مهمان نمک خورد و نمکدان شکست
دو آدمربا که به اتهام ربودن یک جوان مشهدی در شهریار تهران تحت تعقیب پلیس بودند، دستگیر شدند.
طراح اصلی این آدمربایی اعتراف کرده بود که مرد جوان مهمان خانهشان بوده و نسبت به مادرش نیت شوم داشته است بنابراین تصمیم گرفته برای تنبیه کردن وی او را بربایند که با واژگون شدن خودرو در خیابان موفق نشده است.
به گزارش جامجم، اوایل آبان امسال یک خودروی پراید با سه سرنشین در حالی که با سرعت بالا در یکی از محلههای جنوبی شهریار در غرب استان تهران در حرکت بود، واژگون شد و سرنشینان آن زخمی شدند.
در این موقع رهگذران به کمک افراد زخمی رفتند تا آنها را نجات دهند که متوجه شدند مردی با دست و پای بسته از درون صندوق عقب خودرو به بیرون پرت شده است.
رهگذران قصد نجات وی را داشتند که سه سرنشین خودرو که زخمی بودند، متواری شدند. بنابراین مردم آنها را تعقیب کردند و موفق به دستگیری یکی از آنها شدند.
با انتقال مرد نجات یافته و مرد متهم به پلیس آگاهی شهریار، تحقیق از آنها آغاز شد.
نجات جوان ربوده شده
مرد نجات یافته به پلیس گفته بود، چند روز پیش از مشهد به شهریار آمده و در خانه یکی از دوستانش به نام آرین مهمان بوده و روز حادثه همراه او و دو نفر از دوستانش برای تفریح به باغی رفتهاند که آنها هنگام بازگشت، وی را در صندوق عقب خودروی پرایدش با دست و پای بسته زندانی کرده و قصد داشتهاند با این اقدام علاوه بر سرقت خودرو از خانوادهاش اخاذی کنند.
در مرحله بعدی متهم به نام محمد بازجویی شد و به پلیس گفت، طراح اصلی این آدمربایی دوستش آرین بوده و او فقط متهمان فراری را همراهی کرده و انگیزهشان از این کار اخاذی بوده است.
ردپای یک آشنا در آدمربایی
در حالی که تحقیقات از این متهم برای دستگیری دو همدست فراریاش ادامه داشت، وی در مرحله بعدی تحقیق اطلاعات جدیدی را در اختیار پلیس قرار داد و گفت، دروغ گفته و انگیزهشان اخاذی نبوده، بلکه شاکی نظر سوء نسبت به مادر آرین داشته و او ماجرا را با وی و دوست دیگرشان در میان گذاشته و درصدد بودهاند مرد جوان ـ شاکی ـ را تنبیه کنند؛ بنابراین اقدام به ربودن وی کردهاند.
با اطلاعات به دست آمده، جستوجوی پلیس برای دستگیری دو متهم فراری ادامه پیدا کرد تا سرانجام دو روز پیش دو متهم فراری در حالی که قصد بازگشت به خانه و ملاقات با خانوادههایشان را داشتند، دستگیر شدند.
متهمان روز گذشته برای تحقیقات به شعبه دوم بازپرسی دادسرای عمومی و انقلاب شهریار در غرب استان تهران منتقل شدند.
اعتراف متهم
ابتدا آرین، طراح اصلی آدمربایی به بازپرس پرونده گفت: شاکی از اقوام شوهرخالهام بود و برای فروختن خودرو و خرید خودروی جدید از مشهد به شهریار آمده بود و مهمان من و خانوادهام بود. روز حادثه وقتی میخواستم با تلفن همراه مادرم برای یکی از دوستانم پیامک ارسال کنم، متوجه شدم از شماره تلفن مرد مهمان برای مادرم پیامک آمده است.
متهم اضافه کرد: با ظنین شدن به موضوع، پیامک را خواندم و متوجه شدم او ـ شاکی ـ نسبت به مادرم نیتی شوم داشته است. همان موقع با مادرم صحبت کردم و او گفت مرد مهمان نیمه شب وارد اتاقش شده و وقتی با شنیدن سر و صدا از خواب بیدار شده وی وحشتزده اتاقش را ترک کرده است.
زندانی کردن مرد مهمان در صندوق عقب
متهم با اشاره به نحوه آدمربایی گفت: با اطلاع از این موضوع، تصمیم گرفتم از مرد مهمان انتقام بگیرم. بنابراین موضوع را با دو نفر از دوستانم در میان گذاشتم که آنها به من قول همکاری دادند. روز حادثه سوار خودروی پراید او شدیم و به بهانه تفریح به باغ یکی از دوستانم در حومه شهریار رفتیم و همانجا او را کتک زدم.
متهم اضافه کرد: وی وقتی متوجه شد، راز پنهان وی فاش شده است، به نیت پلید خود اعتراف کرد. ما سه نفری نیز وی را کتک زدیم و با درآوردن پیراهنش او را در چاه آبی در همان باغ انداختیم.
متهم یادآور شد: مرد جوان التماس میکرد و میخواست او را از چاه خارج کنیم. مدتی آنجا ماند تا سرانجام او را از چاه بیرون آوردیم، اما این بار تهدیدش کردیم که قصد داریم او را زنده زنده بسوزانیم. مرد جوان التماس میکرد رهایش کنیم. پولهایش را دزدیدیم و ساعتی بعد دست و پای او را بستیم و با انداختن در صندوق عقب بسرعت از باغ دور شدیم.
وی گفت: میخواستیم با انتقال به باغ متروکهای، وی را در آنجا زندانی کنیم که در میانه راه به دلیل سرعت بالا، خودرو واژگون شد و ما از ترس اینکه مردمی که برای کمک آمده بودند، موضوع را بفهمند و به پلیس خبر دهند، با جا گذاشتن خودرو فرار کردیم که یکی از همدستانم همانجا دستگیر شد. در پی اظهارات مرد آدمربا، همدستش نیز گفت که فقط گمان میبرده دوستش قصد تنبیه مرد خطاکار را داشته و نمیدانسته تصمیم وی مبنی بر آدمربایی است.
بنابراین گزارش، سه پسر جوان به اتهام مشارکت در آدمربایی، تهدید، ضرب و جرح عمدی و سرقت مقرون به آزار روانه زندان شدند. تحقیقات تکمیلی از متهمان ادامه دارد.