راز آخرین پیامک قهرمان 17 ساله بوکس

روزنامه ایران : یک پیامک تنها سرنخی است که پلیس برای افشای راز مرگ قهرمان 17 ساله بوکس کشور در دست دارد.
 امیرحسین که روز شنبه 26 آبانماه به طرز مرموزی ناپدید شده بود، تنها چند ساعت بعد از این موضوع با تلاش خانواده‌اش در باغی نزدیک خانه‌شان و در حالی که از درخت حلق‌آویز بود پیدا شد. این قهرمان کشور که با روحیه قوی در چند روز پیش از حادثه درگیر تمرینات مسابقات تیم ملی بود، با مرگ ناگهانی و مشکوک پرونده‌ای پر از رمز و راز را پیش روی کارآگاهان جنایی نظرآباد قرار داد.
 اهالی روستای ابراهیم بیگی شامگاه شنبه با صدای فریادهای خانواده این قهرمان بوکس، متوجه حادثه شومی شدند که در یک باغ روستا به وقوع پیوسته بود. تاریکی شب مانع از دید مناسب می‌شد و مردم زمانی که در محوطه باغ جمع شدند، با جسم معلقی روبه رو شدند که با یک طناب زردرنگ بر یک درخت آویزان بود. همه نگاه‌ها متحیر و نگران بود و بعد از چند ثانیه مردم متوجه عمق فاجعه‌ای شدند که گریبانگیر خانواده حاتمی شده بود.
 نور چراغ قوه بر صورت قربانی حادثه‌ای بود هیچ کس نمی‌دانست جریان مرگ وی چیست؟ و چطور سرنوشتش روی یک درخت خاتمه یافت؟! امیرحسین قهرمان روستا محسوب می‌شد و اخلاق ورزشکاری و دوست داشتنی نوجوان 17 ساله زبانزد همه بود. هیچ کس باور نداشت، بوکسور تیم ملی که قرار بود تا چند وقت دیگر در مسابقات کشوری حاضر شود، خودکشی کرده باشد و خیلی زود مردم، پلیس را در جریان ماجرا قرار دادند. بررسی پلیس جنایی در باغ چند ساعت طول کشید و با گذشت چهار روز از ماجرا هنوز هیچ نتیجه مشخصی در خصوص زوایای پرابهام این مرگ به خانواده امیرحسین داده نشده است.
 آخرین پیامک
تنها سرنخ پلیس برای بررسی این پرونده مرموز، پیامکی مبنی بر رفتن قهرمان 17 ساله به یک باغ است که یکی از آشنایان خانواده حاتمی ادعا می‌کند، امیرحسین با تعطیلی از مدرسه به وی این پیامک را داده است. گرچه این پیامک از حافظه گوشی این آشنا پاک شده ، اما پلیس جنایی تحقیقات ویژه‌ای را برای روشن شدن این موضوع آغاز کرده است. این موضوع در حالی پیگیری می‌شود که روز نخست بعد از حادثه شایعه‌ای بر سر زبان‌ها افتاد که امیرحسین به خاطر درگیری با پدرش دچار سرخوردگی شده و با فرار از خانه دست به خودکشی زده است. اما در این میان چند تن از اهالی روستا با رد این موضوع، گفتند که این ادعا فقط یک شایعه است و هیچ کس از اهالی روستا تا به حال در میان خانواده حاتمی درگیری یا حتی کوچکترین بحثی ندیده است.
 مرتضی حاتمی، عموی قهرمان 17 ساله بوکس که با صدایی لرزان جوابگوی سؤالات شوک شده بود، در خصوص این ماجرای تکاندهنده گفت: امیرحسین به خاطر پیش رو داشتن مسابقات کشوری خیلی خوشحال بود و حتی وقتی در جمع خانوادگی شوخی پیش می‌آمد، می‌گفت که به بدنش ضربه نزنیم که عضلاتش دچار مشکل نشود. ما شب پیش از حادثه هم در کنار یکدیگر جمع شده بودیم و برادرزاده‌ام نه تنها ناراحت نبود، بلکه با روحیه همیشگی‌اش باعث خنده و شادی در جمع شده بود. عموی داغدار در ادامه گفت: روز حادثه قرار بود امیرحسین مثل همیشه که ساعت 2:30 از مدرسه تعطیل می‌شد به خانه بیاید و بعد از انجام کارهایش سر تمرین حاضر شود اما تا نزدیک‌های غروب خبری از وی نشد و تأخیر زیاد برادرزاده‌ام باعث شد تا پدرش با ما تماس بگیرد و بعد دسته جمعی به دنبال وی بگردیم.
 جست‌و‌جو در تاریکی
خانواده حاتمی برای پیدا کردن امیرحسین با همه آشناهای روستا تماس گرفتند و در آخرین تماس‌ها بود که با ادعای یکی از آشنایانش روبه رو شدند که می‌گفت پسر 17 ساله با تعطیلی از مدرسه با ارسال یک پیامک به وی گفته که همراه دوستانش به باغی نزدیک خانه شان می‌رود. پدر و عموهای
 امیر حسین که گوشه و کنار روستا را برای پیدا کردن قهرمان تیم ملی جست‌و‌جو کرده و ناامید شده بودند با شنیدن این حرف خیلی زود به باغ تاریک رفتند اما احتمال یافتن امیر حسین در آنجا خیلی کمرنگ بود.
 مصطفی حاتمی عموی دیگر قهرمان بوکس کشور که در چند سال اخیر به عنوان مربی امیرحسین در کنارش حضور داشته در خصوص شب حادثه به شوک گفت: وقتی داخل باغ شدیم هیچ صدایی نمی‌آمد و سکوت مطلق در آنجا حاکم بود. ابتدا به شک افتادیم که امیرحسین در این تاریکی اینجا نیست اما بعد یک حس عجیب ما را وادار کرد با چراغ قوه لابه لای درختان را جست‌و‌جو کنیم. مصطفی در میان گریه هایش افزود: هنوز مسیر زیادی را نرفته بودیم که ناگهان نور چراغ قوه روی جسمی افتاد که از درخت آویزان بود. نه من و نه هیچ یک از اعضای خانواده‌ام نمی‌خواستیم قبول کنیم که این جسم، جسد عزیزترین قهرمان روستا است که حالا اینگونه پیش چشم ما قرار گرفته است. لحظات شکنجه‌آوری بود و به جز شیون و زاری کاری از دست ما ساخته نبود. عموی قهرمان کشور در ادامه گفت: من تنها 10 روز بود که از مسابقات جهانی بوکس در تایلند برگشته بودم و امیر حسین در این چند روز مدام به من می‌گفت که دوست دارد قهرمان جهان شود و حتی قول داد که به این وعده‌اش در دو سال آینده عمل کند. اما این روزها مزه قهرمانی که چند روز برادرزاده‌ام در شادی‌اش با من شریک بود، به کامم تلخ شده و تحمل ادامه این راه را از دست داده‌ام.
این مرد ورزشکار گفت: «باور نمی‌کنم امیرحسین خودکشی کرده باشد خودم دیدم که کف یکی از پاهایش روی زمین قرار داشت و نوک پای دیگرش نیز روی زمین بود، هیچ چهارپایه‌ای نیز در اطرافش نبود فقط کیف مدرسه در گوشه‌ای کنار درخت روی زمین افتاده بود. بنا به این گزارش؛ پلیس جنایی نظرآباد با توجه به پاک‌شدن آخرین پیامک با همکاری مخابرات در حال بررسی آن است تا هم‌مدرسه‌ ای این قهرمان بوکس را شناسایی و آنان را تحت تعقیب قرار دهند.

+216
رأی دهید
-41

minna - هلسينكي - فنلاند
حتما باز به خاطره عشق یک دختر برادرش یا فامیلش یا دوستش کشتنش. بی‌چاره، اینم از جوانهای موفق کشور.
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 15:19
golly47 - فرانکفورت - المان
کار بچه آخونداست که بهتر از خودشون را نمیتونند ببینند
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 16:44
godislove - کوالالامپور - مالزی
خدا به خانواده و عزیزانش صبر بده ! خدا بیامرزتت قهرمان !
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 17:00
selen - گنت - بلژیک
واقعاً متأسفم میدانم که هیچ کلمه یکای نمی‌تواند تسلی‌ خاطر خانواده ا ش باشد روحش شاد و صد حیف
‌پنجشنبه 2 آذر 1391 - 17:01
STING68 - گنبد - ایران
ایران = ویران
جمعه 3 آذر 1391 - 08:46
hasaniz - گلبهار - ایران
گلبهار - ایران /از هموطنای عزیز خواهش می کنم با حدس و گمان باعث رنج بستگان مرحوم نشویم اگر کلام تسلیتی نداریم باری نباشیم
جمعه 3 آذر 1391 - 08:14
roxana_110 - تهران - ایران
متاسفانه امروزه حسادت چشم اغلب مردم رو کور کرده
دوشنبه 6 آذر 1391 - 01:26
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.