مادر ستار بهشتی خواستار قصاص قاتل است
ستار بهشتی کارگر وبلاگ نویسی که در جریان بازداشت توسط نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران کشته شد
محمد ضرغامی
وکیل ستار بهشتی کارگر وبلاگ نویسی که در جریان بازداشت توسط نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران کشته شد در گفت و گویی با خبرگزاری های داخلی ایران از احتمال ارسال نشدن پرونده موکلش به دادگاه ابراز نگرانی کرده، رادیو فردا دراین باره با گیتی پورفاضل وکیل خانواده آقای بهشتی در تهران گفت و گو کرده است:
«من متاسفانه پرونده را هنوز مطالعه نکردهام چون در مرحله تحقیق است ولی تا آنجایی که با بازپرسی در ارتباط بودم و حتی در حضور خانواده موکلم شادروان ستار بهشتی کسی را آوردند و گفتند در اثر همین شکنجهها و ضربههایی که ایشان زده این اتفاق افتاده و میخواستند که مادر ستار ایشان را عفو کند.
ولی زیر بار نرفتند خانم بهشتی مصر هستند که قاتل باید قصاص شود. البته تا زمانی که من پرونده را مطالعه نکردهام هنوز برایم یک ابهاماتی وجود دارد. ولی آنچه که من و خانواده ستار بهشتی مصر هستیم این است که پرونده پس از تحقیقات لازم که انجام شد حتما به دادگاه ارسال شود.»
اشاره شده بود که اینها هفت نفر را بازداشت کردند.
بله. ولی در واقع سه نفر بازجو بودند و از بین آنها یک نفر را معرفی کردند. گفتند که ایشان مقصر اصلی بوده. که تا زمانی که دادگاه تشکیل نشود و دادگاه احراز نکند جرم را، من نمیتوانم راجع به آن چیزی بگویم.
چطور از میان این سه نفر اشاره شده به این که یک نفر بوده که دست داشته در قتل ستار بهشتی؟
به هر حال باید یا آن ضربه آخر یا آن حرکتی که باعث این ایست قلبی شده از طرف یک نفر انجام شده باشد و بین این سه نفر یک نفر را معرفی کردند. این شخص را آوردند و ایشان هم عز و التماس میکرد که بتواند عفو بگیرد که موفق نشد. و الان بازپرس بیشتر روی این رضایتی که روی پرونده هست دارد پافشاری میکند...
کدام رضایت؟
دو روز بعد از این که ستار را دفن کردند خانواده ایشان را به زور بردند دفترخانه و رضایت از مادر گرفتند که با آن رضایت پلیس فتا را مبرا کردند از اتفاقی که افتاده. چون من متن خود رضایتنامه را ندیدهام. به این صورت که شنیدم از بازپرس که ایشان هیچ ادعایی ندارد نسبت به این پرونده. البته من هم ادعا کردم که چون هنوز قاتل مشخص نشده بوده و حتما رضایت باید در مورد آن شخص مجرم یا شخص قاتل باشد که بتواند تخفیفی در جرمش داده شود، بنابراین این یک رضایت کلی است که ارزش قانونی ندارد.
ولی این رضایتنامه داخل پرونده موجود است، پروندهای که شما هنور نخواندید؟
میگویند که داخل پرونده هست. ولی من نمیدانم. من هنوز نخواندهام.
هویت این شخص یا اسامی این افراد هم مشخص شده؟
البته آنجا یک اسمی را بردند که من الان یادم نیست. ولی قیافه آن شخص یادم هست که کی بود. آورده بودند آنجا که طلب عفو میکرد. اسم آن یکیها را هم نمیدانم. تا زمانی که بروم پرونده را بخوانم و ببینم از چه کسانی بازجویی شده و مشخصاتشان چه بوده و چه سمتی در پرونده داشتند.
دقیقا چه حرفهایی را میزد شخص ضارب؟
میگفت من اشتباه کردم. من خودم زن و بچه دارم. که البته من به او گفتم این اشتباه تا کجا باید ادامه پیدا کند و تا کی خانوادهها باید فرزندانشان را از دست بدهند به خاطر اشتباهات شما؟ شما خودت میدانی که در اصول قانون اساسی ما به صراحت عنوان شده که هر نوع شکنجه برای گرفتن اقرار ممنوع است.
تفتیش عقاید ممنوع است. حتی اگر که آن مقام بالاتر از شما هم به شما دستور شکنجه بدهد شما نباید اعمال کنی. در حالی که شما بهتان میگویند برو کلاه بیار، میروید سر میآورید. بازپرس شعبه یک آقای شهریاری خیلی دارند روی این پرونده کار میکنند. نمیشود منکر این شد که تحقیقات ایشان، بازجوییهای ایشان و زحماتی که روی این پرونده کشیدهاند نادیده گرفته شود.
ولی به نظر من قوه قضاییه باید در این مورد یک مقدار استقلال بیشتری نشان دهد و کاملا روند پرونده را مثل پروندههای دیگر جنایی پیش ببرد و بفرستند به دادگاه تا مشخص شود که واقعا ارگانهای ما و قوای ما اینها هر کدام بالاستقلال کارهای خودشان را انجام میدهند بدون اینکه زیر سیطره کسی قرار بگیرند.