همسر مهآٰفرید امیرخسروی: همسرم به جای فرار مانند خاوری، ماند تا از مجموعهاش دفاع کند
بامدادخبر – همسر مهآفرید امیرخسروی، مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری «امیرمنصور آریا» که به اتهام «فساد فیالارض» از طریق «رهبری یک گروه سازمانیافته مجرمانه» با حکم اعدام مواجه شده است و پانزدهمین ماه بازداشت خود را در یکی از سلولهای انفرادی زندان اوین سپری میکند، در پاسخی به یادداشت نعمت احمدی، وکیل دادگستری که در شمارهی روز دوشنبه هشتم آبان روزنامهی آرمان چاپ تهران منتشر شد، به دفاع از همسر خود پرداخته و اتهامات نسبت داده شده به وی را کذب دانسته است.
آقای احمدی در یادداشت خود به بهانهی حکم حبس صادرشده برای سیلویو برلوسکونی، نخستوزیر ایتالیا، به فساد در سیستم مالی ایران پرداخته و آقای امیرخسروی را به تلاش برای تاسیس بانک خصوصی از طریق کسب درآمد غیرقانونی متهم کرده است.
حال افسانه شیرزادی، در پاسخ به این وکیل دادگستری نوشته است که او «علیه یک متهم زندانی که حتی قادر به دفاع از خود نیست مطالب کذبی منتشر کرده است».
در دفاعیه خانم شیرزادی با اشاره به این گفتهی نعمت احمدی که «گروه آریا ۲ میلیارد و ۷۰۰ میلیون دلار از طریق السیهای ریالی به دست آورده و درصدد تاسیس بانک آریا بوده» آمده است: «اولا کل مبلغی که ایشان از سیستم بانکی گرفته هیچگاه از ۱۸۰۰ میلیارد تومان تجاوز نکرده این رقم هم یکباره به او داده نشده بلکه در سه دوره ۶ ماهه گروه ملی فولاد ایران مبادرت به استفاده از السی بانک صادرات کرده که در راس هر ۶ ماه کل مبالغ دریافتی به سیستم بانکی بازپرداخت میشد و مجددا با گشایش اعتبارات دیگر در اختیار گروه قرار میگرفت به طوری که در عرض ۲سال همان ۱۸۰۰میلیارد تومان در دورههای ۶ ماهه دریافت و مجددا به بانکها پرداخت میشد و گروه ملی در تاریخ بازداشت مهآفرید امیرخسروی حتی یک قسط یا السی تسویه نشده نداشت. معلوم نیست آقای احمدی چرا این رقم را به ۳هزار میلیارد تومان رسانده مخصوصا وقتی این رقم را به دلار نشان میدهد در حالی که السی ریالی و وجوه دریافتی هم به ریال بوده است.»
او ادامه میدهد: «گروه ملی فولاد ایران که به زعم ایشان (نعمت احمدی) غول اقتصادی بوده به علت مدیریت غلط به وضعی درآمده بود که هر روز به بدهیهایش افزوده میشد. در حالی که در زمان واگذاری به بخش خصوصی قریب ۸۵۰ میلیارد تومان بدهی معوقه به بانکها و اشخاص و دولت داشت و وضعیت این مجموعه به شکلی درآمده بود که ورشکسته و مشمول مادهی ۱۴۱ قانون تجارت بود. بعد از واگذاری به بخش خصوصی که با تشریفات صحیح قانونی و در مزایده صورت گرفت همسرم با استفاده از همان السیهایی که مورد اعتراض آقای احمدی است گروه ملی را در واقع احیا و قسمت اعظم وجوه دریافتی از بانکها را در آن سرمایهگذاری کرد به طوریکه با خرید به موقع مواد اولیه باعث رونق این مجموعه شد و در سال ۱۳۸۹ گروه ملی توانست قسمت اعظم بدهیهای گذشتهاش را بدهد و در تولید میلگرد و تیرآهن و دیگر محصولات از مرز یک میلیون و ۳۰۰ هزار تن عبور کرد و با فروشی معادل ۱۲۰۰ میلیارد تومان، با وجود زندانی شدن خود او و مدیرانش، جانشینان توانستهاند روند تولید را ادامه دهند و از سرگردانی ۵ هزار پرسنل گروه جلوگیری شده است.»
همسر مهآفرید امیرخسروی در ادامه به دفاع از نحوهی واگذاری فولاد اهواز به شرکت امیرمنصور آریا میپردازد و مینویسد: «ایشان (نعمت احمدی) به راحتی به مدیریت سازمان خصوصیسازی و دولت اتهام وارد میکند که گویا واگذاری گروه ملی فولاد به گروه آریا با زدوبند همراه بوده در حالی که هیچ یک از دستاندرکاران این واگذاری محاکمه و محکوم نشدهاند. ایشان نوشته است که گروه آریا قبل از خرید گروه ملی ۲۰ شرکت دیگر را به دست آورد. عبارات نوشته اینگونه شبههافکنی میکند که آن ۲۰ شرکت هم از طرف دولت به مهآفرید امیرخسروی واگذار شده در حالی که شرکت داماش و آهن و فولاد لوشان چندین سال قبل از خرید گروه ملی توسط مهآفرید امیرخسروی تاسیس شده بود و تاریخ خرید میثاق گیلان ۱۰سال قبل از قضیه السیها و خرید گروه ملی فولاد است. آقای احمدی دانسته یا ندانسته مطالب کذبی را اشاعه میدهد چون هیچکدام از شرکتهایی که نام برده غیر از ماشینسازی لرستان دولتی نبوده است. قسمت عمده شرکتهای مزبور از منابع دیگر گروه آریا غیر از السیها تاسیس یا خریداری شده ولی شرکت صنایع غذایی دریاچه گهر لرستان با صرف حدود ۳۰۰ میلیارد تومان از محل همان السیها تاسیس شده که فقط ۹۰هزار مترمربع وسعت ساختمانی آن است و با بازداشت مدیران گروه وضعیت نامعلومی پیدا کرده همانند طرحهای دیگر که اگر آقای احمدی حسننیت داشت میتوانست اطلاعات درست را از مدیران بازداشت نشده یا خانواده مهآفرید امیرخسروی بگیرد و در جهت جلوگیری از هدر رفتن این سرمایههای ملی و بیکاری کارکنان، رهنمود سازنده ارائه دهد نه اینکه علیه یک زندانی که قادر به دفاع از خودش نیست اینگونه نشر اکاذیب کند.»
افسانه شیرزادی میافزاید: «آیا این رفتار ایشان با سوگند وکالت همخوانی دارد؟ باعث تعجب است که ایشان تاسیس تمامی این شرکتها را برای گرفتن مجوز تاسیس بانک آریا اعلام میکند که هیچ ارتباطی با موضوع ندارد چون برای تاسیس بانک آریا، سرمایه اولیه لازم بود که در حد ۲۰۰ میلیارد تومان وجود داشت. اشکالی که باعث ابطال مجوز بانک شد این بود که گفته شد سرمایه بانک منشأ تسهیلات از سیستم بانکی دارد.»
وی در پایان با اشاره به بدوی بودن حکم اعدام همسرش مینویسد: «ما خانواده مهآفرید امیرخسروی این نوشتارها را آن هم در حالی که هنوز هیچ حکم قطعی در مورد مهآفرید امیرخسروی صادر نشده ناشی از حسننیت نمیدانیم. در حالی که مقامات قضایی اقتدار لازم برای برخورد با هرگونه جرمی را دارند و ضرورتی ندارد که ایشان با مطالب ناقص تلاش کند جلوتر از مقامات رسمی قضایی برود. آقای احمدی بارها ادعا دارد که تولیدکننده است و چندین مهندس و کارگر در مزرعه پسته ایشان به کار مشغولند و از درآمد حلال کشاورزی ارتزاق میکنند پس باید بدانند مهآفرید امیرخسروی که ۱۷هزار حقوقبگیر در استخدام داشته با چه مشکلاتی دست به گریبان بوده. او آنچه را که از بانکها گرفته در همین کشور هزینه احداث و راهاندازی چندین شرکت و کارخانه کرده و به قدری در درستی کارش اعتقاد داشته که با وجود امکان خروج از کشور همانند آقای خاوری که آقای احمدی به همکلاسی بودنش با وی افتخار میکند، این کار را نکرده است. او با وجود اطلاع از تشکیل پرونده برای دفاع از مجموعه در کشور ماند و تا سال ۱۳۸۶ حتی پاسپورت نداشت. افراد خانواده و فرزندان مهآفرید امیرخسروی به اندازه کافی مشکل دارند و انتظارشان این است که آقای احمدی بنابه شرافت شغل شریف وکالت به هر بهانه و دستاویزی با انتشار مطالب کذب و سیاهنمایی در مورد مهآفرید امیرخسروی موجبات خوشحالی رقبای اقتصادی او را فراهم نکند و به خاطر داشته باشد که «به روزگار سلامت شکستگان دریاب/که جبر خاطر مسکین بلا بگرداند.»