رویت هلال، آوردگاه رقابت بر سر اقتدار مذهبی
مجید محمدی ( جامعه شناس )
اعلام یکشنبه ۲۹ مرداد به عنوان عید فطر در سال ۱۳۹۱ یک بار دیگر به عدم تسلیم کامل مراجع دینی شیعه در ایران در برابر گسترش نفوذ حکومت در حوزههای دینی علی رغم اتکای همه آنها به منابع مالی حکومت و برخورداری آنها از حکومت مذهبی از یک سو و اندرکنش میان علی خامنهای و علمای عربستان و رقابت آنها بر سر ام القرایی جهان اسلام از سوی دیگر گواهی داد.
اعلام یکشنبه به عنوان عید توسط علی خامنهای هماهنگ با دیگر کشورهای با اکثریت مسلمان در منطقه در حالی که در سالهای پیش خامنهای اغلب روز بعد از عید در کشورهای سنی مذهب را عید اعلام می کرد تا حدی تعجب آور می نمود اما اعلام دوشنبه ۳۰ مرداد به عنوان عید توسط هفت تن از مراجع شیعه یعنی علی سیستانی، حسین وحید خراسانی، ناصر مکارم شیرازی، محمدتقی مدرسی، صادق شیرازی، شبیری زنجانی و اسحاق فیاض (شیعه آنلاین، ۲۹ مرداد ۱۳۹۱) یاد آور دو دهه اختلاف حکومت ولایت فقیه و مراجع شیعه در موضوعی با ابعادی فقهی، سیاسی و اجتماعی است.
آیا رویت هلال اصولا موضوعی علمی و تخصصی، مسئلهای عبادی یا موضوعی اجتماعی و سیاسی است؟ رویت هلال در رابطهی میان حکومت و نهادهای دینی چه نقشی دارد و چرا اهمیت دارد؟ سابقهی موضوع چیست؟ امسال چه اتفاقی افتاده است؟
عبادی، سیاسی و حیثیتی
اگر قرار بود در رویت هلال ماه مشاهدهی فردی یا نظر متخصصان نجوم ملاک باشد، موضوع اصولا به روحانیون یا گروههای روحانی رصد کننده (که بیت خامنهای ۱۵۰ تای آنها را شکل داده) ارتباطی پیدا نمی کرد و دیندارانی که ملاک رویت هلال را دیدن با چشم مسلح می دانستند (نه مشاهدهی فردی خود) به متخصصان رجوع می کردند. در این حال اصولا رقابتی میان روحانیون در نمی گرفت. روحانیون در بسیاری از موضوعات تشخیص موضوع را به باورمندان واگذار کرده و تنها حکم فقهی صادر می کنند ("اگر ماه را دیدید فردای آن عید است و روزه حرام") اما در این موضوع خاص بر خلاف نظر اصولی خود عمل می کنند.
همچنین اگر تعطیلی عید فطر در کار نبود و حکومت به روزه گرفتن یا نگرفتن شهروندان کاری نداشت، هر کس می توانست به تشخیص خود یا رهبر مذهبیاش در یک روز خاص ماه رمضان را پایان یافته تلقی کند. اما در کشوری که دین رسمی دارد، حکومت یک روز را به عنوان عید فطر تعطیل می کند، روزه خواری در ملا عام جرم است و مجازات دارد، روزه گرفتن در عید فطر حرام است (و حکومت به حرامها و حلالها کار دارد)، رهبر کشور نماز عید می خواند، و مقامات و سفرا در این روز به دیدار وی می روند اعلام رویت هلال و عید فطر یک موضوع مربوط به رقابت بر سر اقتدار دینی و سیاسی و تمایز بخشی میان پیروان و به رخ کشیدن قدرت اجتماعی و سیاسی هر یک از روحانیونی است که طرفدارانی در جامعه دارند.
از این جهت رویت هلال ماه صرفا موضوعی عبادی برای اعلام پایان ماه رمضان نیست بلکه هم وجه حکومتی دارد (چون این حکومت است که روز عید فطر را اعلام و کشور را تعطیل می کند و اگر روز اعلام شده حکومت روز بعد از روز اعلام دیگر مراجع باشد روزه خواران در ملا عام را که دارند به فتوای مرجع خود عمل می کنند مجازات می کند)، هم وجه اجتماعی در سنجش پیروان هر یک از مراجع شیعه (به عنوان مثال بر اساس میزان روزه داران روز یکشنبه می توان پیروان علی خامنهای و دیگر مراجعی مثل صافی گلپایگانی و حسین نوری همدانی را با پیروان مراجع دیگر مقایسه کرد، اگر امکان نظر سنجی وجود داشته باشد) و هم وجه بین المللی (در رقابت بر سر این که مرکز معنوی و رهبری جهان اسلام کجاست).
تمایز یابی یا همگرایی دینی
وقتی موضوع از مشاهده فردی و نظر تخصصی فراتر رفت پای همه گونه مصلحت سنجی سیاسی و اجتماعی می تواند به میان بیاید: از تمایز یابی شیعی در برابر سنیان با اعلام روزی دیگر به عنوان عید فطر، تا اقتضائات مربوط به حکومت که ممکن است یک سال در شرایط انزوای سیاسی اقتضا کند حکومت شیعی عید فطر را همان روزی که عربستان عید اعلام کرده قلمداد کند تا از فاصلهها بکاهد. جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۱ در سوریه تحت حکومت علویان با حمایت از بشار اسد تقریبا در برابر دنیای عرب و کشورهای با اکثریت مسلمان (چه حکومتهای برآمده از بهار عربی، چه حکومتهای اقتدارگرای نفتی و چه ترکیهی تحت حکومت اسلامگرایان میانه رو) قرار گرفته و همین امر بر شکاف میان شیعه و سنی در یک سال اخیر افزوده است. خامنهای در سخنرانی روز عید فطر خود در دیدار با مسئولان نظام به این موضوع و تلاش برای کاهش اختلافات در برابر غرب اشاره می کند: "امروز بار دیگر قدرتهای استکباری همان ابزار قدیمی یعنی اختلاف بیانداز و حکومت کن را به کار گرفته اند، بنابراین دولتها و ملتهای اسلامی بویژه نخبگان سیاسی و فرهنگی و روشنفکران و علمای دین باید حقیقت و واقعیت را برای مسلمانان تبیین کنند." (تابناک، ۲۹ مرداد ۱۳۹۱)
چرا رویت هلال؟
از سوی دیگر موضوع رویت هلال از معدود موضوعاتی است که پس از تاسیس حکومت دینی برای مراجع شیعه جهت ابراز اقتدار اجتماعی خود باقی مانده است و آنها به آسانی این ابزار را رها نمی کنند. روحانیونی که با حکومت ارتباطی نداشته باشند تنها می توانند در مسائل عبادی اظهار نظر کنند و اگر از مسائل عبادی فردی فراتر بروند سروکارشان با دستگاههای اطلاعاتی و نیروهای شبه نظامی خواهد بود. به همین دلیل، علی سیستانی در پاسخ به مسیح مهاجری که اصرار دارد سیستانی در موضوع خرافات اظهار نظر کند (و او از دخالت در موضوعات ایران استنکاف می ورزد) و موضوعات اعتقادی را از موضوعات حکومتی متمایز می کند تا سیستانی را به نظر دادن تشویق کند می گوید: "شما که گفتید سیاست ما عین دیانت ما و دیانت ما عین سیاست ماست چطور میتوانید اینها را از همدیگر جدا کنید؟ همانآقای بهشتی که شما با ایشان رفیق بودید، قانون اساسی را تدوین کرده و آن را طوری ترتیب داده که برای مرجع فقط مسائل غسل و طهارت باقی مانده و بقیه چیزها مربوط به حکومت است. بنابراین،ما چه بگوییم؟" (آیةالله سیستانی و عراق جدید، انتشارات روزنامهی جمهوری اسلامی، ۱۳۹۰)
چه آن دسته از مراجع که نظر علی خامنهای را در رویت هلال تکرار می کنند و چه آنها که نظر دیگری را ابراز می کنند هزینهها و فوائد این امر را لحاظ می کنند. (رویت هلال هیچ ارتباطی با بیان حکم شارع ندارد که انگیزههای دینی نیز در کنار انگیزههای دنیوی در آن دخالتی داشته باشد، گرچه انگیزههای دینی نیز در بافت و سیاق اجتماعی ساخته و پرداخته می شوند) علی خامنهای با در اختیار داشتن سالانه دهها میلیارد دلار و هزینه کردن بیشترین میزان پول در نهادهای دینی در کنار استفاده از روشهای اطلاعاتی و تمسک به قوای قهریه هنوز نتوانسته همهی مراکز اقتدار دینی را صد درصد تابع حکومت سازد. شکایت سیستانی از این جهت هم میزان فشارها و هم امکان راههای برون رفت را نمایانگر می سازد.
کند شدن چاقوی حکم حکومتی
آن دسته از مراجع شیعهای که روزی غیر از روز مورد نظر حکومت را در سالهای اخیرعید فطر اعلام کرده و می کنند نه تنها تمایزیابی سنتی خود با علمای سنی را بارز می سازند بلکه قدمی بسیار کوچک برای اقتدار مذهبی خود در برابر حکومت نیز بر می دارند که البته پاسخ خود را از رهبر کینه توز به ازای آن دریافت کرده و خواهند کرد. البته نه تنها معترضان و عامه مردم متوجه افول اقتدار سیاسی علی خامنهای و احتیاط بیشتر وی در تمسک به چاقوی نهادهای امنیتی در برابر روحانیون شدهاند روحانیون نیز که در سالهای قبل از جنبش سبز با بسته شده حساب های بانکی، اختلال در سایتهای شخصی اینترنتی، جمع شدن اراذل و اوباش در برابر خانههایشان، اخلال در چاپ و توزیع رسالههای عملیه و دخالت در کار مدارس و جلسات درس و نهادهای تحت نظر تا حدی رام حکومت شده بودند پس از این جنبش فضا را برای ابراز وجود مناسب تر دیدهاند. سفرهای خامنهای به قم نه برای ابراز وجود بلکه برای کاهش شکاف میان حکومت و روحانیون و مدرسان صورت گرفت.
در سال ۱۳۸۸ نیز مثل ۱۳۹۱ جمعی از مراجع (منتظری، صافی گلپایگانی، سیستانی و صانعی) روز دیگری را غیر از روز مورد نظر حکومت عید فطر اعلام کردند در حالی که علی خامنهای براین اعتقاد است که وقتی حاکم شرع (ولی فقیه) روزی را عید فطر اعلام کرد حتی مجتهدان باید از وی اطاعت کنند چون حکم حکومتی است: " اگر حاکم شرعی حکم به ثبوت هلال کند، حکم وی حجت شرعی برای همه مکلفین است و باید از آن پیروی کنند." (احکام رؤیت هلال، پایگاه اطلاع رسانی علی خامنهای) به نظر می آید این حکم حکومتی وی خریدار چندانی ندارد.