جشن آبانگان
آبانروز از آبانماه برابر با دهم آبانماه در گاهشماری ایرانی
… اینک آبها را میستائیم،
آبهای فروچکیده و گردآمده و روانشده و خوبکـُنش ِ اهورائی را…
(یسنا - هـات ۳۸ — بند ۳)
«جشن آبانگان» جشنی است در گرامیداشت ستارۀ روان (سیاره) درخشان «اَنَهیتَه / آناهید (زهره)» و رود پهناور و خروشان « اردوی / آمو (آمودریا)»، و بعدها ایزدبانوی بزرگ «آب»ها در ایران. «اَردوی سوره اَناهیتا» Ardavi – Sura Anāhita ایزدبانویی ایرانی بسیار برجستهای است که نقش مهمی در آئینهای ایرانی دارد و پیشینۀ ستایش و بزرگداشت این ایزدبانو در فرهنگ ایرانی به دورههای پیش از زرتشتی در تاریخ ایران میرسد.
بخش بزرگی در کتاب اوستا به نام « آبان یشت» (یشت پنجم) که یکی از باستانیترین ِیشتها میباشد به این ایزدبانو اختصاص دارد، در این یشت، او زنی است جوان، خوشاندام، بلندبالا، زیباچهره، با بازوان سپید و اندامی برازنده، کمربند تنگ بر میان بسته، به جواهر آراسته، با طوقی زرّین بر گردن، گوشواری چهارگوش در گوش، تاجی با سد ستارۀ هشتگوش بر سر، کفشهائی درخشان در پا، با بالاپوشی زرّین و پرچینی از پوست سگآبی. اَناهید گردونهای دارد با چهار اسب سفید، اسبهای گردونۀ او ابر، باران، برف و تگرگ هستند.
او در بلندترین طبقۀ آسمان جای گزیده است و بر کرانۀ هر دریاچهای، خانهای آراسته، با سد پنجرۀ درخشان و هزار ستون خوشتراش دارد. او از فراز ابرهای آسمان، به فرمان اهورامزدا، باران و برف و تگرگ را فرو میباراند. معابد آناهیتا معمولا در کنار رودها برپا میشده و زیارتگاههائی که امروزه با اسامی دختر و بیبی مشهور هستند و معمولا در کنار آنها آبی جاری است، میتوانند بقایای معابد آناهیتا باشند. برخی حتی سفرههای نذری با نام بیبی (همچون بیبی سهشنبه) را بازماندۀ آئینهای مربوط به آناهیتا میدانند.
آناهیتا همتای ایرانی «آفرودیت»، الهۀ عشق و زیبائی در یونان و «ایشتر»، الهۀ بابلی، بهشمار میرود.
واژۀ «آب» که جمع آن «آبان» است در اوستا و پهلوی «آپ» و در سانسکریت «آپه» Apa و در فارسی هخامنشی «آپی» میباشد.
این آخشیج (عنصر) همانند آخشیجهای اصلی دیگر چون آتش و خاک و هوا در آئینهای ایرانیان باستان مقدس و آلودن آن گناهی بس بزرگ است. برای هریک از چهار آخشیج امشاسپندی (فرشته) ویژه نامگذاری شده است. به گواهی اوستا و نامههای دینی پهلوی، ایرانیان آخشیجهای چهارگانه را که پایۀ نخستین زندگی است، میستودند.
در جشن آبانگان، پارسیان به ویژه زنان در کنار دریا یا رودخانهها، فرشتۀ آب را نیایش میکنند. ایرانیان کهن آب را پاک (مقدس) میشمردند و هیچگاه آن را آلوده نمیکردند و آبی را که اوصاف سهگانهاش (رنگ — بو — مزه) دگرگون میشد برای آشامیدن و شستشو بهکار نمیبردند.
«هرودوت» میآورد :
… ایرانیان در میان آب ادرار نمیکنند، آب دهان و بینی در آن نمیاندازند و در آن دست و روی نمیشویند …
«استرابون» جغرافیدان یونانی نیز میآورد
… ایرانیان در آب روان، خود را شستشو نمیدهند و در آن لاشه، مردار و آنچه که نا پاک است نمیاندازند …
در برگردان فارسی آثارالباقیه ابوریحان بیرونی میخوانیم :
... آبانروز دهم آبان ماه است و آن را عید میدانند که به جهت همراه بودن دو نام، آبانگان میگویند. در این روز زو Zoo پسر طهماسپ از سلسلۀ پیشدادیان به شاهی رسید، مردم را به کندن قناتها و نهرها و بازسازی آنها فرمان داد، در این روز به کشورهای هفتگانه خبر رسید که فریدون ، بیوراسب (ضحاک — آژیدهاک) را اسیر کرده، خود به پادشاهی رسیده و به مردم دستور داده است که خانه و زندگی خود را دارا شوند …
در روایت دیگری آمده است که پس از هشت سال خشکسالی در ماه آبان باران آغاز به باریدن کرد و از آن زمان جشن آبانگان پدید آمد. ما زرتشتیان نیز در این روز همانند سایر جشنها به آدریانها (آتشکدهها) میرویم و پس از آن برای گرامیداشت مقام فرشتۀ آبها، به کنار جویها و نهرها و قناتها رفته و با خواندن اوستای آبزور (بخشی از اوستا که به آب و آبان تعلق دارد) که توسط مؤبد خوانده میشود، اهورامزدا را ستایش کرده و درخواست فراوانی آب و نگهداری آن را کرده و پس از آن به شادی میپردازیم.
جالب اینجاست که میگویند اگر در این روز باران ببارد، آبانگان به مردان تعلق گرفته و مردان تن و جان خویش را به آب میسپارند و اگر بارانی نبارد، آبانگان زنان است و زنان آبتنی میکنند.