بررسی روزنامه های صبح یکشنبه تهران -۲۲ مرداد
روزنامههای امروز صبح تهران در تیترهای اول خود از زلزله آذربایجان شرقی خبر و گزارش داده و نوشته اند که مردم تبریز به پارک ها پناه برده اند. سکوت احمدی نژاد پیرامون سوریه، در تهران و گمانه زنی درباره وضعیت وی در اجلاس مکه که پیرامون سوریه برپا می شود از جمله مهم ترین مطالب این روزنامه هاست که همچنان از گرانی و تورم و وضعیت بحرانی ارز گزارش می دهند.
عکس های صفحه اول آرمان از زلزله دیروز
رامین رادنیا در سرمقاله جهان صنعت نوشته واقعیت این است که کشور ما در منطقه لرزهخیز جهان واقع شده و مواجه شدن با زمین لرزه امری طبیعی و اجتنابناپذیر است. در کشور ما هر ساله براساس آمارها زلزلههای متعددی رخ میدهد که گاه بزرگای آنها به بیش از پنج یا شش ریشتر میرسد که با توجه به بافتهای قدیمی و فرسوده مناطق شهری و روستایی همواره تلفات و مصدومیتهای فراوانی را تحمیل میکند.
به نوشته این مقاله براساس یک مطالعه، ایران با در نظر گرفتن زلزله معین در بین کشورهای جهان بیشترین تلفات را در یک جمعیت مشخص و ثابت متحمل میشود. هشدارهای سازمان ملل طی سالیان اخیر نشان می دهد کلانشهرهای تهران و لسآنجلس و توکیو به احتمال زیاد دچار زلزله شدیدی در قرن حاضر خواهند شد که میتواند به فاجعه بشری تبدیل شود.
از یکسو مطالعات موسسه «میپل کرافت» نشان میدهد که طی دهه اخیر کشورهای اندونزی، بنگلادش و ایران از بالاترین ریسک بلایای طبیعی برخوردار بودند.
به نظر سرمقاله جهان صنعت آنچه ایران را در معرض خطر بیشتر قرار میدهد آسیبپذیری شهرها و روستاها، هم از بعد ساختوسازهای ناایمن و هم آمادگی حداقل شهروندان و نهادهای فعال در حوزه خدمات اضطراری است.
صفحه اول کیهان، بدون هیچ خبری از زلزله آذربایجان
پیروزی نشست تهران و سقوط دولت ترکیه
کیهان از معدود روزنامه هائی است که هنوز معتقد است نشست مشورتی تهران پیرامون بحران سوریه ضربه سنگینی به آمریکا زده و ادامه آن می تواند ورشکستگی کامل آمریکا را به تصویر بکشد. چرا که نشست تهران در غیاب همه کشورهای همگرا با آمریکا برگزار شد اگر این نشست به نتایج عملی برسد یعنی به پایان خشونت ها و یا کاسته شدن جدی دامنه خصومت ها منجر شود، این نکته را به اثبات می رساند که کانون حل منازعات منطقه ای و بین المللی در جای دیگری است نه واشنگتن یا پاریس یا لندن و یا اسلامبول.
نویسنده این مقاله احتمال پایان بحران سوریه با پیروزی بشار اسد را قطعی دیده و به همین جهت پیش بینی کرده جایگزین شدن محور ایران و روسیه در تحولات منطقه ای به جای محور آمریکا- اسرائیل منطقه خاورمیانه را از کنترل آمریکا خارج می کند از این رو یک روز پس از نشست تهران، هیلاری کلینتون به ترکیه آمده و بر لزوم ادامه حمایت جدی از تروریست ها تاکید کرد.
کیهان معتقد است ادامه عملیات پاکسازی ارتش و نشست تهران ثابت کرد که هم اوضاع نظامی- امنیتی و هم اوضاع سیاسی دیپلماتیک در کنترل دوستان واقعی سوریه است. به عبارت دیگر نشست تهران و شکست عملیات تروریزم در حلب نشان داد که آمریکا و... هم کنترل سیاسی و هم کنترل امنیتی خود بر سوریه را از دست داده اند. این ضربه ای به مراتب سنگین تر از خروج نظامی از عراق پس از روی کار آمدن دولت دوست ایران در بغداد است.
این روزنامه در ستون گفت و شنود خود هم این مکالمه فرضی را نقل کرده:
گفت: حمایت اردوغان از تروریست ها در سوریه بدجوری برای دولت ترکیه دردسر درست کرده و تظاهرات پراکنده ای علیه دولت در نقاط مختلف ترکیه آغاز شده است.
گفتم: حالا که خربزه خورده باید هم پای لرزش بنشینه.
گفت: مردم مسلمان ترکیه می گویند چرا دولت کشورشان با آمریکا و اسرائیل و عربستان و قطر برای حمایت از تروریست ها و قتل عام مردم سوریه همدست شده است.
گفتم: تازه اول کار است و دولت ترکیه باید منتظر گسترش تظاهرات و نهایتا سقوط خود باشد.
طنزنویس کیهان در نهایت نوشته: دو نفر برای شکار شیر رفته بودند. یکی از آنها به سمت شیر شلیک کرد و شیر که زخمی شده بود به طرف آنها حمله کرد. یکی رفت بالای درخت و دیگری سرجایش ایستاده بود. رفیقش گفت چرا فرار نمی کنی؟ و یارو گفت؛ مگه من به طرفش شلیک کردم!
احمدی نژاد در تهران و در مکه
مردم سالاری در گزارشی به دیدار شرکت کنندگان این نشست با رییس دولت اشاره کرده و نکته جالب توجه و تأمل برانگیز را این دیده که احمدی نژاد ، درباره همه چیز صحبت کرد جز مساله سوریه و این در حالی است که تنها موضوع نشست، بررسی اوضاع سوریه بود و لاغیر!
به نوشته این روزنامه احمدی نژاد در این نشست درباره معادن افغانستان، ثروت آمریکای لاتین و آفریقا، فلسفه خلقت بشر و این که برای زندگی در شرایط کنونی آفریده نشده است، انتقاد از حکومت عده قلیلی بر مراکز اصلی دنیا، وجود سه میلیارد فقیر در جهان، لزوم مدیریت مشارکتی برای اداره جهان، اشاره به این که در آمریکا همه مبادلات و مکالمات شنود میشود و مردم در فشارند، بدهی خارجی آمریکا، نارضایتی مردم اروپا، اوضاع نامناسب عراقیها و ... سخن گفت ولی حتی یک کلمه هم درباره موضوع جلسه حرف نزد!این «بی حرفی» احمدی نژاد در اجلاس دوستان سوریه در تهران در حالی است که او قصد دارد چند روز بعد به دعوت ملک عبدالله، برای شرکت در اجلاس عربستان که با موضوع سوریه برگزار میشود، راهی مکه شود.
حسن لاسجردی درباره همین موضوع در روزنامه آرمان نوشته سعودی ها در مکه بهطور حتم تلاش میکنند، از نقشآفرینی جمهوری اسلامی جلوگیری کنند و سعی میکنند که این فرصت را به ایران ندهند که بتواند مانور مناسبی را در این اجلاس بدهد، بهدلایل مختلف و وسائل مختلف، تنظیمکنندگان اجلاس مکه نمیخواهند بگذارند که از موضع رئیسجمهور ایران سخنانی مطرح شود که برنامهریزیهای این کشور را تحت تاثیر قرار دهد و فضا بهگونهای شکل بگیرد که بر ضد تنظیمکنندگان جلسه باشد.
نویسنده مقاله آرمان گمانه زنی کرده که عربستان از همین حالا به فکر تمهیدات و شیوههایی در حوزه رسانهای، تبلیغاتی و همچنین حوزه اجرایی برگزاری اجلاس اضطراری سازمان همکاریهای اسلامی است که نقش جمهوری اسلامی نتواند چندان پررنگ جلوه کند و رئیسجمهور ایران نتواند صدای خود را بر دیگر صداهایی که برای به هدف رسیدن این اجلاس از پیش تعیین شده است، غلبه دهد.
احمدی نژاد و اوباما
حسن بهشتی پور در مقاله ای در تهران امروز نوشته با توجه به نشست آتی جنبش غیر متعهدها در تهران و حضور مقامات عالی ۱۲۰ کشور جهان، بحث آمدن یا نیامدن مرسی، رئیس جمهور مصر مطرح است. وی اکنون رهبری جنبش غیرمتعهدها را بر عهده دارد و این انتظار وجود دارد که خود شخصا به تهران سفر کند اما تحت فشار جناحهای داخلی نظامی و غیرنظامی یا تحت فشار آمریکا اعلام کرده است که در جریان نشست غیرمتعهدها به تهران سفر نخواهد کرد.
نویسنده این مقاله همین جا خبر داده بان کی مون از اوباما هم دعوت به عمل آورده است تا فضای ملتهب شکل گرفته منطقه ای را آرام تر کند امری که بسیار بعید است اتفاق بیفتد. زیرا پیش از این هم در زمان دبیر کل سابق دبیر کل سازمان ملل متحد، تلاشهایی برای ارتباط مستقیم روسای جمهور ایران و آمریکا صورت گرفته بود که به دلیل عمق مشکلات موجود میان دو کشور ایران و آمریکا این اتفاق نیفتاد.
مقاله تهران امروز در زمانی نوشته شده که روزنامه شرق در خبری پیرامون احتمال دیدار اوباما و احمدی نژاد از قول مقامات دفتر رییس جمهور ایران، خبر برنامه ریزی برای دیدار روسای جمهور ایران و آمریکا را رد کرده است.
زندگی با درآمد نفت و اطلاع رسانی دقیق
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود با تاسف نوشته بخش بسیار زیادی از هزینههای کشور همچنان از محل فروش نفت و گاز و سایر فرآوردههای نفتی پرداخت میشود و بودجه جاری و عمرانی کشور نیز از محل تبدیل ارزهای حاصل از فروش نفت به ریال تأمین میگردد و چون دولت تنها عامل فروش و توزیع ارز در اقتصاد ایران است، قیمتگذاری ارز نیز در انحصار دولت است. بدین ترتیب، طبیعی است که دولت در تعیین این قیمت نیم نگاهی نیز به سیاستهای خود و تأثیری که قیمت ارز بر سطح رضایتمندی جامعه میگذارد، خواهد داشت.
گرانی و تورم، علی کاشی، مردم سالاری
نویسنده مقاله تاکید کرده در شرایطی که سالهای سال، فعالان بخش خصوصی و صادر کنندگان کشور از دولتهای مختلف میخواستند با منطقی کردن نرخ برابری دلار و ریال، قیمت کالاهای صادراتی را پشتیبانی کنند تا بازارهای هدف از دست تجار و صادر کنندگان ایرانی خارج نشود، دولتهای وقت از بیم گران شدن واردات، به این ضرورت کارشناسانه تن نمیدادند. این عدم تمکین تا آنجا ادامه یافت که امروز دولت تحت تأثیر مسائل مختلف خود ناگزیر از افزایش قیمت ارز مرجع به ۱۲۲۶ تومان و احتمالاً ارقامی بالاتر از این است.
سرمقاله جمهوری اسلامی با اشاره به بالارفتن بهای ارز با شایعه تغییر نرخ مرجع نوشته به نظر میرسد دولت به جای دنبال کردن روند افزایش قیمت ارز مرجع باید راهکارهایی برای کاهش و حذف انحصار خود در بازار ارز اندیشیده و آن را دنبال کند. راه اندازی معاملات گواهی ارزی در بورس، تدوین مجموعه سیاستهائی برای دادوستد ارز میان وارد کنندگان و صادر کنندگان بدون دخالت دولت و... میتواند از جمله این راهکارها و سیاستها باشد.
محمدحسین روانبخش در مردم سالاری نوشته صدا و سیمای ما در اطلاعرسانی کوچکترین مشکلات اروپا و آمریکا سنگ تمام گذاشته و به خوبی و درستی نشان میدهد که در اسپانیا بیکاری بیداد میکند، در یونان مشکلات اقتصادی برپاست، در فرانسه کارخانهها در حال تعدیل نیرو هستند و... خوب؛ با وجود این همه داستان، دیگر وقتی نمیماند که به خدای ناکرده، زبانم لال، سیاهنمایی کند و مردم را نگران کند! مثلا چه اصراری است که اعلام شود نرخ بیکاری کشورمان، در بهار سالجاری به ۹/۱۲ درصد رسید که بر این اساس، تعداد بیکاران به بیشاز ۳ میلیون و ۱۴۶ هزار نفر رسید؟! این خبر برای روزنامهها و خبرگزاریها است که نمیدانند فقط باید بروند سراغ کشورهای خارجی تا بالاخره همه مشکلات حل حل حل شود!
دیروز این خبر توسط خبرگزاریها منتشر شد و این توضیح هم ضمیمه اش شد که با این آمار، دولتی که چند ماه پیش بارها و بارها تاکید فرموده بود که سالی ۲میلیون و ۶۰۰ هزار فرصت شغلی ایجاد کرده و میکند و تا پایان سال ۹۱ بیکاری را چنان ریشه کن میکند که دیگر امیدی به رویش دوبارهاش نباشد، حالا گویا خودش هم حرف خودش را فراموش کرده که مرکز آمارش، آماری میدهد که بر اساس آن بیکاری نسبت به سال قبل بیشترتر هم شده است!
طنزنویس مردم سالاری تاکید کرده: بر اساس تصمیمات جالب انگیزناک مدیران کشور، هر کسی که هفته ای یک ساعت کار کند، شاغل محسوب میشود و اصولا بر این اساس فرصت شغلی ایجاد میکنند و آمار بیکاری میدهند. پس این ۳ میلیون نفر کسانی هستند که همان یک ساعت کار در هفته را هم ندارند و اگر قرار بود آمار کسانی که کار دائمیندارند اعلام میشد که ... رویم به دیوار، گلاب به روی همه مسئولان زحمتکش، سیاهنماییاش آنقدر زیاد میشد که ما هم باید میرفتیم سراغ اخبار اسپانیا و یونان و فرانسه!
حذف دختران با کدام هدف؟
عباس عبدی در مقاله ای در اعتماد نوشته در این روزها دو اتفاق مهم در حوزه آموزش کشور رخ داده که واکنش چندانی را ایجاد نکرده است؛ حوزهیی که اکثریت قاطع ایرانیان به نحوی با آن درگیر هستند و حداقل یک نفر از اعضای خانواده یا دانشآموز است یا دانشجو و پشت کنکوری. در حالی که اگر یکی از دو اتفاق، حتی با ابعاد کوچکتری از آنچه در ایران رخ داده، در جامعهیی دیگر بود، به تیتر اول روزنامهها و رسانهها تبدیل میشد و مسوولان مربوطه را به چالش و پاسخگویی وامیداشتند. تغییر نظام آموزشی کشور به سیستم ۶-۳-۳ و نیز حذف دختران از پذیرش در تعداد زیادی از رشتههای دانشگاهی، دو سیاستی است که در حال اجرا شدن است. ولی به ظاهر نه کسی حساسیت چندانی بروز میدهد، و نه کسی، خود را ملزم به پاسخگویی و تشریح در این زمینه میداند. درباره حذف دختران از دهها رشته دانشگاهی چند نکته را باید متذکر شد.
شاید مهمترین دلیلی که در پس ذهن تصمیمگیرندگان است، تفکیک جنسیتی دانشگاههاست. در واقع چون نمیتوانند دانشگاهها را به صورت کامل تفکیک کنند یا نمیتوانند بسیاری از کلاسها را چنین کنند، به فکر تفکیک جنسیتی رشتهها افتادهاند تا با منع حضور دختران در برخی از رشتههای دانشگاهی، آنان را به سوی رشتههای دیگر سوق دهند یا شاید هدف از این کار، کاهش ورود دختران به دانشگاهها باشد. شاید هدف این تصمیم در جهت کوشش برای خانهنشین کردن دختران برای تولید مثل و افزایش جمعیت است! تا از این طریق هم پسران شغل خوبی به دست آورند و بتوانند ازدواج کنند و هم دختران دارای جایگاه پایینتری شوند و مشغول زاد و ولد شوند.
نویسنده مقاله اعتماد در نهایت نوشته آیا تصمیمگیرندگان این سیاستهای غیرآموزشی و تبعیضآمیز، توجهی به تبعات روانی آن روی داوطلبان دختر دارند؟ داوطلبانی که سالهاست بیش از نیمی از دانشجویان را تشکیل میدهند.
زخم های بدخیم و خوش خیم
پوریا عالمی در ستون کاناپه اعتماد به سخنان محمد رضا باهنر درباره اصلاح طلبان خوش خیم و بدخیم اشاره کرده و مکالمه ای فرضی را در کمیسیون پزشکی مجلس نقل کرده:
دکتر تزیینی: وقتی شما میگویید مردم باید مراقب اصلاحطلبان خوشخیم و بدخیم باشند، آیا اصلاحطلبان تبدیل به غده شدهاند؟ آیا غده سرطانی هستند؟ جریان چیست؟
دکتر باهنر: از سوالی که کردی معلوم شد شما هم مراقب نیستیها!
دکتر تزیینی: اگر اصلاحطلبان خوشخیم و بدخیم باشند یعنی انتخابات بیمار محسوب میشود؟
دکتر باهنر: از سوالی که کردی معلوم شد بدخیم هستیها!
دکتر تزیینی: بیشوخی! مساله انتخابات مساله مرگ و زندگی است. برای حفظ جان بیمار تشخیص پزشکی شما چیست؟
دکتر باهنر: به نظر من مشکل بیمار، غده سرطانی اصلاحطلبان است که مثل عملهای قبلی همانطور که نصف این غده سرطانی بدخیم را درآوردیم و گذاشتیم توی الکل و نصفش را هم ریختیم دور، باید یک عمل روباز دیگر بکنیم و باقی این غده بدخیم را غلفتی دربیاوریم.
طنز نویس اعتماد در نهایت نوشته:
دکتر تزیینی: با توجه به اینکه بیمار جایی برای بخیه ندارد چطور میخواهید بیمار را عمل کنید؟
دکتر باهنر: با اینکه خیلی از کارشناسان ما اهل بخیه هستند و ما در این فن در جهان سرآمدیم، اما کار از بخیه گذشته است. حتی ما در عمل پیش مجبور شدیم شکستهبند بیاوریم اما متاسفانه درست جا نیفتاد، قضیه.
کارتون روز
کارتون فیروزه مظفری، اعتماد