بررسی روزنامه های صبح چهارشنبه تهران - هجدهم مرداد

بیشتر روزنامه های امروز صبح تهران گزارش و عکس هائی از پیروزی ورزشکاران ایرانی در المپیک را در صفحات اول خود منعکس کرده و با عنوان های حماسی از بهترین کارنامه تاریخ شرکت ایران در المپیک خبر داده اند. روز خبرنگار و انعکاس واکنش رییس جمهور به خبر توقیف سایت ها و دستگیری خبرنگاران در کنار گزارش هائی درباره تحرک دیپلماتیک ایران برای نجات گروگان های خود در خاک سوریه و گمانه زنی پیرامون سقوط احتمالی بشار اسد آمده است.

از دیگر مطالب روزنامه ها بحران نرخ ارز و نگرانی بازار از تاثیرگذاری تحریم های خارجی است.

پیروزی ورزشکاران


گزارش پیروزی ورزشکاران ایرانی در المپیک، صفحه اول شرق
 

شرق نوشته هفدهم مرداد ۱۳۹۱ به روزی تاریخی در ورزش ایران تبدیل شد. روزی که ورزشکاران ایرانی با کسب دو مدال طلا و دو مدال نقره کاری کردند که ایران در المپیک ۲۰۱۲ لندن رکورد کسب طلا و تعداد مدال خود را در تاریخ المپیک بشکند. طلاهای قاسم رضایی و بهداد سلیمی و نقره‌های سجاد انوشیروانی و احسان حدادی موجب شد تا شمار مدال‌های ایران در المپیک لندن به عدد تحسین‌برانگیز هشت برسد. مهم‌تر اینکه چهار مدال از هشت نشان، مدال‌های ارزشمند طلا هستند.

گروگان های ایرانی در دمشق و سقوط بشار به زیان ایران

دکتر محمدجواد حق‌شناسدر مقاله ای در آرمان نوشته اتفاقاتی که با فرار و پیوستن نخست‌وزیر دولت و حکومت دمشق «ریاض حجاب» به معارضان و پناهنده شدن وی به کشور اردن به اوج خود رسید. این روند دومین شوک جدی به نظام مستقر و حاکم به شمار می‌آید. شوک اول که یک شوک امنیتی-نظامی محسوب می‌شود پناهنده شدن دومین شخصیت مدیریتی، سیاسی و اجرایی کشور بود که می‌توان آن را به یکی از دستاوردهای مهم گروه مخالف بشار اسد تعبیر نمود که البته جایگزینی یکی از معاونان نخست‌وزیر، نشان از چالاکی و سرعت عمل حاکمان دمشق در رویارویی با بحران‌های پیش رو را دارد.

به نوشته این مقاله اتفاق دیگری که در دمشق روی داد و پیوندی آشکار با مسائل ایران دارد به گروگان گرفته شدن ۴۸ زائر ایرانی است. این اتفاق که سومین گروگان‌گیری مهم در سوریه پس از آغاز اعتراضات و تحولات اخیر در یک‌ونیم سال گذشته در سوریه برای ایرانیان به شمار می‌رود، در مقایسه با آنها نیز از درجه اهمیت بیشتری برخوردار است. چرا که ارتباط ایران را با مسائل سوریه آشکارتر و حساس‌تر کرده است.

آرمان یاد آوری کرده که: گروگان‌گیری اول مربوط به هفت نفر از مهندسین و کارشناسان ایرانی بود اما اینک ۴۸ ایرانی که به اسارت گروگان‌گیرهای مسلح درآمدند که هم از نظر تعداد و هم از نظر زمان و مکان گروگان‌گیری که در شهر دمشق صورت گرفته حائز اهمیت تلقی می‌شود.

مهران کرمی در سرمقاله جهان صنعت نوشته تحولات در سوریه سرعت گرفته و بازیگران منطقه ای نیز بر شدت رایزنی های خود افزوده اند. ربایش ۴۸ زائر ایرانی در دمشق یادآور حادثه حمله به کنسولگری ایران در مزارشریف افغانستان در ۱۷ مرداد سال۷۷ است که به جان باختن هشت دیپلمات ایرانی و یک خبرنگار منجر شد و روز خبرنگار نیز به همین دلیل در تقویم مناسبتها جا گرفت.

به نوشته این مقاله در آن رویداد دولت وقت با خویشتنداری از افتادن به ورطه درگیریهای افغانستان، توانست از همراهیهای بین المللی برخوردار شود. امروز در شرایطی مشابه که شهروندان ایرانی هدف گروگانگیری شورشیان سوری قرار گرفته است، وقت آن رسیده که مسوولان دیپلماسی کشور با حفظ خونسردی خویش از همه ظرفیتها و اهرمهای منطقهای کشور برای آزادی این گروگانها بهره گیرد و با همراه کردن کشورهای دوست و نزدیک و اعمال فشار همه جانبه بر متحدان و حامیان منطقهای مخالفان آقای اسد به ویژه عربستان، قطر و ترکیه بکوشد.

سرمقاله جهان صنعت افزوده گرچه خیابانهای دمشق و حلب به صحنه جنگ داخلی میان دولت و مخالفان تبدیل شده ولی این نبرد در حقیقت زورآزمایی میان بازیگران منطقه ای و بین المللی هست. با اینکه بازیگران جهانی چون ایالات متحده و روسیه نقش حمایتی اصلی از دو طرف را دارند، لیکن نقش مستقیم کشورهای عربستان، قطر و ترکیه در تجهیز مخالفان دولت سوریه عملا این کشور را به صحنه رویارویی این سه کشور با جمهوری اسلامی به عنوان حامی اصلی مقاومت ضداسراییلی در منطقه کشانده است.

خراسان در سرمقاله خود احتمال سقوط بشار اسد را مطرح کرده و نوشته نکته روشن و بدیهی دیگر این که در جریان بحران سوریه، ضدین و بلکه نقیضین علی رغم محال بودن جمعشان در علم منطق در این ماجرا با هم جمع شده اند و گردهم آمده اند و آن هم چه جمع شدنی و با چه گستره ای.

به نوشته این مقاله حتی اگر جبهه غربی – عربی در این بحران و جنگ به خواست کوتاه مدتش مبنی بر سقوط دولت سوریه نرسد قصد دارد با فرسایشی کردن این درگیری ها هم توان اقتصادی کشور سوریه را کاهش دهد، هم توان نظامی ارتش سوریه را به جای این که صرف محافظت از کشور و محور مقاومت در مقابل اسرائیل شود در جنگ داخلی فرسوده و خسته و کم توان کند.

خلاصه سرمقاله خراسان این است که دولت سوریه سقوط کند و کمر محور مقاومت بشکند آنگاه نه تنها عرصه تهاجم و تجاوز و کشتار توسط اسرائیلی ها گشوده می شود و جان می گیرد، بلکه عرصه ترکتازی وهابیت و سلفی گری و گروه های تکفیری و القاعده در منطقه و جهان اسلام گسترده خواهد شد و مهم تر این که توازن معادلات منطقه ای که در حال حاضر به سود و نفع محور مقاومت و کشور ما ایران است به سود دشمنان و بدخواهان جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی رقم خواهد خورد و در چنین روزی که امیدواریم پیش نیاید، دولت آمریکا و اسرائیل دیگر از دور برای ما تهدید نخواهند بود بلکه در آن روز مرزهایمان برای ما تهدید خواهند بود.

باز هم دفاع از سعید مرتضوی

روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله خود به ماجرای اختلاف دولت با دیوان عدالت اداری در مورد حکم عزل سعید مرتضوی اشاره کرده، استدلال های دولت را ضعیف خوانده و نوشته با توجه به اینکه سازمان تأمین اجتماعی وابسته به وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی است، تردیدی وجود ندارد که دیوان عدالت اداری صلاحیت ورود به پرونده مربوط به آن را دارد و این سازمان یک دستگاه دولتی است و ثانیاً ماده یک فصل دوم قانون دیوان عدالت اداری با صراحت، نهادهای غیردولتی و سازمان‌های وابسته به آنها را نیز در مجموعه‌ای قرار گرفته که دیوان صلاحیت ورود به پرونده‌های مربوط به آنها را دارد. ضمناً شگردهائی از قبیل تغییر نام و صلاحیت‌ها برای فرار از حکم قانونی زشت‌تر است.


تیتر و عکس حجت سپهوند در صفحه اول آرمان

به نوشته این مقاله مسئولان دولتی حتی اگر ایراد قانونی صحیحی به حکم دیوان داشته باشند نباید آشکارا سخن از عدم تمکین در برابرحکم دیوان بگویند بلکه باید به آن احترام بگذارند و خواسته خود را بدون سر و صدا از مجرای قانونی دنبال نمایند. در این مرحله هم حتی می‌توانند با لحنی دوستانه از اقدامات قانونی خود برای پیگیری آنچه معتقد هستند سخن بگویند اما اینکه بلافاصله شخص مورد نظر را به جلسه هیأت دولت ببرند و حرف‌هائی که بوی عدم تمکین در برابر حکم دیوان عدالت اداری می‌دهد بگویند و توسط بازوهای تبلیغاتی خود علیه این حکم فضاسازی کنند، قابل قبول نیست. این، همان چیزی است که بدآموزی دارد و برای جامعه و حکومت خطرناک است.

روزنامه جمهوری اسلامی نوشته نکته مهمی که روش برخورد مسئولان دولتی با این ماجرا را زیر سؤال برده، اصرار آنها بر حمایت از قاضی مرتضوی است که از متهمان پرونده کهریزک است و از منصب قضاوت نیز تعلیق شده است. این اصرار، از همان ابتدا موضوع را سیاسی کرده و افکار عمومی را نسبت به عملکرد مسئولان ارشد دولتی بدبین نموده است.

تفکیک غیرکارشناسی جنسیتی

احمد شیرزاد در مقاله ای در شرق به تفکیک جنسیتی رشته های تحصیلی که تازگی وزارت علوم به آن دست زده پرداخته و نوشته درست است که دولت در طول چند سال اخیر اختیارات محدودی را در اختیار روسای دانشگاه‌ها گذاشته است، اما در مجموع اختیارات آنها در یک چارچوب کلی است، حتی «سازمان سنجش» که مجری برگزاری آزمون‌های استاندارد است نمی‌تواند بدون تایید مراکز و مراجع قانونی اینچنین کارهایی را اجرا کند. مراجع قانونی هستند که باید نحوه ورود به دانشگاه و حق تحصیل را مشخص کنند، نه اینکه مسوولی اجرایی بر مبنای تصمیمات شخصی خود نحوه ورود افراد به آموزش عالی را تعیین کند.


کارتون ابوالفضل محترمی، شرق


به نوشته رییس کمیسیون آموزش مجلس ششم تاکنون سابقه نداشته است که وزارت علوم به تنهایی، بدون‌نظر نهادهای قانونی مانند مجلس و شورای‌عالی انقلاب فرهنگی دست به کارهای اینچنینی بزند. وزارت نمی‌تواند و نباید سرخود و با تحمیل نظر خود حق تحصیل را به افراد بدهد. البته این مساله یعنی پذیرش تک‌جنسیتی در رشته‌های دانشگاهی اولین‌بار توسط وزارت بهداشت مطرح شد که عنوان کردند ما پزشک مرد بیشتر داریم، اما مجلس به این دلیل که پذیرش جنسیتی در وزارت بهداشت نباید صورت گیرد و جلوی آن را گرفت. چراکه براساس عدالت آموزشی، این اقدام خلاف مشی عادلانه است و قانون اساسی حق تحصیل را برای همه افراد در نظر گرفته است.

در پایان مقاله شرق آمده از سوی دیگر، تبعات مهم این اقدام غیرکارشناسی این است که پذیرش تک‌جنسیتی می‌تواند تعارض اجتماعی‌ای در جامعه ایجاد کند زیرا جامعه نیازمند حضور افراد لایق‌تر در پست‌های کارشناسی خود است. وقتی افراد با نمره‌های پایین و با ملاک جنسیت انتخاب شوند، در عمل، اصل شایسته‌سالاری و ضرورت حضور افراد لایق‌تر در جامعه مخدوش می‌شود. مسوولان به جای این‌گونه اقدامات غیرکارشناسی که منجر به تحمیل تبعیض‌های بیشتر در حیطه آموزش می‌شود، باید مشکلات اصلی برقراری توازن جنسیتی در دانشگاه‌ها را حل کنند.

روز خبرنگار، آینده سیاسی احمدی نژاد و همه تعطیل

امروز در چند روزنامه، مقالاتی درباره روز خبرنگار هست. از جمله حمیدرضا طهماسبی‌پور که در مقاله ای در اعتماد نوشته دیروز ۱۷ مرداد و روز خبرنگار بود؛ روزی که به پاسداشت مقام این طیف از جامعه و فعالان حوزه اندیشه و قلم در رسانه‌ها نامگذاری شده است. اما یک سوال: به واقع این کار چه میزان برای همه مردم ارزش دارد و چقدر از آن شناخت وجود دارد و تا چه میزان متولیان این عرصه برای این شغل شأن و احترام قائل هستند؟

به نوشته این مقاله طی سال‌های اخیر این رسم خوب و روحیه‌افزا، به شکلی عجیب منحرف شده. هدیه‌های نقدی و حمایت‌های مالی به نام روز خبرنگار باب شده تا این تصور در مردم پدید‌ آید که در ورای این هدیه‌ها، نیتی برای جلب حمایت رسانه‌ها و کور کردن نگاه نقادانه خبرنگاران وجود دارد چراکه هدیه‌های نقدی و شبه‌نقدی دیگر به رسمی ثابت در قوای سه‌گانه تبدیل شده است و حتی در ریاست‌جمهوری به مناسبت این روز از بیت‌المال به خبرنگاران هدیه‌های خاص داده می شود.

اما کیهان با نقل جمله ای از رهبر جمهوری اسلامی درباره رسیدن به پیچ تاریخ یادآور شده که خبرنگاری هم در پیچ تاریخ فرق دارد با دیگر برهه های زمان مثلا: الان بحث بر سر این نیست که نباید رسانه ها و خبرنگاران به موضوع گرانی مرغ بپردازند. بلکه سخن این است که خواسته بحق مردم را در مهار گرانی ها از مسیر صحیح و منطقی از مسئولان مطالبه نمایند نه اینکه با طرح جنجالی و شیطنت های رسانه ای اسباب اختلاف میان نهادها و برخی ارگان ها را فراهم نمایند. اگر اختلاف مسئولان بدون دلیل ادامه یابد قطعاً جمهوری اسلامی از نقش خود در شرایط حساس و حیاتی باز می ماند.

این روزنامه هر نوع انتقادی را در زمان حاضر بازی در زمین دشمن خوانده و نوشته متاسفانه گاه علی رغم تمامی هشدارهای دلسوزان نظام بخصوص رهبر بصیر انقلاب در این باره، باز هم جماعتی از اهل رسانه و مطبوعات تنها در زمین دشمن بازی می کنند و طرفه آنکه با حالت طلبکاری برای بقیه رسانه ها و خبرنگاران و مسئولان نسخه هم می پیچند!

ابتکار در گزارشی با عنوان "آینده سیاسی محمود احمدی‌نژاد" نوشته رئیس‌جمهور هشت سال اخیر کشور بیش از دیگر روسای دولتها در جمهوری اسلامی دستمایه پرسش، تحلیل و تفسیر قرار گرفته و در ماه‌های اخیر که کمتر از یک سال تا پایان ریاست جمهوری وی و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری مانده‌است، حجم وسیعی از مطالب رسانه‌ها را به خود اختصاص داده‌است. این موضوع هم از سوی اصولگرایان و هم اصلاح طلبان مورد توجه قرار گرفته و هرکس از زاویه نگاه خود به موضوع نگریسته است. حتی برخی از اصولگرایان موافق و مخالف وی، نگرانی خود را نیز ابراز کرده بودند. اما خود وی می‌گوید که از این بابت هیچ نگرانی ندارد.

به نوشته این گزارش روز خبرنگار فرصتی است که هرساله هم رئیس جمهور وهم خبرنگاران رسانه‌ها دیداری تازه کنند و پای صحبتهای همدیگر بنشینند. روز گذشته نیز این اتفاق افتاد و مراسم بزرگداشت روز خبرنگار در ساختمان مجلس قدیم برگزار شد. دکتر محمود احمدی نژاد در حاشیه این مراسم تاکید کرد: من نگران شغل آینده خودم نیستم. رئیس‌جمهور در پاسخ به این سوال که پس از پایان کار دولت قصد دارید وارد چه شغلی شوید؟ گفت:من نگران شغل آینده خودم نیستم شما هم کمی حوصله کنید زیرا تا پایان کار دولت یک سال مانده‌است بنابراین صبر کنید ببینید چه پیش می‌آید.

ابتکار نوشته احمدی‌نژاد سوال دیگر خبرنگار ما را مبنی بر اینکه آینده سیاسی خود را چگونه پیش بینی می‌کنید، اینگونه پاسخ داد: شما دارید من را تمام شده تلقی می‌کنید. صبر کنید ببینیم چه پیش می‌آید. وی در پاسخ به این سوال که این انتقاد درباره شما مطرح است که با احزاب مخالفید، آیا شما این انتقاد را قبول دارید؟ تصریح کرد: بنده به هیچ وجه با احزاب مخالف نیستم اما معتقدم نمی‌شود مردم را تحت فشار قرار دارد تا احزاب را بپذیرند.

پوریا عالمی در ستون کاناپه اعتماد از قول رسانه دولت نقل کرده که «روزهای ۷، ۸، ۹، ۱۰ و ۱۱ شهریورماه، با هدف بهتر برگزار شدن شانزدهمین اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در تهران، ادارات، مدارس و دانشگاه‌های تهران تعطیل خواهند بود.»

طنزنویس اعتماد سپس برای پیدا کردن رابطه بین تعطیلی و کار مفید حساب کرده پانزده روز تعطیلات مذهبی، چهار روز تعطیلات انقلابی، شش روز تعطیلات ملی، پنجاه و دو جمعه و پنجاه و دو نصف تعطیلی پنجشنبه. چقدر شد؟ ۱۰۳ روز؟ درست است. حالا همین‌طوری یلخی و کتره‌یی، چندتا بین‌التعطیلین هم بهش اضافه کنید که بشود ۱۱۰ روز.

در ادامه کاناپه آمده مرکز آمار می‌داند، موسسات پژوهشی و تحقیقاتی جهان هم می‌دانند، اجنبی ‌جماعت که هیچی، حتی خود مرکز پژوهش‌های مجلس هم می‌داند در خوشبینانه‌ترین حالت ساعت کار مفید ایرانی‌ها در طول روز دو ساعت و در منطقی‌ترین حالت ۲۲ دقیقه در روز است. به زبان دیگر در سال ۲۴۲۰ دقیقه در سال کار می کنیم.

فکری به حال خود کنید

کامران عدل در مقاله ای در صفحه آخر شرق با اشاره به درگذشت پروفسور فرهاد عدل چراح مشهور زنان در پاریس یاد آور شده که فرهاد عدل، جراح بزرگی بود. و تنها جراح ایرانی بود که دو درجه پروفسور اگرِ‌ژه در جراحی و جراحی زنان داشت. به‌عقب برگردیم. درجه پروفسوری، که این روزها، ارزشش مثل ارزش پشگل شده است، به‌همین سادگی‌ها هم به‌دست نمی‌آید. که، جماعت شارلاتان از نادانی مردم استفاده کرده و خودشان را پروفسور معرفی می‌کنند.

نویسنده مقاله بعد از تشریح مراحل تحصیل و دریافت مقام پروفسوری در دانشگاه های فرانسه نوشته تعداد این افراد، آنقدر کم هستند که می‌شود از یک‌یک آنان نام برد. بعد، همین انترن‌های سابق بودند، که دوره‌های رییس کلینیکی و اگرگاسیون، که همان امتحان کذایی پروفسوری است را می‌گذراندند.

به نوشته مقاله شرق ایرانیانی که تاکنون به‌این افتخار نایل شدند عبارتند از: پروفسور یحیی عدل، پروفسورسیروس پویان، پروفسور هوشنگ میرعلایی، پروفسور ژان‌کلود قاسمی، پروفسور فرهاد عدل، پروفسور گنج بخش و سرانجام، پروفسور محمد سهرابی.

امروز فقط گنج‌بخش، که یکی از بزرگ‌ترین جراحان قلب جهان است و محمد سهرابی در قید حیات هستند. گنج‌بخش، در محدوده سنی ۷۵ سال و محمد سهرابی، با خوشبینی بسیار زیاد، ۶۸ساله است. به‌این ترتیب، بروید و یک فکری برای ‌آینده خود بکنید.

کلاس‌های آموزشی

پگاه آهنگرانی در سلسله مقالات ثابت خود در اعتماد این بار نوشته آقای نظارت و ارزشیابی سابق و معاون فعالیت‌های سینمایی و سمعی و بصری سازمان سینمایی جدید فرموده‌اند که: «دلیلی ندارد اصرار کنیم همه به عنوان یک واحد درسی چارت سازمان سینمایی را بشناسند و نمی‌توانیم برای تمام سینماگران آموزش درسی بگذاریم. ما می‌خواستیم از جناب معاون تقاضا کنیم چه ایرادی دارد برایمان واحد درسی بگذارید. شما که همه امور را به خوبی رتق و فتق می‌کنید و در سایه تدابیر شما بحمدالله سینما روزگار خوشی را سپری می‌کند.

نویسنده هنرمند این مقاله سپس به طعنه خواستار این واحدهای درسی شده:

- اصول مقدماتی سفسطه (دو واحد عمومی)

- مبانی مغلطه (دو واحد عمومی)

- بزرگ‌نمایی و جعل آمار (تخصصی) پیش‌نیاز این درس

- گذراندن دو واحد درس تحریف تاریخ سینماست

- فن تایید و تکذیب همزمان (تخصصی دو واحد) برای پیش‌نیاز این درس به عنوان تمرین تایید و تکذیب همزمان یک فیلم قبل و بعد از بردن جایزه اسکار ضروری است.

- مبانی وعده‌های غیرممکن (واحد اختیاری)

- اصول تخریب منتقدان (کلاس خصوصی)

- روش‌های ممیزی بدون درد (واحد اجباری)

کارتون روز


کارتون محسن ظریفیان، اعتماد

+53
رأی دهید
-19

shahrzad88 - کرج - ایران
با سلام. الان که این نامه را می نویسم دوست داشتم در جایگاهی از این مملکت پهناور که روزگاری همگان به وجودش غبطه می خوردند بودم تا به اوضاع ورزشکاران غیرت مند و غیور این سرزمین که با اندک هزینه شخصی. برای افتخار آفرینی این مملکت پای به میدان می گذارند خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی سریع ریدگی کنم . من الان به ایرانی بودنم افتخار نمی کنم در حالی که ایرانی بودن زمانی برای همگان افتخار بود .من به اوضاع مملکت شرم سارم . این بودجه ی خیلی خیلی مفتی که به ورزش فوتبال که حتی غیرت رفتن به مسابقات المپیک یا جهانی را ندارند داده می شود حــــــــــرام است و باید قطع گردد و به اوضاع غیور مردانی چون آقای عبد ولی و آقای. حدادی و آقای نوروزی و امسال آنها داده شود . شرم بر فدراسیون کشتی که حتی به اوضاع مربی خود نمی رسد که تا یکسال پیش می گفت من یک مستاجرم ، که فدراسیون کشتی ترکیه بیاید و با پیشنهاد مالی مربی کشورمان را وسوسه کند . شرم باد شرم باد شرم باد ....
‌چهارشنبه 18 مرداد 1391 - 13:13
ramtin.p - دورتموند - المان
باریکلا و۱۰۰ آفرین به تمام عزیزانی که نام ایران رو تو دنیا بالا نگاه داشتن
‌چهارشنبه 18 مرداد 1391 - 17:08
شوشتری - کلن - آلمان
وقتی که بچه ها خاستند بعد از پیروزی دو نفری پرچم ایران را بالا بگیرند سریع جلوی این کار را گرفتند در صورتی که مسابقه تمام شده بود. به این میگند نژاد پرستی وحسادت اگر یک امریکایی بود باز این کار را میکردید؟
‌چهارشنبه 18 مرداد 1391 - 23:06
نظر شما چیست؟
جهت درج دیدگاه خود می بایست در سایت عضو شده و لوگین نمایید.