گفتگو با پزشکی که تاکنون جنسیت ۱۵۲ نفر را تغییر داده است
دکتر شهریار کهن زاد از آنهایی می کوید که به دنبال هویت دیگر خود هستند
مجله همشهری : او از آینه فرار می کند، می خواهد تصویری از خود ببیند که خودِ حقیقی اوست؛ واقعیت نشان می دهد که او زن است اما حقیقت این است که او یک مرد است؛ حقیقتی که او سال ها پیش آن را کشف کرده، روزی که برای اولین بار احساس کرد خاله بازی را دوست ندارد و می خواهد مثل پسرهای هم سن و سالش بجنگد و نقش یک سرباز شجاع را بازی کند. دنیای او در دنیای عروسک ها و دامن چین دار زیبای دخترانه پیدا نمی شد، تفنگ برایش بهترین اسباب بازی بود و ...
هر روز که می گذرد حس پسرانه نهفته اش در وجودش جان می گیرد، تعارض های احساسی و ... او را وامی دارد تا به مادر یا پدرش بگوید که کیست و هویتش چیست؛ دنیایی که باید برای هر روزش بجنگد، با خودش، خانواده، مدرسه، دوستان و همسالان و خلاصه اینکه با جامعه. تمام تلاشش را به کار می گیرد تا با دلیل های علمی و عملی به خانواده اش به ویژه پدر و مادرش ثابت کند که یک «دو جنسی» است و این راه، راهی بس سخت و طاقت فرسا برای اوست.
برای او که همه او را دختر بابا می دانستند و حالا باید بپذیرند که دردانه پدر، پسری است که باید باورش کرد و برایش زندگی جدید را در دنیایی که سال هاست با آن خو گرفته و به آن تعلق دارد، فراهم آورند.
او می خواهد خودِ حقیقی اش را به همه معرفی کند اما برای او که در خانواده ای کاملا سنتی زندگی می کند کاری بس دشوار است؛ سراغ فتواهای موجود می رود، فتوایی که فقیه عادل و جامع الشرایط صادر کرده و برای خانواده اش نیز قابل وثوق است را ملاک قرار و نمونه هایی که وجود داشته را نشان می دهد.
بالاخره این دلایل و تلاش ها به جایی می رسد که خانواده می پذیرند او یک دوجنسی است که می تواند از همراهی آنها ، البته با تردیدی که در دل دارند، برای تغییر جنسیت خود و رسیدن به هویت حقیقی اش بهره مند باشد. اما این تمام ماجرا نیست؛ هنوز هم هستند افرادی که با تمام این دلایل نتوانستند خانواده خود را راضی کنند که یک دو جنسی اند و در برزخ تن، گرفتارند.
اینها مقدمه ای بود بر یک گزارش؛ موضوعی که برای پرداختن به آن به بیمارستان پارس و نزد دکتر شهریار کهن زاد رفتیم. پزشکی که سال ها دانش و تجربه خود را در اجرای روش های جراحی هایی نهاد که بتواند در خارج کردن افراد سرگردان از وجود خویش، راهگشا باشد.
دکتر کهن زاد بورد تخصصی در جراحی کلیه، مجاری ادراری، تناسلی و ناباروری دارد. تخصص ویژه او در درمان اختلالات و ناتوانی های جنسی از دانشگاه کالیفرنیا ـ سانفرانسیسکو است.
از دکتر شهریار کهن زاد از خصوصیات افراد «دوجنسی» و وجه تمایز آن با افراد «همجنس گرا»، مشکلات موجود سر راه این افراد و... پرسیدیم و او هم با حوصله، در 2 جلسه گفتگو، به سوالات ما پاسخ گفت.
فتوایی که انقلابی دردنیا به پا کرد
تهران پایتخت جراحی های تغییر جنسیت در دنیاست و این مهم را هم وامدار فتوای آیت الله خمینی است که به نوعی «ابتکار فقهی» محسوب می شود. آیت الله خمینی در جلد دوم کتاب فقهی- فتوایی تحریرالوسیله، در بخشی با عنوان «مسائل مستحدثه»، در سال 1343 به این مباحث پرداختهاند و به عنوان اولین فقیه که مسائل فقهی و حقوقی تغییر جنسیت را مطرح کردند، انقلابی در فتواهای فقهی و حقوقی در زمینه تغییر جنسیت به وجود آوردند.
سال ١٣٦٢ شخصی به نام «فریدون» با تلاش فراوان خدمت آیت الله خمینی رسید و اختلال هویت جنسی خود را برای ایشان توضیح داد و کسب تکلیف کرد. آیت الله خمینی هم در فتوایی که مکتوب است فرمودند: «عمل تغییر جنسیت زیرنظر طبیب متخصص از نظر شرعی اشکال ندارد.»
بعد از چند سال هم فتوای تغییر جنسیت یک ترانس سکشوال (فرد دو جنسی) را صادر کردند.
به این ترتیب با صدور این فتوا، روند تغییر جنسیت در ایران قانونی شد و این افراد می توانند با گذراندن مراحل قانونی و دریافت مجوزهای قانونی پس از تاییدهای پزشکی، جراحی تغییر جنسیت را انجام دهند.
بیمارستان پارس، قلب جراحی های تغییر جنسیت
بیمارستان پارس، پشت ساختمان اصلی (بلوار کشاورز) در خیابان رستاک (خیابان شمالی بلوار) ساختمان دوم بیمارستان، کلینیک دکتر کهن زاد؛ اولین سوال، تفاوت دوجنسی ها با همجنس گراها بود.
تفاوت Tsها و Hsها
میان افراد دوجنسی و همجنس گراها، تفاوت وجود دارد. دکتر کهن زاد در این باره گفت: « یک همجنسگرا از آنچه هست بیزاری ندارد، وقتی تصویر خودش را در آینه میبیند خودش را میپذیرد و تصویری از خودش در ذهنش دارد حتی اگر چشمهایش را ببندد، اما در دوجنسهها این تصویر مختل است. آنها تصویری که از خودشان دارند درست نقطه مقابل آن چیزی است که هستند. این افراد جسارت ایستادن مقابل آینه را ندارند، نشانههای جنسی بدنشان برایشان غریبه است و گاه خطرناک؛ مثلا آن چیزی که حس زنانه را به زنها میدهد ... دوجنسهها را به حس مرگ میکشاند. یک دوجنسه اختلال هویت جنسی دارد ولی همجنسگرا اختلال رفتاری دارد، همجنسگرا از خودش متنفر نیست بلکه خودش را میپسندد اما تمایل، چیز دیگری است.»
دکتر کهن زاد به خطاهای پزشکی این بخش در دنیا اشاره کرد و گفت: « به عنوان مثال در آمریکا خطاهای بزرگی در جراحی همجنسگرایان به جای دوجنسهها صورت گرفت. الان حدود 20 سال است که میدانیم این افراد با هم فرق دارند. اکنون گروه محدودی هستند که از این جراحیها سود میبرند و تعداد آنها هم آنقدرها نیست که آمارها میگویند. من نادیده به شما میگویم که بسیاری از این افراد همجنسگرا بودند که به جای دوجنسهها عمل شدند. وجود آمار بالای خودکشی در گروههایی که جراحی شدند در آمریکا نشان میدهد که جراحی آنها خطا بوده، اینها اختلالی داشتند که باید درمان میشد.»
جنسیت چیست؟
اشتباه نکنید؛ نمی خواهیم به عقب برگردیم و در کلاس درس زیست شناسی بنشینیم؛ اما برای درک بهتر موضوع بهتر است از ریشه به این موضوع بپردازیم، بنابراین پرسیدیم جنسیت چیست؟
«جنسیت ریشه ساختاری شخصیت هر فردی است تا به تامین احساس «خود» بپردازد. زمانی تعریفی داشتیم که یک زن داریم و یک مرد. ولی الان اینگونه نیست. ما از نظر تعاریف جنسیتی، بحث کروموزومها را داریم که اگر فلان درصد کروموزومها به سمت Y برود موجود به سمت مردشدن و اگر به سمت X برود موجود به سمت زن شدن حرکت میکند. جنینها اول تفاوتی با هم ندارند تا اینکه کمکم تغییراتی در آنها رخ میدهد و معلوم میشود که دختر است یا پسر، ما به این میگوییم صفات اولیه جنسی. این جنسیت قابل تمایز از همدیگر است.»
او ادامه داد: «یک سری صفات هم مربوط به غدد جنسی هستند و این صفات ویژگی را به فرد می دهد که من و شما وقتی او را از دور هم ببینیم میتوانیم تشخیص دهیم که او زن است یا مرد. علاوه بر این دو جنسیتی که گفتم، منبعث از این ترکیب، یک ظاهری پیدا میکنیم مثل نوع راه رفتن، ایستادن،حرکات بدن و عرض شانه و شکل بدن که زن و مرد را معرفی میکند، به این جنسیت ظاهری میگوییم.»
کهن زاد همچنین درباره وجود جنسیت دیگری به نام جنسیت اجتماعی هم گفت: « بالاخره برای هر فردی جنسیت اجتماعی نیز وجود دارد که برخاسته و متاثر از تحکم های اجتماعی است؛ مثلا آیا پدر خانواده بوکسور است؟ مادر خانواده فرمانروای خانه است؟ فرزند چندمی؟ بعد از چه بچههایی به دنیا آمدی؟ اینها فاکتورهایی هستند که تغییراتی را اعمال میکنند؛ در مجموع باید بگویم سینما، هنر، اقتصاد، اجتماع و ... همه در تشکیل این جنسیت اجتماعی موثرند.
به اعتقاد او، دوجنسی ها در هیچکدام از این مراحل دارای مشکل نیستند.
روان درمانی برای همجنس گراها
روش درمان همجنس گراها با دوجنسی ها کاملا متفاوت است و آسان تر. دکتر کهن زاد در این باره گفت: «مشکل همجنس گرایان با رواندرمانی، قابل درمان است، اگر یک همجنسگرا خودش بخواهد و تن به درمان بدهد، با مکانیزمهای پیشرفته اما نه توسط هر شخص، می توان او را درمان کرد. در شهری مثل سانفرانسیسکو، از هر 3 مرد یکی با همجنس خود تماس جنسی دارد. البته یک قسمت ماجرا هم برای آنها ارزشی است و اصلا غیرعادی هم نبوده، در بعضی دورهها هم حتی این اتفاق مد بوده، اینها ارزشگذاریهای اجتماعی است.»
به گفته او Tsهای واقعی را تحت هیچ شرایطی نمیتوان از راه روانی درمان کرد: «این نهایت کمسوادی است که گفتهاند این افراد را می توان با روش های درمان روانشناسی و روانپزشکی مداوا کرد. به یاد داشته باشیم که اختلال هویت جنسی با روان درمانی معالجه نمی شود؛ یگانه راه درمان این افراد جراحی و تامین جنسیتی است که بیمار در خود سراغ دارد.»
علت اختلال هویت جنسی چیست؟
در کتاب های مرجع عمده دلایل این بیماری را تنها در حد اختلال کروموزومی یا هورمونی به ویژه در دوران جنینی می دانند اما دکتر معتقد است هیچ شاهدی در اثبات این فرضیه ها وجود ندارد: «من چندان این توضیح ها را کافی و قانع کننده نمی بینم بلکه بر این باورم در شیوه نگرش فلسفی شرق توجیهی قانع کننده تر وجود دارد. نگاه شرقی در تکوین انسان برای روح، جنسیت قائل است. در این شیوه نگرش، روح انسان از همان ابتدا یا زن است یا مرد. از این رو در رستاخیز ارواح انسان ها با جنیست های پیشین خود برانگیخته می شوند! بنابراین روح باید با جنسیت مشخصی در کالبد آدمی شکل گیرد و در ظاهر و براساس واقعیت های علمی هم هر یک از ما از منظر جسمی دارای 4 سطح جنسی هستیم که در بخش های قبل گفت و گو گفتم.»
به نظر دکتر کهن زاد اختلال هویت جنسی ایرادی است که در هیچ یک از موارد جنسیتی گفته شده به تنهایی قرار نمی گیرد و این کیفیت پیچیده را تنها با توجیه ها و تبیین های فلسفی می توان تعریف کرد.
نشانه های اختلال هویت جنسی کدامند؟
اختلال هویت جنسی نشانه هایی دارد که از همان دوران کودکی خود را نشان می دهد. دکتر کهن زاد این اختلال را در 2 دوره کودکی و بزرگسالی دسته بندی می کند.
او درباره نشانه های اختلال در دوران کودکی گفت: « 1- تمایل زبانی و بیانی به شناخته شدن به عنوان جنسیت متقابل( بسیاری از این افراد برای خود نام های جنس مقابل را می پسندند.) 2- انزجار از اندام خود ( انجام رفتارهایی که بتواند جنسیت ظاهری آنها را نفی کند.) 3- عمدتا بر این باورند که وقتی بزرگ شوند جنسیت دیگری پیدا خواهند کرد. 4- این کودکان به علت شیوه برخوردشان توسط همبازی ها به بازی گرفته نشده و به این علت منزوی و گوشه گیر می شوند. 5- پوشش هایی که کاملا به جنسیت مقابل تعلق دارد( مانند پوشیدن دامن توسط پسرها و شلوار در دخترها) 6- دوری از فعالیت های اجتماعی به ویژه در ارتباط با جنسیتی که دارند. 7- احساس اضطراب و افسردگی.»
کهن زاد نشانه های اختلال در بزرگسالی را هم اینگونه بیان کرد: « 1- تمایل به زندگی آن گونه که از جنس مخالف انتظار می رود. 2- انزجار از عضو تناسلی 3- پوشش های برازنده جنس مخالف 4- انزوا و جدایی از اجتماع و فعالیت های مناسب جنسیتی 5- احساس افسردگی و اضطراب فراوان و همیشگی.»
152 جراحی تغییر جنسیت در پارس
دکتر کهن زاد از سال 1378 کارش را در بیمارستان پارس شروع کرد و تاکنون 152 جراحی تغییر جنسیت را در این بیمارستان انجام داد.
او با اشاره به سختی کار و عدم پذیرش این عمل در سال های اولیه فعالیتش از سوی جامعه، از پرداختن به این موضوع و جدی گرفته شدن آن در این سال ها خرسند است.
او گفت: « در نتیجه جراحی هایی که انجام داده ام 114 مرد به زن و 38 زن به مرد تغییر جنسیت داده اند و بهتر است بگویم به هویت حقیقی خود دست یافته اند.»
کهن زاد درباره محدودیت این جراحی ها در غرب گفت: « تعداد جراحی هایی که در این بخش انجام داده ام زیاد است و البته این آمار از سوی بسیاری کشورها جای تعجب دارد؛ به عنوان مثال در آمریکا تعجب میکنند که ما در ایران جراحی تغییر جنسیت را کاملا به صورت قانونی انجام میدهیم؛ حتی در آمریکا این کار با محدودیتهای بسیار و تنها در بعضی ایالتها انجام میشود.»
۳۸+ ۱۱۴ انتخاب سختگیرانه
تبدیل 38 زن به مرد و 114 مرد به زن؛ این آمار فقط به خاطر تکنیک نیست بلکه قسمت عمده آن به خاطر گزینش سختگیرانه ای است که دکتر کهن زاد داشته و معتقد است هرگز در این گزینش ها خطا نکرده است: «امکان ندارد من کمتر از 6 ماه پس از پذیرش بیمار، دست به عمل جراحی ببرم و راحت تر بگویم به بدن کسی چاقو بزنم. بسیاری از مریضهایم نیز به این مسئله معترض بودهاند ولی حتی برای من که ادعای فهم این مسئله را دارم، فهمیدن فرق بین گرگومیش یعنی Ts و hs سخت و زمانبر است. برای من، پروسه قانونی حتما باید طی شده باشد چون جا افتادن اینها در اجتماع بعد از عمل خیلی مهم است. اگر بخواهم عمل کنم، میتوانم روزی 2 عمل تغییر جنسیت داشته باشم.
او روزی 2 مراجعه کننده ایرانی و خارجی داد: «اما من ماهی یک نفر را هم عمل نمیکنم چون گزینشم را سخت انجام میدهم.»
آنها جدا افتاده نیستند
دکتر کهن زاد معتقد است مشاوره های روانی هم پیش و هم پس از جراحی ضروری است و در صورت امکان باید خانواده و دیگر عوامل دست اول زندگی فرد، او را همراهی کنند چون در غیر این صورت فرد دوجنسی راه به جایی نمی برد: «بزرگترین معضل، در جا افتادن این افراد، بعد از عمل جراحی است. همه تخصصی که در جراحی هست و در عمل دیده میشود، اصلا قابل مقایسه با نگرش پدر، مادر و همشهری و هموطن نیست. باید بدانیم که ما هم در معرض همان قانونمندی هستیم که tsها هستند، به این افراد به عنوان جدا افتاده نباید نگاه نکنیم. جهل بزرگترین دشمن انسان است، به تاریکی اگر نور بتابانیم، مشکل رفع میشود.»
او از تغییر نگاه ها به دوجنسی ها گفت: «یک زمانی مریضهای من با ترس به این اتاق میآمدند و تنها به اتاق عمل میرفتند و هیچکس هم پشت در اتاق عمل منتظرشان نبود، اما حالا اتفاقهای خوبی افتاده و پدر و مادر خودشان فرزندشان را برای درمان میآورند. اکنون هم خدا را شاکرم که به من کمک کرد تا در زنده نگه داشتن هویت حقیقی همنوعانم، نقش داشته باشم و آنها را به زندگی برگردانم، من مریضهایی را دیدم که پریشان و خسته بودند اما بعد از جراحی گویی دوباره پا روی زمین گذاشتند.»