اعترافات وحشتناک به قتل پدر و برادر
این زن جوان وقتی از سوی شوهرش تهدید به مرگ شد پرده از 2 توطئه هولناک برداشت. روز 2 آذرماه سال جاری زن 20 سالهای به نام «نیلوفر» با مراجعه به کلانتری 17 پرند به ماموران گفت همسر 24 سالهاش به نام «مجید» روز 6 مهرماه سال جاری برادر 26 ساله خود را که «علی» نام داشت در خانه پدریشان واقع در پردیس با مسموم کردن شیرینی و ضربات چاقو از پا درآورده است، سپس جسد را داخل چمدانی جاسازی کرده و به محمودآباد مازندران برده و در کنار دریا دفن کرده است. با این ادعاهای وحشتناک با دستور قاضی کشیک دادسرای عمومی و انقلاب رباطکریم، ماموران کلانتری 8 شب همان روز مجید را در شهرک آفتاب شهر پرند دستگیر کردند و از آنجا که جنایت در پردیس رخ داده بود رسیدگی به این جنایت خانوادگی پیش روی بازپرس قریشیزاده از شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفت و تیمی از اداره ویژه قتل پلیس آگاهی وارد عمل شدند. نیلوفر در این مرحله از بازجوییها گفت: «ساعت 20 شب جنایت مجید در داخل اتاق پذیرایی خانه پدریاش واقع در شهر پردیس، در حضور من و با ضربات چاقو علی را کشت. آن شب جسد خانه ماند، من به همراه مجید به خانه مادرم رفتیم. فردای آن روز که جمعه بود به بهانه رفتن به بهشتزهرا به میدان امامحسین(ع) رفته و بزرگترین چمدان را خریدیم و سپس به خانه پدرشوهرم بازگشته و جسد را داخل چمدان گذاشتیم، سپس مجید به بهانه جابهجا کردن اثاثیه خانه، یک پیکانوانت کرایه کرد و جنازه را با کمک راننده در عقب وانت قرار داد، من نیز با کرایه یک پراید به دنبال آنها به محمودآباد رفته و در آنجا یک ویلا اجاره کردیم. ابتدا قرار بود مجید جنازه برادرش را در داخل ویلا دفن کند اما از آنجایی که انتهای کوچه به دریا ختم میشد، شبهنگام جنازه را جلوی دریا برده و پس از باز کردن چمدان، شروع به چیدن سنگ روی جنازه کرد و آن را در زیر سنگها پنهان کردیم. عروس خانواده گفت: روز 30 آبانماه با مجید داخل خانه درگیر شدم، مجید مرا تهدید کرد و گفت برادر و پدرم را کشتهام و تو را نیز خواهم کشت، من نیز از روی ترس نزد پلیس رفتم و آنچه را که درباره شوهرم میدانستم به پلیس گفتم. مجید که باور نمیکرد راز هولناکش فاش شده باشد به افسر پرونده گفت: به تحریک همسرم و با نقشهای که نیلوفر طراحی کرده بود، ابتدا 40 قرص خوابآور را به صورت پودر داخل شیرینی ریخته و به برادرم دادیم و پس از بیهوش شدن وی، با چندین ضربه چاقو علی را به قتل رساندم. مجید در ادامه قتل پدرش را نپذیرفت و گفت: پدرم خودکشی کرده است، پیش از مرگ پدرم، مادرم به خاطر اختلافات خانوادگی مردادماه سال 89 خودکشی کرد و خود را از طبقه پنجم ساختمان به پایین پرتاب کرد، پس از مرگ مادرم، پدرم نیز پس از مدتی کوتاه و به خاطر عذابوجدان، روز 22 آذرماه همان سال خودکشی کرد و همسرم دروغپردازی میکند. نیلوفر اینبار ادعا کرد که یک سال بعد از ازدواج، مجید گفت پدرش را کشته و به خاطر عذاب وجدان قصد داشته این موضوع را با کسی در میان بگذارد و به همین خاطر قتل پدرش را با من در میان گذاشت. مجید پدر خود را در مرگ مادرش مقصر میدانست و به همین خاطر در شیرینی، قرص خوابآور ریخته و وقتی پدرش بیهوش میشود وی را به قتل میرساند و پس از آن میگوید پدرش به خاطر عذاب وجدان ناشی از مرگ همسرش خودکشی کرده است. همسر مجید در ادامه به کارآگاهان گفت: برادر مجید از موضوع قتل پدرش از سوی مجید اطلاع پیدا کرده بود. شب جنایت مجید به من گفت اگر علی را نکشد، او را به پلیس معرفی خواهد کرد و پس از آن قرصهایی را که از قبل خریداری کرده بود به من داد؛ من نیز پس از مسموم کردن شیرینیها، تعدادی از آنها را به برادر شوهرم تعارف کردم. اینبار مجید دیگر دروغپردازی نکرد و پذیرفت پدرش را نیز کشته و بعد از قتل برادرش 28 میلیون و 500 هزار تومان از حساب بانکی وی سرقت کرده است.