کاپلان: ایران، اولین ابرقدرت جهان باستان
رابرت دی. کاپلان
رادیو فردا : «رابرت دی . کاپلان»، روزنامه نگار و نویسنده سرشناس آمریکایی در کتاب جدید خود با عنوان « انتقام جغرافی، نقشه ها در مورد کشمکش های آینده و نبرد علیه سرنوشت چه می گویند» تاریخ مناطق بحران زای جهان را از منظر برتری ها و نقاط ضعف جغرافیایی آنها بررسی کرده است.
او بخش های مهمی از این کتاب را به ایران که به تعبیر وی اولین ابرقدرت جهان باستان بوده و همینطور کشورهای قدرتمند امروزی مثل روسیه و آمریکا اختصاص داده است.
«رابرت کاپلان» در این کتاب تاثیر موقعیت جغرافیایی بر سرنوشت هر کشور را بررسی کرده و توضیح می دهد که چگونه آموختن از تاریخ می تواند به پیشگیری از بروز بحران و جنگ در آینده کمک کند.
«هدر ماهر» گزارشگر رادیو اروپای آزاد/ رادیو آزادی در واشینگتن، پیش از انتشار این کتاب با « رابرت دی. کاپلان» گفت وگویی انجام داده است:
شما در کتاب خود می گویید که جغرافیا مهمترین عنصر شکل دهنده به تاریخ بشریت است و موقعیت جغرافیایی یک کشور یا حکومت بیش از هر عامل دیگری در تعیین سرنوشت آن موثر است. چرا جغرافیا تا این حد در حیات یک کشور مهم است؟
رابرت کاپلان: چون جغرافیا موقعیت هر کشور یا حکومت را در نقشه منطقه تعیین می کند، نقاط ضعف و آسیب پذیر و در عین حال فرصت ها و برتری های آن را تعیین می کند. به عنوان مثال بریتانیا یک جزیره بزرگ است و به همین خاطر قرن های متمادی هیچ هراسی از حمله زمینی به مرزهای آن کشور نداشت. طی صدها سال بدون هیچ تهدیدی توانست در داخل مرزهای خود با آرامش توسعه پیدا کند و این یکی از عوامل مهم در پیدایش دمکراسی در این قلمرو و گسترش آن به سایر نقاط جهان است.
مثال دیگر نقشه ایالات متحده آمریکا است. مناطق سواحل شرقی آمریکا بسیار پرجمعیت و در عین حال از نظر جغرافیایی و تعیین قلمرو ایالت ها به شدت تفکیک شده است.
سواحل شمال شرقی آمریکا خلیج های آرام زیادی دارد که همه برای احداث بنادر و شهرهای بندری مناسب بوده اند. به همین خاطر اولین نقاط استقرار مهاجران در این بخش از سواحل آمریکا شکل گرفت . اما در سواحل طولانی قاره آفریقا چنین نقاطی که برای احداث شهرهای بندری مناسب باشند به ندرت وجود دارد و به همین خاطر توسعه در این قاره بسیار کند صورت گرفته است.
و یا اگر روسیه را در نظر بگیریم می بینیم که این کشور از نظر عرض جغرافیایی سرزمین بسیار پهناوری را در بر می گیرد با این همه مرزهای طبیعی بسیار کمی دارد و از چندین نقطه در برابر حملات آسیب پذیر است. این یکی از عوامل بسیار موثر در احساس ناامنی و بی اعتمادی است که جزو خصوصیات تاریخی ملت روسیه است.
شما ایران را به خاطر موقعیت جغرافیایی و هویت آن «اولین ابر قدرت جهان باستان» لقب داده اید. معنای آن دقیقا چیست؟
کشور ایران به خوبی با منطقه جغرافیایی که فلات ایران می نامیم انطباق دارد. شاید خیلی عادی به نظر برسد ولی یک مورد بسیار ویژه و استثنایی است. به عنوان مثال کشور عربستان سعودی تمام قلمرو شبه جزیره عربستان را شامل نمی شود و یا کشورهای دیگر خاورمیانه مثل عراق، سوریه و یا لیبی همه براساس تقسیم بندی های قراردادی و کشیدن مرزهای مصنوعی شکل گرفته اند.
اما در مورد محدوده جغرافیایی ایران هیچ عامل قراردادی یا مصنوعی وجود ندارد. ایران کشوری است که براساس قلمرو یک فلات قاره مشخص شکل گرفته است. در شمال این فلات قاره دریای خزر با منابع بزرگ نفت و گاز هستند. بنابراین کشور ایران که در این فلات قاره شکل گرفته صاحب بخش مهمی از منابع انرژی در منطقه خاورمیانه است.
در شمال شرقی ایران همه راه ها به آسیای میانه ختم می شوند. هیچ کشور دیگری در خاورمیانه چنین موقعیتی ندارد و در غرب ایران با بین النهرین یا عراق امروزی همجوار است. یک چنین موقعیتی از نظر جغرافیایی بسیار مستحکم است.
ایران از یک چنین موقعیت طبیعی و جغرافیایی مستحکم به خوبی بهره مند بوده و طی هزاره های گذشته فرهنگ، تمدن و امپراطوری های نیرومندی خلق کرده است. از مادها، پارت ها و هخامنشی ها گرفته تا ساسانیان و دیگران و امروزه نیز رژیم جمهوری اسلامی بر یک چنین موقعیتی تکیه زده است.
اما مشکل جمهوری اسلامی ایران در این است که برخلاف حکومت های نیرومندی که سابقا برفلات ایران حکومت کرده و از نظر فرهنگی بسیار غنی ، تنوع گرا و حتی سخاوتمند بودند، رژیم فعلی نسخه ای بسیار سرکوبگرانه، استبدادی و حقیر از دوران قدرتمندی ایران را دنبال می کند.
جمهوری اسلامی با تکیه بر گروه های تروریستی و بمب گذاران انتحاری از سواحل مدیترانه گرفته تا غرب افغانستان اقتدار و نفوذ خود را حفط می کند. همانطور که در کتاب نیز یادآوری کرده ام همین تنزل در کیفیت فرهنگی و توسل به روشهای حقیرانه حکومتگری است که به خوبی ناتوانی و محدودیت های رژیم فعلی ایران را نشان می دهد و از سقوط حتمی آن خبر می دهد.
هدف اصلی شما از نگارش این کتاب و پیامی که برای خوانندگان در بر دارد چیست؟ خوانندگان از مطالب این کتاب در مورد نقش جغرافیا در سرنوشت کشورها و همینطور حوادث و تغییراتی که در آینده ممکن است روی دهد چه نکاتی در خواهند یافت؟
هدف من از این کتاب این بوده که به خوانندگان نشان دهم که جغرافیا برای هر کشور و یا ملتی بسیار مهم است. وضعیت و موقعیت جغرافیایی برای توانایی ها و موقعیت هر کشوری حد و مرز تعیین می کند و حتی بر رفتار و شخصیت ملی هر کشور و ملتی تاثیر می گذارد.
اما با وجود نیروی تاثیر گذار همه این عوامل هنوز هم امکانات و فرصت های فراوانی برای نقش افراد، نهادهای مدنی و بشری وجود دارد تا شرایط کشور خود و یا جهان امروزی را تغییر دهند. به زبانی دیگر تنها با شناخت دقیق و کافی از محدودیت ها و یا نقاط ضعف هاست که هر ملتی و هر کشوری می تواند اقدامات لازم برای تغییر این شرایط را انجام دهد.
این کتاب تمام عوامل و موانعی را که باید برطرف شوند به ما نشان می دهد. اما در عین حال به خوانندگان این امید را نیز می دهد که درسهای مربوط به تاریخ و جغرافیای هر کشور یا منطقه باید به رهبران امروز بیاموزد که برای حل بحران ها به نوعی تعادل برسند و فقط از طریق ایجاد تعادل بین نیروهای رقیب و متخاصم می توان راه را برای گسترش دمکراسی و جامعه مدنی گشود.