ردپای 2 زن فریبکار در قتل زن بی‌گناه

اواخر اردیبهشت‌ماه سال‌جاری چند رهگذر که از داخل پارکی در جنوب شهر کرمانشاه در حال عبور بودند متوجه شدند زنی سالخورده بیهوش روی نیمکت پارک افتاده است، بنابراین برای کمک وی رفتند و چند قطره‌ای آب روی صورت وی پاشیدند تا شاید به هوش آید ولی شواهد نشان می‌داد وی در وضع بسیار بدی قرار گرفته است. در ادامه یکی از رهگذران با تماس با مرکز اورژانس درخواست کمک کرد، دقایقی بعد تیم پزشکی برای نجات پیرزن وارد عمل شده و وی را برای مداوا به بیمارستان انتقال دادند و پزشکان با تلاش‌های بسیار موفق شدند زن ناشناس را از مرگ حتمی نجات دهند. پزشکان در جریان معالجاتشان دریافتند پیرزن به دلیل مصرف مواد بیهوشی بسیار قوی، بیهوش و در آستانه مرگ قرار گرفته است. پس از چندین ساعت هنگامی که این زن به هوش آمد به مامور پلیسی که در بیمارستان حضور داشت، گفت: ‌من امروز برای پیاده‌روی به پارک رفته بودم، آنجا با زنی آشنا شدم که خود را آرایشگر معرفی کرد، مقداری با هم پیاده‌روی کردیم و پس از آن برای استراحت روی نیمکت نشستم و وی نیز با اجازه گرفتن از من کنارم نشست. به نظر زن بسیار مودب و باشخصیتی می‌رسید، وی سر صحبت را با من باز کرده و درباره مشکلات زندگی و کارش صحبت کرد، بعد رفت و با 2 آبمیوه بازگشت و آن را به من تعارف کرد، قبول نکردم ولی آنقدر اصرار کرد تا اینکه قبول کردم و آبمیوه را خوردم و چند دقیقه طول نکشید که چشمانم سنگین شد و ناخواسته خوابم برد. زمانی که چشمانم را باز کردم خودم را در بیمارستان دیدم و متوجه شدم گردنبند و النگوهای طلایم که بیش از

25 میلیون تومان ارزش داشت توسط زن فریبکار به سرقت رفته است. با شکایت این زن 62 ساله، بازپرس پرونده به تیمی از کارآگاهان دایره مبارزه با سرقت دستور داد تا ردی از زن فریبکار بیابند. کارآگاهان برای یافتن سرنخی از زن شیاد تجسس‌های میدانی خود را آغاز کردند و متوجه شدند چند زن دیگر نیز به همین شیوه و شگرد با آبمیوه مسموم شده‌اند و مورد سرقت زن ناشناس قرار گرفته‌اند. در شاخه دیگری از تحقیقات مشخص شد زن فریبکار همه طعمه‌های خود را بین ساعات 2 تا 4 ظهر شناسایی می‌کند و با توجه به گرم بودن هوا با استفاده از آبمیوه مسموم و تعارف آن به طعمه‌هایش نقشه از پیش طراحی‌شده‌اش را به اجرا می‌گذارد. کارآگاهان همچنان به دنبال ردی از زن شیاد بودند که گزارش دیگری به آنان مخابره شد که زن دیگری به نام «صدیقه» بر اثر مصرف آبمیوه مسموم بیهوش شده و پس از انتقال به بیمارستان به دلیل بیماری قلبی و قوی بودن داروی بیهوشی داخل آبمیوه به کما رفته و پس از چند ساعت به کام مرگ فرورفته است. با توجه به حساسیت‌ ماجرا پلیس دایره تحقیقاتش را روی چند زن تبهکار قدیمی متمرکز کرد تا اینکه متوجه شد زن شیاد با یکی از طعمه‌هایش تماس گرفته و قصد اخاذی از وی را دارد. بدین‌ترتیب کارآگاهان با ردیابی تماس گرفته شده موفق شدند به آرایشگاهی در جنوب کرمانشاه برسند. صاحب آرایشگاه که زنی به نام «سمیرا» بود به پلیس آگاهی احضار شد، وی در بازجویی‌ها ادعای بی‌گناهی کرد و گفت: من آرایشگر هستم و روزانه تعداد زیادی مشتری آشنا و غریبه به آرایشگاهم می‌آیند و از تلفن اینجا استفاده می‌کنند. من نمی‌دانم چه‌کسی از تلفن استفاده کرده است. کارآگاهان که خود را در چند قدمی شناسایی زن فریبکار می‌دیدند تماس‌های زن آرایشگر را تحت تجسس قرار دادند و با کنترل تعدادی از کسانی که وی با آنان ارتباط دارد، موفق شدند زن 45 ساله‌ای به نام «صبریه» را که چندین‌بار به دلیل سرقت دستگیر شده و در آخرین سرقت در شهر مقدس مشهد دستگیر و روانه زندان شده بود شناسایی کنند. بدین‌ترتیب با تعقیب و مراقبت‌های شبانه‌روزی موفق شدند وی را روز 9 مرداد‌ماه در عملیاتی ضربتی و غافلگیرانه در خانه‌اش دستگیر کنند. صبریه در بازجویی‌ها ادعا کرد پس از آزادی از زندان دیگر دست به هیچ دزدی نزده ولی هنگامی که چند تن از طعمه‌هایش را در مواجهه حضوری مقابلش دید سر به زیر انداخت و چند لحظه‌ای حرف نزد. این زن شیاد در بازجویی‌ها به 13 سرقت با استفاده از آبمیوه‌های مسموم اعتراف کرد و گفت: به پارک‌ها یا مراکز تفریحی می‌رفتم و زنانی که طلای زیادی همراه داشتند را شناسایی می‌کردم، سپس با نزدیک شدن به آنان و با طرح دوستی دقایقی به صحبت کردن می‌پرداختم و به بهانه گرم بودن هوا به آنان آبمیوه تعارف می‌کردم و پس از بیهوش شدنشان طلا، موبایل و پول‌هایشان را به سرقت می‌بردم. صبریه در بازجویی‌ها ادعا کرد در بعضی‌ سرقت‌هایش با همدستی صاحب آرایشگاه به نام سمیرا به اجرای نقشه‌هایش می‌پرداخته و طلاهای دزدی را به 2 مالخر به نام «الله‌بخش» و «رضا» می‌فروخته است

+33
رأی دهید
-73

minna - هلسينكي - فنلاند
آخه چه واجبه آدم واسه پیاده روی این همه طلا با خودش ببره؟ طلا و جواهرات واسه مهمونی هست نه توی پارک.
‌چهارشنبه 5 مهر 1391 - 15:22
akbarboy - تبریز - ایران
مینا خانم مثل انکه خیلی وقته از ایران رفتی زنای ایرانی تمام جونشون طلاهاشون و پز دادن با اوناست کجای کاری
‌پنجشنبه 6 مهر 1391 - 08:39
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.