کتابهای اروتیک؛ آیا محدودیت سنی برای خریداران لازم است؟
موفقیت تجاری رمان "پنجاه سایه گری" فقدان محدویت سنی برای کتاب های اروتیک را پررنگ می کند. چرا کتاب ها آزادانه در دسترس کودکان قرار دارند در حالی که در سایر رسانه ها مثل فیلم و بازی ویدئویی این محدودیت کاملا رعایت می شود؟
نوجوانان گاهی وانمود می کنند از سن خود بزرگ ترند و مخفیانه فیلم های مناسب ۱۸ سال به بالا را که سکس و خشونت را نشان می دهد، تماشا می کنند. آنها تلاش می کنند قوانینی را که مدت هاست بنا نهاده شده دور بزنند.
ولی برای همین نوجوانان، رفتن به کتابفروشی محل و خرید داستان های کوتاه انیس نین، "روانی آمریکایی" نوشته برت ایستن الیس یا "لولیتا"ی ولادیمیر ناباکوف، که همگی محتوای خشونت آمیز یا سکس عریان دارند، کاملا قانونی است.
موفقیت عظیم تجاری "پنجاه سایه گری"، داستان های اروتیک را به صورتی بی سابقه وارد فروشگاه ها و سوپرمارکت ها کرده است. آخر هفته گذشته، هشت کتاب از ده کتاب پرفروش فهرست ساندی تایمز، رمان های اروتیک بودند.
برخلاف شبکه های تلویزیونی، که از ساعت ۹ شب، برنامه های مناسب بزرگسالان را پخش می کنند و نیز بر خلاف طبقه بندی سنی برای فیلم ها و بازی های ویدئویی و حتی برچسب ترانه های با محتوای "عریان و بی پرده" روی آهنگ ها، در بریتانیا هیچ محدودیت سنی برای خریدن کتاب وجود ندارد.
با این حال، ظاهرا کمتر هراس اخلاقی از دسترسی ساده کودکان به نسخه ای از "پنجاه سایه گری" وجود دارد- رمانی با محتوای سادیستی مازوخیستی. جی پی تیلور، نویسنده کتاب های کودکانه بر این باور است که رمان ال جیمز، "تصویری کژاندیشانه ای از سکس" به کودک می دهد.
سرزدن به دانت، کتابفروشی پرسابقه ای در مریلبورن لندن، به شما نمونه ای از رعایت معیارهای مضاعف نسبت به ادبیات را نشان می دهد.
"سه گانه پنجاه سایه گری" در سلفون پیچیده شده و در قفسه ای پشت پیشخان کتابفروشی، در کنار تازه ترین رمان جان بنویل قرار گرفته است.
این کتاب در قفسه های بالایی نیست. در عین حال هیچ برچسب هشداردهنده "دارای محتوای ویژه بزرگسالان" روی آن نخورده است. آیا این کتابفروشی برای فروختن "پنجاه سایه گری" به کودکان سیاست ویژه ای دارد؟
بن پاینتر، کتابفروشی خوش بیان و عینکی که مسئول روز است، می گوید که "دیوانگی" است اگر "پنجاه سایه گری" را تبلیغ نکنند - این شاید پرفروش ترین کتاب آنها باشد - ولی او از دسترسی بچه ها به این کتاب نگران است.
نگاه روانشناس بری گانتر، استاد ارتباطات جمعی دانشگاه لسستر می گوید:
تصویرکردن بی پرده سکس، چیز کمی برای تخیل باقی می گذارد.این گونه به تصویرکشیدن عریان سکس کاملا و آشکارا مخاطب را درگیر می کند، و وقتی که یک کودک در معرض آن قرار می گیرد، این تجربه را نمی توان بازگشت داد.
این استاد دانشگاه می گوید: کتاب ها فرق دارند. متن ها از ما به عنوان خواننده می خواهند که تصویرهای خودمان را از رخدادها و آدم های توصیف شده، شکل بدهیم. این بدان معنی است که ما را تخیل و تصوراتمان، حفظ و حمایت می کند. تخیلات کودکان - به دلیل تجریبات محدودشان در زندگی- آنها را از بقیه هم بیشتر محافظت می کند. درباره کتاب هایی درباره سکس، ممکن است نگرانی هایی درباره عامل "خجالت" وجود داشته باشد. این کتاب ها ممکن است بچه ها را تشویق کنند که از مادر و پدرشان سوال های معذب کننده ای درباره سکس بپرسند. ولی دلیل کمتری وجود دارد که درباره عامل "آسیب" نگران باشیم چرا که کودک هر چه کوچک تر باشد، احتمال اینکه موضوعات بزرگسالانه را درک کند، کمتر است.
او می گوید: "من ندیده ام کودکی این کتاب را بخرد. این کتاب را به دخترهای حدود ۱۵ یا ۱۶ ساله فروخته ام. درباره کودکان و نوجوانان تا زیر ۱۳ سال، شما به نوعی مسئولیت دارید. و ممکن است والدین آنها بعدا اعتراض کنان به سراغ شما بیایند." خلاصه این است که او این کتاب را به نوجوانان می فروشد ولی به کودکان نمی فروشد.
کتابفروشی زنجیره ای واتراستونز، روی شبکه داخلی خود، دستورالعملی را برای کارکنانش منتشر کرده است. یکی از سخنگویان این کتابفروشی می گوید: "در صورتی که یک کودک بخواهد این کتاب را بخرد، کتابفروش های ما حاضر به فروش کتاب نمی شوند." ولی سن قابل قبول برای خریدن کتاب مشخصا اعلام نشده و بعید است که از خریداران کارت شناسایی خواسته شود.
یک سخنگوی کتابفروشی زنجیره ای فویلز می گوید که بر خلاف واتراستونز، فویلز هیچ محدویت سنی برای فروش کتاب هایش ندارد.
فروشگاه سوپرمارکت زنجیره ای تسکو که کتاب های پرفروش روز را می فروشد، حاضر به اظهار نظر درباره شیوه فروش "پنجاه سایه گری" نشد.
همه کتاب ها تحت قوانین بریتانیا هستند، از جمله "قانون نشریات مستهجن" و "قانون حمایت از کودکان ۱۹۷۸" و قوانینی هم وجود دارد درباره منع انتشار مطالبی که اشاعه دهنده نفرت در زمینه های نژادپرستانه، دینی، یا گرایش جنسی هستند.
انتشارات پنگوئن در سال ۱۹۶۰ بر اساس قانون نشریات مستهجن ۱۹۵۹ به اتهام انتشار نسخه کامل "عاشق لیدی چترلی" نوشته دی اچ لارنس محاکمه شد. این ناشر سرانجام در دادگاه پیروز شد؛ پیروزی پنگوئن در این دادگاه نقطه عطفی در زمینه قوانین آزادی بیان در بریتانیا به شمار می آید.
امروزه تصور کردن این که کتابی در بریتانیا در یکی از دادگاه های لندن محاکمه شود، سخت است. با این حال، فقط قانون مطرح نیست. از منظر فرهنگی، "کتاب"، بر خلاف رسانه های تهاجمی تری از جمله فیلم، بازی های ویدئویی و اینترنت، چیزی بی آزار دیده می شود.
کتاب هایی که جنجال به پا کردند
عاشق لیدی چترلی نوشته دی اچ لارنس (1928)
در سال 1960 قانون نشریات مستهجن علیه انتشارات پنگوئن به دلیل انتشار نسخه کامل اعمال شد.
پنگوئن گناهکار اعلام نشد و ممنوعیت توزیع برداشته شد. نقطه عطفی در آزادی بیان و نشر.
مدار راس السرطان نوشته هنری میلر (1934)
انتشار این کتاب در سال 1961 در آمریکا به جرم انتشار مطالب مستهجن، ناشر را به دادگاه کشاند. ولی دادگاه عالی این کتاب را در سال 1964 غیرمستهجن اعلام کرد.
آخرین خروج به بروکلین نوشته هربرت سلبی (1964)
این کتاب را یک نماینده حزب محافظه کار در سال 1967 در بریتانیا به اتهام محتوای مستهجن شخصا به دادگاه کشاند و در دادگاه پیروز شد. با این حال، یک سال بعد، دادگاه تجدید نظر حکم دادگاه قبلی را لغو کرد.
آماندا کریگ، منتقد ادبی ادبیات کودکان می گوید: "تفاوت است بین اینکه در معرض تصاویر عریان جنسی قرار بگیرید با اینکه چیزی را که می خوانید، تصور کنید. از یک منظر، مطالعه کتاب، یک فعالیت نخبهگرا و ممتاز است."
موفقیت کتاب "پنجاه سایه گری"، ناهنجاری در رده بندی سنی خریداران را در معرض توجه قرار داده است. درباره فروش این کتاب بخصوص، کتابفروش ها ممکن است سیاست سنی را اعمال کنند، ولی هنوز همچنان ممکن است یک کودک کنجکاو وارد یک کتابفروشی شود و با یک دسته رمان با محتوای خشونت یا سکس سنگین از آن کتابفروشی خارج شود، در حالی که هیچ سوالی هم از او نشده باشد.
رمان های جنگی سون هسل، "آخرین خروج به بروکلین"، "پرتقال کوکی" نوشته های جیمز هربرت، "باغ مخفی" نوشته نانسی فرایدی، "پلاتفرم" نوشته میشل ولبک، "قطاربازی" (Trainspotting) و "داستان O"، از جمله کتاب هایی اند که بسیاری از والدین با دیدن آنها در دست کودکان یا نوجوانان خود، ممکن است ابروی خود را از سر تعجب یا نارضایتی بالا بدهند.
کتاب های مخصوص بزرگسالان هیچ علامت هشداردهنده به بچه ها یا والدینشان ندارند.
سام لی، ستون نویس روزنامه ایوینینگ استاندارد و سردبیر ادبی سابق دیلی تلگراف می گوید: "یک پیش فرض ضمنی وجود دارد که بر اساس آن، رسانه های جمعی مثل فیلم سانسور یا رده بندی می شوند، چرا که طبقه های کمتر نخبه و فرودست ممکن است تحت تاثیر آنها قرار بگیرند."
او می گوید: "من فکر نمی کنم که باید کتاب ها را سانسور کرد ولی این ناهنجاری عجیب وجود دارد. عقل و شعور جمعی می گوید که فیلم ها می توانند منحرف و فاسد باشند، ولی کتاب ها نمی توانند."
لی می گوید: "این هم مثل نمونه های دیگری از عقل جمعی، کلا غلط است."
مایکل روزن، ملک الشعرای سابق کودکان، می گوید: "وقتی رمان در قرن هجدهم آغاز شد، یک هراس اخلاقی در جامعه ایجاد شد که رمان تخیلات زنان را "تحریک" می کند."
"ولی اخیرا این باور رواج یافته است که کلمات خوب اند و عکس ها بد. در سال های دهه ۱۹۴۰ و ۵۰، همین هراس، این بار درباره کتاب های مصور مارول (Marvel) ایجاد شد؛ هراس از اینکه تصاویر خشونت بار آنها جوانان بریتانیا را به خطر می اندازد. با این حال، ادبیات مسیر نسبتا همواری را سپری کرده است."
مایکل روزن می گوید: "به گمان من به این دلیل است که مردم فکر می کنند کلمه ها کاملا متفاوت اند. و بچه هایی که کتاب می خوانند به نوعی فسادناپذیرند."
مایکل روزن تایید می کند که از یک منظر، مدافعان کتاب درست می گویند. او می گوید بچه هایی که یک نسخه از "عاشق لیدی چترلی" یا حتی "پنجاه سایه گری" را بر می دارند تا بخوانند، باید صفحه های فراوانی را ورق بزنند، صفحه هایی سرشار از ایده و فکر و اندیشه، تا پیش از اینکه به خود "صحنه های عمل" برسند. به گفته او، حجم بیشتر این کتاب ها به موقعیت های پیش و پس از اصل صحنه ها اختصاص دارد. شاید به این جور کتاب ها باید برچسب زد: "نه آن قدر داغ که به نظر می رسد."
کریگ، که فرزندان نوجوان دارد، می گوید که این روزها در مقایسه با آنچه در جاهای دیگر در دسترس است، هر کتابی "ملایم" به نظر می رسد. او کتاب "پنجاه سایه گری" را دور و بر خانه رها نمی کند. او می گوید: "این کتاب مزخرف را خوانده ام. چندان کلمه های رکیکی ندارد. چیزی که نگران کننده است، تلفیق سکس و خشونت است."
او می گوید: "با این حال، وقتی با آنچه هر نوجوانی در موبایلش در دسترس دارد، مقایسه می کنی، تاثیرش چیزی نیست."
"اگر درباره پورن آنلاین باخبر باشید، می دانید که نمی توان کنترلش کرد. چیزهایی که در آیفون ها دست به دست می شود، تکان دهنده است. این چیزها خیلی ملموس تر و به همین دلیل نگران کننده تر از کتاب است."