلبستگی فکری وذهنی به یه جریان مکتب دین یا ایدئولوژی یا حتی فردی خاص داره هیچوقت نمیتو نه تحلیلگر وقاضی وتاریخ نویس خوبی بشه همیشه یه بخشی از واقعیت رو میگه یه بخشی رو که آزردش میکنه یا نمیگه یا به نفع علایقش کمرنگش میکنه .این جریان تعویض دیکتاتور با دیکتاتور دیگه حداقل 150ساله تو ایران مرسومه هیچ دیکتاتوری خود بخود به سمت آزادی نرفته سیاهترین دوره این کشور حاصل همون دوران خاکستری پهلویه دوره ای که میشد ایران رو به سمت مدرنیسم واقعی برد اما به قهقرا برد این خاصیت دیکتاتوریه اگه به جزئیات اشاره نمیکنم بخاطر اینه که کامنت های سریالی رو حوصله نمیکنم و کلی و سریع میخونم ببخشید.
‌چهارشنبه 13 دي 1391 - 05:01
garmsari - یورک - بریتانیا
shirzan e iran,من کاملا با شم موافقم.ممنون
‌چهارشنبه 13 دي 1391 - 05:05
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
Royan - کالیفرنیا - آمریکا خواهش می‌کنم / متأسفانه به علت دو خسیسه بارز ایرانیان که پس از شورش ننگین کاملا خود را نشان داد جامعه ایران را به سقوط اخلاقی و فرهنگی‌ کنونی کشاند / ۱- خرافات ، ۲- تعصب / این دو خسیسه در هر چیز که نفوذ کند مخرب است و خانمان بر انداز / درست است که حکومت آخوند همواره موج سواری کرده و بر گرده مردم سوار شده اما مردم همواره جلوتر از حکومت گرده خود را برای سواری دادن زین کرده اند ، حکایت دیدن خمینی در ماه ، اگر مردم ایران به جای خرافات مذهبی و دیندار بودند این روند فجیع را نداشتیم چون با اولین بارقه ضدّ مذهب اعتراض و حکومت را به سوال می‌گرفتند ، امثال آیت الله منتظری انگشت شمار بودند که واقعا مذهبی‌ عمل کنند ، مردم ایران هم به جای حمایت به او لقب گربه نره داده و افسار اختیارشان را به دست منحرفترین جریان دینی و سیاسی‌ در ایران ، اقلیت آگاه هم گوشه نشینی گرفتند / و تعصب که بلایی خانمان سوز تر از خرافات است ، اگر غیرت جایگزین آن میشد ، روزگار ما در این بیشرافتی اخلاقی همه گیر نمی‌گذشت ،....
‌چهارشنبه 13 دي 1391 - 10:47
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
.... اگر روشنفر نمایان به جای تعصب ( روشنفکر واقعی‌ از تعصب گذر کرده است و در دام آن به خاطر حفظ روشن نگری خود نمی‌افتد و به پیش میرود نه در موضوعی گیر کند و مدام در جا بزند ) غیرت داشتند به فکر سرزمنین و مردم بودند به خاطر کینهٔ‌ها ی شخصی‌ یا سلایق شخصی‌ ، خلط مطلب نکرده و پافشاری بر پوشاندن حقیقت نمی‌کردند / شاه فقید یکی‌ از نیکان تاریخ ایران زمین است ( زنده شد آنکه دلش زنده گشت به عشق ، ثبت است در جریده عالم دوام ما ) او فرزند زمان خود نبود که صد‌ها قدم جلوتر از زمان خود حرکت کرد و به ملتش در این راستا خدمت کرد ، او یک دیندار واقعی‌ بود که از ابتدای کودکی به درک و شهود رسیده بود ، دین او از پای منبر آخوند شکل نگرفته چرا که در خانو اده ای رشد کرده بود و پدری داشت که صد در صد ضدّ خرافات و در عین حال مذهبی‌ بود / او جامعه خود را خوب میشناخت و بر عکس پدرش رضا شاه کبیر ، سلیقه تمام اقشار و نیز آنها را در نظر گرفت اما برایشان چهار چوب گذاشت، تا از حد خود عدول نکنند ، در درستی‌ اعمال او همین بس که تمام دنیا تصمیم به سرنگونی او گرفتند ، ...
‌چهارشنبه 13 دي 1391 - 10:48
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
نشانه‌های دینداری دوری از اجبار و تحمیل و دور بودن از تعصب و خرافات است است , این اعتقاد در او چنان قوی بود که تا لحظه مرگ ، همه چیز را از حکمت خداوند دانست و ابراز کرد فرصتی برای خدمت به مردم از سوی خدا داشته که بنا به مصلحت به اتمام رسیده ، به همین خاطر هیچ زمان از جفای ملت ایران لحظه ی شکایت نکرد بر عکس نگران آینده سیاه آنها بود و از شدت اندوه اشک به چشم می‌آورد در حالیکه در رنج بیماری و غربت تحمیل شده از سوئ دول غربی می‌سوخت ،‌ای کاش ایرانیان بیش از این در خرافات و تعصب غوطه نخورند و کم کم بستر یک جامعه سالم را با همت خود آماده کنند تا بتوانند سره را از ناسره تشخیص دهند که قدم اصلی‌ در پیشرفت است.
‌چهارشنبه 13 دي 1391 - 10:52
مجیدخان - تهران - ایران
artmis-sw-پاریس-فرانسه و perser 68-فلوریداامریکا.با درود :اولا ممنونم که نظرتون را اعلام کردید. اما عرض می کنم که بنده با همجنسگراها و همجنسگرایان مشکلی ندارم.حالا اسمش دگرباش باشه یا هر اسم علمی دیگه ای داشته باشه.شما عزیزان شاید متوجه ی منظور من نشدیدمنظور من اینه که این حضرات خودشون اینکاره هستن ولی اون رو تقبیح می کنن.-و جنایت های خودشون رو پشت پرده ی ریا پنهان و انجام می دن. از نظر من دگرباشی یا عناوین مشابه و اصولا هر عنوان مشابه عاطفی یا دوستانه و یا سکسی مسائلی فردی و خصوصی بوده و در باره ی اون اظهار نظر نمی کنم اما اگر شخصی در همین ارتباط باشه و ریا کاری کنهو جنایتکار باشه مثل هر آدم دیگه ای منفور و مطروده. پس اصولا در صحبت من مسائل جنسی و یا عاطفه ای و دوستانه در هر بعدی مطرح نبوده و نیست.ممنونم.
‌چهارشنبه 13 دي 1391 - 11:30
مجیدخان - تهران - ایران
ضمنا دوستان شما که بنده رو نمی شناسین چطور من رو محکوم به نوشتن مدل آخوندی می کنین یا خروس بازها و کفتر بازها میشن مال من یا مال ما؟شاید برداشت شما از نوشته های من نادرست بوده.در هر صورت براتون آرزوی سلامتی و شادی می کنم. موفق باشین.
‌چهارشنبه 13 دي 1391 - 11:37
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
مجیدخان - تهران - ایران. گرامی‌ من متوجه منظور شما شدم که لفظ همجنسباز!! همردیف بچه باز را بکار بردید!!! که خاص ملایان است!!! سپاس از توضیح شما!!!
‌چهارشنبه 13 دي 1391 - 15:48
perser68 - فلوریدا - امریکا
مجیدخان_تهران ایران. البته من قصدم از گفتن مال شما منظورم کلی‌ بود و معمولا وقتی‌ یکی‌ یه مطلبی می‌نویسه،بهانه‌ای میشه برای شرح مطلب!اینبار قرعه به نام شما افتاد!و اینجا باید یه چیزه دیگه رو هم اضافه کنم که قصدم از گفتن ک...باز،س...باز،و خ...باز فقط مثال بود و نه توهین به کسایی که واقعا به این حیوونا علاقه دارن و یه خورده بیشتر عاشق این حیوونا هستن!همونجور که تو اروپا مرسومه!یه ایرانی‌ در سال۲۰۰۰ تو آلمان اگه اشتباه نکنم نفر اول شد در مسابقه کبوتر پرانی!و یه بابلی بود!مرسی‌ از تو که صادقانه جواب دادی و کاملا مشخص کردی که منظورت چیزه دیگه‌ای بود!آخوند‌ها هم با دزدیدن انقلاب ۵۷ یه غلطی کردن و حالا توش بدجوری موندن!
‌چهارشنبه 13 دي 1391 - 15:29
مجید خان - تهران - ایران
artemis , -sw- پاریس-فرانسه.با درود به شماو همچنینpersser 86بزرگوار...امیدوارم تندرست و سعادتمند باشید. آرتمیس گرامی منظور من مطلقا تمایلات جنسی یا غیر جنسی افراد خارج ازحکومت ایران نبوده و نیست.البته واقعیت آزار و اذیت کودکان توسط بعضی از کشیش های کاتولیک و ...را نمی شود پنهان کرد. هر چه برقراری انسانها صرف نظر از جنسیت و تمایلات آنها سخت ترو گناه آلودتر باشد تمایلاتی که شاید در بعضی جوامع غیر متعارف تلقی می شوند بیشتر نمود پیدا می کند. در یک جامعه ی آزاد و دموکراتیک هر کس صاحب حریم خصوصی و شخصی خود است و صد البته محترم .من هم با هیچ کسی که مشکلی ندارم حتی با همان لفظی که شما یاد کردید و اصلا مورد نظر من نبود. اگر نتوانستم منظورم را درست برسانم لابد اشکال از سبک نگارش من است. برایتان شادی و سلامتی آرزومندم.
‌چهارشنبه 13 دي 1391 - 18:23
ARTEMIS-SW - .پاريس - فرانسه
shirzan e irani - استکهلم - سوئد. با نوشتن هجویاتی بهانه به دست انقلابیون برای توهین ندهید!!! نخیر شاه دیندار واقعی یعنی‌ اسلامی واقعی نبود!!!!! کدام اسلامی واقعی همسرش مایو میپوشد!!تانگو می‌رقصد!!! مشروب میخورد!!!شاه هم مثل خیلی‌‌ها به یک اسلام من در آوردی اعتقاد داشت که اسلام نبود!! با این کامنتها آب به آسیاب ملّا نریز!! در هر کامنت دفاع از اسلام و تمام جنایات را اختراع ملّا جلوه میدهی‌!!! دفاع وحشتناک از اسرائیل!!! مسیحی‌ها را مقصر هر حادثه یی!!!!!!!! این دفاع از شاه نیست....دفاع از این دین ننگین است با ترفند‌های مختلف!! تازه به این سا یت آمده یی من چند سالی‌ هست که اینجا هستم و خیلی‌ خوب دلیل پشت کامنت را میفهمم کامنتهایت دقیقا---بو ی شریعتی منحوس را میدهد بسس کن!!! آب ۷ اقیانوس قادر به زدودن جنایات اسلام نیست زور نزن!!!
‌چهارشنبه 13 دي 1391 - 18:36
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
کبالت - کرج - ایران ، با نظر شما موافقم البته باید شرایط موجود را در نظر گرفت و بنا به پتانسیل آن زمان و موقعیت سنجید یا نظر داد و نتیجه اصولی و حقیقی گرفت ، البته بنده با مشغولیت فراوان ، در لابلای وقت خالی‌ فرصتی را به نوشتن مطلب ضروری در اینجا اختصاص میدهم که گا هی فرصت ویرایش آنها را که با فارسی نوس مینویسم هم ندارم ، چون شما به نکته مهمی‌ اشاره کردید نمیتوان آن را به حال خود گذاشت ، تا اینجا برای شماست و بقیه مطالب برای کسانی‌ که مایل به خواندن آنند ....
‌پنجشنبه 14 دي 1391 - 11:54
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
...جامعه‌ای که به دست خاندان پهلوی رسید جامعه ائی فلاکت بار ، بی‌فرهنگ ، بیمار جسمی‌ و روحی ، غیر بهداشتی غیر استاندارد و عقب افتاده ، ارباب رعیتی ، زنان در حرمسرا به خاله و خان بازی و رقابت در بازار داغ هوو و هزار فاجعه و دشمنی در این راستا تا کشتن بچه‌های رقیب به هر وسیله ، مردان کور و کچل شیبشو و مدعی که ناس بالا انداختن و دندانهای زرد را نشان دادن افتخار ، زنان هم سبیل و ابروی پاچه بزی نشانه قدرتشان ، بساط خرافات و تظاهر مذهبی پهن و همه به نوعی درگیر آن . ،( به خاطر این چیزها حکومت مورد علاقه خامنه‌ای قاجار است) ، این جامعه به دست رضا شاه افتاد که قحطی هم یکی‌ دیگر از میراث‌هایش بود ، رضا شاه با مبارزه با خرافات انقلابی اساسی کرد اما چون خرافات اعتیاد و تأثیر سویی بیش از مواد مخدر بر روح عوام یا جامعه عوام زده دارد ، ظاهرا از جامعه زدوده اما شهید گونه به زیرزمینها منتقل شد چرا که روح جامعه هنوز سمع زدایئ نشده بود و نیازمند زمان مقتضی و فرصت مناسب بود که در مجال آن جامعه آفت زده نمیگنجید.....
‌پنجشنبه 14 دي 1391 - 11:57
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
.. همچنین کشف حجاب , با اینکه اقدام بسیار به جایی‌ بود و زن ایرانی‌ را از اندرونی پر از حقارت و ستم به سطح جامعه کشاند اما پیراهن عثمانی شد که آخوند فرصت طلب مکتب خانه , برای همیشه وسیله سواستفاده خود قرار دهد ، مخصوصاً با رفتار و نگاه متعصبانه و خرافی مرد ایرانی‌ که از سویی برای خودش هیچ خط قرمزی قائل نبود و از چشم چرانی تا دست درازی و موارد دیگر تنها کمترین ابایی نداشت که شاهکارهایش نقل مجلس مردانه برای همجنسان بود ( اکثریت ) ، بنابراین شریک اصلی‌ آخوند و پای همیشگی‌ خرافات و تعصب ، مرد ایرانی‌ بود که با خاطر جمعی از حفظ ناموس خود با پشت گرمی به جامعه مرد سالار و اختیارات بی‌ انتهایش , در آزادی بی‌ مرز و بدون جوابگویی ، امورات خود را بی‌ دغدغه میگذراند و آب از آب تکان نمی‌خورد که روز به روز بر وجهه‌ مردانه اش هم افزوده میشد ......
‌پنجشنبه 14 دي 1391 - 12:04
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
شاه با علم با اینکه از کودکی در سوئیس تحصیل و زندگی‌ میکرد ، اما متوجه نبض حقیقی‌ جامعه شد و تصمیم گرفت روی روان و سلامت نفس جامعه کار کند این بود که به هر گروهی اجازه فعالیت داد روح پهلوانی ، جوانمردی و انصاف را در جامعه گسترش و مردان ایرانی‌ را به سمت احترام به زن و تساوی حقوق تشویق کرد ، این فرهنگ چنان در مغز استخوان جامعه جای گرفت که حتی در روسپی خانه‌ها همواره جای پای یک لوتی پیدا و زن به انحراف رفته را نجات میداد و به حساب آب توبه بر سرش ریخته و بانوی با عزت خانه خود میکرد ، اینگونه رفتار مهر آمیز، ایثار ، گذشت و فرصت را برای جامعه به ارمغان می‌آورد و نه اینکه جامعه را به جایی‌ برساند که مردم ، در انتظار تماشای اعدام افراد خاطی باشند در حالیکه مجرمان اصلی‌ بر آنها حکومت و از احترام ، اختیارداری و رهبری کردن بر آنها بر خوردار باشند و زور خانه‌ها که در زمان شاه فقید پاتوق مردان مرد ایرانی‌ بود به شیرکش خانه‌های خیابانی و زیر پل تبدیل شود یآ به افراد زور گیر که در حآل حاضر مانند قارچ رویده اند .....
‌پنجشنبه 14 دي 1391 - 12:16
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
.. نیروی شهربانی و راهنمایی که شاه فقید با این زحمت سازماندهی کرد به گونه ائی که آدمهای شرور از یک پاسبان آن زمان چنان حسابی‌ می‌بردند و احترامی قائل بودند که حتی فرماندهٔ نیروی انتظامات خود فروخته حکومت آخوندی نه دارد و نه لیاقت آن را، گروه‌های سیاسی‌ مارکسیست و کمونیست و دینی فاشیستی و چپی توده‌‌ای چنان عرصه را به شاه فقید تنگ کردند که با علم به خطر فاجعه بار آن مجبور به تشکیل ساواک شود ، کاری که دقیقا جز نقشه دوول غربی و حامیان حکومت آخوندی بود ، شاه فقید در این آشفته بازار چنان حکومت امنی برای مردم فراهم کرده بود که آب در دلشان تکان نمی‌خورد و تنها قشری که مورد مجازات خشن و دور از‌شان شاه دلسوز مردم و ایران بود ، در مورد کسانی اعمال میشد که برای امنیت و هویت ایرانی‌ و کشور ایران خطر ساز بودند ، اگر هم بر قدرت خود پا فشاری میکرد به این خاطر بود که هیچ کس را بهتر از خود برای حفظ ایران ، عزت و پیشرفت ایران و ایرانی‌ نمیدید که عین واقعیت بود که روزگار ما و ایران از بعد یتیم شدن و از دست دادن او گواهی است بر این حقیقت ،.....
‌پنجشنبه 14 دي 1391 - 12:55
shirzan e irani - استکهلم - سوئد
.....شاه فقید و خامنه‌ای یک شباهت کلی‌ به هم دارند، به خامنه ائی هم در بیگانه پرستی ، نفرت از فرهنگ ایرانی‌ و تلاش برای بارور کردن فرهنگ عرب و روس هیچ کس نمیرسد ، این دو دو قطب مخالف هستند که یکی‌ در جهت آبادانی و پیشرفت ایران کوشید و آن یک در جهت پسرفت و تخریب ایران.
‌پنجشنبه 14 دي 1391 - 12:56
exam292 - تهران - ایران
shirzan e irani - استکهلم - سوئد: خانم، چقدر شاه شاه میکنی!!! چشمتو باز کن، کوپن شاه توی ایران، خیلی وقته تاریخش گذشته!!! ربع پهلوی هم داره وقتش رو هدر میده(توهم داره!!!)
شنبه 16 دي 1391 - 14:01
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.