بررسی روزنامه های صبح تهران؛ شنبه اول مهر
روزنامه های امروز صبح در آغاز اول مهر و آغاز مدارس و دانشگاه ها به این روز پرداخته و در عین حال به جهت همزمانی با سالگرد آغاز جنگ های ایران و عراق به این روز پرداخته اند. ارز و دخالت مجلس برای شفاف کردن تصمیمات بانک مرکزی و دولت از دیگر مطالب این روزنامه هاست که خبر داده اند قرار بوده مهدی هاشمی بعد از سه سال به کشور بازگردد.
اول مهر، خاطره ها، مدرسه ها و دانشگاه ها
روی جلد ویژه نامه اول مهر، شرق
آن روز تلخ، روز اول پاییز بود. عنوان مقاله ای است از محمد صالحعلا در صفحه اول ویژه نامه اول مهر شرق که در آن آمده نمیدانستم عروسی و ماتم بالش به بالش کنار هم خفتهاند و سرنوشت مرا از شادیهام جدا میکند. نخستین روز که به مدرسه میرفتم نه مایاکوفسکی را میشناختم، نه لورکا، نه کفتازانی و نه ابن ندیم را. در جهانی ساده، شاد، پر آفتاب و سایهروشنهای شورانگیز میچمیدم، تا روزی که پدر و مادرم گفتند: امروز به مدرسه میروی.
باید روزهای شادیآور کودکی را رها میکردم. به مدرسه میرفتم و باسواد میشدم. پس رفتم سرکلاس، روی نیمکتی نشستم و یکسره زیر لب زمزمه کردم. چه چیزهای عجیبی را باید میآموختم، چه چیزهای پیشپا افتادهای. در سمرقند گربه دم دارد، در بخارا الاغ سم دارد، بابا نان داد، دارا مرد است. قبای قیچکی آبی نمیشه
نویسنده مقاله ویژه نامه شرق با اشاره به آغاز جنگ ایران و عراق در ابتدای پائیز سال ۵۹ نوشته من هم به مدرسه رفتم و پاگیر شدم. آدمی نمیداند سرنوشت کجای هستی پنهان شده. یک روز ناگهان رخ مینمایاند. مثل آن روز که عاشق شدم، که روز اول جنگ بود.. روز پنجم مهر ساعات نخستین در عملیات بازپسگیری آبادان ترکش خوردم، نامههایی که روی قلبم بود، همه سوختند ولی مرا زنده نگه داشتند.
محمدعلی نجفی در مقاله ای در شرق نوشته اعمال سهمیهبندی جنسیتی برای دختران دانشجو، بهطور کامل با عدالت اجتماعی موردنظر در اسلام مغایرت دارد؛ عدالتی که بارها و بارها از آن سخن به میان آمده است. هرگونه آثار سهمیهبندی جنسیتی بدون مطالعه و پژوهش و اعمالنظر از بالا در سالهای آینده مشخص خواهد شد. حذف نیمی از جامعه از برخی رشتههای کاربردی بدون تردید در سالهای آینده با تغییر در بازار کار همراه خواهد بود، درست زمانی که ایده این طرح به حذف حضور زنان در ساختارهای آموزشی و به تبع بازار کار و اشتغال منجر شود.
به نظر وزیر پیشین آموزش و پرورش در این مقاله تبعات سوء این تصمیم در فاصله زمانی کمتر از پنج سال آینده مشخص خواهد شد، زمانی که این سهمیهبندی بر خروجی رشتهها اثر منفی گذاشته و به طور غیرمستقیم بر شرایط حضور دختران در بازار کار و به تبع آن عرصههای عمومی جامعه تاثیر منفی مضاعفی خواهد گذاشت. از اینها گذشته چنین تصمیمهایی کاهنده سرمایه اجتماعی کشور است.
در نهایت در مقاله شرق آمده وقتی برای انتخاب رشته نیمی از جمعیت ایران در ۹۰ رشته محدودیت ایجاد میشود آنوقت چطور میتوان به توسعه و برابری و بسیاری دیگر از شعارها دلخوش کرد. چنین تصمیمی ارتباط دختران دانشجو با تصمیمگیران دولتی را ضعیف کرده و تبلیغات خارجی علیه ایران را افزایش خواهد داد، دختران جوان ما با هزار امید و آرزو به آموزش بهعنوان راهکاری برای خروج از بسیاری از بنبستها و محدودیتها مینگرند و آنوقت ما در همین فرصت محدود پیش روی آنها نیز اما و اگر میکنیم.
ترافیک اول مهر، علی کاشی، مردم سالاری
میثم هاشمخانی به بهانه اول مهر در دنیای اقتصاد نوشته «چیزی در حدود سه میلیون و ۲۰۰ هزار کودک و نوجوان ایرانی بین ۶ تا ۱۸ سال، تحت پوشش آموزش و پرورش نبوده و «بازمانده از تحصیل» محسوب میشوند، بخش بزرگی از این جمعیت بالغ بر سه میلیون نفری، در استانهای محروم کشور و حاشیه شهرهای بزرگ ساکنند و متاسفانه تولید نشدن آمارهای دقیق و شفاف در مورد نرخ بازماندگی از تحصیل در رده سنی ۶ تا ۱۸ سال به تفکیک دختران و پسران، به تفکیک استانهای مختلف کشور و به تفکیک مناطق مرکزی و حاشیهای شهرهای بزرگ، یکی از موانع کلیدی پژوهش در حوزه عوامل بازماندگی از تحصیل در میان کودکان ایرانی محسوب میشود؛ مسالهای که هرگونه سیاستگذاری در زمینه کاهش جمعیت کودکان و نوجوانان بازمانده از تحصیل را با مشکل جدی مواجه میکند
دنیای اقتصاد معتقد است اول مهر، فقط یادآور کیف و کتاب و دفتر و مدرسه نیست؛ اول مهر میتواند بهانهای باشد برای بازاندیشی در سیاستهای «آموزش عمومی» کشور؛ از سیاستهای مرتبط با ارتقای کیفیت آموزش در دبستانها و دبیرستانها گرفته تا سیاستگذاری به منظور کاهش جمعیت کودکان و نوجوانان بازمانده از تحصیل و از ریشهیابی جداگانه علل بازماندگی از تحصیل در مناطق مختلف کشور گرفته تا اصلاح سیاستهای آموزشی نه چندان پخته سالهای اخیر کشور در مورد مهاجران افغان.
ارز تک نرخی یا سه نرخی
ارز بی سروصدا تک نرخی شد؟ عنوان بزرگ تهران امروز است و روزنامه جهان صنعت نوشته ارز سه نرخی شد .
به نوشته تهران امروز بهرغم اینکه طی هفته گذشته جلسات مشترک چندگانه ای بین دولت و مجلس برگزار شد تا راهکارهایی برای مهار نوسانات و کاهش قیمت ارز پیدا شود اما با این وجود تا آخر هفته تغییر چندانی در بازار ارز دیده نشد و قیمتها همچنان برمدار هر دلار ۲۵۰۰ تومان با یکی، دو درصد بالاتر یا پایین تر میچرخید. آخرین ساعات چهارشنبه شب، سید شمسالدین حسینی، وزیر و سخنگوی اقتصادی هم بر صفحه تلویزیون ظاهر شد و خلاصهای از برنامه های دولت برای مهار نوسانات ارزی را اعلام کرد و از جمله تاکید داشت که نرخ ارز به قیمت بازار آزاد بهصورت روزانه توسط بانک مرکزی اعلام خواهد شد.
کارتون پارسال و امسال اقتصاد، روزنامه جوان
به نوشته این روزنامه پیشتر هم برخی نمایندگان مجلس و مقامات دولتی تاکید داشتند که نرخ ارز آزاد ۲ درصد زیر قیمت بازار آزاد اعلام خواهد شد. انتظار این بود که با چنین تصمیماتی که مشترکا توسط دولت و مجلس اتخاذ شده است، قیمتها در بازار ارز مهار و روند کاهنده بهخود بگیرد لیکن این اتفاق نیفتاد.
جیرهبندی قیمتی ارز
مهدی تقوی در مقاله ای در شرق نوشته آنچه بیش از هر چیز در سیاستگذاریهای اقتصادی ما به چشم میخورد، سیاسی بودن آن است که همین امر باعث بالا رفتن ریسک در کارهای اقتصادی میشود. این ناپایداری در تصمیمگیریها ریسک مبادرت به هر فعالیتی را افزایش میدهد و در نتیجه باعث برهم خوردن انتخاب بهینه بین ریسک و بازده اقتصادی خواهد شد. در واقع تعادل لازم برای ریسک و بازده از بین خواهد رفت.
این کارشناس مسائل اقتصادی کوتاه عمر بودن سیاست های اقتصادی را بزرگ ترین مشکل اقتصاد ایران دانسته که اطمینان فعالان اقتصادی به آینده را متزلزل کرده و مانع برنامهریزی بلندمدت، میانمدت و حتی کوتاهمدت میشود.
نویسنده مقاله شرق تاکید کرده بخشنامه اخیر بانک مرکزی بر عرضه ارز دولتی تنها به کالاهای اولویت اول تاکید دارد و از آنجا که کالاهای سرمایهای از نظر بانک مرکزی در زمره اولویت اولیها محسوب نمیشود، از افزایش بیشتر قیمت کالاهای سرمایهای و ضروری، گریزی نیست. از سوی دیگر، دولت برای مقابله با آثار تحریمها، فروش نفت به ارزهای غیردلار مثل روپیه و یوان را در دستور کار قرار داده است؛ بنابراین دستیابی به دلار حاصل از صادرات نفت، کاهش یافته و تامین ارز برای واردات بخشی از کالاهای اساسی مورد نیاز دشوار شده است.
معیشتمحوری، شعار انتخابات آینده
ناصر ایمانی در مقاله ای در آرمان نوشته اگر نظری بر انتخاباتهای ریاستجمهوری بیندازیم و رفتار کاندیداهای آن را مورد توجه قرار دهیم، درتمامی آنها به یک عنصر مشترک دست خواهیم یافت. در دوران رقابت و تبلیغات ریاستجمهوری تاکنون شاهد نبودهایم که نامزدها برنامههای خودشان را ارائه داده باشند و جامعه نیز به برنامههای ارائهشده، واکنش نشان دهد و دست به انتخاب یکی از نامزدها بزند. مثلا اگر نحوه ورود آیتالله هاشمی را به ریاستجمهوری مورد بررسی قرار دهیم، درخواهیم یافت که عامل برجسته و تعیینکننده انتخاب او، شخصیت برجستهشان در عرصه سیاسی بوده است. همین مساله در دوران بعدی نیز تکرار میشود.
زمین درآمدهای دولت در صفحه اول جهان صنعت
به نوشته این مقاله با پایان دوران ریاستجمهوری آیتالله هاشمی و آغاز رقابت انتخاباتی دو کاندیدای اصلی، جریانهای ناطقنوری و خاتمی بودند که درنهایت خاتمی انتخاب میشود. با قاطعیت نمیتوان گفت که انتخاب خاتمی بهدلیل میل مردم به توسعه سیاسی و عبور از توسعه اقتصادی بوده است بنابراین میتوان تصور کرد به کرسی نشستن وی بهدلیل رقابت با ناطق بوده است و به تعبیری رای مردم به وی، گفتن «نه» به ناطقنوری در آن زمان بوده است و نامزد اصلاحات از یک فضای قطبگرایی بیرون آمد.
در سال ۱۳۸۴ یک فضای رقابتی و دوقطبی بین آیتالله هاشمی و احمدینژاد شکل میگیرد که درنهایت، پیروز این فضای دوقطبی احمدینژاد میشود. بنابراین با توضیحات بالا، میتوان درنظر داشت که شعارهای تبلیغاتی با انتخاب نهایی مردم، ارتباط مستقیم ندارد ولی این انتظار وجود دارد که در انتخابات آینده ریاستجمهوری، شعارهای معیشتی و اقتصادی جنبه غالب را به خود بگیرد. کاندیداهای دولت آینده، بر مشکلات اقتصادی تکیه خواهند زد، چراکه درمدت زمانی که به این رقابت باقی مانده است، دورنمایی از کاهش تورم و کم شدن فشارهای اقتصادی، در مدت زمان خیلی کوتاه دیده نمیشود.
واقع بینی در مدیریت می خواهیم
جمهوری اسلامی در سرمقاله خود نوشته واقع بینی در مدیریت با بلند پروازیهای غیرمعقول ناسازگار است. اینکه کسانی علیرغم ناکارآمدی در کنترل مسأله کوچکی مانند ارز، سخن از حل مشکلات جهانی به میان میآورند، مدیریتشان از نوع مدیریت تخیلی است نه واقع بینانه.
همه جانبه نگری در مدیریت، در نظر گرفتن ضعفها و قوتها، انکار نکردن آنها و برنامه ریزی با هدف برطرف ساختن ضعفها و تقویت نقاط قوت است. متأسفانه مدیران و مسئولان ما مهارت عجیبی در انکار نقاط ضعف و بزرگنمائی نقاط قوت دارند، خصلتی که تناسبی با مدیریت ندارد.
سعه صدر در مدیریت، ایجاب میکند از کلیه نیروهای با تجربه بهرهبرداری شود و تمام استعدادها و ظرفیتها مورد استفاده قرار گیرند. منزوی ساختن نیروهای کارآمد به معنای محروم نمودن کشور از تجربههای مفید است، چیزی که با مصالح عمومی کشور ناسازگار است و متأسفانه امروز به آن مبتلا هستیم.
کارتون اول مهر، بزرگمهر حسین پور، شرق
خلاصه به نظر این مقاله مدیریت کلان کشور اگر واقع بین، همه جانبه نگر و برخوردار از سعه صدر باشد، قطعاً با چنین مدیریتی زمینه برای وحدت ملی تضمین میشود و آنچه میتواند پیروزی ملت در برابر هر دشمنی را تضمین کند، وحدت است.
چرا مدیریت را به ما نمی دهند
محمدحسین روانبخش در ستون طنز مردم سالاری نوشته: اول مهرماه برای همه خاطرهانگیز است، حتی برای عزیزانی که مدرکشان کمی تا قسمتی داستان دارد. آنها هم وقتی اول مهر میرسد احتمالا اول بوی مدرسه را استشمام میکنند، بعد یک بوی دیگر به مشامشان میرسد که هر چه فکر میکنند نمیفهمند این، بوی چیست! میدانید که مدرک این افراد به شدت بو میدهد و دماغ آنها از آن بو پر شده است، اما استثنائا اول مهر آنها بوی غریبی را حس میکنند که بوی دانشگاه است!
نویسنده این ستون به رسم اول مهر ها، "پرسش مهر" را انتخاب کرده: پرسش اول این که چرا پدرها شیر، ماست و پنیر را هر روز گرانتر از دیروز میخرند؟، پرسش دوم - دلار ۹۰۰ تومان بیشتر نمیارزد، پس چرا ۲۴۰۰ تومان شده است؟، پرسش سوم - با توجه به اینکه دولت در ارزانیهای بینظیر اخیر نقش مثبت و موثر داشته است چرا بعضیها هنوز دارند از دولت انتقادات میکنند و رویشان کم نشده است ؟
پرسش های بعدی مردم سالاری این هاست: حالا که نفت سر سفرهها نیامده است، چطور میتوان خاویار را سر سفرهها آورد و سرانجام این که چرا با این همه کارآمدی، مدیریت جهانی را به بعضی مسوولان دولتی ما نمیدهند ؟