جناب اعتماد به نفس! قبل از حادثه ، هزینه می کنند نه بعد از آن !
هنوز یک ماه از درگذشت بیش از 26 دانش اموز در اثر واژگونی اتوبوس راهیان نور نمیگذرد که خبر حادثه تاسف بار دیگری در رسانه ها منتشر میشود.
به گزارش سرویس اجتماعی «انتخاب» ؛ چندین دانش آموز یک مدرسه در روستای محروم شین آباد پیرانشهر بر اثر آتش سوزی بخاری قدیمی نفت سوز دچار سوختگی شدید بدن بویژه در ناحیه صورت و آسیب شدید ریه به علت ورود دود و هوای به شدت گرم شده اند.
موضوع تاسف آوری که یادآور تکرار حادثه کشته شدن بیش از 13 دانش آموز در روستای سفیلان شهرستان لردگان استان محروم چهار محال و بختیاری در سال 1383 ا آن هم بر اثر آتش سوزی بخاری نفتی است.
حاجی بابایی وزیر اموزش و پرورش ، که به همین علت به مجلس احضار شد بجای عذر خواهی و پذیرش استعفاء در صحن مجلس ، شخص معلم را مقصر معرفی می کند و می گوید من در آن لحظات در سمینار بوده ام !!! و در عوض قول میدهد برای انجام درمان های پیشرفته ، دانش اموزانی که هم اکنون در آی سی یو بسر می برند را با هزینه آموزش و پرورش به هر کشور پیشرفته جهان که لازم باشد اعزام نماید !
آنچه که در این زمینه حائز اهمیت است عدم تدابیر مدیریتی وزیر آموزش و پرورش است چرا که :
اولا : وجود بخاری نفتی در اتاقی کوچک و پر از انسان آن هم در حالی که در قرن بیست و یکم بسر می بریم یعنی چه؟ چرا از سیستم های گرمایشی مناسب استفاده نمیشود؟
دوما : بنابر گفته دانش آموزان ، در خروجی کلاس ، دستگیره نداشته ، لذا دانش اموزان در کلاس حبس شده اند و مسئولین مدرسه مجبور به شکستن شیشه ها برای امکان تنفس دانش اموزان میشوند .
بنابراین به سادگی میتوان نتیجه گرفت چرا شخص وزیر اموزش و پرورش در این امر دخیل است چون اگر مدیریت و درایت وی کافی بود در خروجی کلاس بی دستگیره نمی بود ، سیستم های گرمایشی با سوخت فسیلی برچیده میشد و از سیستمهای نوین بی خطر مانند شوفاژ استفاده میشد.
چرا در خروجی کلاس باید همچنان بی دستگیره باشد ؟ چرا نباید کلاس به شوفاژ مجهز باشد؟ اگر هزینه های بسیار سنگینی که هم اکنون وزیر از ییت المال برای سلامت دانش آموزان (که معلوم است دیگر هرگز به گذشته باز نخواهند گشت) انجام دهد قبل از حادثه انجام میشد امروز شاهد این همه حوادث تاسف بار نمی بودیم.
آیا وزارت آموزش و پرورش دارای معاون ایمنی و سلامت دانش اموزان هست؟ آیا دارای شبکه رصد و بازرسی وضعیت ایمنی و سلامت مدارس هست ؟
بنابراین نتیجه می گیریم اگر دلسوزی و خرد و مدیریت و درایت به اندازه کافی در مدیریت وزارتخانه ای که دلبندان مردم بدانجا سپرده میشود وجود داشته باشد آنگاه شاهد این حوادث نخواهیم بود و وزیر آموزش و پرورش هم برای فرار از بار مسئولیت و استیضاح و برکناری مجبور به هزینه از جیب خود مردم آن هم بعد از فاجعه نخواهد بود!
نکته ی آخر اما طلبکاری همیشگی و اعتماد به نفس کم نظیر وزیر آموزش و پرورش است که گوی سبقت را در این زمینه از بقیه مسئولین ربوده است . او چنان آسوده در مورد اتفاقات مشابه سخن می گوید و تقصیر را گردن دیگران می اندازد که گویی ایشان وزیر شده اند وزارت و ریاست کنند نه مدیریت!
البته این سئوال نیز مطرح است که این طلبکاری و اعتماد به نفس جناب ایشان ازکجا نشات می گیرد؟ آیا او سابقه و فعالیت علمی متفاوتی داشته که چنین شانی برای خود قائل است که به طعنه می گوید «من باید عذرخواهی کنم؟» یا «وزیر که عذرخواهی نمی کند».